Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۲
ویرایش
جز (←منابع: ویرایش جزیی) |
جز (اصلاح و حذف برچسب ویرایش) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قَلقَله''' | '''قَلقَله''' | ||
به معنای اضطراب زبان در تلفظ برخی از حروف در حالت سکون و حرکت دادن حرف ساکن هنگام تلفظ است. قلقله اصطلاحی در علم [[تجوید]] است و حروف باء، جیم، دال، طاء و قاف دارای صفت قلقله میباشند. از آنجا که حروف قلقله دارای دو صفت جهر و شدت | به معنای اضطراب زبان در تلفظ برخی از حروف در حالت سکون و حرکت دادن حرف ساکن هنگام تلفظ است. قلقله اصطلاحی در علم [[تجوید]] است و حروف باء، جیم، دال، طاء و قاف دارای صفت قلقله میباشند. از آنجا که حروف قلقله دارای دو صفت جهر و شدت میباشند، در صورت ساکن شدن، حرف در مخرج خود محبوس شده و تلفظ نمیگردد و برای آزاد شدن و تلفظ نیاز به صدایی اضافه دارد و آن صدای اضافه، یا به صورت فتحه یا کسره و یا ضمه بریده شده است. | ||
اگر حروف قلقله ساکن، در آخر کلمه بیاید از شدت بیشتری برخوردار است که به آن قلقله کبیره گفته میشود و اگر در وسط کلمه بیاید از شدت کمتری برخوردار است و به آن قلقله صغیره گفته میشود. برخی رعایت قلقله در [[نماز]] را [[واجب]] و برخی دیگر لازم نمیدانند. | اگر حروف قلقله ساکن، در آخر کلمه بیاید از شدت بیشتری برخوردار است که به آن قلقله کبیره گفته میشود و اگر در وسط کلمه بیاید از شدت کمتری برخوردار است و به آن قلقله صغیره گفته میشود. برخی رعایت قلقله در [[نماز]] را [[واجب]] و برخی دیگر لازم نمیدانند. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
قلقله یا لقلقه<ref>شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.</ref> یا مضغوطه<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۹.</ref> اصطلاحی در علم [[تجوید]] است که در بخش صفات غیر متضاد حروف {{یادداشت|بدین معنا که برای این صفات، ضدی وجود ندارد. (العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۷۹.)}} بدان پرداخته میشود<ref>الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۴۰.</ref> | قلقله یا لقلقه<ref>شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.</ref> یا مضغوطه<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۹.</ref> اصطلاحی در علم [[تجوید]] است که در بخش صفات غیر متضاد حروف {{یادداشت|بدین معنا که برای این صفات، صفت ضدی که در تقابل با آن باشد، وجود ندارد. (العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۷۹.)}} بدان پرداخته میشود.<ref>الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۴۰.</ref> در بیان لغتشناسان، قلقله به معنای فریاد شدید،<ref>فراهیدی، العین، قم، ج۵، ص۲۶.</ref> اضطراب،<ref>شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴؛ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۰.</ref> جنبش<ref>حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> و تزلزل<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.</ref> است و در اصطلاح به معنای اضطراب زبان در تلفظ برخی از حروف در حالت سکون<ref>العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۰.</ref> و حرکت دادن حرف هنگام تلفظ است.<ref>حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> | ||
بدینگونه که مقداری از مخرج حرف رها شده تا صدای آن ظاهر گشته و به گوش شنونده برسد که در این صورت حرف از حالت سکون کامل خارج شده و اصطلاحا قلقله پیدا میکند.<ref>سادات فاطمی، تجوید عمومی، ۱۳۸۳ش، ص۲۲.</ref> | بدینگونه که مقداری از مخرج حرف رها شده تا صدای آن ظاهر گشته و به گوش شنونده برسد که در این صورت حرف از حالت سکون کامل خارج شده و اصطلاحا قلقله پیدا میکند.<ref>سادات فاطمی، تجوید عمومی، ۱۳۸۳ش، ص۲۲.</ref> | ||
برخی در بیان وجه نامگذاری این حروف معتقدند که در هنگام تلفظ این حروف در حالت ساکن، اضطراب و ضعفی در ظاهر شدن آنها رخ میدهد که سبب عدم تلفظ کامل آنها میشود؛ به گونهای که قابلیت ادا شدن را از دست میدهند؛<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.</ref> | برخی در بیان وجه نامگذاری این حروف معتقدند که در هنگام تلفظ این حروف در حالت ساکن، اضطراب و ضعفی در ظاهر شدن آنها رخ میدهد که سبب عدم تلفظ کامل آنها میشود؛ به گونهای که قابلیت ادا شدن را از دست میدهند؛<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.</ref> | ||
به عبارتی دیگر، از آنجا که در قرائت [[قرآن]] علاقه شدیدی به آشکار کردن صداها وجود دارد و حروف قلقله دارای دو صفت جهر و شدت میباشند، ساکن شدن آنها سبب ضعیف شدنشان شده و شبیه آواهای غیر از خود میشوند و به نوعی حرف کاملا در مخرج خود محبوس میشود؛ لذا نیاز به آشکار شدن صدای آنهاست و این امر جز با آوردن صدایی اضافه، ممکن نیست.<ref>میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۹.</ref> این صدای اضافه به صورت کسره، فتحه و ضمه بریده شده است و تلفظ کامل | به عبارتی دیگر، از آنجا که در قرائت [[قرآن]] علاقه شدیدی به آشکار کردن صداها وجود دارد و حروف قلقله دارای دو صفت جهر و شدت میباشند، ساکن شدن آنها سبب ضعیف شدنشان شده و شبیه آواهای غیر از خود میشوند و به نوعی حرف کاملا در مخرج خود محبوس میشود؛ لذا نیاز به آشکار شدن صدای آنهاست و این امر جز با آوردن صدایی اضافه، ممکن نیست.<ref>میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۹.</ref> این صدای اضافه به صورت کسره، فتحه و ضمه بریده شده است و تلفظ کامل حرکت، اشتباه تجویدی محسوب میشود.<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۵؛ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق. ص۴۴.</ref> | ||
== حروف قلقله == | == حروف قلقله == | ||
حروف قلقله به پنج حرف باء، جیم، دال، طاء و قاف گفته میشود<ref> شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.</ref> که برای فراگیری آسان با عنوان اختصاری | حروف قلقله به پنج حرف باء، جیم، دال، طاء و قاف گفته میشود<ref> شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.</ref> که برای فراگیری آسان با عنوان اختصاری «قُطب جَد» شهرت دارد.<ref>حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> برخی همزه را به دلیل اینکه دارای صفت جهر میباشد از حروف قلقله دانستهاند؛ ولی اغلب علمای علم قرائت آن را از حروف قلقله نمیدانند؛<ref>میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۷.</ref> همچنانکه برخی همچون [[سیبویه]] تاء را نیز شامل حروف قلقله دانسته و برخی دیگر حرف کاف را دارای چنین صفتی دانستهاند.<ref>میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.</ref> | ||
برخی معتقدند که این صفت در اصل از آن قاف | برخی معتقدند که این صفت در اصل از آن قاف بوده است؛ زیرا تلفظ آن جز با آوردن صدایی اضافه، امکان پذیر نیست و این به سبب شدت استعلای آن میباشد.<ref>میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.</ref> | ||
از ویژگیهای مهم حروف قلقله دارا بودن دو صفت [[جهر]] و شدت میباشد و از شروط مهم تحقق آن ساکن بودن آنهاست.<ref>حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹؛ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق، ص۴۳.</ref> خواه سکون آن لازمی باشد یا عارضی که در حالت وقف به وجود میآید؛ مانند بِربّ الفلقِ.<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.</ref> | از ویژگیهای مهم حروف قلقله دارا بودن دو صفت [[جهر]] و شدت میباشد و از شروط مهم تحقق آن ساکن بودن آنهاست.<ref>حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹؛ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق، ص۴۳.</ref> خواه سکون آن لازمی باشد یا عارضی که در حالت وقف به وجود میآید؛ مانند بِربّ الفلقِ.<ref>کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
حروف قلقله با توجه به دارا بودن برخی از صفات حروف نیز به سه دسته تقسیم میشوند که قویترین آنها حرف طاء است که دو صفت [[استعلاء]] و [[اطباق]] را به همراه دارد و بعد از آن حرف قاف است که تنها دارای صفت استعلا است و سه حرف باء، جیم و دال از [[حروف استفال]] میباشند.<ref>العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۳.</ref> | حروف قلقله با توجه به دارا بودن برخی از صفات حروف نیز به سه دسته تقسیم میشوند که قویترین آنها حرف طاء است که دو صفت [[استعلاء]] و [[اطباق]] را به همراه دارد و بعد از آن حرف قاف است که تنها دارای صفت استعلا است و سه حرف باء، جیم و دال از [[حروف استفال]] میباشند.<ref>العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۳.</ref> | ||
رعایت صفت قلقله در برخی موارد برای | رعایت صفت قلقله در برخی موارد برای حروف قلقله، منع شده است از جمله در صورتی که حرف قلقله در حرف دیگری [[ادغام]] شده باشد؛ مانند اَحَطتُ.<ref>العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۳.</ref> | ||
== احکام == | == احکام == |