کاربر ناشناس
محقق کرکی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
محقق پس از آموزشهای ابتدایی به حوزه علمیه کرک وارد شد و نزد محمد بن محمد بن خاتون، شمس الدین محمد جزینی، شمس الدین محمد احمد صهیونی و علی بن هلال جزایری دانش آموخت. وی پس از کرک به روستای میس رفت و با تلاش پیگیر، از استادان آن حوزه گردید. محقق ثانی چندی در شهرهای «جبعِ» لبنان٬ [[دمشق]]٬ [[بیت المقدس]] و [[الخلیل]] تحصیل کرد و رهسپار مرکز حوزه [[اهل سنت]] در [[مصر]] گردید. او پس از سال ۹۰۹ق به [[عراق]] هجرت کرد و سر انجام در سال ۹۱۶ق وارد [[ایران]] شد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۶ش٬ ج۴، ص۴۱۴.</ref> | محقق پس از آموزشهای ابتدایی به حوزه علمیه کرک وارد شد و نزد محمد بن محمد بن خاتون، شمس الدین محمد جزینی، شمس الدین محمد احمد صهیونی و علی بن هلال جزایری دانش آموخت. وی پس از کرک به روستای میس رفت و با تلاش پیگیر، از استادان آن حوزه گردید. محقق ثانی چندی در شهرهای «جبعِ» لبنان٬ [[دمشق]]٬ [[بیت المقدس]] و [[الخلیل]] تحصیل کرد و رهسپار مرکز حوزه [[اهل سنت]] در [[مصر]] گردید. او پس از سال ۹۰۹ق به [[عراق]] هجرت کرد و سر انجام در سال ۹۱۶ق وارد [[ایران]] شد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۶ش٬ ج۴، ص۴۱۴.</ref> | ||
کرکی در سال ۹۰۰ق اولین [[اجازه اجتهاد]] خود را | کرکی در سال ۹۰۰ق اولین [[اجازه اجتهاد]] خود را از «شيخ محمد بن محمد بن خاتون العاملي» دریافت کرد. <ref>كنتورى، كشف الحجب و الأستار عن أسماء الكتب و الأسفار، ۱۴۰۹ق٬ ص۱۶. </ref> وی همچنین در ۹۰۹ق، از «علی بن هلال جزائری» و «ابراهیم بن حسن وراق» اجازه دریافت کرد. <ref> الحسون، حیاه المحقق الکرکی و آثاره،الاحتجاج، ج۱، صص۱۹۴ و ۴۲۳.</ref> | ||
===هجرت به ایران=== | ===هجرت به ایران=== | ||
درگیری حکومت [[عثمانی]] با [[صفویه]] و فشار و سختگیری بر شیعیان در مناطق تحت سلطه عثمانی، موجب هجرت علماء و بزرگان به سوی ایران شد. محقق کرکی از دانشمندانی بود که در دهه دوم قرن دهم هجری و احتمالا با دعوت [[شاه اسماعیل]] به ایران آمد<ref>جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص۹۸.</ref> | درگیری حکومت [[عثمانی]] با [[صفویه]] و فشار و سختگیری بر شیعیان در مناطق تحت سلطه عثمانی، موجب هجرت علماء و بزرگان به سوی ایران شد. محقق کرکی از دانشمندانی بود که در دهه دوم قرن دهم هجری و احتمالا با دعوت [[شاه اسماعیل]] به ایران آمد.<ref>جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ۱۳۷۸ش٬ ص۹۸.</ref> | ||
چنین گزارش شده است که باریک بیگ پرناک، حاکم «آققوینلوها» در بغداد «سید محمّد کمونه» و نیز «محقق کرکی» را محبوس نمود. اما وقتی [[شاه اسماعیل]] در ۹۱۴ق بغداد فتح کرد آنها را آزاد کرده به همراهشان عازم زیارت عتبات شد. <ref>قمی، ﺧﻼصةالتواریخ، ۱۳۸۳ش٬ ص۹۳۴.</ref> البته برخی مورخین در ذکر این ماجرا نامی از کرکی نبردهاند. <ref>امینی، فتوحات شاهی، | چنین گزارش شده است که باریک بیگ پرناک، حاکم «آققوینلوها» در بغداد «سید محمّد کمونه» و نیز «محقق کرکی» را محبوس نمود. اما وقتی [[شاه اسماعیل]] در ۹۱۴ق بغداد فتح کرد آنها را آزاد کرده به همراهشان عازم زیارت عتبات شد. <ref>قمی، ﺧﻼصةالتواریخ، ۱۳۸۳ش٬ ص۹۳۴.</ref> البته برخی مورخین در ذکر این ماجرا نامی از کرکی نبردهاند. <ref>امینی، فتوحات شاهی، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۱-۲۹۳ ؛ خواندامیر، حبیبالسیر، ۱۳۶۲ش، ص۴۹۳.</ref> | ||
اما پس از [[جنگ چالدران]] و عدم توجه شاه اسماعیل به امور سیاسی و فرهنگی و موقعیت علمای دربار سبب شد تا محقق کرکی به عراق برود.<ref>پور امینی، | اما پس از [[جنگ چالدران]] و عدم توجه شاه اسماعیل به امور سیاسی و فرهنگی و موقعیت علمای دربار سبب شد تا محقق کرکی به عراق برود.<ref>پور امینی، صفویان نماد اقتدار ایران، ۱۳۸۱ش٬ ص۱۱۶.</ref> | ||
پس از شاه اسماعیل صفوی، [[شاه طهماسب]] که بنابر نقلهای تاریخی شیفته شخصیت محقق کرکی بود، از او تقاضا کرد تا به ایران بازگردد.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۴۲۲.</ref> | پس از شاه اسماعیل صفوی، [[شاه طهماسب]] که بنابر نقلهای تاریخی شیفته شخصیت محقق کرکی بود، از او تقاضا کرد تا به ایران بازگردد.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۶ش٬ ج۴، ص۴۲۲.</ref> | ||
شاه طهماسب [[شیخ الاسلام|مقام شیخ الاسلامی]]، را که بالاترین مقام دینی به شمار میرفت به او داد و دستش را در امور مملکت بازگذاشت. او به تمام ممالک محزوسه خود چنین نوشت: «بسم اللّه الرحمن الرحيم چون از مؤدّاى حقيقت انتماى كلام إمام صادق عليه السّلام، كه انظروا إلى من كان منكم، قد روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا، و عرف أحكامنا، فارضوا به حكما، فانى قد جعلته حاكما فاذا حكم بحكم فمن لم يقبله منه فانّما بحكم اللّه استخفّ و علينا ردّ و هو رادّ على اللّه و هو على حدّ الشرك، لائح و واضح است كه مخالفت حكم مجتهدين كه حافظان شرع سيّد المرسليناند با شرك در يك درجه است. پس هر كه، مخالفت خاتم المجتهدين، وارث علوم سيّد المرسلين، نائب الائمّة المعصومين، لا زال كاسمه العلى عليّا عاليا كند، و در مقام متابعت نباشد، بىشائبه ملعون و مردود در اين آستان ملك آشيان مطرود است، و به سياسات عظيمه، و تأديبات بليغه مؤاخذه خواهد شد، كتبه طهماسب بن شاه اسماعيل الصّفوى الموسوى».<ref>خوانساری٬ روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق٬ ج۴، ص۳۶۳</ref> | شاه طهماسب [[شیخ الاسلام|مقام شیخ الاسلامی]]، را که بالاترین مقام دینی به شمار میرفت به او داد و دستش را در امور مملکت بازگذاشت. او به تمام ممالک محزوسه خود چنین نوشت: «بسم اللّه الرحمن الرحيم چون از مؤدّاى حقيقت انتماى كلام إمام صادق عليه السّلام، كه انظروا إلى من كان منكم، قد روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا، و عرف أحكامنا، فارضوا به حكما، فانى قد جعلته حاكما فاذا حكم بحكم فمن لم يقبله منه فانّما بحكم اللّه استخفّ و علينا ردّ و هو رادّ على اللّه و هو على حدّ الشرك، لائح و واضح است كه مخالفت حكم مجتهدين كه حافظان شرع سيّد المرسليناند با شرك در يك درجه است. پس هر كه، مخالفت خاتم المجتهدين، وارث علوم سيّد المرسلين، نائب الائمّة المعصومين، لا زال كاسمه العلى عليّا عاليا كند، و در مقام متابعت نباشد، بىشائبه ملعون و مردود در اين آستان ملك آشيان مطرود است، و به سياسات عظيمه، و تأديبات بليغه مؤاخذه خواهد شد، كتبه طهماسب بن شاه اسماعيل الصّفوى الموسوى».<ref>خوانساری٬ روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ۱۳۹۰ق٬ ج۴، ص۳۶۳</ref> | ||
محقّق ثانی از این فرصت برای اصلاح برخی امور دربار و نیز ترویج مکتب [[تشیع]] و تثبیت مبانی آن در قلمرو حکومت صفوی نهایت بهره را برد.<ref>تنکابنی، میر احمد، قصص العلماء، ص۳۴۷.</ref> | محقّق ثانی از این فرصت برای اصلاح برخی امور دربار و نیز ترویج مکتب [[تشیع]] و تثبیت مبانی آن در قلمرو حکومت صفوی نهایت بهره را برد.<ref>تنکابنی، میر احمد، قصص العلماء، ۱۳۸۶ش٬ ص۳۴۷.</ref> | ||
پس از محقّق کَرکی برخی علمای دیگر به مقام [[شیخ الاسلام (منصب)|شیخ الاسلامی]] منصوب شدند؛ ولی هیچیک به اندازه محقّق کَرکی از قدرت و نفوذ در حکومت برخوردار نشدند. از چهرههای برجسته پس از محقّق کَرکی میتوان به [[شیخ بهایی]] و [[علامه مجلسی]] اشاره نمود. | پس از محقّق کَرکی برخی علمای دیگر به مقام [[شیخ الاسلام (منصب)|شیخ الاسلامی]] منصوب شدند؛ ولی هیچیک به اندازه محقّق کَرکی از قدرت و نفوذ در حکومت برخوردار نشدند. از چهرههای برجسته پس از محقّق کَرکی میتوان به [[شیخ بهایی]] و [[علامه مجلسی]] اشاره نمود. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
===اساتید اهل سنت === | ===اساتید اهل سنت === | ||
#ابی یحیی زکریا انصاری (متوفی ۹۲۶ق) | #ابی یحیی زکریا انصاری (متوفی ۹۲۶ق) | ||
#کمال الدین ابراهیم بن محمد بن ابی شریف قرشی (متوفی ۹۲۳ق)<ref>المهاجره العاملیه، | #کمال الدین ابراهیم بن محمد بن ابی شریف قرشی (متوفی ۹۲۳ق)<ref>مهاجر، المهاجره العاملیه، ۱۴۱۰ق٬ ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۶: | ||
#[[شیخ بابا]] | #[[شیخ بابا]] | ||
#[[قاضی صفی الدین عیسی]] | #[[قاضی صفی الدین عیسی]] | ||
#[[حسین بن محمد بن مکی]]<ref>حر عاملی، امل | #[[حسین بن محمد بن مکی]]<ref>حر عاملی، امل الآمل٬ مکتبة الأندلس٬ ج۲، ص۱۴۹و ص۲۵۴؛ دوانی، علی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۶ش٬ ج۴، ص۴۳۴؛ محقق کرکی٬ مجموعه رسائل محقق کرکی، ۱۴۰۹ق٬ ج۱، ص۳۳.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==تألیفات== | ==تألیفات== | ||
{{اصلی|آثار محقق کرکی}} | {{اصلی|آثار محقق کرکی}} | ||
کتب و رسائل دیگر به حدود ۷۱ کتاب و رساله میرسد که [[جامع المقاصد]] (شرح قواعد الاحکام) مشهورترین کتاب اوست. این کتاب از نظر لفظ و معنی و نگارش و محتوی از نفیسترین و بهترین متون فقهی شیعه به شمار میآید. در اهمیت این اثر، [[صاحب جواهر]] گفته است: «هر [[مجتهد|مجتهدی]] که جامع المقاصد، وسائل الشیعه و جواهر را داشته باشد، برای فهم و استدلال و استنباط و نگارش فقه نیازی به کتاب بعدی ندارد.»<ref>گلشن ابرار، ص۱۷۰.</ref> | کتب و رسائل دیگر به حدود ۷۱ کتاب و رساله میرسد که [[جامع المقاصد]] (شرح قواعد الاحکام) مشهورترین کتاب اوست. این کتاب از نظر لفظ و معنی و نگارش و محتوی از نفیسترین و بهترین متون فقهی شیعه به شمار میآید. در اهمیت این اثر، [[صاحب جواهر]] گفته است: «هر [[مجتهد|مجتهدی]] که جامع المقاصد، وسائل الشیعه و جواهر را داشته باشد، برای فهم و استدلال و استنباط و نگارش فقه نیازی به کتاب بعدی ندارد.»<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم٬ گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش٬ چ۱ ٬ ص۱۷۰.</ref> | ||
==تلاش برای ترویج دین و رفع فساد== | ==تلاش برای ترویج دین و رفع فساد== | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۸: | ||
در روزگاری که بسیاری از [[شیعیان]] از مسائل [[مذهب جعفری]] اطلاعی نداشتند و از کتب فقه [[امامیه]] چیزی جز جلد اول [[قواعد الاحکام|قواعد]] [[علامه حلی]] در دست نبود.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۴۴۰.</ref> محقق کرکی با نگارش شرح بر کتب فقهی بر غنای حوزهها و علوم دینی افزود و آثاری فقهی٬ اخلاقی و عبادی نگاشت. گفته اند با کوشش محقق کرکی عبارت «[[شهادت ثالثه|أشهد ان علیاً ولی الله]]» و «حی علی خیرالعمل» باری دیگر به [[اذان]] ضمیمه و بر مأذنهها گفته شد.<ref>روملو، احسن التواریخ، ۱۳۸۴ش٬ ص۸۵.</ref> | در روزگاری که بسیاری از [[شیعیان]] از مسائل [[مذهب جعفری]] اطلاعی نداشتند و از کتب فقه [[امامیه]] چیزی جز جلد اول [[قواعد الاحکام|قواعد]] [[علامه حلی]] در دست نبود.<ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۴۴۰.</ref> محقق کرکی با نگارش شرح بر کتب فقهی بر غنای حوزهها و علوم دینی افزود و آثاری فقهی٬ اخلاقی و عبادی نگاشت. گفته اند با کوشش محقق کرکی عبارت «[[شهادت ثالثه|أشهد ان علیاً ولی الله]]» و «حی علی خیرالعمل» باری دیگر به [[اذان]] ضمیمه و بر مأذنهها گفته شد.<ref>روملو، احسن التواریخ، ۱۳۸۴ش٬ ص۸۵.</ref> | ||
در بعضی از فرمانها و دستورهایی را که محقق ثانی به حکام و زمامداران نواحی مختلف کشور نوشته، دستوراتی در چگونگی برخورد عاملان حکومت با مردم٬ اخذ مالیات و مقدار آن٬ تعیین پیشنماز در هر شهر و ده برای اقامه [[نماز جمعه]] و جماعت و تعلیم [[احکام|احکام دینی]] و مراسم اسلامی آمده است.<ref>بحرانی، لؤلؤه البحرین، ۱۳۴۵ق٬ ص۱۵۱ ؛ خوانساری، روضات الجنات، | در بعضی از فرمانها و دستورهایی را که محقق ثانی به حکام و زمامداران نواحی مختلف کشور نوشته، دستوراتی در چگونگی برخورد عاملان حکومت با مردم٬ اخذ مالیات و مقدار آن٬ تعیین پیشنماز در هر شهر و ده برای اقامه [[نماز جمعه]] و جماعت و تعلیم [[احکام|احکام دینی]] و مراسم اسلامی آمده است.<ref>بحرانی، لؤلؤه البحرین، ۱۳۴۵ق٬ ص۱۵۱ ؛ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق٬ ج۴، ص۳۶۱.</ref> | ||
او هر ساله از [[شاه طهماسب]] هفتاد هزار دینار میگرفت تا در رونق [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و تحصیل طلاب علوم دینی مصرف کند.<ref>شهید مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ۱۳۶۲ش.</ref> | او هر ساله از [[شاه طهماسب]] هفتاد هزار دینار میگرفت تا در رونق [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]] و تحصیل طلاب علوم دینی مصرف کند.<ref>شهید مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ۱۳۶۲ش.</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۸: | ||
==از نگاه دیگران== | ==از نگاه دیگران== | ||
[[شهید ثانی]]، محقق ثانی را با القابی همچون امام، محقق، منقح، نادره زمان و دُرّ گرانبهای روزگار مورد تمجید قرار داده است.{{مدرک}} بسیاری از عالمان معاصر محقق ثانی و روزگار بعد، مراتب علم و تقوای او را ستودهاند. از جمله علامه مجلسی، سید حسن صدر <ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۴، ص۴۱۵-۴۱۸.</ref> و شیخ حر عاملی<ref>حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الأندلس٬ ج۱، ص۱۲۱.</ref> | [[شهید ثانی]]، محقق ثانی را با القابی همچون امام، محقق، منقح، نادره زمان و دُرّ گرانبهای روزگار مورد تمجید قرار داده است.{{مدرک}} بسیاری از عالمان معاصر محقق ثانی و روزگار بعد، مراتب علم و تقوای او را ستودهاند. از جمله علامه مجلسی، سید حسن صدر <ref>دوانی، علی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۶ش٬ ج۴، ص۴۱۵-۴۱۸.</ref> و شیخ حر عاملی.<ref>حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الأندلس٬ ج۱، ص۱۲۱.</ref> | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۷: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۰ (قمری)]] | [[رده:فقیهان شیعه قرن ۱۰ (قمری)]] |