confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پس از آنکه امام حسین به کربلا رسید، [[عمر بن سعد]]، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خون ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بود<ref> الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۷ـ۸۸.</ref> اما شمر، ابن زیاد را که به نظر میرسید با قصد عمر بن سعد موافق است، به جنگ با امام تشویق کرد.<ref> وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۸۷ـ۱۸۸؛ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۲.</ref> | پس از آنکه امام حسین به کربلا رسید، [[عمر بن سعد]]، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خون ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بود<ref> الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۷ـ۸۸.</ref> اما شمر، ابن زیاد را که به نظر میرسید با قصد عمر بن سعد موافق است، به جنگ با امام تشویق کرد.<ref> وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۸۷ـ۱۸۸؛ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۲.</ref> | ||
در عصر روز | در عصر روز [[۹ محرم]] [[سال ۶۱ قمری]]، شمر با چهار هزار سپاهی و نامۀ تهدیدآمیزی از سوی ابن زیاد، برای عمر بن سعد به کربلا رسید. ابن سعد با دیدن نامه، خطاب به شمر گفت کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی. با این حال، عمر سعد دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ بیعت از امام حسین یا جنگ با او را پذیرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۱۴ـ۴۱۵.</ref> و شمر سردار سپاه او گردید. شمر برای حفظ سنّت قبیلهای و پیوندهای جاهلی، از آنجا که باام البنین، مادر [[حضرت عباس]] بن علی علیهماالسلام، هم قبیله بود، در عصر [[تاسوعا]] عباس و برادرانش را خواهر زاده خود صدا کرده و خواست تا امان نامهای از ابن زیاد برای آنان بگیرد، اما آنها نپذیرفته و در کنار امام ماندند. <ref> انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳ـ۴۸۴؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۹.</ref> | ||
===روز عاشورا=== | ===روز عاشورا=== |