پرش به محتوا

سید اسماعیل حمیری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
اصلاح شناسه، بهبود عبارتها و حذف مطالب توصیفی
جز (ویکی سازی)
imported>Fayaz
جز (اصلاح شناسه، بهبود عبارتها و حذف مطالب توصیفی)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| فعالیت‌ها= دفاع از [[اهل بیت]]
| فعالیت‌ها= دفاع از [[اهل بیت]]
}}
}}
'''سید اسماعیل حِمْیَری''' معروف به '''سید حِمْیری''' (عمان [[سال ۱۰۵ هجری قمری|۱۰۵]]- [[بغداد]] [[سال ۱۷۹ هجری قمری|۱۷۹ق]]) از مشهورترین [[:رده:شاعران شیعه قرن۲(قمری)|شاعران]] و مدافعان مذهب [[شیعه]] بود. طبع شعر وی روان بود و از وی اشعار فراوانی نقل شده است. با این وجود تنها ۲۳۰۰ [[قصیده]] از هاشمیات او جمع‌آوری شده است. نقل شده که وی در ابتدا بر مذهب [[خوارج]] بود. سپس مذهب [[کیسانیه]] اختیار کرد و بعدها با عنایت [[امام صادق(ع)]] [[مستبصر]] شده، و به مذهب [[امامیه]] گرائید و تا پایان عمر شیعه باقی ماند.
'''سید اسماعیل حِمیَری''' (عمان [[سال ۱۰۵ هجری قمری|۱۰۵]]- [[بغداد]] [[سال ۱۷۹ هجری قمری|۱۷۹ق]]) معروف به '''سید حِمیِری'''  از مشهورترین [[:رده:شاعران شیعه قرن۲(قمری)|شاعران]] شیعه بود. سید در عهد [[امام باقر(ع)]] به دنیا آمد و در زمان [[امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] زندگی کرد. ۲۳۰۰ [[قصیده]] از هاشمیات او جمع‌آوری شده است. نقل شده وی در ابتدا بر مذهب [[خوارج]] بود. سپس مذهب [[کیسانیه]] اختیار کرد و بعدها با دیدار [[امام صادق(ع)]] [[مستبصر]] شده، و به مذهب [[امامیه]] گرائید.
 
==تولد و نسب==
سید اسماعیل بن محمد یزید بن رَبیعه حِمْیر معروف به سید حمیری در ۱۰۵ق در عمّان (پایتخت [[اردن]]) متولد شد و در [[بصره]] پرورش یافت.<ref>رک:ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۶.</ref> جد پدری یا جد مادریش یزید بن زیاد معروف به ابن مُفرِّغ (م۶۹ق) نیز شاعری بود که عباد بن زیاد بن ابیه والی [[سیستان]] تبار او را [[هجو]] نمود.<ref>ابوالفرج، الاغانی، ج۷، ص۱۶۷؛ ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج۶، ص۳۴۳.</ref> کنیه او را ابوهاشم یا ابوعامر گفته‎اند.{{مدرک}}
 
نسب سید به [[قبیله حمیر]] می‌رسد که اصلا از [[یمن]] بودند و [[قریش|قریشی]] نبوده است. سید اسماعیل حمیری، نه فاطمی بود و نه [[علویان|علوی]]، بلکه سیادت او به معنای لغوی و سید جزء نام او بوده است.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۲.</ref>


==زندگی==
سید اسماعیل بن محمد یزید بن رَبیعه حِمْیر معروف به سید حمیری در [[سال ۱۰۵ هجری قمری|۱۰۵ق]] در عَمّان (پایتخت [[اردن]] فعلی) متولد شد و در [[بصره]] پرورش یافت.<ref>رک:ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۶.</ref> عنوان سید، جزیی از نام او بوده و نه نشانه علوی بودن او.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۲.</ref> نسب سید به [[قبیله حمیر]] می‌رسد که اصلا از [[یمن]] بودند و [[قریش|قریشی]] نبوده است. جد پدری یا جد مادریش، یزید بن زیاد، معروف به ابن مُفرِّغ (م۶۹ق) نیز شاعری بود که عباد بن زیاد بن ابیه، والی [[سیستان]] تبار او را [[هجو]] نمود.<ref>ابوالفرج، الاغانی، ج۷، ص۱۶۷؛ ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج۶، ص۳۴۳.</ref> کنیه او را ابوهاشم یا ابوعامر گفته‌‎اند.{{مدرک}}<br>
وفات سید را ابن شاکر در فوات الوفیات ۱۷۹ق<ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۹.</ref> و ابن حجر در لسان المیزان بین ۱۷۸ و ۱۷۹ق<ref>ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۶.</ref> و مرزبانی در اخبار السید، ۱۷۳ق<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۳۱۷.</ref> ثبت کرده‌اند. وی در بغداد<ref>رک: المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۴۱.</ref> در محله رُمَیلَه درگذشت. از جنازه او به امر [[هارون الرشید]]،<ref> المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۴۱.</ref> تجلیل و [[تشییع]] رسمی به عمل آمد. بدن سید را در کفن‌هایی که خلیفه همراه با برادرانش به خانه او فرستاده بود، پیچیدند. علی بن مهدی، برادر هارون، جنازه را تا قبرستان تشییع نمود و بر او نماز گذارد. به احترام سید در [[نماز میت]]، به رسم شیعیان پنج تکبیر گفت و به امر خلیفه بعد از نماز آن قدر توقف کرد تا مراسم تدفین پایان یافت و قبر سید با زمین برابر گردید. قبر او در محله شیعه نشین کرخ [[بغداد]] در جُنَینَه (باغچه) جنب «قطیع الربیع» واقع است.<ref>برای مطالعه بیشتر رک: تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۹؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۱۷؛ حمیری، دیوان، ص۱۷.</ref>
==سیادت بر شعراء==
==سیادت بر شعراء==
[[امام صادق(ع)]] او را «سید الشعراء» خواند. [[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود:
[[امام صادق(ع)]] او را «سید الشعراء» خواند. [[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود:
::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شده‌ای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref>
::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شده‌ای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref>


==مذهب خانواده==
==مذهب==
والدینش از [[خوارج]] و [[اباضیه|اباضی‌مذهب]] یعنی دشمن [[علی(ع)]] بودند و بعد از نماز بامداد آن حضرت را [[لعن]] و شتم می‌کردند، اما خود از اوان جوانی به تشیع گرائید و طبع خدادادی را در سرودن مدایح [[اهل بیت]] به کار انداخت.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳.</ref>
 
پدر و مادرش او را ملامت می‌کردند و او را آزار می‌دادند که به مذهب خوارج بازگردد، اما سید دست بردار نبود تا اینکه درصدد قتلش برآمدند. او ناچار به عُقبَة بن سَلم بن مُهنّا امیر شیعی [[بصره]] پناه برد و تا مرگ پدر و مادر در خانه او و در جوار او به سر برد. وی در یک بیت شعر، والدین خود را [[لعن]] و نفرین کرده است.<ref>ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
===تغییر مذهب===
{{شعر۲
{{شعر۲
|أمرر علی جدث الحسین|و قل لأعظمه الزکیه
|أمرر علی جدث الحسین|و قل لأعظمه الزکیه
خط ۴۱: خط ۳۵:
|آباؤه أهل الریا|سة و الخلافة و الوصیه
|آباؤه أهل الریا|سة و الخلافة و الوصیه
|و الخیر و الشیم المهذبة|المطیبة الرضیه<ref>شبر، ادب الطف، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹</ref>}}
|و الخیر و الشیم المهذبة|المطیبة الرضیه<ref>شبر، ادب الطف، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹</ref>}}
والدین حمیری از [[خوارج]] و [[اباضیه|اباضی‌مذهب]] بودند اما او پس از مدتی علاقمند [[اهل البیت علیهم السلام|اهل‌بیت(ع)]] شد.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳.</ref> پدر و مادرش او را ملامت می‌کردند و او را آزار می‌دادند که به مذهب خوارج بازگردد، اما سید دست بردار نبود تا اینکه درصدد قتلش برآمدند. او ناچار به عُقبَة بن سَلم بن مُهنّا امیر شیعی [[بصره]] پناه برد و تا مرگ پدر و مادر در خانه او و در جوار او به سر برد. وی در یک بیت شعر، والدین خود را [[لعن]] و نفرین کرده است.<ref>ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۸.</ref><br>
سید ابتدا به مذهب [[کیسانیه|کیسانی]] گرایید که معتقد به [[امامت]] محمد بن علی بن ابی‌طالب(ع) معروف به [[محمد بن حنفیه]] بعد از [[امام حسین(ع)]] بودند.<ref>رک: ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۴؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۳۹؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۱۴۶.</ref>
آورده‌اند که از سید پرسیدند که چگونه شیعه شدی در حالی که از طایفه شام و شهر حمیری؟ سید پاسخ داده:
آورده‌اند که از سید پرسیدند که چگونه شیعه شدی در حالی که از طایفه شام و شهر حمیری؟ سید پاسخ داده:
::صبت علی الرحمة صبا فکنت کمؤمن آل فرعون
::صبت علی الرحمة صبا فکنت کمؤمن آل فرعون
::همانند [[مؤمن آل فرعون]]، به یکباره رحمت پروردگار بر من فرو ریخته شد.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳.</ref>
::همانند [[مؤمن آل فرعون]]، به یکباره رحمت پروردگار بر من فرو ریخته شد.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳.</ref>


درباره علل و چگونگی تغییر عقیده سید و ترک و مذهب خوارج، تفصیلی در دست نیست. در آن ایام که [[بنی امیه]] در حال سقوط و داعیان [[بنی هاشم]] در [[ایران]] پراکنده بودن، مذهب تشیع در [[بصره]] و [[اهواز]] رونق تازه‌ای پیدا کرده بود و ممدوح و حامی او سلم بن عقبة نیز شیعیان را حمایت و سرپرستی می‌کرد.
در آن ایام که [[بنی امیه]] در حال سقوط و داعیان [[بنی هاشم]] در [[ایران]] پراکنده بودن، مذهب تشیع در [[بصره]] و [[اهواز]] رونق تازه‌ای پیدا کرده بود و ممدوح و حامی او سلم بن عقبة نیز شیعیان را حمایت و سرپرستی می‌کرد.
 
 


سید ابتدا به مذهب [[کیسانیه|کیسانی]] یعنی [[امامت]] محمد بن علی بن ابی طالب(ع) معروف به [[محمد بن حنفیه]] بعد از [[امام حسین(ع)]] گرائید. کیسان (= باکیاست)، لقب [[مختار بن ابوعبید ثقفی]] (متوفی۶۷ق) نخستین داعی [[امامت]] محمد بن حنفیه بود که به خونخواهی [[امام حسین(ع)]] قیام کرد و [[شیعیان]] آن زمان او را قهرمان آزادی و مدافع حقوق [[آل محمد]] می‌شناختند.<ref>رک: ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۴؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۳۹؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۱۴۶.</ref>


سید در عهد [[امام باقر(ع)]] به دنیا آمد و در زمان [[امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] زندگی کرد.


===عنایت امام صادق(ع)===
===عنایت امام صادق(ع)===
خط ۱۰۶: خط ۱۰۲:


از معاصرین محمد تقی بن سعید حکیم در نجف کتابی با عنوان شاعر العقیده در شرح احوال حمیری تألیف و منتشر کرده و شیخ علی خاقانی صاحب مجلة البیان شماره مخصوص در نجف در احوال او به چاپ رسانده است.<ref>مجلة البیان، ۱۳۵۳ق.</ref>
از معاصرین محمد تقی بن سعید حکیم در نجف کتابی با عنوان شاعر العقیده در شرح احوال حمیری تألیف و منتشر کرده و شیخ علی خاقانی صاحب مجلة البیان شماره مخصوص در نجف در احوال او به چاپ رسانده است.<ref>مجلة البیان، ۱۳۵۳ق.</ref>
==وفات==
وفات سید را ابن شاکر در فوات الوفیات ۱۷۹ق<ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن وردی، تاریخ ابن الوردی، ج۱، ص۱۹۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۱۷.</ref> و ابن حجر در لسان المیزان بین ۱۷۸ و ۱۷۹ق<ref>ابن حجر، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷۶.</ref> و مرزبانی در اخبار السید، ۱۷۳ق<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۳۱۷.</ref> ثبت کرده‌اند وی در سن ۶۸ یا ۷۴ سالگی در بغداد<ref>رک: المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۴۱.</ref> در محله رُمَیلَه درگذشت. از جنازه او به امر [[هارون الرشید]]،<ref> المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۹، ص۴۱.</ref> تجلیل و [[تشییع]] رسمی به عمل آمد. بدن سید را در کفن‌هایی که خلیفه همراه با برادرانش به خانه او فرستاده بود، پیچیدند. علی بن مهدی برادر هارون جنازه را تا قبرستان تشییع نمود و بر او نماز گذارد. به احترام سید در [[نماز میت]]، به رسم شیعیان پنج تکبیر گفت و به امر خلیفه بعد از نماز آن قدر توقف کرد تا مراسم تدفین پایان یافت و قبر سید با زمین برابر گردید. قبر او در محله شیعه نشین کرخ [[بغداد]] در جُنَینَه (باغچه) جنب «قطیع الربیع» واقع است.<ref>برای مطالعه بیشتر رک: تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۹؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۱۷؛ حمیری، دیوان، ص۱۷.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس