۱۷٬۳۳۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش جزیی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
{{اصلی|حدیث موضوع}} | |||
جعل حدیث، به ساختن حدیث گفته میشود. در منابع از جعل حدیث به وَضع حدیث و از حدیث جعلی به حدیث موضوع یاد میشود.{{مدرک}} [[حدیث موضوع]] حدیثی است که از روی عمد یا خطا ساخته شده و به پیامبر و یا امام معصوم نسبت داده میشود.<ref>مامقانی، مقباس الهداية في علم الدراية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بیتا، ج۱، ص۱۵۵</ref> | جعل حدیث، به ساختن حدیث گفته میشود. در منابع از جعل حدیث به وَضع حدیث و از حدیث جعلی به حدیث موضوع یاد میشود.{{مدرک}} [[حدیث موضوع]] حدیثی است که از روی عمد یا خطا ساخته شده و به پیامبر و یا امام معصوم نسبت داده میشود.<ref>مامقانی، مقباس الهداية في علم الدراية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بیتا، ج۱، ص۱۵۵</ref> | ||
رجالیان برای شناخت احادیث ساختگی از غیر آنها نشانههایی ذکر کردهاند؛ از جمله: اعتراف سازنده حدیث به جعلی بودن آن و وجود قرینهای که بر ساختگی بودن حدیث دلالت کند مانند سست بودن لفظ. [[علامه مامقانی]] سستی معنی روایت را قرینه جعلی بودن حدیث معرفی کرده است.<ref>مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۳.</ref> همچنین مخالفت با عقل مخالفت با قرآن و [[ضروری مذهب]] از نشانههای حدیث موضوع شمرده شده است.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> | |||
==شیوهها== | ==شیوهها== | ||
خط ۱۷: | خط ۲۰: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «من کذب علی متعمدافلیتبوا مقعده من النار» را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> هرچند به گفته هاشم معروف حسنی، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شد در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت. معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیبجویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.{{مدرک}} | برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «من کذب علی متعمدافلیتبوا مقعده من النار» را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> هرچند به گفته هاشم معروف حسنی، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شد در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت. معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیبجویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.{{مدرک}} | ||
== علل و انگیزهها== | == علل و انگیزهها== | ||
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از | برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزههای آن عبارتند از: | ||
* کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]] | * کمرنگ کردن [[فضایل امام علی(ع)]] و فضلیت تراشی برای خلفای سهگانه؛ چنانکه [[ابن ابیالحدید معتزلی|ابنابیالحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> او در نامهای از کارگزارانش خواست از مردم دعوت کنند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سهگانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> | ||
* مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ از این رو هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان و قلمداد نمودن علی به عنوان مسبب قتل او.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ص۱۱۶.</ref> | * مشروعیتبخشی به سلطنت معاویه؛ از این رو هنگامی که حکومت را در دست گرفت دستور داد در فضلیت بنی امیه به ویژه عثمان و قلمداد نمودن علی به عنوان مسبب قتل او.<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ص۱۱۶.</ref> | ||
* در فضلیت فرقه خود و مذمت فرق دیگر؛ در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کرد و هر حزب یا فرقهای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر احادیثی نبود حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | * در فضلیت فرقه خود و مذمت فرق دیگر؛ در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کرد و هر حزب یا فرقهای برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر احادیثی نبود حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | ||
* غلو | * غلو | ||
همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | |||
== پیامدها== | == پیامدها== | ||
* سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چرا که انتخاب احادیث صحیح از میان هزارن حدیث جعلی فرصت زیادی می خواست | * سخت شدن دستیابی به احادیث صحیح: جعل حدیث سبب شد تا تفکیک احادیث صحیح از احادیث موضوع دشوار گردد. چرا که انتخاب احادیث صحیح از میان هزارن حدیث جعلی فرصت زیادی می خواست. به عنوان نمونه ۷۰۰۰ حدیث صحیح بخاری از میان ۶۰۰ هزار انتخاب شده است.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref>واز مسلم بن حجاج نقل شده که ۷۲۷۵ حدیث کتابش<ref> مدیر شانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۶۷.</ref> را از میان ۳۰۰ هزار انتخاب کرده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۰۲.</ref> | ||
* تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. | * تدوین کتابهای رجالی: جعل حدیث سبب شد کتابهایی در جرح و تعدیل، علل حدیث و وضع آن نوشته شود. | ||
* نفی برخی از احادیث صحیح | * نفی برخی از احادیث صحیح | ||
* محرومیت مردم از اهل بیت | * محرومیت مردم از اهل بیت | ||
== جاعلان== | == جاعلان== | ||
برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | برخی از کسانی که حدیث جعل می کردند به این شرح هستند: | ||
* از عبدالکریم بن ابوالعوجاء نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۲.</ref> | |||
== کتابشناسی== | |||
در حوزه حدیث اهل سنت، نخستینبار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای رجالی خود بهره گرفتند و [[احمد بن حنبل]] در قرن دوم و سوم رویکرد تندی در این زمینه داشت.<ref>ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۴۲.</ref> اصحاب حدیث در خراسان همین رویکرد تند را در برابر فرقه کرامیه داشتند و برخی از رجال این مذهب از سوی نقادان اصحاب حدیث به عنوان واضع حدیث شناخته شدند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۶.</ref> استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل سدۀ چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای افرادی چون [[ابن عقده]] و [[ابن ولید]] دیده میشود<ref>نک: نجاشی، رجال، ص۳۳۸؛ علامۀحلی، رجال، ص۳۴۲.</ref> در قرن پنجم، کاربرد نسبت وضع حدیث، بهطور گسترده نزد ابنغضائری دیده میشود که به سختگیری در نقل شهرت دارد و تقریباً در اواخر قرن پنجم مطالعات موضوعات و اقسام وضع و کیفیت تشخیص آن، صورت تدوینیافتهای به خود گرفت برخی از آنها عبارتند از: | |||
برخی از | # [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]]، تألیف شیخ محمدتقی شوشتری (متوفای ۱۳۷۴ش) در موضوع جعل و تحریف حدیث. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص دارد. | ||
# | # [[الموضوعات فی الآثار و الأخبار]]، از [[سید هاشم معروف الحسنی]]: در این کتاب مؤلف درباره عوامل، انگیزه های جعل حدیث پرداخته سپس به ذکر و نقد نمونه هایی از احادیث جعلی در منابع شیعه و سنی پرداخته است. این کتاب با عنوان اخبار و آثار ساختگی به فارسی ترجمه شده است. | ||
# | |||
# الوضع فی الحدیث، از عمر بن حسن فلاته. | # الوضع فی الحدیث، از عمر بن حسن فلاته. | ||
# الوضّاعون و احادیثهم الموضوعة(ج۵ الغدیر)، محقّق سید رامی یوزبکی. | |||
# شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است. | # شیخ المضیره، ابوهریره، از محمود ابوریه که در بخشی از کتاب به موضوع جعل پرداخته است. | ||
# | # الموضوعات از [[ابن جوزی]] (متوفّای ۵۹۷ق) که مطالب آن از کتاب الأباطیل جوزکانی اخذ شده است. | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== | ||
* [[اسرائیلیات]] | * [[اسرائیلیات]] |
ویرایش