پرش به محتوا

سهل بن سعد ساعدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۳۴: خط ۳۴:


==نقل روایت==
==نقل روایت==
سهل، [[حدیث|احادیثی]] از [[پیامبر(ص)]] و [[علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] و برخی صحابه نقل کرده است. [[ابوهریره]] و [[سعید بن مسیب]]، [[زهری]]، [[ابو حازم]] و پسرش [[عباس بن سهل]] از او حدیث روایت کرده‌اند.<ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰.</ref>
سهل، [[حدیث|احادیثی]] از [[پیامبر(ص)]] و [[علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] و برخی صحابه نقل کرده است. [[ابوهریره]] و [[سعید بن مسیب]]، [[زهری]]، [[ابوحازم]] و پسرش [[عباس بن سهل]] از او حدیث روایت کرده‌اند.<ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰.</ref>


از او نقل شده که می‌گوید: از [[حضرت زهرا]](س) درباره [[امامان]] پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود: که پیامبر(ص)، علی(ع) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است.<ref> خزاز قمی، كفاية الأثر، ص۱۹۵</ref>
از او نقل شده که می‌گوید: از [[حضرت زهرا]](س) درباره [[امامان]] پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود: که پیامبر(ص)، علی(ع) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است.<ref> خزاز قمی، كفاية الأثر، ص۱۹۵</ref>


او از شاهدان و راویان [[حدیث غدیر]] بوده<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۱۳۹.</ref> و جمله مشهور پیامبر(ص) با عنوان [[حدیث رایت]] که فرمود: '''فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست می‌دارند و او بر نمی‌گردد تا این که خدا پیروزش کند،''' را روایت کرده است.<ref> ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۵۸.</ref>
او از شاهدان و راویان [[حدیث غدیر]] بوده<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۱۳۹.</ref> و [[حدیث رایت]] را نیز روایت کرده است.<ref> ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۵۸.</ref>


==در کلام امام حسین(ع) ==
==در کلام امام حسین(ع) ==
در [[واقعه کربلا]]، [[امام حسین(ع)]] در [[خطبه|خطبه‌ای]] که برای [[کوفه|کوفیانی]] که در مقابلش صف‌آرایی کرده بودند، ایراد کرد، سهل بن سعد را به عنوان شاهد معرفی نمود و فرمود:
در [[واقعه کربلا]]، [[امام حسین(ع)]] در [[خطبه|خطبه‌ای]] که برای [[کوفه|کوفیانی]] که در مقابلش صف‌آرایی کرده بودند، ایراد کرد، سهل بن سعد را به عنوان شاهد معرفی نمود و فرمود:
::«اگر مرا باور ندارید هنوز کسانی در میان شما هستند که اگر در این باب از آنها بپرسید به شما میگویند، از [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، سهل بن سعد ساعدی، [[زید بن ارقم]] و انس بن مالک بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را درباره من و برادرم از رسول خدا(ص) شنیده‌اند.<ref> مفید، الارشاد، ج‌۲، ص۹۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۲۵.</ref>
::«اگر مرا باور ندارید هنوز کسانی در میان شما هستند که اگر در این باب از آنها بپرسید به شما می‌گویند، از [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، سهل بن سعد ساعدی، [[زید بن ارقم]] و انس بن مالک بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را درباره من و برادرم از رسول خدا(ص) شنیده‌اند.<ref> مفید، الارشاد، ج‌۲، ص۹۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۲۵.</ref>


==دیدار با کاروان اسرا==
==دیدار با کاروان اسرا==
بعد از [[شهادت]] امام حسین(ع) وقتی که اهل بیت او را به [[شام]] بردند، سهل خود را به کاروان اهل بیت(ع) رساند و به دختر امام حسین(ع) گفت اگر خواسته‌ای دارد به وی بگوید. ایشان خواست سر مبارک امام را دورتر از ایشان حمل کنند تا مردم کمتر به حرم پیامبر(ص) بنگرند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.</ref> روایت معروفی از چگونگی ورود [[اسیران کربلا]] به شام از وی نقل شده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>
بعد از [[شهادت]] امام حسین(ع) وقتی که اهل بیت او را به [[شام]] بردند، سهل خود را به کاروان اهل بیت(ع) رساند و به [[سکینه امام حسین(ع)]] گفت اگر خواسته‌ای دارد به وی بگوید. او خواست سر امام را کمی با فاصله از کاروان حمل کنند تا مردم کمتر به آنان بنگرند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.</ref> روایت معروفی از وی درباره چگونگی ورود [[اسیران کربلا]] از [[دروازه ساعات]] به شام از وی نقل شده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>


==حمایت از اهل بیت==
==حمایت از اهل بیت==
سهل در سال [[سال ۷۴ هجری قمری|۷۴ق]] از سوی حجاج احضار شد و حجاج او را به خاطر عدم حمایتشان از [[عثمان]] مؤاخذه کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۹۵. </ref>حجاج برای تحقیر کردن گروهی از صحابه رسول خدا مانند سهل، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[انس بن مالک]]، دستور داد تا گردن آنها را با سرب داغ کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۷۲.</ref>
سهل در سال [[سال ۷۴ هجری قمری|۷۴ق]] از سوی [[حجاج بن یوسف ثقفی]] احضار شد. حجاج او را به خاطر عدم حمایتشان از [[عثمان]] مؤاخذه کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۹۵. </ref>همچنین برای تحقیر گروهی از صحابه رسول خدا مانند که سهل هم در میان آنان بود، دستور داد گردنشان را با سرب داغ کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۷۲.</ref>


به گفته [[عزیزالله عطاردی]] مترجم [[الغارات]]، سهل از دوستان [[امام علی| امیرالمؤمنین]] و خاندان او بود و از این جهت [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج]] وی را آزار می‌داد.<ref> ثقفی، الغارات، (قسمت: اعلام غارات)، ص۴۳۸.</ref>
به گفته [[عزیزالله عطاردی]] در ترجمه [[الغارات]]، سهل از دوستان [[امام علی| امیرالمؤمنین]] و خاندان او بود به همین جهت حجاج وی را آزار می‌داد.<ref> ثقفی، الغارات، (قسمت: اعلام غارات)، ص۴۳۸.</ref>


هنگامی که سهل، در مدینه می‌زیست، مردی از [[آل مروان]] بر این شهر حکومت یافت. وی سهل را احضار کرده و کنیه [[ابوتراب]] علی(ع) را مورد استهزاء قرار داد و از سهل خواست تا امام را ناسزا گوید، اما او نپذیرفت و خاطرنشان کرد که هیچ کنیه‌ای نزد امام چون ابوتراب محبوب نبود<ref>ابن بطریق، العمدة، ص۴۴۹؛ نیشابوری، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۴.</ref> و پیامبر اکرم(ع) او را به این کنیه خوانده است سپس جریان ملقب شدن حضرت به این کنیه را گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۰۹.</ref>
هنگامی که سهل، در مدینه می‌زیست، مردی از [[آل مروان]] بر این شهر حکومت یافت. وی سهل را احضار کرده و کنیه [[ابوتراب]] را مورد استهزاء قرار داد او از سهل خواست تا امام را ناسزا گوید، اما سهل نپذیرفت و خاطرنشان کرد که هیچ کنیه‌ای نزد امام علی چون ابوتراب محبوب نبود<ref>ابن بطریق، العمدة، ص۴۴۹؛ نیشابوری، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۴.</ref> و پیامبر اکرم(ع) او را به این کنیه خوانده است سپس جریان ملقب شدن حضرت به این کنیه را نیز گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۰۹.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
سهل، در سال ۸۸ یا ۹۱ق درگذشت و هنگام مرگ ۹۶ یا ۹۹ سال داشت.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۳۴؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ ابن جوزی،المنتظم، ج۶، ص۳۰۲.</ref> او را آخرین صحابه‌ای دانسته‌اند که در [[مدینه]] درگذشت.<ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵.</ref> از او نقل شده است که اگر من بمیرم دیگر از کسی «قال رسول الله(ص)» را نخواهید شنید.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰.</ref>
سهل، در سال ۸۸ یا ۹۱ق درگذشت وی هنگام مرگ ۹۶ یا ۹۹ سال داشت.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۵۳۴؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ ابن جوزی،المنتظم، ج۶، ص۳۰۲.</ref> او را آخرین صحابه‌ای دانسته‌اند که در [[مدینه]] درگذشت.<ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۶۵.</ref> از او نقل شده است که اگر من بمیرم دیگر از کسی «قال رسول الله(ص)» را نخواهید شنید.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۲۰.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}