Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۸۱
ویرایش
imported>Emadmohseny جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سردر ورودی مزار سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|ورودی مزار سعید بن جبیر]] | [[پرونده:سردر ورودی مزار سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|ورودی مزار سعید بن جبیر]] | ||
'''سعید بن جبیر بن هشام اسدی وابلی''' از [[تابعین]] و اصحاب [[امام سجاد(ع)]] است. وی در سال ۴۵ق متولد شد و نزد [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] علوم دینی و [[تفسیر]] را فراگرفت و یکی از بزرگترین مفسرین عصر خود شد. او در قیام [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج بن یوسف]] شرکت کرد و پس از شکست قیام ابن اشعث به سوی [[اصفهان]] و [[قم]] گریخت، و مدتی در این شهرها بسر برد تا اینکه در یکی از این سفرهایش به [[مکه]] دستگیر شد و در سال ۹۵ق به طرز فجیعی به دست حجاج بن یوسف به [[شهادت]] رسید. او قبل از شهادت، حجاج را نفرین نمود و در اثر همان نفرین، حجاج ۴۰ روز و یا ۶ ماه بعد به وضع رقت باری به هلاکت رسید. | |||
'''سعید بن جبیر بن هشام اسدی وابلی''' از [[تابعین]] و اصحاب [[امام سجاد(ع)]] است. وی در سال | |||
== ولادت، نسب، کنیه و لقب == | == ولادت، نسب، کنیه و لقب == | ||
سعید بن جبیر بن هشام اسدی والبی در شهر کوفه، <ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، | سعید بن جبیر بن هشام اسدی والبی در شهر کوفه،<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۴ص ۱۱</ref> در سال ۴۵ق به دنیا آمد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref> وی حبشی الاصل و از موالی بنی حارث بنی اسد بود.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref> از پدر و مادر وی اطلاعات دقیقی در دست نیست تنها گفتهاند:جبیر پدر وی، اصالتا حبشی بود و مدتی در نزد بنی وابلة بن حارث از [[بنی اسد]] به عنوان برده زندگی کرد<ref>طوسی، رجال، ص۱۱۴ </ref> و با ظهور [[اسلام]] و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست آورد،<ref> الزرکلی، الاعلام، ج ۳، ص ۹۳</ref> بعضی جبیر را از اصحاب [[امام علی(ع)]] دانستهاند.<ref>أصحاب أمیر المؤمنین علیهالسلام و الرواة عنه،ج۱،ص:۱۰۲ </ref> | ||
بعضی | بعضی از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی،ص ۹۰.</ref> بر آنند که [[کنیه|کنیه]]ی او ابومحمد بوده<ref> البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و گروهی دیگر کنیه وی را ابوعبدالله ذکر کردهاند. [[شیخ شوشتری|تستری]]، سخن شیخ طوسی را نمیپذیرد<ref>قاموس ج ۵، ص ۸۸ - ۸۹</ref> ولی بیشتر مورخین کنیۀ وی ابوعبدالله گفتهاند.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref><ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref> به وی لقب والبی داده بودند<ref>الأعلام،ج۸،ص:۱۰۹</ref><ref>الأنساب،ج۱۳،ص:۲۷۵</ref><ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> زیرا او و پدرش ابتدا در حمایت بنی والبی بودند، همچنین برخی نویسندگان به وی لقب فقیه البکاء دادهاند.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۲</ref> | ||
سعید بن جبیر از موالی بنی اسد بود. خود | سعید بن جبیر از موالی بنی اسد بود. خود میگوید:ابن عباس از من پرسید از کیانی؟ | ||
:گفتم: از بنی اسد. | :گفتم: از بنی اسد. | ||
پرسید: از عربها یا از موالی؟ | پرسید: از عربها یا از موالی؟ | ||
:گفتم: نه از موالی هستم. | :گفتم: نه از موالی هستم. | ||
گفت: پس بگو از بنی اسدی هستم که خدواند بر من نعمت ارزانی داشته است.<ref> | گفت: پس بگو از بنی اسدی هستم که خدواند بر من نعمت ارزانی داشته است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref> | ||
== ویژگیها == | == ویژگیها == | ||
[[ | [[اسماعیل بن عمر بن کثیر|ابن کثیر]] وی را از ائمه اسلام در تفسیر و فقه و انواع علوم میداند و میگوید اعمال نیک وی زیاد بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> [[محمد بن احمد ذهبی|ذهبی]] نیز از وی به عنوان یکی از ائمه اعلام یاد کرده است.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> | ||
===علم=== | ===علم=== | ||
[[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل | [[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل میکند، سعید بن جبیر از دنیا رفت در حالیکه در روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> خود میگوید: آنچه نزد من مهم است علمیست که دارم، دوست داشتم مردم آن را از من میآموختند.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> | ||
[[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ علما | [[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ علما میداند،<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> معین در فرهنگ خود جهبذ را دانشمند بزرگ ترجمه کرده است.<ref>فرهنگ معین واژه جهبذ</ref> ابراهیم نخعی نیز میگوید: پس از وی کسی همتای او در علم نیامد.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> | ||
از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من | از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من عالمتر است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۹</ref> | ||
====علم تفسیر==== | ====علم تفسیر==== | ||
سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل | سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل کردهاند، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در [[الاتقان فی علوم القرآن|الاتقان]] از تفسیرش یاد کرده است، و [[قتادة بن دعامة|قتاده]] وی را اعلم مفسرین از [[تابعین]] دانسته است، همچنین [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]] هنگامی که کتابهای تفسیری [[شیعه]] را نام میبرد از آن یاد میکند<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۵</ref> و قبل از آن تفسیری ذکر نکرده است، [[آقا بزرگ]] نیز در کتاب [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]] آن را ذکر کرده است.<ref>الذریعة، آغا بزرگ الطهرانی،ج۴،ص:۲۴۱</ref> | ||
موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که عبدالملک بن مروان از سعید درخواست کتابت تفسیر | موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که عبدالملک بن مروان از سعید درخواست کتابت تفسیر میکند و وی نیز میپذیرد و مینویسد.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص: ۶۵</ref><ref>جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص: ۸۳</ref> | ||
برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری | برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری میشناسند.<ref>احمد فاضل سعدی، ص ۱۸۹</ref> | ||
===عبادات=== | ===عبادات=== | ||
====زیارت خانه خدا==== | ====زیارت خانه خدا==== | ||
نوشتهاند وقتی سعید در اصفهان ساکن بود سالی دوبار به زیارت خانه خدا مشرف میشد، یک بار برای [[حج]] و یک بار برای [[عمره]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> | |||
شخصی | شخصی میگوید: سعید بن جبیر را دیدم که در [[طواف]] به آهستگی و باوقار حرکت میکرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۲</ref> | ||
سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیز بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد. <ref> | سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیز بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴ </ref> | ||
====قرائت قرآن==== | ====قرائت قرآن==== | ||
طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] | طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] میکرد<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۰</ref> و گاهی در کنار [[کعبه]] آن ختم را در یک رکعت نماز انجام میداد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> | ||
[[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن | [[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن میخواند<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> حتی گفته شده وی بین نماز مغرب و عشاء یک ختم قرآن انجام میداد<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> | ||
البته [[ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات | البته [[ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> سعید بن جبیر خود میگوید: | ||
::پس از | ::پس از کشته شدن [[امام حسین علیهالسلام]] بر من هیچ دو شبی نگذشته است که قرآن را ختم نکنم مگر اینکه مسافر یا بیمار باشم.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> | ||
====تضرع==== | ====تضرع==== | ||
درباره [[شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل | درباره [[شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل میکند، سعید آن قدر گریه میکرد تا از حال میرفت و غش میکرد.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۴</ref> وی هر وقت به نماز میایستاد هم چون چوب خشک بود و فراوان گریه میکرد.<ref>ابن الجوزی، ج ۷، ص ۶</ref> | ||
===مذهب=== | ===مذهب=== | ||
در [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال|خلاصه]] [[علامه حلی]] و [[رجال کشی]] به تصریح آمده است که سعید از شیعیان [[حضرت علی(ع)]] بوده و علت [[شهادت|شهادتش]] به دست [[حجاج بن یوسف|حجاج]] نیز چیزی جز این نبوده است.<ref> | در [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال|خلاصه]] [[علامه حلی]] و [[رجال کشی]] به تصریح آمده است که سعید از شیعیان [[حضرت علی(ع)]] بوده و علت [[شهادت|شهادتش]] به دست [[حجاج بن یوسف|حجاج]] نیز چیزی جز این نبوده است.<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۶</ref> | ||
[[کشی]] نیز | [[کشی]] نیز میگوید: سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به [[امام سجاد(ع)]] اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف مینمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref>رجال الکشی،ص:۱۲۰</ref> | ||
از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که در اوائل دوران امام سجاد(ع)، اصحاب خاص امام فقط پنج نفر بودند: سعید بن جبیر، [[سعید بن مسیب]]، [[محمد بن جبیر بن مطعم]]، [[یحیی بن ام الطویل]] و [[ابوخالد کابلی]].<ref>قاموس الرجال، ج | از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که در اوائل دوران امام سجاد(ع)، اصحاب خاص امام فقط پنج نفر بودند: سعید بن جبیر، [[سعید بن مسیب]]، [[محمد بن جبیر بن مطعم]]، [[یحیی بن ام الطویل]] و [[ابوخالد کابلی]].<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۵.</ref> | ||
شیخ طوسی | شیخ طوسی میگوید: سعید بن جبیر به امام زین العابدین(ع) ارادت خاصی داشت.<ref>طوسی،ج ۱، ص ۳۳۵</ref> | ||
==استاد== | ==استاد== | ||
سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت، <ref> | سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> هنگامیکه اهل [[کوفه]] از ابن عباس سوال میکردند، ابن عباس گفت شما از من میپرسید در حالیکه سعید بین شما است،<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۸</ref><ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref> | ||
دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] | دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] میگوید در روی زمین کسی نیست که به علم سعید محتاج نباشد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> | ||
سعید از اصحاب و شاگردان امام سجاد(ع) نیز محسوب | سعید از اصحاب و شاگردان امام سجاد(ع) نیز محسوب میشود. | ||
<ref>مسند الامام السجاد ج | <ref>مسند الامام السجاد ج ۲، ص ۴۵۶</ref> | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۴}} | ||
*[[جعفر بن المغیرة]] | *[[جعفر بن المغیرة]] | ||
*[[جعفر بن أبی وحشیة|جعفر بن | *[[جعفر بن أبی وحشیة|جعفر بن أبی وحشیة]] | ||
*[[ | *[[أیوب السختیانی]] | ||
*[[الأعمش]] | *[[الأعمش]] | ||
*[[عطاء بن سائب]] | *[[عطاء بن سائب]] | ||
*[[ | *[[حکم بن عتیبة]] | ||
*[[حصین بن عبدالرحمن]] | *[[حصین بن عبدالرحمن]] | ||
*[[خصیف الجزری]] | *[[خصیف الجزری]] | ||
*[[سلمة بن | *[[سلمة بن کهیل]] | ||
*پسرانش عبدالله و عبدالملک | *پسرانش عبدالله و عبدالملک | ||
* [[قاسم ابن أبی بزة|قاسم ابن أبی بزّة]] | * [[قاسم ابن أبی بزة|قاسم ابن أبی بزّة]] | ||
*[[محمد بن سوقه]] | *[[محمد بن سوقه]] | ||
*[[مسلم البطین]] | *[[مسلم البطین]] | ||
*[[عمرو بن | *[[عمرو بن دینار]] و....<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==قیام علیه حجاج== | ==قیام علیه حجاج== | ||
وی | وی به همراهی [[عبدالرحمن بن محمد اشعث]] در قیام برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی]] شرکت داشت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و برای تحریک نیروها میگفت: با ایشان جنگ کنید و آنان را بکشید که در حکومت ستم میکنند و از دین بیرون شدهاند و بر بندگان خدا گردنکشی میکنند، و نماز را از میان بردهاند و مسلمانان را به خواری کشیدهاند.<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۵</ref> این جنگ به [[دیرجماجم]] معروف است. | ||
سعید پس از شکست ابن اشعث به [[اصفهان]]<ref> | سعید پس از شکست ابن اشعث به [[اصفهان]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و سپس [[قم]]<ref>تاریخ قم،ص:۳۸</ref> متواری شد، وی ۱۲ سال در اصفهان مخفی بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> | ||
۶ ماه از این ۱۲ سال را به قم رفته و در روستای [[جمکران]] پنهان شد، او در آنجا به [[قبیله بنی اسد]] و [[خطاب اسدی]](که در آنجا مسجدی بنا کرده بود)<ref>تاریخ قم،ص:۳۸ </ref> وارد شد.<ref>تاریخ قم،ص:۳۸ </ref> سعید از اصفهان سالی دوبار به [[مکه]] مشرف میشد،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> در یکی از این سفرها به دست [[خالد بن عبدالله قسری]] حاکم مکه دستگیر و به نزد حجاج فرستاده شد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴</ref> | |||
===مناظره با حجاج=== | ===مناظره با حجاج=== | ||
پس از دستگیری سعید | پس از دستگیری سعید مناظرهای بین وی و [[حجاج بن یوسف]] صورت گرفت که در بعضی از منابع به صورت زیر بیان شده است. | ||
حجّاج: اسمت چیست؟ | |||
سعید: سعید بن جبیر. | |||
نه، تو شقی بن کثیر هستی. | |||
مادرم نام مرا بهتر از تو میدانست. | |||
تو و مادرت هر دو شقی هستید! | |||
تو عالم به غیب نیستی! | |||
دنیای تو را به جهنّم سوزان مبدّل میکنم! | |||
اگر میدانستم این کار به دست تو است، تو را به خدایی میپذیرفتم. | |||
عقیدهات درباره محمد چیست؟ | |||
او پیامبر رحمت و پیشوای امت است. | |||
عقیده تو درباره علی چیست؟ او در بهشت است یا در جهنّم (العیاذباللّه)! | |||
اگر در بهشت و جهنّم رفتم، آنگاه جواب تو را خواهم داد. | |||
عقیدهات درباره خلفا چیست؟ | |||
من وکیل مدافع آنان نیستم. | |||
کدام یک را بیشتر دوست میداری؟ | |||
آنکه خدا از او خشنود و راضی باشد. | |||
کدام یک از آنان رضایت خدا را بهتر به دست آورده است؟ | |||
العلم عنداللّه؛ او آگاه به اسرار است. | |||
نمیخواهی مرا تصدیق کنی؟ | |||
دوست ندارم تو را تکذیب کنم. | |||
چرا نمیخندی؟ | |||
چگونه خندیدن برای مخلوقی که از خاک آفریده شده است و آتش او را میخورد رواست؟ | |||
وای بر توای سعید! | |||
برکسی که از جهنّم بیزار است و وارد بهشت میگردد، باکی نیست.<ref>مجالس الواعظین، ج ۳، ص ۱۱۱ ۱۱۵.</ref> | |||
حجّاج به او گفت: تو را | حجّاج به او گفت: تو را میکشم، حال نوع کشتن را خودت انتخاب کن! | ||
سعید گفت: تو مختاری؛ زیرا به خدا سوگند! به هر نحوی مرا بکشی، خدا هم تو را به بدترین وضع خواهد کشت! | سعید گفت: تو مختاری؛ زیرا به خدا سوگند! به هر نحوی مرا بکشی، خدا هم تو را به بدترین وضع خواهد کشت! | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۷: | ||
حجّاج پرسید: برای چه خندیدی؟ | حجّاج پرسید: برای چه خندیدی؟ | ||
از جسارت تو بر خدا و حلم او نسبت به تو خندیدم! | |||
هرچه زودتر گردن او را از بدنش جدا کنید. | |||
سعید رو به قبله نمود و این آیه مبارکه را زیر لب زمزمه کرد: «وجّهتُ وجهی للذی فطرالسموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین»<ref>قاموس الرجال، ج | سعید رو به قبله نمود و این آیه مبارکه را زیر لب زمزمه کرد: «وجّهتُ وجهی للذی فطرالسموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین»<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۶</ref>؛<ref>وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۳۷۴</ref><ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۹</ref>من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده؛ من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم. | ||
حجّاج گفت: او را در جهت مخالف [[قبله]] قرار دهید. | حجّاج گفت: او را در جهت مخالف [[قبله]] قرار دهید. | ||
وقتی صورتش را از قبله برگرداندند، این آیه را تلاوت کرد: «فاینما تولّوا فثمّ وجه اللّه»<ref>انعام / | وقتی صورتش را از قبله برگرداندند، این آیه را تلاوت کرد: «فاینما تولّوا فثمّ وجه اللّه»<ref>انعام / ۷۹، ترجمه آیة اللّه مکارم شیرازی</ref> و به هرسو رو کنید، خدا آنجاست. | ||
حجّاج گفت: صورتش را بر زمین بگذارید. چنین کردند. او نیز این آیه را قرائت کرد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارةً اخری»<ref>طه/ | حجّاج گفت: صورتش را بر زمین بگذارید. چنین کردند. او نیز این آیه را قرائت کرد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارةً اخری»<ref>طه/ ۵۵</ref> شما را از آن (زمین) آفریدیم و در آن باز میگردانیم؛ و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون میآوریم. | ||
حجّاج دستور ذبح او را داد. سعید گفت: بعد از [[شهادتین]]، جانم را بگیر تا روز قیامت در حالی که دست هایت به خون من آغشته است، مرا ملاقات کنی. | حجّاج دستور ذبح او را داد. سعید گفت: بعد از [[شهادتین]]، جانم را بگیر تا روز قیامت در حالی که دست هایت به خون من آغشته است، مرا ملاقات کنی. | ||
===شهادت=== | ===شهادت=== | ||
در تاریخ شهادت سعید اختلاف است؛ برخی شهادت وی را | در تاریخ شهادت سعید اختلاف است؛ برخی شهادت وی را [[شعبان]] سال ۹۵ق<ref>مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج ۵، ص ۶۱۵</ref> یا دهم [[ماه رمضان]] سال ۹۴ یا ۹۵ق دانستهاند، سن وی نیز در هنگام شهادت مورد اختلاف است، از ۴۹ سال،<ref>صحیح بخاری، ج ۳ص ۴۶۱و ج۸ص ۱۷۲</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴ص ۱۲</ref> تا ۵۷سال گفتهاند.<ref>ابن کثیر،ج۹، ص۹۹</ref> | ||
به نظر | به نظر میرسد قول اول صحیح باشد چون به گفته فرزندش عبدالله، سعید در هنگام شهادت ۴۹سال داشت.<ref>أنسابالأشراف،ج۷،ص:۳۶۶</ref> | ||
نوشتهاند که پس از شهادت هنگامی که سرش بر زمین افتاد، یک سر پوش سفید نمایان شد. او هنگام سر انداختن سه مرتبه لا اله الا الله گفت، یک مرتبه فصیح و واضح و دو مرتبه به صورت غیرمفهوم.<ref>الکامل/ترجمه،ج۱۳،ص:۱۸۷</ref> | |||
===اجابت دعا=== | ===اجابت دعا=== | ||
سعید هنگام شهادت دعا کرد: «اللّهمّ لا تسلّطه علی احد...؛ خدایا این جانی را پس از من بر احدی مسلّط مگردان.» | سعید هنگام شهادت دعا کرد: «اللّهمّ لا تسلّطه علی احد...؛ خدایا این جانی را پس از من بر احدی مسلّط مگردان.» | ||
<ref>رجال کشّی، ج | <ref>رجال کشّی، ج ۱، ص ۳۳۵؛</ref><ref> وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۳۷۲</ref> | ||
دعای سعید مستجاب شد و | دعای سعید مستجاب شد و ۴۰روز و یا ۶ماه پس از شهادت سعید، حجّاج به هلاکت رسید. تا موقعی که زنده بود، همواره سعید را در خواب میدید، در حالی که گریبانش را گرفته، میگفت: دشمن خدا! چرا مرا کشتی؟ حجّاج در این هنگام از خواب میپرید و میگفت: مالی و لسعید، مالی و لسعید؛ مرا با سعید چکار!<ref>الکامل/ترجمه،ج۱۳،ص:۱۸۷</ref> | ||
حجّاج در حال احتضار نیز مرتب بیهوش | حجّاج در حال احتضار نیز مرتب بیهوش میشد و چون به هوش میآمد، میگفت: مالی و لسعید بن جبیر!<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۶</ref><ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۹</ref> | ||
===آرامگاه=== | ===آرامگاه=== | ||
[[پرونده:بارگاه سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|حرم سعید بن جبیر]] | [[پرونده:بارگاه سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|حرم سعید بن جبیر]] | ||
آرامگاه وی در استان [[واسط]]، کشور [[عراق]]، شهر | آرامگاه وی در استان [[واسط]]، کشور [[عراق]]، شهر حی است. | ||
عمارت سابق آستانه سعید به عصر [[صفویه]] باز | عمارت سابق آستانه سعید به عصر [[صفویه]] باز میگردد که در قرن ۱۱هجری احداث شد. این مکان در سال ۱۳۷۸ق به تشویق مرحوم [[سیدمحسن حکیم|آیة الله حکیم]] و به همّت شیخ عبدالامیر نجفی آل منام و اهالی تجدید بنا گردید. | ||
این آستانه دارای یک صحن وسیع با | این آستانه دارای یک صحن وسیع با ۴ دروازه ورودی است. حرم، در وسط صحن قرار گرفته و اطراف حرم، ایوان سرپوشیده و در وسط، آرامگاه قرار دارد. بر بالای مقبره، گنبد زیبایی بنا شده است.<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۷</ref> | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
*[[عبدالملک بن سعید بن جبیر]] که از پدرش [[حدیث]] نقل کرده است.<ref> | *[[عبدالملک بن سعید بن جبیر]] که از پدرش [[حدیث]] نقل کرده است.<ref>الإصابة،ج۱،ص:۴۷۷</ref><ref>أنسابالأشراف،ج۷،ص:۳۷۲</ref> | ||
*[[عبدالله بن سعید بن جبیر]]<ref>أنساب | *[[عبدالله بن سعید بن جبیر]]<ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۶</ref> روایات زیادی از وی نقل شده و وی به گفته [[ابن کثیر]] افضل زمان خود بوده است.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۳۰۲</ref> وی در سال ۱۱۰ق وفات کرد.<ref>البدایة و النهایة، ابن کثیر،ج۹،ص:۳۰۳</ref><ref>ذخیرة الدارین، الشیرازی،ص:۲۱۰</ref> | ||
*محمد بن سعید بن جبیر<ref> | *محمد بن سعید بن جبیر<ref>تاریخ الإسلام،ج۳۸،ص:۷۶</ref> | ||
==تشابه اسمی== | ==تشابه اسمی== | ||
در منابع تاریخی و حدیثی، از | در منابع تاریخی و حدیثی، از ۴نفر دیگر به نام سعید بن جبیر دیگر یاد شده است که نباید با سعید بن جبیر بن هشام وابلی اشتباه شود، این چهار نفر عبارتند از: | ||
*جد پنجم [[شیخ مفید]] یعنی سعید بن جبیر بن وهیب بن هلال بن اوس بن سنان<ref>نجاشی، ص | *جد پنجم [[شیخ مفید]] یعنی سعید بن جبیر بن وهیب بن هلال بن اوس بن سنان<ref>نجاشی، ص ۳۹۹</ref> | ||
*[[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] از سعید بن جبیری یاد | *[[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] از سعید بن جبیری یاد میکند که نام فرزندش احمد بوده و از [[ابراهیم بن زید تفلیسی]] روایت نقل کرده است.<ref>لسان المیزان، ج۱ص ۲۵۲</ref> | ||
*سعید بن جبیر که کنیه او ابوالبختری بوده و کنیه پدرش جبیر، ابوعمران بوده است.<ref>الباجی، | *سعید بن جبیر که کنیه او ابوالبختری بوده و کنیه پدرش جبیر، ابوعمران بوده است.<ref>الباجی، ج۳ص۱۲۱۹</ref> | ||
*سعید بن جیبر پدر عیاض که عیاض از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بوده است.<ref>تقریب التهذیب، | *سعید بن جیبر پدر عیاض که عیاض از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بوده است.<ref>تقریب التهذیب، ج۴ص ۶۲۷</ref> | ||
==نگارخانه== | ==نگارخانه== | ||
<gallery> | <gallery> | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۲: | ||
پرونده:ضریح قدیم سعید بن جبیر.jpg|ضریح قدیم سعید بن جبیر | پرونده:ضریح قدیم سعید بن جبیر.jpg|ضریح قدیم سعید بن جبیر | ||
</gallery> | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | |||
{{ | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*ابن جوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن | *ابن جوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة. | ||
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة | *ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵/۱۹۹۵. | ||
*ابن حجر، تقریب التهذیب، | *ابن حجر، تقریب التهذیب، ط۲، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق. | ||
*ابن حجر، تهذیب التهذیب، | *ابن حجر، تهذیب التهذیب، ط۲، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴ق. | ||
*ابن حجر، لسان المیزان، | *ابن حجر، لسان المیزان، ط۲، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۳۹۰ق. | ||
*احمد فاضل سعدی، اول مدون للتفسیر، فصنامه عملی پژوهشی علوم اسلامی، سال پنجم، | *احمد فاضل سعدی، اول مدون للتفسیر، فصنامه عملی پژوهشی علوم اسلامی، سال پنجم، شماره۱۸، تابستان ۱۳۸۹. | ||
*ابن سعد، الطبقات | *ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰. | ||
*ابن کثیر، | *ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶. | ||
*ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، | *ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۳. | ||
*اصبهانی، ابی نعیم احمد بن عبدالله؛ حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دارالکتب العربی، | *اصبهانی، ابی نعیم احمد بن عبدالله؛ حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۴۰۷ ق. | ||
*الباجی، سلیمان بن خلف، التعدیل والترجیح، بلاط، مراکش، وازره اوقاف و شئون اسلامی، بلاتا. | *الباجی، سلیمان بن خلف، التعدیل والترجیح، بلاط، مراکش، وازره اوقاف و شئون اسلامی، بلاتا. | ||
*تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، | *تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ ق. | ||
* | *بلخی مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان،دار إحیاء التراث، بیروت، ۱۴۲۳ ق،چاپ اول،عبد الله محمود شحاته. | ||
*ذهبی، | *ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت،دار الکتاب العربی، ط الثانیة، ۱۴۱۳/۱۹۹۳. | ||
*زرکی(م | *زرکی(م ۱۳۹۶)، خیر الدین، الأعلام، بیروت،دار العلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹. | ||
*سمعانی (م | *سمعانی (م ۵۶۲)، الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانی | ||
*طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، | *طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۱ ق. | ||
*طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن؛ اختیار معرفه الرجال برجال الکشی، تصحیح و تعلیق المعلم الثالث میرداماد الاسترآبادی، تحقیق السید مهدی الرجایی، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، | *طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن؛ اختیار معرفه الرجال برجال الکشی، تصحیح و تعلیق المعلم الثالث میرداماد الاسترآبادی، تحقیق السید مهدی الرجایی، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۳۳۵. | ||
*عطاردی، عزیزالله؛ مسند الامام السجاد ابی محمد علی بن الحسین (ع)، تهران، عطارد، | *عطاردی، عزیزالله؛ مسند الامام السجاد ابی محمد علی بن الحسین(ع)، تهران، عطارد، ۱۳۷۹. | ||
*قمی، حسن بن | *قمی، حسن بن محمد۳۷۸ق، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵)، تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش. | ||
*نجاشی، احمد بن عباس، رجال نجاشی، | *نجاشی، احمد بن عباس، رجال نجاشی، ط۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==منابع مطالعاتی== | ==منابع مطالعاتی== | ||
* کتاب: | * کتاب:سعید بن جبیر،سید کمال،۱۴۲۲ق،انتشارات انصاریان | ||
* مقاله: سعید بن جبیر اول مدون للتفسیر، نویسنده احمد فاضل سعدی،نشریه: علوم اسلامی، تابستان | * مقاله: سعید بن جبیر اول مدون للتفسیر، نویسنده احمد فاضل سعدی،نشریه: علوم اسلامی، تابستان ۱۳۸۹ - شماره ۱۸ در ۲۲ صفحه، از ۱۷۳ تا ۱۹۴. | ||
{{یاران امام سجاد}} | {{یاران امام سجاد}} |