پرش به محتوا

سعید بن جبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش ساختاری
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش ساختاری)
خط ۶: خط ۶:


بعضی از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی،ص ۹۰.</ref> بر آنند که [[کنیه|کنیه‌]]ی او ابومحمد بوده<ref> البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و گروهی دیگر کنیه وی را ابوعبدالله ذکر کرده‌اند. [[محمد تقی شوشتری|تستری]]، سخن شیخ طوسی را نمی‌پذیرد<ref>قاموس ج ۵، ص ۸۸ - ۸۹</ref> ولی بیشتر مورخین کنیۀ وی ابوعبدالله گفته‌اند.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref><ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref> به وی لقب والبی داده بودند<ref>الأعلام،ج۸،ص:۱۰۹</ref><ref>الأنساب،ج۱۳،ص:۲۷۵</ref><ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> زیرا او و پدرش ابتدا در حمایت بنی والبی بودند، همچنین برخی نویسندگان به وی لقب «''فقیه البکاء''» داده‌اند.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۲</ref>
بعضی از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی،ص ۹۰.</ref> بر آنند که [[کنیه|کنیه‌]]ی او ابومحمد بوده<ref> البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و گروهی دیگر کنیه وی را ابوعبدالله ذکر کرده‌اند. [[محمد تقی شوشتری|تستری]]، سخن شیخ طوسی را نمی‌پذیرد<ref>قاموس ج ۵، ص ۸۸ - ۸۹</ref> ولی بیشتر مورخین کنیۀ وی ابوعبدالله گفته‌اند.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref><ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref> به وی لقب والبی داده بودند<ref>الأعلام،ج۸،ص:۱۰۹</ref><ref>الأنساب،ج۱۳،ص:۲۷۵</ref><ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> زیرا او و پدرش ابتدا در حمایت بنی والبی بودند، همچنین برخی نویسندگان به وی لقب «''فقیه البکاء''» داده‌اند.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۲</ref>
== تفسیر و دیگر علوم ==
[[اسماعیل بن عمر بن کثیر|ابن کثیر]] وی را از ائمه اسلام در تفسیر و فقه و انواع علوم می‌داند و می‌گوید اعمال نیک وی زیاد بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> [[محمد بن احمد ذهبی|ذهبی]] نیز از وی به عنوان یکی از ائمه اعلام یاد کرده است.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
[[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل می‌کند، سعید بن جبیر از دنیا رفت در حالی که در روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> خود می‌گوید: آنچه نزد من مهم است علمی است که دارم، دوست داشتم مردم آن را از من می‌آموختند.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
[[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ [= دانشمند بزرگ]<ref>فرهنگ معین واژه جهبذ</ref> علما می‌داند،<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> ابراهیم نخعی نیز می‌گوید: پس از وی کسی همتای او در علم نیامد.<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من عالم‌تر است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۹</ref>به ظاهر مراد از علم در این روایات، علم دینی است.
'''تفسیر'''
سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل کرده‌اند، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در [[الاتقان فی علوم القرآن|الاتقان]] از تفسیرش یاد کرده است، و [[قتادة بن دعامة|قتاده]] وی را اعلم مفسرین از [[تابعین]] دانسته است، همچنین [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]] هنگامی که کتابهای تفسیری [[شیعه]] را نام می‌برد از آن یاد می‌کند<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۵</ref> و قبل از آن تفسیری ذکر نکرده است، [[آقا بزرگ]] نیز در کتاب [[الذریعه ‌الی‌ تصانیف‌ الشیعه|الذریعه]] آن را ذکر کرده است.<ref>الذریعة، آغا بزرگ الطهرانی،ج۴،ص:۲۴۱</ref>
موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که [[عبدالملک بن مروان]] از سعید درخواست کتابت تفسیر می‌کند و وی نیز می‌پذیرد و می‌نویسد.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص: ۶۵</ref><ref>جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص: ۸۳</ref>
برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری می‌شناسند.<ref>احمد فاضل سعدی، ص ۱۸۹</ref>
== عبادت ==
درباره [[شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل می‌کند، سعید آن قدر گریه می‌کرد تا از حال می‌رفت و غش می‌کرد.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۴</ref> وی هر وقت به نماز می‌ایستاد هم چون چوب خشک بود و فراوان گریه می‌کرد.<ref>ابن الجوزی، ج ۷، ص ۶</ref>
===زیارت خانه خدا===
نوشته‌اند وقتی سعید در اصفهان ساکن بود سالی دوبار به زیارت خانه خدا مشرف می‌شد، یک بار برای [[حج]] و یک بار برای [[عمره]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
شخصی می‌گوید: سعید بن جبیر را دیدم که در [[طواف]] به آهستگی و باوقار حرکت می‌کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۲</ref>
سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیر بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴ </ref>
===قرائت قرآن===
طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] می‌کرد<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۰</ref> و گاهی در کنار [[کعبه]] آن ختم را در یک رکعت نماز انجام می‌داد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>
[[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن می‌خواند<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> حتی گفته شده وی بین نماز مغرب و عشاء یک ختم قرآن انجام می‌داد<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
البته [[محمد بن سعد بن منیع الهاشمی|ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> سعید بن جبیر خود می‌گوید:
::پس از کشته شدن [[امام حسین]] بر من هیچ دو شبی نگذشته است که قرآن را ختم نکنم مگر اینکه مسافر یا بیمار باشم.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>


== مذهب ==
== مذهب ==
خط ۴۷: خط ۱۶:
شیخ طوسی می‌گوید: سعید بن جبیر به امام زین العابدین(ع) ارادت خاصی داشت.<ref>طوسی،ج ۱، ص ۳۳۵</ref>
شیخ طوسی می‌گوید: سعید بن جبیر به امام زین العابدین(ع) ارادت خاصی داشت.<ref>طوسی،ج ۱، ص ۳۳۵</ref>


==استاد==
==جایگاه علمی ==
سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> هنگامیکه اهل [[کوفه]] از ابن عباس سوال می‌کردند، ابن عباس گفت شما از من می‌پرسید در حالیکه سعید بین شما است،<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۸</ref><ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref>
سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> هنگامیکه اهل [[کوفه]] از ابن عباس سوال می‌کردند، ابن عباس گفت شما از من می‌پرسید در حالیکه سعید بین شما است،<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۸</ref><ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref>
دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] می‌گوید در روی زمین کسی نیست که به علم سعید محتاج نباشد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] می‌گوید در روی زمین کسی نیست که به علم سعید محتاج نباشد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>


خط ۵۵: خط ۲۳:
<ref>مسند الامام السجاد ج ۲، ص ۴۵۶</ref>
<ref>مسند الامام السجاد ج ۲، ص ۴۵۶</ref>


==شاگردان==
[[اسماعیل بن عمر بن کثیر|ابن کثیر]] وی را از ائمه اسلام در تفسیر و فقه و انواع علوم می‌داند و می‌گوید اعمال نیک وی زیاد بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> [[محمد بن احمد ذهبی|ذهبی]] نیز از وی به عنوان یکی از ائمه اعلام یاد کرده است.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
 
[[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل می‌کند، سعید بن جبیر از دنیا رفت در حالی که در روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> خود می‌گوید: آنچه نزد من مهم است علمی است که دارم، دوست داشتم مردم آن را از من می‌آموختند.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
[[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ [= دانشمند بزرگ]<ref>فرهنگ معین واژه جهبذ</ref> علما می‌داند،<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> ابراهیم نخعی نیز می‌گوید: پس از وی کسی همتای او در علم نیامد.<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من عالم‌تر است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۹</ref>به ظاهر مراد از علم در این روایات، علم دینی است.
 
===تفسیر===
سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل کرده‌اند، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در [[الاتقان فی علوم القرآن|الاتقان]] از تفسیرش یاد کرده است، و [[قتادة بن دعامة|قتاده]] وی را اعلم مفسرین از [[تابعین]] دانسته است، همچنین [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]] هنگامی که کتابهای تفسیری [[شیعه]] را نام می‌برد از آن یاد می‌کند<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۵</ref> و قبل از آن تفسیری ذکر نکرده است، [[آقا بزرگ]] نیز در کتاب [[الذریعه ‌الی‌ تصانیف‌ الشیعه|الذریعه]] آن را ذکر کرده است.<ref>الذریعة، آغا بزرگ الطهرانی،ج۴،ص:۲۴۱</ref>
 
موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که [[عبدالملک بن مروان]] از سعید درخواست کتابت تفسیر می‌کند و وی نیز می‌پذیرد و می‌نویسد.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص: ۶۵</ref><ref>جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص: ۸۳</ref>
برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری می‌شناسند.<ref>احمد فاضل سعدی، ص ۱۸۹</ref>
 
===شاگردان===
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
*[[جعفر بن المغیرة]]
*[[جعفر بن المغیرة]]
خط ۷۲: خط ۵۲:
*[[عمرو بن دینار]] و....<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
*[[عمرو بن دینار]] و....<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
== عبادت ==
درباره [[تهجد|شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل می‌کند، سعید آن قدر گریه می‌کرد تا از حال می‌رفت و غش می‌کرد.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۴</ref> وی هر وقت به نماز می‌ایستاد هم چون چوب خشک بود و فراوان گریه می‌کرد.<ref>ابن الجوزی، ج ۷، ص ۶</ref>


===زیارت خانه خدا===
نوشته‌اند وقتی سعید در اصفهان ساکن بود سالی دوبار به زیارت خانه خدا مشرف می‌شد، یک بار برای [[حج]] و یک بار برای [[عمره]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
شخصی می‌گوید: سعید بن جبیر را دیدم که در [[طواف]] به آهستگی و باوقار حرکت می‌کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۲</ref>
سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیر بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴ </ref>
===قرائت قرآن===
طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] می‌کرد<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۰</ref> و گاهی در کنار [[کعبه]] آن ختم را در یک رکعت نماز انجام می‌داد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>
[[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن می‌خواند<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> حتی گفته شده وی بین نماز مغرب و عشاء یک ختم قرآن انجام می‌داد<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
البته [[محمد بن سعد بن منیع الهاشمی|ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> سعید بن جبیر خود می‌گوید:
::پس از کشته شدن [[امام حسین]] بر من هیچ دو شبی نگذشته است که قرآن را ختم نکنم مگر اینکه مسافر یا بیمار باشم.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>
==قیام علیه حَجّاج==
==قیام علیه حَجّاج==
وی به همراهی [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی|عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] در قیام برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی]] شرکت داشت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و برای تحریک نیروها می‌گفت: با ایشان جنگ کنید و آنان را بکشید که در حکومت ستم می‌کنند و از دین بیرون شدهاند و بر بندگان خدا گردنکشی میکنند، و نماز را از میان بردهاند و مسلمانان را به خواری کشیدهاند.<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۵</ref> این جنگ به [[دیرجماجم]] معروف است.
وی به همراهی [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی|عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] در قیام برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی]] شرکت داشت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و برای تحریک نیروها می‌گفت: با ایشان جنگ کنید و آنان را بکشید که در حکومت ستم می‌کنند و از دین بیرون شدهاند و بر بندگان خدا گردنکشی میکنند، و نماز را از میان بردهاند و مسلمانان را به خواری کشیدهاند.<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۵</ref> این جنگ به [[دیرجماجم]] معروف است.
confirmed، protected، templateeditor
۱۹۸

ویرایش