Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
جز (←شأن نزول: اصلاح پانویس) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
این آیات درباره مسئلهای است که ابتدا به صورت یک سوال از سوی یکی از [[صحابه|صحابه رسول خدا(ص)]] به نام [[سعد بن عباده]] مطرح شد. وی از [[پیامبر اکرم(ص)]] پرسید که اگر همسر خود را در حال عمل منافی [[عفت]] با مرد غریبهای مشاهده کند چه تکلیفی خواهد داشت؟ چراکه اگر بخواهد ادعای خود را با آوردن چهار شاهد اثبات کند، کار از کار گذشته است و اگر بخواهد در همان دم اقدام به مقابله و قتل زانی کند، حد [[قصاص]] بر او جاری میشود. | این آیات درباره مسئلهای است که ابتدا به صورت یک سوال از سوی یکی از [[صحابه|صحابه رسول خدا(ص)]] به نام [[سعد بن عباده]] مطرح شد. وی از [[پیامبر اکرم(ص)]] پرسید که اگر همسر خود را در حال عمل منافی [[عفت]] با مرد غریبهای مشاهده کند چه تکلیفی خواهد داشت؟ چراکه اگر بخواهد ادعای خود را با آوردن چهار شاهد اثبات کند، کار از کار گذشته است و اگر بخواهد در همان دم اقدام به مقابله و قتل زانی کند، حد [[قصاص]] بر او جاری میشود. | ||
رسول خدا(ص) از این اعتراض ناراحت شد؛ اما سعد بن عباده و دیگر [[انصار]] پیامبر ضمن اظهار تسلیم در برابر فرمان خدا، از دغدغه خود برای این موضوع گفتند. چندی بعد پسر عموی سعد بن عباده یعنی هلال بن امیه ادعا کرد که شب هنگام همسر خود را در چنین حالی با مرد دیگر مشاهده کرده و صدای آنان را شنیده است. پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت، هلال را به خاطر عدم ارائه شهود برای این موضوع، [[حد]] قدف زند که آیات فوق نازل شد و به ارائه راهکاری در این مورد پرداخت.<ref> ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۶۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۸، ص۶۵؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۶۵؛ ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۴۰؛ سمرقندی، بحرالعلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> برخی این شأن نزول را قول مشهور دانستهاند.<ref> | رسول خدا(ص) از این اعتراض ناراحت شد؛ اما سعد بن عباده و دیگر [[انصار]] پیامبر ضمن اظهار تسلیم در برابر فرمان خدا، از دغدغه خود برای این موضوع گفتند. چندی بعد پسر عموی سعد بن عباده یعنی هلال بن امیه ادعا کرد که شب هنگام همسر خود را در چنین حالی با مرد دیگر مشاهده کرده و صدای آنان را شنیده است. پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت، هلال را به خاطر عدم ارائه شهود برای این موضوع، [[حد]] قدف زند که آیات فوق نازل شد و به ارائه راهکاری در این مورد پرداخت.<ref> ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۶۸؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۸، ص۶۵؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۶۵؛ ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۴۰؛ سمرقندی، بحرالعلوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> برخی این شأن نزول را قول مشهور دانستهاند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۲؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۷۳.</ref> | ||
برخی دیگر از [[مفسران]] در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه موارد دیگری را با کمی اختلاف در موضوع و نام اشخاص ذکر نمودهاند.<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ق، ج۲، ص۹۸؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۲۴۶؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۵۲۱-۵۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۰؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۶.</ref> | برخی دیگر از [[مفسران]] در ارتباط با [[شأن نزول]] آیه موارد دیگری را با کمی اختلاف در موضوع و نام اشخاص ذکر نمودهاند.<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ق، ج۲، ص۹۸؛ فراء، معانی القرآن، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۲۴۶؛ ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۵۲۱-۵۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۰۰؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۹۶.</ref> | ||
عدهای از مفسرین روایات فراوانی را در زمینه شأن نزول و [[تفسیر]] آیات نقل کردهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۲۰؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۱؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۹؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۵۳.</ref> | عدهای از مفسرین روایات فراوانی را در زمینه شأن نزول و [[تفسیر]] آیات نقل کردهاند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۲۰؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۱؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۹؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۹، ص۲۵۳.</ref> | ||
== لعان در فقه اسلامی== | == لعان در فقه اسلامی== |