کاربر ناشناس
یحیی (پیامبر): تفاوت میان نسخهها
جز
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (+ رده:شهیدان (هاتکت)) |
imported>Alipour جز (ویرایش) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ جعبه اطلاعات پیامبران | |||
| عنوان = | |||
| عرض = | |||
| تصویر۱ = مقام حضرت یحیی در مسجد اموی دمشق.jpeg | |||
| عرض تصویر۱ = | |||
| زیرنویس۱ = مقام حضرت یحیی در [[مسجد اموی|مسجد اموی دمشق]] | |||
| تصویر۲ = | |||
| عرض تصویر۲ = | |||
| زیرنویس۲ = | |||
| اطلاعات پیامبر= اطلاعات پیامبر | |||
| نام در قرآن = یحیی | |||
| نام در کتاب مقدس = | |||
| محل تولد = فلسطین | |||
| محل زندگی = | |||
| آرامگاه = مسجد جامع اموی | |||
| نام قوم = | |||
| پیش از= | |||
| پس از = عیسی | |||
| نام کتاب = تورات | |||
| خیشاوندان مهم = زکریا، مریم | |||
| معجزات = | |||
| پیامبران همعصر = زکریا، عیسی | |||
| پیروان = بنی اسراییل | |||
| دین = | |||
| سن = ۳۰ سال | |||
| دوره زمانی = | |||
| تکرار نام در قرآن = ۵ مرتبه | |||
| حوادث مهم= تولد عیسی بن مریم، شهادت یحیی | |||
}} | |||
'''یحیی'''،فرزند [[حضرت زکریا(ع)]] و از انبیای [[بنیاسرائیل]] و معاصر [[حضرت عیسی(ع)]]. تولد او با وجود پیری پدر و نازا بودن مادر اتفاق افتاد. نام یحیی از طرف خداوند بر او گذاشته شد. حضرت یحیی به [[زهد]] و گریه زیاد از خوف خداوند معروف بود.نام یحیی ۵ بار در [[قرآن]] آمدهاست. | '''یحیی'''،فرزند [[حضرت زکریا(ع)]] و از انبیای [[بنیاسرائیل]] و معاصر [[حضرت عیسی(ع)]]. تولد او با وجود پیری پدر و نازا بودن مادر اتفاق افتاد. نام یحیی از طرف خداوند بر او گذاشته شد. حضرت یحیی به [[زهد]] و گریه زیاد از خوف خداوند معروف بود.نام یحیی ۵ بار در [[قرآن]] آمدهاست. | ||
حضرت یحیی به جهت مخالفت با پادشاه در مسئله [[ازدواج]] با [[محارم]] کشته شد. | حضرت یحیی به جهت مخالفت با پادشاه در مسئله [[ازدواج]] با [[محارم]] کشته شد. | ||
== | ==زندگینامه== | ||
[[ | یحیی فرزند زکریا بوده است [[زکریا(ع)]] تا کهنسالی فرزندی نداشت. روزی با دیدن [[حضرت مریم|مریم(س)]] و نعمتهای بهشتی که برایش آمده بود<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۷</ref> از خدا درخواست فرزند کرد: «در آنجا بود كه زكریا، (با مشاهده آن همه شایستگی در مریم) پروردگار خویش را خواند و گفت: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكیزهای به من عطا فرما، كه تو شنوندۀ همه دعاها هستی».<ref>سوره آلعمران، آیه ۳۸</ref> | ||
زکریا در دعای خود بر نبودن ورثهای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶</ref> و بیم از بستگان بعد از خود<ref>سوره مریم، آیه ۵</ref> تأکید کرد. | زکریا در دعای خود بر نبودن ورثهای برای خاندان [[یعقوب]]<ref>سوره مریم، آیه ۶</ref> و بیم از بستگان بعد از خود<ref>سوره مریم، آیه ۵</ref> تأکید کرد. | ||
خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد. | خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد. | ||
مادر او به نام '''ایشاع'''<ref>ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی،تفسیر المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹</ref> و '''الیزابت''' | مادر او به نام '''ایشاع'''<ref>ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۶۸.</ref> '''الیصابات'''<ref>طباطبائی،تفسیر المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۲۹</ref> و '''الیزابت''' خاله [[حضرت مریم(س)]] است.<ref>مسعودی،مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص ۷۰</ref> الیزابت هم زمان با بارداری [[مریم مقدس]]، به معجزه الهی باردار شد<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۳۹۷</ref> و خداوند فرزند او را یحیی نامید.<ref>يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا. سوره مريم، آیه ۷</ref> | ||
===علت نامگذاری=== | |||
درباره علت نامگذاری یحیی دلیلهای مختلفی را ذکر کردند از جمله اينكه خداوند نازايى مادرش را به واسطه وجود او از بين برد و او را احياء نمود، بعضى گفتهاند: خداى سبحان او را با ايمان احياء نمود و يا اينكه خداى سبحان قلب او را با نبوّت زنده کرد و قبل از او كسى به اين نام ناميده نشده بود.<ref> جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص561</ref> | |||
===نبوت=== | |||
یحیی در کودکی به مقام نبوت رسید. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق كننده نبوت عیسی میداند.<ref>سوره، آل عمران،آیه۳۹</ref>او مروج آیین موسی بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاريخ آمده است، يحيى شش ماه از عيسى بزرگتر و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق کرد و چون یحیی در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت<ref>علامه مجلسی،بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۴، ص۱۶۹؛ مکارم، تفسير نمونه، ج2، ص: 535 </ref>محمد حسین طباطبایی در المیزان میگوید منظور از كتاب یحیی همان تورات است.<ref>طباطبایی، ترجمه الميزان، ۱۳۷۴ش، ج14، ص: 22.</ref> | |||
===شهادت=== | |||
[[امام سجاد(ع)]] از پدر خود نقل میکند که پادشاه [[بنیاسرائیل]] عاشق یکی از [[محارم]] خود شد و خواست با او [[ازدواج]] کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد. این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر حضرت یحیی(ع) را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنیاسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(علیهم السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۵</ref> | |||
روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، خون شروع به جوشیدن کرد. این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بختالنصر بر بنیاسرائیل حاکم شد و انتقام خون یحیی را گرفت.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص56۶ </ref> | |||
== | ====مقام حضرت یحیی==== | ||
حضرت یحیی | |||
پیامبر اسلام(ص) درباره زهد او | ==خصوصیت اخلاقی== | ||
در منابع به پنج صفت از اوصاف یحیی از جمله ایمان به مسيح، مقام سيادت و رهبرى ایشان در علم و عمل، پیامبری صالح، زهد و عظمت او اشاره شده است<ref>سوره آل عمران، آیه۳۹؛مکارم، تفسير نمونه، ج2، ص: 535</ref>درباره زهد او آوردند بسیار گریه میکرد و لباس زبر و خشن میپوشید.<ref>ابن فهد حلّی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۱۱۹</ref> پیامبر اسلام(ص) درباره زهد او فرموده است: «زهد یحیی بن زكریا به حدی بود كه در دوران کودکی به [[بیت المقدس]] رفت؛ بزرگان [[حبر|احبار]] و [[راهب|راهبان]] را دید كه پیراهنی از پشم پوشیدند و در حال عبادت هستند او نیز لباس زبر و خشن پوشید. به معبد رفت و خداوند را عبادت کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۲۷. </ref>مىگويند زكريا هرگاه مشغول موعظهاى بود و يحيى را در ميان جمعيت مىديد بخاطر روحيه لطيف او نامى از بهشت و جهنم نمىبرد زیرا با شنیدن اوصاف بهشت و جهنم به شدت گریه میکرد.<ref>جزایری،داستان پيامبران، ۱۳۸۰ش، ص562</ref>کافی از على (ع) نقل مىكند: يحيى بسيار گريه مىكرد و نمىخنديد، ولى عيسى بن مريم هم مىخنديد و هم مىگريست و عمل عيسى از يحيى بهتر بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص: 567</ref> | |||
روایتی دیگر درباره تفضیل یحیی نقل شده است که برای هیچ کس سزاوار نیست بگوید من از یحیی بهترم زیرا او هیچ گناهی نکرد و به هیچ زنی توجه ننمود. برخی این روایت را متعارض با آموزههای اسلام دانستهاند و آن را قبول نکردند.<ref>راد، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، ص۸</ref> | |||
==یحیی در قرآن== | ==یحیی در کتب مقدس== | ||
===قرآن=== | |||
نام یحیی ۵ مرتیه در ۴ سوره قرآن آمده است،<ref>شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن،۱۳۸۹ش، ص۱۲۰ </ref> داستان ولادت یحیی و شمهای از زندگی، صفات و نام ایشان، در قرآن بیشتر در ضمن داستان پدرش زکریا آمده است <ref>سوره مریمآیه ۷ تا ۱۶؛سوره آل عمران، آیه ۳۹؛ سوره انعام ،آیه۸۵؛ سوره انبیاء، آیه۹۰ </ref>در سوره مریم به طور جداگانه از برخی فضیلت ها، موهبتها و الطاف الهی به یحیی، نام برده شده است.<ref>سوره مریمآیه ۷ تا ۱۶</ref>خداوند در قرآن مقام او را والا دانسته و اینگونه خطابش کرده است{{متن قرآن|وَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیا؛ و سلام بر او آن روز كه تولد یافت، و آن روز كه میمیرد، و آن روز كه زنده و برانگیخته میشود|سوره=مریم|آیه=۱۵}} در روایتی، امام رضا (ع) به همین آیه استناد کردند که خداوند درباره یحیی میفرماید او در سه موضع تولد، مرگ و قیامت که همه بنیآدم از آن وحشت دارند در امان خواهد بود.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۲</ref> | |||
==یحیی در | |||
داستان نوید تولد یحیی به حضرت زکریا، به تفصیل در انجیل لوقا ذکر شده است.<ref>انجیل لوقا، ۱: ۵- ۲۵</ref> | ===انجیل=== | ||
نقلها و داستانهای مختلفی از یحیی بن زکریا در [[اناجیل]] وجود دارد. این مطالب، موارد مشترک بسیاری با آیات قرآن دارند. داستان نوید تولد یحیی به حضرت زکریا، به تفصیل در انجیل لوقا ذکر شده است.<ref>انجیل لوقا، ۱: ۵- ۲۵</ref> | |||
یحیی در بزرگسالی به تعمید دهنده معروف شده و مردم را [[موعظه]] میکرد. مردم از شهرهای مختلف برای گوش کردن موعظههای او میآمدند.<ref>انجیل متی، ۳: ۱-۶؛ انجیل مرقس، ۱: ۴-۷</ref> او علیه روحانیون متظاهر و حتی بزرگان قوم نیز صحبت میکرد.<ref>انجیل متی، ۳: ۷</ref> | یحیی در بزرگسالی به تعمید دهنده معروف شده و مردم را [[موعظه]] میکرد. مردم از شهرهای مختلف برای گوش کردن موعظههای او میآمدند.<ref>انجیل متی، ۳: ۱-۶؛ انجیل مرقس، ۱: ۴-۷</ref> او علیه روحانیون متظاهر و حتی بزرگان قوم نیز صحبت میکرد.<ref>انجیل متی، ۳: ۷</ref> | ||
اما مهمترین صحبت از یحیی در اناجیل، تأیید عیسی(ع)، تبلیغ بر حقانیت او و تعمید دادن حضرت عیسی میباشد.<ref>انجیل متی، ۳: ۱۱- ۱۷</ref> | اما مهمترین صحبت از یحیی در اناجیل، تأیید عیسی(ع)، تبلیغ بر حقانیت او و تعمید دادن حضرت عیسی میباشد.<ref>انجیل متی، ۳: ۱۱- ۱۷</ref> | ||
روزی یکی از طرفداران حضرت عیسی با حواریون یحیی به گفتگو پرداخت و میانشان بحث در مورد برتر بودن عیسی یا یحیی، بالا گرفت. حواریون یحیی به نزد او رفتند و او بدانها چنین گفت: «کار هر کس را خدا از آسمان تعیین میکند. کار من این است که راه را برای مسیح باز کنم تا مردم همه نزد او بروند. شما خود شاهدید که من صریحاً گفتم که مسیح نیستم بلکه آمدهام تا راه را برای او باز کنم. در یک عروسی عروس پیش داماد میرود و دوستان داماد در شادی او شریک میشوند. من نیز دوست دامادم و از خوشی او خوشحالم».<ref> انجیل یوحنا، ۳: ۲۷-۳۰</ref> | روزی یکی از طرفداران حضرت عیسی با حواریون یحیی به گفتگو پرداخت و میانشان بحث در مورد برتر بودن عیسی یا یحیی، بالا گرفت. حواریون یحیی به نزد او رفتند و او بدانها چنین گفت: «کار هر کس را خدا از آسمان تعیین میکند. کار من این است که راه را برای مسیح باز کنم تا مردم همه نزد او بروند. شما خود شاهدید که من صریحاً گفتم که مسیح نیستم بلکه آمدهام تا راه را برای او باز کنم. در یک عروسی عروس پیش داماد میرود و دوستان داماد در شادی او شریک میشوند. من نیز دوست دامادم و از خوشی او خوشحالم».<ref> انجیل یوحنا، ۳: ۲۷-۳۰</ref> | ||
== | ==روایات شیعه== | ||
===نبوت در کودکی=== | |||
روایات شیعه از علی بْن أَسْبَاط نقل کردهاند که گفت روزی نزد امام جواد (ع) رسیدم در حالى كه سن امام كم بود درست به قامت او خيره شدم تا او را به ذهن بسپارم و هنگامى كه به مصر بازگشتم، كم و كيف مطلب را براى ياران نقل كنم، حضرت نشست و گفت: خداوند كارى را كه در مساله امامت کرده شبیه کاری است که در مساله نبوت انجام داده است. و فرموده: {{متن قرآن|وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا. ما به يحيى در كودكى فرمان نبوت و عقل و درايت داديم|سوره=مریم|آیه=۱۲}}و گاه مىفرمايد {{متن قرآن|حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً. هنگامى كه انسان به حد بلوغ كامل عقل به چهل سال رسيد|سوره=احقاف|آیه=۱۵}}بنابراين همانگونه كه ممكن است خداوند حكمت را به انسانى در كودكى بدهد قدرت دارد كه آن را در چهل سالگی بدهد. <ref>کلینی، الكافي،۱۴۰۷ق، ج1 ؛ ص384؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج1 ؛ ص238؛ مکارم،تفسير نمونه، ۱۳۷۳ش، ج13، ص: 28</ref> | |||
===شباهت امام حسین(ع) و یحیی=== | |||
روایات فراوانی وجود دارد که آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و یحییپیامبر گریه کردهاند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن قولویه، كامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۹و۸۷۹</ref> | |||
و اشاره کردند [[حسین بن علی]] در مسیر [[کربلا]] به دفعات از یحیی و [[شهادت]] او یاد میکرد.<ref> شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۲</ref> البته روایات دیگری نیز وجود دارند که برای گریه آسمان و زمین، معنای ملموسی را ذکر کردهاند که مثلا آسمان پس از شهادت یحیی باران خون بارید و خورشید قرمز رنگ شد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۵۴</ref>از علی (ع) نقل شده آسمان و زمين فقط براى دو نفر گريسته است يحيى بن زكرّيا و حسين بن على (ع)<ref> جزایری، قصص الأنبياء،۱۳۸۱ش، ص561</ref> | |||
===سخن گفتن با شیطان=== | |||
روایات، ملاقاتی از یحیی با شیطان را گزارش کرده و نقل میکنند روزی یحیی، شیطان را با قیافه وحشتناک که وسايلی عجیب با او بود دید و از او درباره آن وسایل سوال کرد. شیطان گفت هر کدام از این ابزار برای به دام انداختن انسانها است. یحیی از او سوال کرد آیا تا به حال من را فریب دادهای، شیظان پاسخ داد خیر! ولی خصوصیتی داری که از آن تعجب میکنم و آن هم پرخوری تو است که باعث میشود گاهی نماز شب و روز خود را درست بجا نیاوری. يحيى همان لحظه گفت: از اين پس با خدا عهد مىبندم، هرگز خود را از طعام سير نکنم تا هنگامى كه او را ملاقات كنم، ابليس هم گفت: از اين به بعد با خداى خود عهد مىكنم تا روزى كه او را ملاقات كنم هرگز مؤمنى را نصيحت نكنم، سپس خارج شد و ديگر به نزد يحيى باز نگشت.<ref>جزایری، قصص الأنبياء، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۳</ref> | |||
== | ==صابئین== | ||
{{اصلی| صابئان}} | {{اصلی| صابئان}} | ||
[[قرآن]] از | [[قرآن]] از صابئین در کنار [[یهودیت|یهودیان]] و [[مسیحیت|مسیحیان]] نام برده است: {{عربی|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ النَّصَارَىٰ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَاهُمْ يَحْزَنُونَ|ترجمه=در حقيقت، كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده، و كسانى كه يهودى شدهاند، و ترسايان و صابئان، هر كس به خدا و [[قیامت|روز بازپسين]] [[ایمان]] داشت و كار شايسته كرد، پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد.بقره/۶۲}}. پیروان این دین، خود را پیرو حضرت یحیی میدانند<ref>حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۳۲</ref> و معتقدند کتاب مقدسی که در دست آنان است، از حضرت یحیی است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۳۵۸</ref> | ||
==محل دفن== | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۴۵: | خط ۸۶: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم | * قرآن کریم | ||
*صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق. | |||
*كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. | |||
*جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، داستان پيامبران، ترجمه قصص الأنبياء جزائرى، 1جلد، انتشارات هاد - تهران، چاپ: اول، 1380ش. | |||
* ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. | * ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. | ||
* ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی،دار الکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق. | * ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی،دار الکتب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۵۸: | خط ۱۰۲: | ||
* مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، تهران، مطبعه الاسلامیه، ۱۳۸۹ق. | * مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، تهران، مطبعه الاسلامیه، ۱۳۸۹ق. | ||
* ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | * ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق. | ||
*[http://hadith.net/post/55206/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%aa%d9%81%d8%a7%d8%b6%d9%84-%db%8c%d9%88%d9%86%d8%b3-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%88-%db%8c%d8%ad%db%8c%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%a7%d9%84%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d8%b6-%d9%88-%d8%b1%d8%a7/p8/راد، علی، روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها، سایت حدیث شیعه، تاریخ درج مطلب: ۲۹/ اسفند /۹۵، تاریخ بازدید: ۲۹/ اسفند /۹۵.] | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{پیامبران در قرآن}} | {{پیامبران در قرآن}} | ||
[[رده:پیامبران در قرآن]] | [[رده:پیامبران در قرآن]] |