confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| تصویر = جنگ خندق.jpg | | تصویر = جنگ خندق.jpg | ||
| زیرنویس =محل استقرار مسلمانان، مشرکان و بنیقریظه در جنگ خندق | | زیرنویس =محل استقرار مسلمانان، مشرکان و بنیقریظه در جنگ خندق | ||
| زمان = | | زمان = [[۱۰ شوال]] [[سال پنجم هجری]] | ||
| مکان = [[مدینه]] | | مکان = [[مدینه]] | ||
| مختصات = ۱۴۰۰ متری شمال غربی مسجد نبوی | | مختصات = ۱۴۰۰ متری شمال غربی مسجد نبوی | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| خسارات۲ = کشتهشدن ۸ نفر | | خسارات۲ = کشتهشدن ۸ نفر | ||
| خسارات۳ = | | خسارات۳ = | ||
| یادداشت = حفر کردن خندق به پیشنهاد [[سلمان فارسی]] در اطراف [[مدینه]]•کشتهشدن [[عمرو بن عبدود]] به دست [[ | | یادداشت = حفر کردن خندق به پیشنهاد [[سلمان فارسی]] در اطراف [[مدینه]]•کشتهشدن [[عمرو بن عبدود]] به دست [[حضرت علی(ع)]]•نازل شدن آیۀ ۲۱۴ [[سوره بقره]]، آیات ۵۱ـ۵۵ [[سوره نساء]] و آیات ۹ـ۲۵ [[سوره احزاب]] درشان غزوۀ خندق | ||
}} | }} | ||
{{تاریخ صدر اسلام}} | {{تاریخ صدر اسلام}} | ||
'''غزوه خندق''' یا '''غزوه احزاب''' از [[غزوات پیامبر]] که در [[سال پنجم هجری قمری]] رخ داد. این جنگ با توطئه قبیله [[بنی نضیر]] آغاز شد و [[قریش]] با تمام متحدان خود برای ریشهکن کردن [[اسلام]] همداستان شدند. برای مقابله با مشرکان به پیشنهاد [[سلمان فارسی]]، مسلمانان در اطراف [[مدینه]] خندق حفر کردند. این جنگ با پیروزی مسلمانان به پایان رسید و مشرکان عقب نشینی کردند. | '''غزوه خندق''' یا '''غزوه احزاب''' از [[غزوات پیامبر]] که در [[سال پنجم هجری قمری]] رخ داد. این جنگ با توطئه قبیله [[بنی نضیر]] آغاز شد و [[قریش]] با تمام متحدان خود برای ریشهکن کردن [[اسلام]] همداستان شدند. برای مقابله با مشرکان به پیشنهاد [[سلمان فارسی]]، مسلمانان در اطراف [[مدینه]] خندق حفر کردند. این جنگ با پیروزی مسلمانان به پایان رسید و مشرکان عقب نشینی کردند. | ||
در این جنگ [[حضرت علی]]، [[عمرو بن عبدود]] را به هلاکت رساند. | در این جنگ [[حضرت علی(ع)]]، [[عمرو بن عبدود]] را به هلاکت رساند. | ||
==نام دیگر این نبرد== | ==نام دیگر این نبرد== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==تاریخ وقوع== | ==تاریخ وقوع== | ||
اغلب مورخان، وقوع این جنگ را [[سال پنجم هجری]] نوشتهاند.<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۳، ص۲۲۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۴.</ref> در بعضی منابع، ماه [[شوال]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۴.</ref> و در بعضی دیگر [[ذیقعده]] ذکر شده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص:۴۴۰ ۸ تا ۲۳ ذیقعده؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹.</ref> روایتی نیز حاکی از آن است که [[پیامبر(ص)]] [[پنج شنبه]] [[۱۰ شوال]] عازم این جنگ شد و آن را [[شنبه]] [[۱ ذیالقعده]] به پایان رساند.<ref>ابن حبیب، ص۱۱۳.</ref> | |||
اغلب مورخان، وقوع این جنگ را سال پنجم هجری نوشتهاند.<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۳، ص۲۲۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۴.</ref> در بعضی منابع، ماه [[شوال]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۴.</ref> و در بعضی دیگر [[ذیقعده]] ذکر شده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص:۴۴۰ ۸ تا ۲۳ ذیقعده؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹.</ref> روایتی نیز حاکی از آن است که [[پیامبر(ص)]] پنج شنبه [[۱۰ | |||
==علت آغاز جنگ== | ==علت آغاز جنگ== | ||
وقتی پیامبر(ص) [[بنی نضیر]] را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد، آنان راهی مکانی به نام [[خیبر]] شدند و دیگر [[یهود|یهودیان]] را به جنگ با پیامبر(ص) تحریک کردند و این را میتوان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی نضیر و [[بنی وائل]] همچون [[حیی بن احطب نضری|حُیی بن اَخْطَب نضری]]، [[سلّام بن ابی الحقیق نضری|سلام بن ابی الحُقَیق نضری]]، [[کنانه بن ربیع بن ابی الحقیق نضری|کنانةبن ربیع بن ابی الحقیق نضری]]، [[هوده بن قیس وائلی|هَوذةبن قیس وائلی]] و [[ابوعمار وائلی|ابوعمّار وائلی]]،<ref>واقدی: ابوعامر راهب.</ref> به [[مکه]] رفتند و [[ابوسفیان]] و [[قریش]] را به جنگ با رسول خدا(ص) برانگیختند. ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا(ص) استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم پیمان شدند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۱ـ۴۴۲؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۵.</ref> سپس، آن یهودیان نزد [[قبیله غطفان|قبیلۀ غَطَفان]] (به ریاست [[عیینه بن حصن فزاری|عُیَینَةبن حِصن فَزاری]]) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر(ص) با خود همراه کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۶.</ref> آنگاه نزد [[بنی سلیم بن منصور|بنی سُلَیم بن منصور]] رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹.</ref> | وقتی [[پیامبر(ص)]] [[بنی نضیر]] را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد، آنان راهی مکانی به نام [[خیبر]] شدند و دیگر [[یهود|یهودیان]] را به جنگ با پیامبر(ص) تحریک کردند و این را میتوان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی نضیر و [[بنی وائل]] همچون [[حیی بن احطب نضری|حُیی بن اَخْطَب نضری]]، [[سلّام بن ابی الحقیق نضری|سلام بن ابی الحُقَیق نضری]]، [[کنانه بن ربیع بن ابی الحقیق نضری|کنانةبن ربیع بن ابی الحقیق نضری]]، [[هوده بن قیس وائلی|هَوذةبن قیس وائلی]] و [[ابوعمار وائلی|ابوعمّار وائلی]]،<ref>واقدی: ابوعامر راهب.</ref> به [[مکه]] رفتند و [[ابوسفیان]] و [[قریش]] را به جنگ با رسول خدا(ص) برانگیختند. ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا(ص) استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم پیمان شدند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۱ـ۴۴۲؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۵.</ref> سپس، آن یهودیان نزد [[قبیله غطفان|قبیلۀ غَطَفان]] (به ریاست [[عیینه بن حصن فزاری|عُیَینَةبن حِصن فَزاری]]) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر(ص) با خود همراه کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۶.</ref> آنگاه نزد [[بنی سلیم بن منصور|بنی سُلَیم بن منصور]] رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۰۹.</ref> | ||
==تعداد مسلمانان و مشرکان== | ==تعداد مسلمانان و مشرکان== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
===حفر خندق=== | ===حفر خندق=== | ||
پیامبر(ص) به مردم فرمان داد تا پشت به [[کوه سلع|کوه سَلْع]]، خندق را در مقابل خود حفر کنند<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۱۰.</ref> و حفر آن را از مُذاد (قلعهای در غرب [[مسجد فتح]]) شروع نمایند و تا ناحیه ذُباب و کوه راتِجْ (در کنار [[کوه بنی عبید|کوه بنی عبید]] در غرب [[بطحان|بَطْحان]]) ادامه دهند.<ref>واقدی، همانجا.</ref> وی برای هر ده نفر چهل ذراعِ معین نمود<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۸.</ref>{{یادداشت|[[جعفر سبحانی]] نویسنده کتاب فروغ ابدیت با محاسبه ای در باره جزییات خندق می نویسد: طول خندق، با توجه به تعداد کارگران به دست میآید، زیرا شماره مسلمانان در آن روز، بنا به نقل مشهور سه هزار نفر بود و قرار شد که هر ده نفر متصدی حفر چهل ذراع شوند، در این صورت طول خندق دوازده هزار ذراع است؛ یعنی نزدیک به پنج و نیم کیلومتر خواهد بود و پهنای آن به قدری بود که سواران چابک نمیتوانستند با اسب از آن عبور کنند. از همین رو، باید ژرفای آن لااقل پنج متر و پهنای آن نیز پنج متر باشد.[[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، سبحانی تبریزی، جعفر،ج۱، ص۶۱۵}} و حفر هر قسمت را به قبیلهای واگذار کرد.<ref>یعقوبی، همانجا.</ref> به روایتی، مقرر گردید [[مهاجران]] از راتج تا ذباب، و [[انصار]] از ذباب تا کوه بنی عبید را حفر کنند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۶.</ref> رسول خدا(ص) برای تشویق مسلمانان به حفر خندق و نشاط بخشیدن به آنان ، خود نیز در این کار شرکت نمود<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۶، ۷۱؛ الواقدي، مغازي، ج۲، ص۴۴۵ . </ref> و برای خندق درهایی قرار داد و از هر قبیله، فردی را مأمور پاسداری از آنها کرد.<ref>یعقوبی، همانجا.</ref> | پیامبر(ص) به مردم فرمان داد تا پشت به [[کوه سلع|کوه سَلْع]]، خندق را در مقابل خود حفر کنند<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۱۰.</ref> و حفر آن را از مُذاد (قلعهای در غرب [[مسجد فتح]]) شروع نمایند و تا ناحیه ذُباب و کوه راتِجْ (در کنار [[کوه بنی عبید|کوه بنی عبید]] در غرب [[بطحان|بَطْحان]]) ادامه دهند.<ref>واقدی، همانجا.</ref> وی برای هر ده نفر چهل ذراعِ معین نمود<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۶۸.</ref>{{یادداشت|[[جعفر سبحانی]] نویسنده کتاب فروغ ابدیت با محاسبه ای در باره جزییات خندق می نویسد: طول خندق، با توجه به تعداد کارگران به دست میآید، زیرا شماره مسلمانان در آن روز، بنا به نقل مشهور سه هزار نفر بود و قرار شد که هر ده نفر متصدی حفر چهل ذراع شوند، در این صورت طول خندق دوازده هزار ذراع است؛ یعنی نزدیک به پنج و نیم کیلومتر خواهد بود و پهنای آن به قدری بود که سواران چابک نمیتوانستند با اسب از آن عبور کنند. از همین رو، باید ژرفای آن لااقل پنج متر و پهنای آن نیز پنج متر باشد.[[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، سبحانی تبریزی، جعفر،ج۱، ص۶۱۵}} و حفر هر قسمت را به قبیلهای واگذار کرد.<ref>یعقوبی، همانجا.</ref> به روایتی، مقرر گردید [[مهاجران]] از راتج تا ذباب، و [[انصار]] از ذباب تا کوه بنی عبید را حفر کنند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۶.</ref> رسول خدا(ص) برای تشویق مسلمانان به حفر خندق و نشاط بخشیدن به آنان ، خود نیز در این کار شرکت نمود<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۶، ۷۱؛ الواقدي، مغازي، ج۲، ص۴۴۵ . </ref> و برای خندق درهایی قرار داد و از هر قبیله، فردی را مأمور پاسداری از آنها کرد.<ref>یعقوبی، همانجا.</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۵: | ||
مسلمانان که از پشت سر خود (داخل [[مدینه]]) از جانب بنی قریظه در مورد خانواده هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چندگاه از قسمتهای تنگ خندق میگذشتند، درگیر میشدند، <ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۴ـ۴۷۴.</ref> دچار هراس زیادی شدند. [[قرآن]] وحشت مسلمانان و بدگمانی آنان به وعدههای خداوند را کاملا وصف کرده است.<ref>رجوع کنید به احزاب: ۱۰ـ۱۲؛ طبری، ۱۴۲۰، ج۱۰، ص۲۶۴-۲۷۰.</ref> این ترس به گونهای بود که [[معتب بن قشیر|مُعَتّب بن قُشیر]]، از منافقان، گفت که محمد به ما وعدۀ گشایش قصرهای کسری و قیصر را میداد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد.<ref>یعقوبی، ج۲، ص۵۱؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۷۲؛ قس ابن هشام، ج۳، ص۲۳۳، که بنابه قولی گفته است، معتّب بن قشیر از اهل بدر بود و منافق به شمار نمیرفت.</ref> | مسلمانان که از پشت سر خود (داخل [[مدینه]]) از جانب بنی قریظه در مورد خانواده هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چندگاه از قسمتهای تنگ خندق میگذشتند، درگیر میشدند، <ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۴ـ۴۷۴.</ref> دچار هراس زیادی شدند. [[قرآن]] وحشت مسلمانان و بدگمانی آنان به وعدههای خداوند را کاملا وصف کرده است.<ref>رجوع کنید به احزاب: ۱۰ـ۱۲؛ طبری، ۱۴۲۰، ج۱۰، ص۲۶۴-۲۷۰.</ref> این ترس به گونهای بود که [[معتب بن قشیر|مُعَتّب بن قُشیر]]، از منافقان، گفت که محمد به ما وعدۀ گشایش قصرهای کسری و قیصر را میداد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد.<ref>یعقوبی، ج۲، ص۵۱؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۷۲؛ قس ابن هشام، ج۳، ص۲۳۳، که بنابه قولی گفته است، معتّب بن قشیر از اهل بدر بود و منافق به شمار نمیرفت.</ref> | ||
مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری میکردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۵، ۴۶۸.</ref> [[معجزه|معجزاتی]] از رسول خدا(ص) دربارۀ سیرکردن مسلمانان نقل شده است.<ref>رجوع کنید به ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۳۹۷ق، ص۴۳۳.</ref> | مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری میکردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۵، ۴۶۸.</ref> [[معجزه|معجزاتی]] از [[رسول خدا(ص)]] دربارۀ سیرکردن مسلمانان نقل شده است.<ref>رجوع کنید به ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۳۹۷ق، ص۴۳۳.</ref> | ||
بعضی از مسلمانان همچون [[بنوحارثه]]، با فرستادن [[اوس بن قیظی|اَوس بن قَیظی]]، به بهانۀ اینکه خانه هایشان بیحفاظ است و از حملۀ دشمن و سرقت خانه هایشان بیمناکاند، از پیامبر(ص) اجازه بازگشت میگرفتند.{{یادداشت| وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ ۖ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ترجمه:و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت میخواستند و میگفتند: «خانههای ما بیحفاظ است!»، در حالی که بیحفاظ نبود؛ آنها فقط میخواستند (از جنگ) فرار کنند.}}<ref>رجوع کنید به احزاب: ۱۳؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۳؛ ابن حبیب، ص۴۶۹؛ طبری، جامع، ذیل احزاب: ۱۳.</ref> دربارۀ حملات [[خالد بن ولید]]، [[عمرو بن عاص]] و ابوسفیان و نیز تیراندازی و درگیری شدید و زخمی شدن عده بسیاری از هر دو طرف، از جمله سعدبن معاذ اخباری ذکر شده است.<ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۲۶۴ـ۲۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۷؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۱۴.</ref> | بعضی از مسلمانان همچون [[بنوحارثه]]، با فرستادن [[اوس بن قیظی|اَوس بن قَیظی]]، به بهانۀ اینکه خانه هایشان بیحفاظ است و از حملۀ دشمن و سرقت خانه هایشان بیمناکاند، از پیامبر(ص) اجازه بازگشت میگرفتند.{{یادداشت| وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ ۖ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ترجمه:و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت میخواستند و میگفتند: «خانههای ما بیحفاظ است!»، در حالی که بیحفاظ نبود؛ آنها فقط میخواستند (از جنگ) فرار کنند.}}<ref>رجوع کنید به احزاب: ۱۳؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۶۳؛ ابن حبیب، ص۴۶۹؛ طبری، جامع، ذیل احزاب: ۱۳.</ref> دربارۀ حملات [[خالد بن ولید]]، [[عمرو بن عاص]] و ابوسفیان و نیز تیراندازی و درگیری شدید و زخمی شدن عده بسیاری از هر دو طرف، از جمله سعدبن معاذ اخباری ذکر شده است.<ref>رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۲۶۴ـ۲۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۷؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۷م، ج۱، ص۴۱۴.</ref> | ||
نقض عهد بنی قریظه، سرمای شدید، قحطی و گرسنگی و فشار بر مسلمانان به اوج خود رسید<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۲، ص۲۴۳.</ref> [[قرآن]] نیز ضمن آوردن آیاتی به این مطلب اشاره کرده است.<ref>بقره: ۲۱۴؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۹۵.</ref> | نقض عهد بنی قریظه، سرمای شدید، قحطی و گرسنگی و فشار بر مسلمانان به اوج خود رسید<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۲، ص۲۴۳.</ref> [[قرآن]] نیز ضمن آوردن آیاتی به این مطلب اشاره کرده است.<ref>بقره: ۲۱۴؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۹۵.</ref> |