۱۶٬۹۷۹
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (+ رده:مقالههای با درجه اهمیت ب (هاتکت)) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| حوادث مهم= تولد عیسی بن مریم، [[شهادت]] یحیی | | حوادث مهم= تولد عیسی بن مریم، [[شهادت]] یحیی | ||
}} | }} | ||
'''یحیی''' | '''یحیی بن زکریا''' از پیامبران [[بنیاسرائیل]] بود که در کودکی به [[نبوت]] رسید. تولد او با وجود پیری پدر، و نازایی مادر اتفاق افتاد. حضرت یحیی به [[زهد]] و [[گریه]] زیاد از خوف خدا معروف بود. در روایات [[شیعه]] و همچنین برخی از متکلمان برای اثبات امامت برخی از امامان شیعه در کودکی، به نبوت یحیی در کودکی استناد شده است. همچنین در روایات [[شهادت]] [[امام حسین (ع)]] به شهادت یحیی تشبیه شده است. گروهی از پیروان یحیی را امروزه صابئی یا مندائی مینامند. | ||
== | ==زندگینامه== | ||
یحیی فرزند زکریا بود. [[زکریا(ع)]] تا کهنسالی فرزندی نداشت. روزی با دیدن [[حضرت مریم|مریم(س)]] و نعمتهای بهشتی که برایش آمده بود<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۷</ref> از خدا درخواست فرزند کرد: « و گفت: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكیزهای به من عطا فرما، كه تو شنوندۀ همه دعاها هستی».<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۸</ref> | یحیی فرزند زکریا بود. [[زکریا(ع)]] تا کهنسالی فرزندی نداشت. روزی با دیدن [[حضرت مریم|مریم(س)]] و نعمتهای بهشتی که برایش آمده بود<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۷</ref> از خدا درخواست فرزند کرد: « و گفت: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكیزهای به من عطا فرما، كه تو شنوندۀ همه دعاها هستی».<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۸</ref> | ||
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثهای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵</ref> | زکریا در دعای خود بر نبودن ورثهای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶</ref> و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد.<ref>سوره مریم، آیه ۵</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنیاسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بختالنصر بر بنیاسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنیاسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶ </ref> | روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنیاسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بختالنصر بر بنیاسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنیاسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۶ </ref> | ||
== | ==خصوصیات اخلاقی== | ||
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی از جمله ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى ایشان در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت او اشاره شده است<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛مکارم، تفسير نمونه، ج۲، ص: ۵۳۵</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] میکرد و لباس زبر و خشن میپوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷. </ref>مىگويند زكريا هرگاه مشغول موعظهاى بود و يحيى را در ميان جمعيت مىديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از بهشت و جهنم نمىبرد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه میکرد.<ref>جزایری،داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مىكند: يحيى بسيار گريه مىكرد و نمىخنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مىخنديد و هم مىگريست و عمل عيسى از يحيى بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص: ۵۶۷</ref> | در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی از جمله ایمان به [[عیسی|مسيح]]، مقام سيادت و رهبرى ایشان در علم و عمل، پیامبری صالح، [[زهد]] و عظمت او اشاره شده است<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛مکارم، تفسير نمونه، ج۲، ص: ۵۳۵</ref>درباره زهد او آوردند بسیار [[گریه]] میکرد و لباس زبر و خشن میپوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن [[زکریا]] به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷. </ref>مىگويند زكريا هرگاه مشغول موعظهاى بود و يحيى را در ميان جمعيت مىديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از بهشت و جهنم نمىبرد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه میکرد.<ref>جزایری،داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص۵۶۲</ref>[[کافی]] از [[على (ع)]] نقل مىكند: يحيى بسيار گريه مىكرد و نمىخنديد، ولى [[عيسى بن مريم]] هم مىخنديد و هم مىگريست و عمل عيسى از يحيى بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص: ۵۶۷</ref> | ||
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزههای [[اسلام]] دانستهاند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸</ref> | روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزههای [[اسلام]] دانستهاند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
دربارهی محل دفن یحیی اختلاف است، مشهورترین مزار منسوب به ایشان در [[مسجد جامع اموی]] [[دمشق]] قرار دارد و بدنش در این مسجد به خاک سپرده شده و سر ایشان در مسجدی در محلهی زَبدانی دمشق دفن شده است.<ref>رامین نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام)</ref> | دربارهی محل دفن یحیی اختلاف است، مشهورترین مزار منسوب به ایشان در [[مسجد جامع اموی]] [[دمشق]] قرار دارد و بدنش در این مسجد به خاک سپرده شده و سر ایشان در مسجدی در محلهی زَبدانی دمشق دفن شده است.<ref>رامین نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام)</ref> | ||
برخی آوردند در ناحیهی «سَباستِیه» در شمال [[بیت المقدس]] که یهودیان آن جا را به نام شومِرون می شناسند نیز مسجدی به نام مسجد یحیی قرار دارد و برخی [[مسلمانان]] و مسیحیان آن منطقه معتقدند که سر یحیی پیامبر در این مسجد دفن شده است و مسیحیان نیز به پاسداشت ایشان کلیسایی به نام کلیسای یحیای تعمید دهنده در جوار مسجد ساختهاند. <ref>رامین نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام)</ref> | برخی آوردند در ناحیهی «سَباستِیه» در شمال [[بیت المقدس]] که یهودیان آن جا را به نام شومِرون می شناسند نیز مسجدی به نام مسجد یحیی قرار دارد و برخی [[مسلمانان]] و مسیحیان آن منطقه معتقدند که سر یحیی پیامبر در این مسجد دفن شده است و مسیحیان نیز به پاسداشت ایشان کلیسایی به نام کلیسای یحیای تعمید دهنده در جوار مسجد ساختهاند. <ref>رامین نژاد، مزار حضرت یحیی (علیه السلام)</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۰: | ||
* ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | * ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | ||
*جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، داستان پيامبران، ترجمه قصص الأنبياء جزائرى، 1جلد، انتشارات هاد - تهران، چاپ: اول، 1380ش. | *جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، داستان پيامبران، ترجمه قصص الأنبياء جزائرى، 1جلد، انتشارات هاد - تهران، چاپ: اول، 1380ش. | ||
*[http://hadith.net/post/55206 | *[http://hadith.net/post/55206/ راد، علی، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، سایت حدیث شیعه، تاریخ درج مطلب: ۲۹/ اسفند /۹۵، تاریخ بازدید: ۲۹/ اسفند /۹۵.] | ||
*[http://rasekhoon.net/article/show/658970 | *[http://rasekhoon.net/article/show/658970/ رامین نژاد، رامین، مزار حضرت یحیی (علیه السلام)، سایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۱۲/دی/۹۱، تاریخ بازدید: ۱/فروردین/۹۶.] | ||
*صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق. | *صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق. | ||
*[http://rasekhoon.net/article/show/160570 | *[http://rasekhoon.net/article/show/160570/ کریمی شرودانی ، محمود ، همه چيز درباره صابئين ( مندائيان ) (1)، تاریخ درج مطلب: ۱۸/مرداد/۸۹، تاریخ بازدید: ۱/فروردین/۹۶.] | ||
*كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. | *كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
ویرایش