۱۷٬۳۳۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
===لغو ممنوعیت کتابت حدیث=== | ===لغو ممنوعیت کتابت حدیث=== | ||
منع کتابت حدیث از سوی [[خلفای سهگانه|خلفا]] تا عصر [[عمر بن عبدالعزیز]] حدود یک قرن ادامه داشت.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۳۲۷.</ref> عمر بن عبدالعزیز دستور لغو منع کتابت حدیث را صادر کرد. از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به [[ابوبکر بن محمد بن حزم]] نامهای نوشت و از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد چرا که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ ق، ج۴، ص۳۱۹.</ref> | منع کتابت حدیث از سوی [[خلفای سهگانه|خلفا]] تا عصر [[عمر بن عبدالعزیز]] حدود یک قرن ادامه داشت.<ref>جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۳۲۷.</ref> عمر بن عبدالعزیز دستور لغو منع کتابت حدیث را صادر کرد. از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به [[ابوبکر بن محمد بن حزم]] نامهای نوشت و از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد چرا که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ۱۴۲۷ ق، ج۴، ص۳۱۹.</ref> | ||
== انگیزه== | |||
برخی از محققان شیعه معتقدند یکی از عوامل منع حدیث جلوگیری از نشر فضایل [[امام علی(ع)]] بوده است و برای این ادعا شواهدی از منابع [[اهل سنت]] نقل کردهاند:<ref>مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۹۹.</ref> از جمله نقلی که نسائی از [[ابن عباس]] آورده که آنها سنت [[پیامبر اسلام]] را ترک کردهاند به جهت بغضی که از [[امام علی(ع)]] داشتهاند.<ref>نسائی، سنن نسائی، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۵۳.</ref> برخی بر این ادعا افزودهاند که با ممنوعیت احادیث، نقلهایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهنها پاک شده و در نتیجه اختلافهای حدیثی در این زمینه شکل گرفت.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم، ص۷.</ref> | |||
==از تایید تا نفی== | ==از تایید تا نفی== | ||
هر یک از تأییدکنندگان و نیز مخالفان منع حدیث برای ادعای خود دلایلی ارائه کردهاند. | هر یک از تأییدکنندگان و نیز مخالفان منع حدیث برای ادعای خود دلایلی ارائه کردهاند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
==پیامدهای منع حدیث== | ==پیامدهای منع حدیث== | ||
منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانستهاند که برخی از | منع حدیث را مبدأ اتفاقات و جریاناتی در تاریخ [[اسلام]] دانستهاند که برخی از آنها عبارتند از: | ||
*'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود نیز به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با فوت حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲ | *'''نابودی نخستین متون حدیثی:''' گفتارهای نوشته شده از [[پیامبر(ص)]] توسط [[اصحاب]] نزدیک، در این دوره نابود و از دسترس خارج گردید.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱.</ref> بنابر نقلی از [[عایشه]]، ابوبکر ۵۰۰ حديث از رسول خدا(ص) را سوزانده است.<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref> همچنین برخی [[احادیث]] که در حافظه اصحاب بود نیز به سبب ممنوعیت کتابت به رشته تحریر درنیامده و با فوت حافظان از دسترس خارج گردید.<ref>سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۲.</ref> | ||
*'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از | *'''جعل حدیث:''' با از بین رفتن بسیاری از احادیث، نقل روایات ساختگی و انتساب آن به [[پیامبر(ص)]] رایج شد بهعنوان مثال در سنن ابیداود، ۴۸۰۰ حدیث وجود دارد که بنابر گفته مصنفش از میان ۵۰۰ هزار حدیث انتخاب شدهاند<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۸.</ref> و کتاب صحیح بخاری با حذف موارد تکراری شامل ۲۷۶۱ حدیث است که از میان حدود ۶۰۰ هزار [[روایت]] انتخاب شده<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴. </ref> و صحیح مسلم ۴ هزار حدیث بدون تکرار را دربر دارد که از میان ۳۰۰ هزار حدیث استخراج گردیده<ref>ابن جوزی، المنتظم في تاريخ الملوک والأمم، ۱۴۱۲ق، ج۱۲، ص۱۷۱.</ref> احمد بن حنبل در کتاب مسند، سی هزار حدیث آورده است که آنها را از میان ۷۵۰ هزار روایت برگزیده است و گفته شده که او یک میلیون حدیث در حافظه داشته است.<ref>ابن حنبل، مسند، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص ۵۶.</ref> از دیگر موارد نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) احاديث فضائل است که حتی شامل تجليل شخصيتهايى است که پس از وی متولد شدند و پستهاى سياسى و مذهبى را بر عهده گرفتند. هر فرقهاى براى پيشواى خود دست به [[جعل حدیث]] زده و کمتر شخصيت سياسى و مذهبى است که براى او فضيلتى از پيامبر نقل نکرده باشند.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۵.</ref> | ||
از دیگر موارد نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) احاديث فضائل است که حتی شامل تجليل شخصيتهايى است که | |||
*''' | * '''ورود اسرائلیات'''؛ گروهی از عالمان [[یهودی]] و [[مسیحی]] تازه [[مسلمان]] شده از قبیل [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه]]، از طرف خلیفه وقت مجاز به نقل حدیث شدند. عدهای بر این باورند که این مسأله موجب ورود پدیدهای به نام [[اسرائیلیات]] در حدیث گردید.<ref>رضوانی، شیعه شناسی، ۱۳۸۴ ش، ج۲، ص۵۱۴.</ref> | ||
*'''تغییر سنّت:''' عدهای مدعی هستند ممنوعیت تدوین [[حدیث]] موجب شد [[سنت|سنّت]] پیامبر(ص) در جامعه تغییر یافته و دگرگون شود. برای اثبات این ادعا به برخی نقلهای تاریخی استناد کردهاند از جمله [[روایت]] [[شافعی]] که از وهب بن کیسان نقل کرده است با این عبارت که «تمام سنّت های رسول خدا تغییر یافت، حتی نماز.» <ref>شافعی، الام، ج۱، ص ۲۶۹ (کتاب الصلاة - کتاب صلاة العیدین - أن یبدأ بالصلاة قبل الخطبة).</ref> برخی گفتهاند که با ممنوعیت احادیث، نقلهایی که دلالت بر [[خلافت|جانشینی]] امام علی(ع) داشته از ذهنها پاک شده است.<ref>صدوق، معانی الأخبار،۱۳۷۷ش، مقدمه مترجم، ص۷.</ref> | |||
* '''پدیدآمدن مذهبها:''' با از بین رفتن [[سنت]] | * '''پدیدآمدن مذهبها:''' با از بین رفتن [[سنت]] و افزایش شمار [[جعل حدیث|روایات جعلی]] و سلیقهای به مرور مذاهب مختلف و مشربهای [[کلام|کلامی]] و [[فقه|فقهی]] متعدد پدیدار شدند. اختلافات در جامعه [[اسلام|اسلامی]] گسترش یافت و هر اختلاف سلیقهای با جعل حدیث همراه شده و موجب جدایی گروهی از افراد از جامعه اسلامی و تاسیس گروهی جدید میشد.<ref> سبحانی تبریزی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج١، ص۹۱؛ حسینی، پیامدهای منع نقل حدیث، ۱۳۸۷ش، ص۶۸.</ref> | ||
*'''ابهام در احکام:''' [[احکام شرعی]] در [[قرآن]] به صورت مختصر و کلی بیان شدهاند و راه شناخت جزییات احکام دسترسی به حدیث است. در چنین وضعیتی منع کتابت و بعد از آن حذف احادیث باعث مشکلاتی در عمل به احکام شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار،۱۳۷۷ش، ج۴، ص۸۶۲.</ref> | *'''ابهام در احکام:''' [[احکام شرعی]] در [[قرآن]] به صورت مختصر و کلی بیان شدهاند و راه شناخت جزییات احکام دسترسی به حدیث است. در چنین وضعیتی منع کتابت و بعد از آن حذف احادیث باعث مشکلاتی در عمل به احکام شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار،۱۳۷۷ش، ج۴، ص۸۶۲.</ref> | ||
ویرایش