پرش به محتوا

حدیث سفینه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۷
ویرایش زبانی + تبدیل نقل‌قول‌های مستقیم به نقل‌های غیر مستقیم و کوتاه.
imported>Shakeri
(←‏منابع: بروزرسانی)
imported>Hamed A.F
(ویرایش زبانی + تبدیل نقل‌قول‌های مستقیم به نقل‌های غیر مستقیم و کوتاه.)
خط ۱: خط ۱:
'''حدیث سفینه'''، [[حدیث|حدیثی]] مشهور از [[پیامبر اسلام(ص)]] که در آن  [[اهل بیت]] (ع) خود را برای [[مسلمانان]]، به [[کشتی نوح]] تشبیه کرده است. این حدیث یکی از ادلّۀ روایی [[شیعه|شیعیان]] برای اثبات جایگاه ویژه اهل بیت پیامبر اکرم (ص) در هدایت و رهبری مسلمانان است.
'''حدیث سفینه'''، [[حدیث|حدیثی]] مشهور از [[پیامبر اسلام(ص)]] که در آن  [[اهل بیت]] (ع) خود را برای [[مسلمانان]]، به [[کشتی نوح]] تشبیه کرده است. این حدیث یکی از ادلّۀ روایی [[شیعه|شیعیان]] برای اثبات جایگاه ویژه اهل بیت پیامبر اکرم (ص) در هدایت و رهبری مسلمانان است.


==متن حدیث==
==متن ==
حدیث سفینه بنابر نقل [[ابوذر غفاری]] از پیامبر (ص)، این چنین است:{{حدیث|{{قلم رنگ۱|سبز|إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}|ترجمه=مَثَل اهل بیت من در میان شما  [[کشتی نوح]] است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود.}}<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۶۳۳؛ دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۰۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۷؛ [[شیخ صدوق]]، الأمالی، ص۲۶۹، حدیث ۱۸؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۷۳.</ref>
حدیث سفینه بنابر نقل [[ابوذر غفاری]] از پیامبر (ص)، این چنین است:{{حدیث|{{قلم رنگ۱|سبز|إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}|ترجمه=مَثَل اهل بیت من در میان شما  [[کشتی نوح]] است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات می یابد، و هر کس جا بماند، غرق می‌شود.}}<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۶۳۳؛ دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۰۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۷؛ [[شیخ صدوق]]، الأمالی، ص۲۶۹، حدیث ۱۸؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۷۳.</ref>


حدیث سفینه در کتب روایی مختلف از حدود پنجاه طریق مختلف با اندک اختلافی در متن حدیث ذکر شده است به گونه ای که می توان تواتر معنوی این روایت را استنتاج کرد.  
حدیث سفینه از حدود پنجاه طریق روایی، در کتب روایی مختلف با اختلاف اندکی در متن، ذکر شده است؛ به گونه‌ای که می‌توان تواتر معنوی این روایت را استنتاج کرد. این حدیث از طریق شش تن از ائمه (امام علی،<ref>سیوطی، درالمنثور، ج 1 ص 174؛ سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560</ref> امام حسن، <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج 44 ص 76</ref> امام سجاد<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج1، ص61</ref>، امام باقر،<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 281</ref> امام صادق،<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3؛ نعمانی، الغیبه، ص 155</ref> و امام رضا<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 27</ref> علیهم السلام)، تعدادی از صحابه (ابوذر،<ref>ابن مغازلی، مناقب، ص 149؛سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560، ص 937؛ شیخ طوسی، الامالی، ص 60؛ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3</ref> مقداد،<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560</ref> ابوسعید خدری،<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3</ref> ابن عباس،<ref>حمویی جوینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 247؛ ابن مغازلی، مناقب، ص 148</ref> انس بن مالک،<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 90</ref> سلمه بن اکوع،<ref>ابن مغازلی، مناقب، ص 148</ref> عبدالله بن زبیر،<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 168</ref> و ابوموسی اشعری<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 2، ص 405</ref>)، و شماری از تابعین نقل شده است.
این حدیث از طریق شش تن از ائمه علیهم السلام (امام علی،<ref>سیوطی، درالمنثور، ج 1 ص 174؛ سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560</ref> امام حسن، <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج 44 ص 76</ref> امام سجاد<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج1، ص61</ref>، امام باقر،<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 281</ref> امام صادق،<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3؛ نعمانی، الغیبه، ص 155</ref> و امام رضا<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 27</ref> علیهم السلام)، تعدادی از صحابه (ابوذر،<ref>ابن مغازلی، مناقب، ص 149؛سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560، ص 937؛ شیخ طوسی، الامالی، ص 60؛ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3</ref> مقداد،<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ج2، ص560</ref> ابوسعید خدری،<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 3، ص 3</ref> ابن عباس،<ref>حمویی جوینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 247؛ ابن مغازلی، مناقب، ص 148</ref> انس بن مالک،<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 90</ref> سلمه بن اکوع،<ref>ابن مغازلی، مناقب، ص 148</ref> عبدالله بن زبیر،<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 168</ref> و ابوموسی اشعری<ref>ابن حیون، شرح الاخبار، ج 2، ص 405</ref>)، و شماری از تابعین نقل شده است.


==اهمیت حدیث==
==اهمیت==
این حدیث از جمله احادیثی است که در باب اثبات حقانیت اهل بیت علیهم السلام مورد توجه علمای شیعه بوده است. علامه شرف الدین در کتاب المراجعات این حدیث را به عنوان دومین دلیل بر حقانیت ایشان بیان کرده است. اما نکاتی که می شود از این حدیث به اثبات رساند:
این حدیث از جمله احادیثی است که برای اثبات حقانیت اهل بیت علیهم السلام مورد توجه علمای شیعه بوده است. [[سید عبدالحسین شرف‌الدین|علامه شرف الدین]] در کتاب [[المراجعات (کتاب)|المراجعات]] این حدیث را به عنوان دومین دلیل بر حقانیت ایشان بیان کرده است.  


===لزوم اطاعت و تبعیت===
از این حدیث برای اثبات موارد زیر استفاده شده است:
در این حدیث اهل بیت علیهم السلام به عنوان وسیله نجات معرفی شده اند و اطاعت از وسیله نجات برای نجات واجب است لذا تبعیت از اهل بیت علیهم السلام لازم است.<ref>مناوی، التیسیر، ج 1 ص 343؛ ملا علی قاری، مرقاة المفاتیح، ج 9 ص 3988؛ سمهودی، جواهر العقدین، ج 2، ص 126؛ سید مرتضی، الشافی، ج 3 ص 120؛ شرف الدین، مجالس الفاخرة، ص 77؛ </ref>
* '''لزوم اطاعت و تبعیت:''' در این حدیث اهل بیت علیهم السلام به عنوان وسیله نجات معرفی شده‌اند و اطاعت از وسیله نجات برای نجات واجب است. پس تبعیت از اهل بیت علیهم السلام لازم است.<ref>مناوی، التیسیر، ج 1 ص 343؛ ملا علی قاری، مرقاة المفاتیح، ج 9 ص 3988؛ سمهودی، جواهر العقدین، ج 2، ص 126؛ سید مرتضی، الشافی، ج 3 ص 120؛ شرف الدین، مجالس الفاخرة، ص 77؛ </ref>


===عصمت اهل بیت علیهم السلام===
* '''عصمت اهل بیت:''' اگر کسی که پیروی از او واجب است محتمل الخطا باشد، ضمانتی در نجات به کمک او نیست. حال آنکه نجات در این حدیث ضمانت شده است. پس اهل بیت (علیهم السلام) معصوم‌اند.<ref>سید مرتضی، الشافی، ج 3 ص 120؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ص 97</ref>
اگر کسی که پیروی از او واجب است محتمل الخطا باشد برای نجات ضمانتی نیست حال آنکه نجات در این حدیث ضمانت شده است.<ref>سید مرتضی، الشافی، ج 3 ص 120؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ص 97</ref>


===افضلیت اهل بیت علیهم السلام===
* '''افضلیت اهل بیت:''' اگر دیگرانی بر اهل بیت علیهم السلام فضیلت داشتند آنها به عنوان کشتی نجات معرفی می‌‌شدند.<ref>میرحامد حسین، عبقات، ج 23 ص 977</ref>
اگر دیگرانی بر اهل بیت علیهم السلام فضیلت داشتند آنها به عنوان کشتی نجات معرفی می شدند.<ref>میرحامد حسین، عبقات، ج 23 ص 977</ref>


===محبت اهل بیت علیهم السلام===
* '''محبت اهل بیت:''' استفاده از کشتی نجات بدون محبت ایشان ممکن نیست.<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج 27 ص 596؛ ابن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ج 2 ص 445-446</ref>
استفاده از کشتی نجات بدون محبت ایشان ممکن نیست.<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج 27 ص 596؛ ابن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ج 2 ص 445-446</ref>


==در منابع اهل سنت==
==در منابع اهل سنت==
حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک خود بعد از نقل این حدیث از ابوذر غفاری تصریح می کند که بنا بر شرط مسلم این روایت صحیح است.<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 2 ص 273</ref> یعنی این حدیث در ردیف احادیث کتاب [[صحیح مسلم]] است. کتاب مسلم، دومین کتاب معتبر اهل سنّت است.
[[حاکم نیشابوری]] در کتاب [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک]] خود بعد از نقل این حدیث از [[ابوذر غفاری]] تصریح می‌کند که بنا بر معیارهای [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم نیشابوری]]، این روایت صحیح است.<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 2 ص 273</ref> یعنی این حدیث در ردیف احادیث کتاب [[صحیح مسلم]] است که دومین کتاب معتبر اهل سنّت محسوب می‌شود.


در کتاب تششید المراجعات و تنفید المکابرات، سید علی میلانی در ضمن نقل این حدیث از منابع تصحیح اهل سنت نسبت به این روایت را نیز بیان کرده است.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ج 1 ص 133</ref>
سید علی میلانی در ضمن نقل این حدیث از منابع، تصحیح اهل سنت نسبت به این روایت را نیز بیان کرده است.<ref>میلانی، تشیید المراجعات، ج 1 ص 133</ref>


طیبی در کتاب الکاشف عن حقائق السنن اینگونه می نویسد که گرفتن درِ كعبه توسط ابوذر كه راوى حديث است، تأكيدى بر اثبات حديث است و حضور علنى او در خانه خدا و در برابر مردم، نشان گر اهميّت دادن ابوذر به روايت خويش است تا اين كه مردم به آن حديث گرايش پيدا كرده و به آن روى آوردند. در ادامه می گوید این حدیث در روایت دیگر اینگونه آمده است که "من عرفني قد عرفني ومن أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي ..." وى با گفتن «من ابوذر هستم»... مى خواست به همان حديثى اشاره كند كه عام و خاص از پيامبر نقل كرده اند كه: «آسمان سايه نينداخته و زمين برنداشته كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد». رسول خدا دنيا و آن چه در دنيا از كفر، گمراهى ها، بدعت ها و هواهاى نفسانى وجود دارد را به دريايى متلاطم كه امواج يك به يك بر روى يكديگر در جوش و خروشهستند و بر بالاى اين امواج، تاريكى ابرهايى كه بر روى همديگر انباشته شده اند و دور و نزديك زمين را فرا گرفته است، تشبيه كردند و تنها راه رهايى را وابسته به آن سفينه دانسته اند.<ref>طیبی، الکاشف عن حقائق السنن، ج 12، ص 3919</ref>
طیبی معتقد است گرفتن درِ كعبه توسط ابوذر كه راوى حديث است، تأكيدى بر اثبات حديث است و حضور علنى او در خانه خدا و در برابر مردم، نشانگر اهميّت این روايت برای خود ابوذر است و او با این کار خواسته گرایش مردم به این حدیث را جلب کند. وی در ادامه می‌گوید این حدیث در روایت دیگر این‌گونه آمده است: «من عرفني قد عرفني ومن أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي...». ابوذر با عبارت «من ابوذر هستم»، به همان حديث نبوی اشاره کرده که: «آسمان سايه نينداخته و زمين برنداشته كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد». در این روایت، رسول خدا (ص) تنها راه رهايى از دنیا و گمراهی‌های آن را همین سفينه دانسته‌ است.<ref>طیبی، الکاشف عن حقائق السنن، ج 12، ص 3919</ref>


سمهودی در کتاب جواهر العقدین در مورد این حدیث می گوید وجه (تشبيه) نجات است كه براى سرنشينان كشتى نوح به وجود آمد و نتيجه حديث، تحريك و برانگيختن (امت) است بر گرايش به ريسمان اهل بيت و محبت و گرامى داشت مقام آنان به پاس نعمت حضور ايشان... هر كس اين معنا را بدست آورد، از تاريكى مخالفت رها شده و شكر نعمت را ادا نموده است; و هر آن كه از اين سفينه جدا شود، در درياى كفران غرق و به واسطه طغيانش نابود شده و ](ذاب) جهنم بر او لازم مى شود.<ref>سمهودی، جواهر العقدین، ج 2، ص 126</ref>
سمهودی در کتاب جواهر العقدین می‌گوید سفینه تشبيهی به کشتی نوح است و وجه شباهت، نجات سرنشينان. نتيجه حديث، برانگيختن مردم برای گرايش به ريسمان اهل بيت و محبت و گرامى‌داشت مقام آنان است.<ref>سمهودی، جواهر العقدین، ج 2، ص 126</ref>


مناوی نیز در کتاب فیض القدیر اینگونه بیان می کند که وجه تشبيه، نجات و ره يافتگى است. همان طور نيز كه سرنشينان كشتى نوح نجات يافتند، حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله نيز نجات امت خود را در گروِ گرايش و تمسّك به اهل بيت خود قرار داده است. نتيجه و هدف اين(فرمان) برانگيختن امّت است بر دوستى و پناه بردن به ريسمان نجات اهل بيت و بزرگداشت مقام ايشان به جهت سپاس گزارى و بهره بردارى از وجود و علم آنان. هر آن كه اين اعمال را انجام داد و به آن معتقد گشت، شكر نعمت را به جا آورده و از تاريكى هاى مخالفت رهايى يافته است; و هر آن كس مخالف نمود و از اين هدايت روى گردان شد، در درياى ناسپاسى، حق پوشى و نابودى طغيان افتاده و مستحق جهنم است، چرا كه دشمنى با اهل بيت موجب آتش است و اين حقيقت پيام برخى از روايات است. چطور اين گونه نباشد و حال آن كه اهل بيت پيشوايان هدايت و چراغ هاى درخشنده اى هستند كه خداوند بواسطه ايشان بر بندگان خود احتجاج مى كند. آن ها شاخه هاى «درخت مبارك» هستند و باقى ماندگان منتخبين الاهى كه خدا از ايشان تمامى پليدى ها را دور نموده و پاكيزگى ويژه اى را برايشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتى دور نگاه داشته است، و مودّت به ايشان را (كه دوستى توأم با عمل است) در بسياى از آيات قرآن واجب نمود و آنان را ريسمان مطمئن و سرچشمه تقوا معرفى كرده است.<ref>مناوی، فیض القدیر، ج 2، ص 519</ref>
مناوی نیز در کتاب فیض القدیر وجه تشبيه را نجات و راه‌يافتگى دانسته است. یعنی همان طور كه سرنشينان كشتى نوح نجات يافتند، نجات امت اسلام نیز در گروِ تمسّک به اهل بيت (علیهم السلام) است؛ زیرا آن‌ها پيشوايان هدايت و چراغ‌هاى درخشنده‌اى هستند كه خداوند به‌واسطه آن‌ها بر بندگان خود احتجاج مى‌كند.<ref>مناوی، فیض القدیر، ج 2، ص 519</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
کاربر ناشناس