۱۷٬۵۰۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح و افزایش منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح پانویس) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''ثَمود'''، قومی عرب که با انکار دعوت [[صالح پیامبر]] به عذاب الهی گرفتار شدند. [[قرآن]] از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده است | '''ثَمود'''، قومی عرب که با انکار دعوت [[صالح پیامبر]] به عذاب الهی گرفتار شدند. [[قرآن]] از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده است | ||
== در قرآن== | == در قرآن== | ||
برخی ثمود را واژهای عربی و به معنای آب اندک<ref> فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۷، ۳۵.</ref> و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانستهاند. ثمود نام قبیله <ref> راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۱۷۵.</ref>یا نام جد قبیله ثمود<ref>ابن کثیر، ص۱۱۲.</ref> بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است<ref> | برخی ثمود را واژهای عربی و به معنای آب اندک<ref> فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۷، ۳۵.</ref> و برخی دیگر، آن را غیر عربی دانستهاند. ثمود نام قبیله <ref> راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۱۷۵.</ref>یا نام جد قبیله ثمود<ref>ابن کثیر، ص۱۱۲.</ref> بوده است. این واژه ۲۶ بار در قرآن آمده است<ref> دانشنامه جهان اسلام، به نقل از عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه.</ref> همچنین برخی مفسران منظور از اصحاب الحجر در آیه ۸۰ [[سوره حجر]] را قوم ثمود دانستهاند و حجر نام سرزمینی بوده که در آن میزیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۸۵-۱۸۶؛ طبرسی، مجمع البیان،۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۲۹.</ref> | ||
=== ویژگیها=== | === ویژگیها=== | ||
قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوهها و سنگها،<ref> | قرآن به مهارت قوم ثمود در ساختن خانه با تراشیدن کوهها و سنگها،<ref>سوره شعرا، ۱۴۹.</ref> ساختن کاخ در دشتها،<ref>سوره اعراف، ۸۴.</ref> و نیز سرزمین آباد و حاصلخیز آنان<ref>شعرا ۱۴۷-۱۴۸</ref> اشاره کرده و گفته است که آنان خانههای خود را از سنگ میساختند.<ref>سوره فجر، ۹.</ref> | ||
==زمان زندگی== | ==زمان زندگی== | ||
در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده<ref>اعراف، ۷۴</ref> و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از [[قوم عاد]] آمده است.<ref> | در قرآن به زمان زندگی قوم ثمود اشاره نشده، اما آنان جانشینان قوم عاد معرفی شده<ref>اعراف، ۷۴</ref> و در یادکرد اقوام و پیامبران پیشین داستان آنان پس از [[قوم عاد]] آمده است.<ref>اعراف، ۶۵-۷۳؛ هود، ۵۹-۶۱؛ شعرا، ۱۲۳-۱۴۱؛ ذاریات، ۴۱-۴۳؛ قمر، ۱۸-۲۳؛ فجر، ۶-۹. </ref> برخی گفتهاند این ترتیب قرآنی، ترتیب تاریخی آنها را نیز میرساند.<ref>خالدی، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> به گزارش آذرنوش، یادکرد از ثمودیان در منابع باستانی، عمدتا مربوط به فاصله زمانی بین قرن هشتم پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی است.<ref>آذرنوش، ص۳۶-۳۴.</ref> اما بر اساس منابع تاریخی مسلمانان، زمان [[نبوت]] صالح، مقدم بر پیامبری [[حضرت ابراهیم]] بوده<ref>طبری، ج۱، ص۲۱۶؛ مسعودی، تنبیه، ص۸۱؛ ابن جوزی، ج۱، ص۲۵۶.</ref> و همچنین میان قوم عاد و ثمود حدود ۵۰۰ سال فاصله بوده است.<ref> سعد زغلول، فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶م، ص۱۱۳.</ref> | ||
==مکان زندگی== | ==مکان زندگی== | ||
گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری<ref> طبری، ج۱، ص۲۲۶-۲۲۷؛ جوادعلی، ج۱، ص۳۲۳.</ref> و در مسیر [[مکه]]<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۵۶.</ref> یا مدینه<ref> یاقوت حموی </ref> به [[شام]] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به [[تبوک]] هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.<ref> ثعلبی، ص۶۲؛ ابوالفتوح رازی، ج۸، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> جوادعلی، بلندیهای حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.<ref>جوادعلی، ج۱، ص۳۲۸</ref> قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است. | گفته شده مسکن قوم ثمود در ناحیه حِجر، در ساحل دریای سرخ نزدیک وادی القری<ref> طبری، ج۱، ص۲۲۶-۲۲۷؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م، ج۱، ص۳۲۳.</ref> و در مسیر [[مکه]]<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۵۶.</ref> یا مدینه<ref> یاقوت حموی </ref> به [[شام]] قرار داشته است. بر پایه روایتی در مسیر عزیمت سپاه اسلام از مدینه به [[تبوک]] هنگام عبور از ناحیه حجر، پیامبر(ص) از بیم اینکه مبادا همراهانش دچار بلایی شوند که به قوم ثمود رسیده بود دستور داد از آب آنجا ننوشند و با حالتی گریان از آنجا بگذرند.<ref> ثعلبی، ص۶۲؛ ابوالفتوح رازی، ج۸، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> جوادعلی، بلندیهای حجاز و اردن امروزی را مسکن آنان دانسته است.<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م، ج۱، ص۳۲۸</ref> قرآن محل زندگی قوم ثمود را معین نکرده است. | ||
== دین و پیامبر== | == دین و پیامبر== | ||
بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.<ref>اعراف، آیه ۷۳؛ هود، آیه ۶۳؛ شعراء، آیه ۱۴۱-۱۴۲؛ نمل، آیه ۴۵.</ref> در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را میپرستیدند.<ref>کلینی، ج۸، ص۱۸۵.</ref> بر پایه روایتی از امام صادق (ع)،این قوم صخره بزرگی را میپرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد میآمدند و در برایش [[قربانی]] میکردند<ref> کلینی، ج۸، ص۱۸۷</ref> همچنین افزدوه شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبههای منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانستهاند که مسیحیت در دورهای میان آنان رواج داشته است.<ref>جوادعلی، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | بنابر آیات قرآن، قوم ثمود مشرک بودند، خداوند صالح را برای هدایت قوم خود برانگیخت تا آنان را به یکتاپرستی دعوت کند.<ref>اعراف، آیه ۷۳؛ هود، آیه ۶۳؛ شعراء، آیه ۱۴۱-۱۴۲؛ نمل، آیه ۴۵.</ref> در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که قوم ثمود ۷۰ بت داشتند و آنها را میپرستیدند.<ref>کلینی، ج۸، ص۱۸۵.</ref> بر پایه روایتی از امام صادق (ع)،این قوم صخره بزرگی را میپرستیدند و سالی یکبار اطرف آن گرد میآمدند و در برایش [[قربانی]] میکردند<ref> کلینی، ج۸، ص۱۸۷</ref> همچنین افزدوه شدنِ نقش مسیح در سال ۴۷۶م بر یکی از کتیبههای منسوب به آنان که متعلق به سال ۲۶۷م بوده را گواه این دانستهاند که مسیحیت در دورهای میان آنان رواج داشته است.<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | ||
===واکنش به دعوت صالح=== | ===واکنش به دعوت صالح=== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=== بازماندگان از عذاب=== | === بازماندگان از عذاب=== | ||
گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه<ref>مقدسی، ج۱، ص۴۱</ref>، رمله، سامره و غزه<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۵۹.</ref> مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام [[صالح پیامبر]] در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانستهاند.<ref> دباغ، ص۲۱-۲۲</ref> ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته<ref>ابوالفرج، ج۴، ص۳۰۲-۳۰۷.</ref> اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.<ref>ابن خلدون، ج۲، ص۲۶</ref>برخی دیگر بنیهلال را فرزندان قوم ثمود میدانند.<ref>جوادعلی، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه<ref>مقدسی، ج۱، ص۴۱</ref>، رمله، سامره و غزه<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۵۹.</ref> مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام [[صالح پیامبر]] در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانستهاند.<ref> دباغ، ص۲۱-۲۲</ref> ابوالفرج اصفهانی نیز قبیله ثقیف را از نسل قوم ثمود دانسته<ref>ابوالفرج، ج۴، ص۳۰۲-۳۰۷.</ref> اما ابن خلدون در صحت این انتساب تردید کرده است.<ref>ابن خلدون، ج۲، ص۲۶</ref>برخی دیگر بنیهلال را فرزندان قوم ثمود میدانند.<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | ||
== آثار بر جای مانده== | == آثار بر جای مانده== | ||
سنگنگارهها و سنگنوشتههای بسیاری از ثمودیان در کوه اَثلَب و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده است. در کتیبههای منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بتهای معروف عربی شمالی، صلم از بتهای منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است<ref>جوادعلی، ج۱، ص۳۲۸-۳۳۱.</ref> | سنگنگارهها و سنگنوشتههای بسیاری از ثمودیان در کوه اَثلَب و دیگر نقاط شبه جزیره عربستان یافت شده است. در کتیبههای منسوب به آنان، نام رضو یا رضی از بتهای معروف عربی شمالی، صلم از بتهای منطقه تیماء و دیگر آلهه این مناطق آمده است<ref>جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶-۱۹۷۸م، ج۱، ص۳۲۸-۳۳۱.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ: محمدجعفر یاحقی، و محمدمهدی ناصحی، مشهد، ۱۳۶۵-۱۳۷۶ش. | *ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، چاپ: محمدجعفر یاحقی، و محمدمهدی ناصحی، مشهد، ۱۳۶۵-۱۳۷۶ش. | ||
*ثعلبی، احمد بن محمد، قصص الانبیاء المسمی عرائس المجالس، المکتبة الثقافیه، بیروت، بیتا. | *ثعلبی، احمد بن محمد، قصص الانبیاء المسمی عرائس المجالس، المکتبة الثقافیه، بیروت، بیتا. | ||
* ابن جوزی المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م. | * ابن جوزی المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م. | ||
* مصطفی مراد دباغ، القبائل العربیه و سلائلها فی بلادنا فلسطین، بیروت، ۱۹۸۶م. | * مصطفی مراد دباغ، القبائل العربیه و سلائلها فی بلادنا فلسطین، بیروت، ۱۹۸۶م. |
ویرایش