پرش به محتوا

عجب: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۷
جز
ویرایش جزیی
جز (افزایش منبع)
جز (ویرایش جزیی)
خط ۳: خط ۳:


==مفهوم==
==مفهوم==
عجب به معنای خشنود شدن و بالیدن به اعمال نیک خود مانند [[عبادت]] و [[زهد]]. معنای عجب با [[تکبر]] نزدیک است با این تفاوت که عجب جایی است که پای دیگران در میان نباشد ولی تکبر جایی است که انسان خود را از دیگران برتر و بالاتر بداند.<ref>رجوع کنید به ابن قدامه مقدسی، ص۲۲۷ـ ۲۲۸.</ref> برخی از عالمان اخلاق معتقدند زمینه عجب در عبادات بیشتر از دیگر اعمال است. نراقی گفته عجب در عبادات با فلسفه آنها که اظهار ذلت و خواری در براب خداست، منافات دارد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۳۳.</ref>
عجب به معنای خشنود شدن و بالیدن به اعمال نیک خود مانند [[عبادت]] و [[زهد]] است. معنای عجب با [[تکبر]] نزدیک است با این تفاوت که عجب جایی است که پای دیگران در میان نباشد ولی تکبر جایی است که انسان خود را از دیگران برتر و بالاتر بداند.<ref>رجوع کنید به ابن قدامه مقدسی، ص۲۲۷ـ ۲۲۸.</ref>  
 
در تفاوت میان عجب و ادلال گفته شده که عجب بزرگ شمردن عمل و منت گذاردن بر خدا به واسطه انجام برخی اعمال و عبادات است که اگر علاوه بر آنها، انسان خود را مستحق حقی هم بداند که با وجود آن، خوف و ترسی ندارد، ادلال نام دارد. اِدلال به معنای نترسیدن از خدا به خاطر اعتمادی است که بر اثر برخی از اعمال و عبادات برای انسان حاصل می‌شود گویا او خود را مستحق حقی می‌داند که با وجود آن، خوف و ترسی ندارد..<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۶، ص۲۷۶.</ref>  


==اسباب==
==اسباب==
عالمان اخلاق اسباب و انگیزه‌های مختلفی برای عجب بیان کرده‌اند. [[فیض کاشانی]] در [[المحجة البیضاء]]، جمال و زیبایی، قدرت و توانایی، زیرکی و عقل، نسب و خاندان، انتساب به سلاطین و قدرتمندان، کثرت فرزندان، مال و ثروت و  فکر و اندیشه را از اسباب عجب شمرده است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲۸۲-۲۸۷</ref> آنان همچنین آیات «وَ يَوْمَ حُنَيْن اذْ اعْجَبَتْكُمْ كَثْرتُكُمْ»،<ref>سوره توبه، آیه۲۶.</ref> آیه ۲ [[سوره حشر]] و آيه ۱۴۰ [[سوره کهف]] را با عجب مرتبط دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۶، ص۲۳۶.</ref>  
عالمان اخلاق اسباب و انگیزه‌های مختلفی برای عجب بیان کرده‌اند. [[فیض کاشانی]] در [[المحجة البیضاء]]، جمال و زیبایی، قدرت و توانایی، زیرکی و عقل، نسب و خاندان، انتساب به سلاطین و قدرتمندان، کثرت فرزندان، مال و ثروت و  فکر و اندیشه را از اسباب عجب شمرده است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲۸۲-۲۸۷</ref> آنان همچنین آیات «وَ يَوْمَ حُنَيْن اذْ اعْجَبَتْكُمْ كَثْرتُكُمْ»،<ref>سوره توبه، آیه۲۶.</ref> آیه ۲ [[سوره حشر]] و آيه ۱۴۰ [[سوره کهف]] را با عجب مرتبط دانسته‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۶، ص۲۳۶.</ref>  


برخی از عالمان اخلاق معتقدند زمینه عجب در عبادات بیشتر از دیگر اعمال است. البته نراقی گفته است که عجب در عبادات با فلسفه آنها که اظهار ذلت و خواری در برابر خداست، منافات دارد.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۳۳۳.</ref>
==آثار ==
==آثار ==
در روایات آثار و پیامدهایی برای عجب بیان شده است؛
در روایات آثار و پیامدهایی برای عجب بیان شده است؛