پرش به محتوا

سید رضی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
خلاصه سازی
جز (←‏جایگاه علمی: تمیزکاری)
جز (خلاصه سازی)
خط ۳۴: خط ۳۴:


== نسب و خانواده ==
== نسب و خانواده ==
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی‌هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref>
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، بی‌تا، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی‌هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref>


پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref>  
پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و قضاوت در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۳.</ref>  
خط ۴۶: خط ۴۶:


== فعالیت و جایگاه علمی ==
== فعالیت و جایگاه علمی ==
روزگار سید مقارن با دورهای از خلافت [[عباسیان]] (۴۴۷-۳۳۴ق) بود که [[آل بویه]] (۴۴۷-۳۳۴ق) بر [[عراق]] فرمانروایی می‌کردند<ref>جعفری، سید رضی، ص۱۱.</ref> سید رضی با سیاستمداران، دولتمردان، بزرگان دین و ارکان قضا پیوندی نزدیک داشت.<ref>شریف الرضی، ص۷؛ به نقل جعفری، سید رضی، ص۲۱.</ref>
سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته‌اند. او را فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده‌اند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref> او نزد  برخی از عالمان شیعه و [[سنی]] از جمله [[شیخ مفید]] شاگردی کرده است. بنا بر نقل [[ابن ابی‌الحدید]] از [[فخار بن معد موسوی]]، [[شیخ مفید]] خوابی دید که [[حضرت زهرا(س)]] بر او وارد می‌شود در حالی که [[حسنین]] را با خود آورده است. حضرت از شیخ مفید می‌خواهد که به آن دو [[فقه]] بیاموزد. بنا بر این گزارش، شیخ مفید بامداد همان روز در محل درس خود نشسته بود، فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و دو پسرش سید رضی و سید مرتضی را با خود آورده بود. او به شیخ مفید گفت دو فرزندم را به حضورت آورده‌ام تا به آن دو فقه بیاموزی.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref>


سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته‌اند. او را فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده‌اند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۱۸.</ref> بنا بر نقل ابن ابی‌الحدید از  فخار بن معدّ علوی موسوی، [[شیخ مفید]] خوابی دید که [[حضرت زهرا(س)]] بر او وارد می‌شود در حالی که [[حسنین]] همراه اویند. حضرت از شیخ مفید می‌خواهد که به این دو [[فقه]] بیاموزد. شیخ مفید بامداد همان روز در محل درس خود نشسته بود دید فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و دو پسرش محمد رضی (سید رضی) و علی مرتضی هم که کودک بودند با خود آورده بود. او به شیخ مفید گفت این دو، فرزندم را به حضورت آورده‌ام تا به آن دو فقه بیاموزی.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱،ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ص۲۸.</ref>
سید رضی، علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)، قاضی سیرافی، ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۸-۳۵.</ref> او نزد ابن نباته در بلاغت و نزد ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق)در [[فقه]] شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱-۳۷.</ref> ابوحفص کنانی از استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref>


سید علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)، قاضی سیرافی، ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۸-۳۵.</ref>  و نزد ابن نباته در فنون بلاغت و ادبیات و نزد ابوبکر خوارزمی بغدادی (متوفای ۴۰۳ق)در [[فقه]] شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص ۴۱-۳۷.</ref>
برخی از استادانش علم و اطلاعات او را ستوده‌اند. ابن جنّی قصیده او در رثای ابوطاهر ناصرالدوله را شرح کرده و احاطه علمی سید رضی را ستایش کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۸-۳۷.</ref> سید رضی همچنین از ابوعلی فارسی روایت کرده است و از او اجازه روایت نقل داشته است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۶-۳۵.</ref> همچنین، سهل بن دیباجی(متوفای ۳۸۰ق)،<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۲-۴۱.</ref> هارون تلعکبری(متوفای ۳۸۵ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱.</ref> رَبَعی بغدادی(متوفای ۴۲۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۸-۳۹.</ref>  ابن جوزی نقل کرده که محمد طبری خانه خود در محله کرخ بغداد را به سید بخشیده بود و قرآن را به حفظ او درآورده بود.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۵.</ref>
ابوحفص کنانی؛ از استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] بوده<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۹.</ref> و از ابن جراح بغدادی(متوفای ۳۹۱ق) نیز حدیث شنیده است.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۰-۳۹.</ref>
 
برخی از استادانش علم و اطلاعات او را ستوده‌اند. ابن جنّی قصیده او در رثای ابوطاهر ناصرالدوله را شرح کرده و احاطه علمی سید رضی را ستایش کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۸-۳۷.</ref> سید رضی همچنین از ابوعلی فارسی روایت کرده است و از او اجازه روایت نقل داشته است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۶-۳۵.</ref> همچنین، سهل بن دیباجی(متوفای ۳۸۰ق)،<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۲-۴۱.</ref> هارون تلعکبری(متوفای ۳۸۵ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۱.</ref> و شیخ مفید(متوفای ۴۱۳ق)، رَبَعی بغدادی(متوفای ۴۲۰ق)<ref>جعفری، سید رضی، ص ۳۸-۳۹.</ref>  ابن جوزی نقل کرده که محمد طبری خانه خود در محله کرخ بغداد را به سید بخشیده بود و قرآن را به حفظ او درآورده بود.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۵.</ref>


=== آموختن فقه و اصول غیرشیعه ===
=== آموختن فقه و اصول غیرشیعه ===
سید رضی علاوه بر تحصیل علوم [[شیعی]]، نزد استادان غیرشیعی نیز علم آموخت.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۳-۴۲.</ref> او نزد محمد طبری مالکی، ابوعبدالله جرجانی(متوفای ۳۹۷ق)،[[فقیه]] حنفی، <ref>جعفری، سید رضی، ص۴۲.</ref> قاضی عبدالجبار معتزلی<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> و اکفانی قاضی(متوفای ۴۰۵ق)شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref>
سید رضی علاوه بر تحصیل علوم [[شیعی]]، نزد استادان غیرشیعی نیز علم آموخت.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۳-۴۲.</ref> او نزد محمد طبری مالکی، ابوعبدالله جرجانی(متوفای ۳۹۷ق)،[[فقیه]] حنفی، <ref>جعفری، سید رضی، ص۴۲.</ref> قاضی عبدالجبار معتزلی<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref> و اکفانی قاضی(متوفای ۴۰۵ق)شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ص۳۷.</ref>


عبدالحسین حلّی درباره فراگیری [[فقه]] و [[اصول|اصولِ]] غیر [[شیعه امامیه]] نوشته‌اند. دانشمندان سده‌های پیشین [[احادیث]]، فقه و اصول فقه هر دو فرقه را می‌آموختند تا شناخت خویش را به کمال رسانند. زیرا در آن روزگار مناظره و جدل درباره [[امامت]] و [[علم کلام|کلام]] رواج داشت. همچنین چون سید رضی مسئولیت قضاوت در دیوان مظالم را نیز بر عهده داشت، این مسئولیت‌ها وی را برمی‌انگیخت تا فقه همه مذاهب را فرا گیرد.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۳-۴۲.</ref>


عبدالحسین حلّی درباره فراگیری [[فقه]] و [[اصول|اصولِ]] غیر [[شیعه امامیه]] سید رضی می‌نویسد:
=== شاگردان ===
::دانشمندان سده‌های پیشین را هیچ چیزی خرسند نمی‌کرد مگر اینکه بر [[احادیث]]، و فقه و اصول فقه هر دو فرقه احاطه پیدا کنند، تا شناخت خویش را به کمال رسانند و برنامه تهذیب و تربیت خویش را ژرف‌تر و گسترده‌تر کنند و مشعل استدلال و احتجاج را برتر برند؛ زیرا بازار مناظره در آن روزگار رواج داشت و میدان جدل درباره [[امامت]] و [[علم کلام|کلام]] بسی پهناور بود. از اینها گذشته، چون سید رضی مسئولیت قضاوت در دیوان مظالم را نیز بر عهده داشت، و مسئولیت‌ها و وظایف همانند آن، وی را برمی‌انگیخت تا با علاقه و گرایشی شدید، فقه همه مذاهب را فرا گیرد و بدین وسیله قدرت قضاوت و اظهار نظر در آن مسائل را به خوبی کسب کند.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۳-۴۲.</ref>
برخی از شاگردان شیخ رضی عبارتند از:
{{ستون-شروع}}
*ابوزید جرجانی<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۴.</ref>
* ابوعبداللّه حلوانی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*شیخ جعفر عبسی(درگذشته حدود ۴۷۳ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*ابوالحسن قاضی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*مفید نیشابوری(درگذشته ۴۴۵ق).<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۵-۴۶.</ref>
* ابوبکر نیشابوری(متوفای حدود ۴۸۰ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۶.</ref>
*مهیار دیلمی(متوفای ۴۲۸ق).<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۷-۴۶.</ref>
* قاضی ابومنصور(درگذشته ۴۷۲ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۷.</ref>
{{پایان}}


==نبوغ شعری==
==نبوغ شعری==
خط ۶۶: خط ۷۴:


انگیزه سید رضی در سرودن شیعیات، بیان زندگی [[علویان]] یا طالبیان محروم از حق و قدرت است. رثائیات، مراثی اوست برای بزرگان زمان یا دوستان و خویشاوندان و نیز مراثی شهدای [[کربلا]]. رضی در فخریات خود از عزت و شرف کهن یاد کرده و بدان بسی بالیده است.<ref>آیتی، مقدمه ترجمه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref>
انگیزه سید رضی در سرودن شیعیات، بیان زندگی [[علویان]] یا طالبیان محروم از حق و قدرت است. رثائیات، مراثی اوست برای بزرگان زمان یا دوستان و خویشاوندان و نیز مراثی شهدای [[کربلا]]. رضی در فخریات خود از عزت و شرف کهن یاد کرده و بدان بسی بالیده است.<ref>آیتی، مقدمه ترجمه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref>
نمونه شعر


{{شعر۲
{{شعر۲
خط ۷۶: خط ۸۲:
== نقابت ==
== نقابت ==
{{اصلی|نقابت}}
{{اصلی|نقابت}}
روزگار سید رضی با دورهای از خلافت [[عباسیان]] (۴۴۷-۳۳۴ق) همزمان بود که [[آل بویه]] (۴۴۷-۳۳۴ق) بر [[عراق]] فرمانروایی می‌کردند<ref>جعفری، سید رضی، ص۱۱.</ref> سید رضی با سیاستمداران، دولتمردان، بزرگان دین و ارکان قضا پیوندی نزدیک داشت.<ref>شریف الرضی، ص۷؛ به نقل جعفری، سید رضی، ص۲۱.</ref>
پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و پس از مصادره اموالشان، آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و به زندان انداخت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۴.</ref> محدودیت او حدود ده سال ادامه یافت. در سال ۳۷۹ق حاکم وقت همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، لیکن او بر اثر پیری و خستگی و رنج زندان، همه آنها را در سال ۳۸۰ق به فرزندش سید رضی واگذار کرد.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> سید رضی در ۲۱ سالگی [[نقیب]] [[علویان]] در [[بغداد]] شد.<ref>آقابزرگ، بی‌تا،ص۱۶۴.</ref>
پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و پس از مصادره اموالشان، آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و به زندان انداخت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۴.</ref> محدودیت او حدود ده سال ادامه یافت. در سال ۳۷۹ق حاکم وقت همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، لیکن او بر اثر پیری و خستگی و رنج زندان، همه آنها را در سال ۳۸۰ق به فرزندش سید رضی واگذار کرد.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> سید رضی در ۲۱ سالگی [[نقیب]] [[علویان]] در [[بغداد]] شد.<ref>آقابزرگ، بی‌تا،ص۱۶۴.</ref>


==تأسیس مدرسه‌دار العلم==
==تأسیس مدرسه‌ دارالعلم==
سید رضی برای گروهی از [[طلبه|طلاب]] و شاگردانش که پیوسته به همراه او بودند، خانه‌ای تهیه کرد و آن را به صورت مدرسه‌ای برای شاگردان خود درآورد و نام آن را [[دارالعلم سیدرضی|دارالعلم]] نهاد و تمامی نیازمندیهای طلاب را فراهم کرد. او برای دارالعلم کتابخانه و خزانه‌ای با همه وسایل فراهم کرد. وی مایحتاج طلاب را در خزانه دارالعلم جمع کرد.<ref>عمدة الطالب،ص۱۷۱؛ به نقل دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه،ص۹۳-۹۴.</ref> سید رضی با اینکه خزانهداری دارالعلم را به ابواحمد [[عبدالسلام بن حسین بصری]] که در علم تقویم بلدان بلندآوازه بود سپرده بود،<ref>کاخ دلاویز، ص۵۸؛ به نقل دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، ص۹۴.</ref> برای اینکه به طلاب و دانشجویان دارالعلم شخصیت و استقلال بدهد، کلیدهایی به تعداد طلاب به آنان داد تا هر وقت چیزی خواستند خودشان مستقیماً در انبار را گشوده، هر چه خواستند بردارند و دیگر منتظر انباردار نباشند.<ref name= "dava94">دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه،ص۹۴.</ref>
سید رضی برای گروهی از [[طلبه|طلاب]] و شاگردانش خانه‌ای تهیه کرد و آن را به صورت مدرسه‌ای درآورد و نام آن را [[دارالعلم سیدرضی|دارالعلم]] نهاد. او برای دارالعلم کتابخانه و خزانه‌ای با همه وسایل فراهم کرد و مایحتاج طلاب را در خزانه دارالعلم جمع کرد.<ref>عمدة الطالب، ص۱۷۱؛ به نقل دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، ص۹۳-۹۴.</ref> او خزانه‌داری دارالعلم را به [[عبدالسلام بن حسین بصری]] سپرده بود،<ref>کاخ دلاویز، ص۵۸؛ به نقل دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، ص۹۴.</ref> او کلیدهایی به تعدادی از طلاب نیز داد تا هر وقت چیزی خواستند، خودشان بردارند.<ref name= "dava94">دوانی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه،ص۹۴.</ref>


گرچه بیشتر مورخان و شرح حال نویسان، خواجه نظام الملک طوسی (وزیر نیرومند دو تن از شاهان دوره سلجوقی) مؤسس [[مدرسه نظامیه بغداد]] را اولین کسی دانسته‌اند که در [[اسلام]] مدرسه جهت تعلیم علوم دینی تأسیس کرد، مطلب بالا نشان می‌دهد نظام الملک (متوفی سال ۴۸۵ ق) تقریباً یکصد سال بعد از رحلت سید رضی دست به این کار زده است و باید سید رضی را پیشگام در تأسیس چنین مدارسی دانست.<ref name= "dava94"/>
گرچه بیشتر مورخان و شرح حال نویسان، خواجه نظام الملک طوسی (وزیر نیرومند دو تن از شاهان دوره سلجوقی) مؤسس [[مدرسه نظامیه بغداد]] را اولین کسی دانسته‌اند که در [[اسلام]] مدرسه جهت تعلیم علوم دینی تأسیس کرد، مطلب بالا نشان می‌دهد نظام الملک (متوفی سال ۴۸۵ ق) تقریباً یکصد سال بعد از رحلت سید رضی دست به این کار زده است و باید سید رضی را پیشگام در تأسیس چنین مدارسی دانست.<ref name= "dava94"/>


گویا دارالعلم سید رضی بعدها توسط برادرش [[سید مرتضی]] به حیات علمی خود ادامه داده باشد، و اینکه در بعضی از کتاب‌ها از‌دار العلم سید مرتضی سخن به میان آمده، ادامه کار سید رضی یا مشابه آن از طرف برادرش سید مرتضی بوده است. از‌دار العلم سید مرتضی دانشمندانی همچون [[شیخ طوسی|شیخ الطائفه حسن بن محمد طوسی]] به کمال رسیده است.<ref name= "dava94"/>
گویا دارالعلم سید رضی بعدها توسط برادرش [[سید مرتضی]] به حیات علمی خود ادامه داده باشد، و اینکه در بعضی از کتاب‌ها از‌دار العلم سید مرتضی سخن به میان آمده، ادامه کار سید رضی یا مشابه آن از طرف برادرش سید مرتضی بوده است. از‌دار العلم سید مرتضی دانشمندانی همچون [[شیخ طوسی|شیخ الطائفه حسن بن محمد طوسی]] به کمال رسیده است.<ref name= "dava94"/>
== شاگردان ==
{{ستون-شروع}}
*ابوزید جرجانی<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۴.</ref>
* ابوعبداللّه حلوانی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*شیخ جعفر عبسی(درگذشته حدود ۴۷۳ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*ابوالحسن قاضی.<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۵.</ref>
*مفید نیشابوری(درگذشته ۴۴۵ق).<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۵-۴۶.</ref>
* ابوبکر نیشابوری(متوفای حدود ۴۸۰ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۶.</ref>
*مهیار دیلمی(متوفای ۴۲۸ق).<ref>جعفری، سید رضی، صص ۴۷-۴۶.</ref>
* قاضی ابومنصور(درگذشته ۴۷۲ق).<ref>جعفری، سید رضی، ص۴۷.</ref>
{{پایان}}


== آثار ==
== آثار ==
{{اصلی|فهرست آثار سید رضی}}
[[احمد بن علی نجاشی]] (متوفای ۴۵۰) کتاب‌های سید رضی را چنین ذکر می‌کند:<ref>النجاشی، رجال، ص۳۹۸.</ref>
[[احمد بن علی نجاشی]] (متوفای ۴۵۰) کتاب‌های سید رضی را چنین ذکر می‌کند:<ref>النجاشی، رجال، ص۳۹۸.</ref>
{{ستون-شروع|۳}}
{{ستون-شروع|۳}}