پرش به محتوا

یحیی (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Foadian
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثه‌ای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶.</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵.</ref>
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثه‌ای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶.</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵.</ref>
خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد.
خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد.
مادر یحیی به نام '''ایشاع'''،<ref>ابن خلدون‏، تاريخ ابن خلدون‏، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی،‌تفسیر المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹.</ref> یا '''الیزابت''' خاله [[حضرت مریم(س)]] بود<ref>مسعودی،‌مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۰.</ref> و همزمان با بارداری [[مریم مقدس]]،‌ به واسطه معجزه الهی باردار شد<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.</ref> و خداوند فرزند او را یحیی نامید.<ref>سوره مريم، آیه ۷.</ref>
مادر یحیی به نام '''ایشاع'''،<ref>ابن خلدون‏، تاريخ ابن خلدون‏، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹.</ref> یا '''الیزابت''' خاله [[حضرت مریم(س)]] بود<ref>مسعودی،‌ مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۷۰.</ref> و همزمان با بارداری [[مریم مقدس]]،‌ به واسطه معجزه الهی باردار شد<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷.</ref> و خداوند فرزند او را یحیی نامید.<ref>سوره مريم، آیه ۷.</ref>


===علت نامگذاری===
===علت نامگذاری===
خط ۴۱: خط ۴۱:


===نبوت===
===نبوت===
یحیی در کودکی به مقام [[نبوت]] رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت [[عیسی]] می‌داند.<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>او مروج آیین [[موسی]] بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگ‏تر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به [[زهد]] و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>[[محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان]] می‌گوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.<ref>طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۲.</ref>
یحیی در کودکی به مقام [[نبوت]] رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت [[عیسی]] می‌داند.<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>او مروج آیین [[موسی]] بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگ‏تر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به [[زهد]] و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>[[محمد حسین طباطبایی]] در [[المیزان]] می‌گوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.<ref>طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۲.</ref>


===شهادت===
===شهادت===
[[امام سجاد(ع)]] از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه [[بنی‌اسرائیل]] عاشق یکی از [[محارم]] خود شد و خواست با او [[ازدواج]] کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیهم السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵.</ref>
[[امام سجاد(ع)]] از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه [[بنی‌اسرائیل]] عاشق یکی از [[محارم]] خود شد و خواست با او [[ازدواج]] کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵.</ref>
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶.</ref>
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶.</ref>
[[پرونده:مقام حضرت یحیی.jpg|بندانگشتی|مرقد حضرت یحیی در مسجد اموی]]
[[پرونده:مقام حضرت یحیی.jpg|بندانگشتی|مرقد حضرت یحیی در مسجد اموی]]
====شباهت امام حسین(ع)‌ و یحیی====
====شباهت امام حسین(ع)‌ و یحیی====
بر اساس روایاتی، آسمان و زمین بر [[امام حسین(ع)]] و یحیی‌ پیامبر گریه کرده‌اند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹.</ref> و [[حسین بن علی]] در مسیر [[کربلا]] از یحیی و [[شهادت]] او یاد می‌کرده است.<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲.</ref> البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کرده‌اند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴.</ref> از [[علی (ع)]] نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.</ref>
بر اساس روایاتی، آسمان و زمین بر [[امام حسین(ع)]] و یحیی‌ پیامبر گریه کرده‌اند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹.</ref> و [[حسین بن علی]] در مسیر [[کربلا]] از یحیی و [[شهادت]] او یاد می‌کرده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲.</ref> البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کرده‌اند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴.</ref> از [[علی (ع)]] نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۱.</ref>


==خصوصیات اخلاقی==
==خصوصیات اخلاقی==
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی اشاره شده است؛ ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت.<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] می‌کرد و لباس زبر و خشن می‌پوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷.</ref>گفته شده است زكريا هرگاه مشغول موعظه‌ بود و يحيى را در ميان جمعيت مى‏‌ديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از [[بهشت]] و [[جهنم]] نمى‌‏برد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه می‌کرد.<ref>جزایری، داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲.</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مى‏‌كند: يحيى بسيار گريه مى‏‌كرد و نمى‏‌خنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مى‏‌خنديد و هم مى‏‌گريست و عمل عيسى از يحيى‏ بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۷</ref>
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی اشاره شده است؛ ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت.<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج‏۲، ص۵۳۵.</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] می‌کرد و لباس زبر و خشن می‌پوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷.</ref>گفته شده است زكريا هرگاه مشغول موعظه‌ بود و يحيى را در ميان جمعيت مى‏‌ديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از [[بهشت]] و [[جهنم]] نمى‌‏برد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه می‌کرد.<ref>جزایری، داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲.</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مى‏‌كند: يحيى بسيار گريه مى‏‌كرد و نمى‏‌خنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مى‏‌خنديد و هم مى‏‌گريست و عمل عيسى از يحيى‏ بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۷</ref>
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزه‌های [[اسلام]] دانسته‌اند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸.</ref>
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزه‌های [[اسلام]] دانسته‌اند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸.</ref>


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۴۶

ویرایش