بنیامیه: تفاوت میان نسخهها
جز
افزودن منبع به یک مطلب بدون منبع و اصلاح فهرست منابع
جز (افزودن منبع به یک مطلب بدون منبع و اصلاح فهرست منابع و همچنین دیگر رفرنس های درون متن با توجه به آدرس جدید برای منبع) |
جز (افزودن منبع به یک مطلب بدون منبع و اصلاح فهرست منابع) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===دوران پیامبر اسلام=== | ===دوران پیامبر اسلام=== | ||
در عصر ظهور اسلام، ابوسفیان برجستهترین شخصیت بنیامیه و یکی از چهار تنی به شمار میرفت که گفتهاند پیش از اسلام حکمشان نافذ بود.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۷۱۵.</ref> او بیشتر به کار تجارت میپرداخت<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۸۳۶م، ص۱۲۹.</ref> و اگرچه از مخالفان [[پیامبر اسلام]] بود و در برخی فعالیتها علیه اسلام و مسلمانان شرکت جست،<ref>ابنهشام، السیره النبویة، المکتبة التجاریه، ج۱، ص۲۷۶، ۳۱۵؛ ج۲، ص۲۶، ۹۳.</ref> اما در مقایسه با دیگر سران قریش، عداوت کمتری نشان میداد.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۱.</ref> یکی از دلایل احتمالی تفاوت مذکور، اشتغال وی به تجارت و ارتباط با جهان اطراف و در نتیجه، دلبستگی کمتر به عقاید مشرکان [[حجاز]] دانسته شده است؛<ref>محمد ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۳۸۸.</ref> چنانکه از همین رو او را از [[زنادقه]] قریش خواندهاند. | در عصر ظهور اسلام، ابوسفیان برجستهترین شخصیت بنیامیه و یکی از چهار تنی به شمار میرفت که گفتهاند پیش از اسلام حکمشان نافذ بود.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۷۱۵.</ref> او بیشتر به کار تجارت میپرداخت<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۸۳۶م، ص۱۲۹.</ref> و اگرچه از مخالفان [[پیامبر اسلام]] بود و در برخی فعالیتها علیه اسلام و مسلمانان شرکت جست،<ref>ابنهشام، السیره النبویة، المکتبة التجاریه، ج۱، ص۲۷۶، ۳۱۵؛ ج۲، ص۲۶، ۹۳.</ref> اما در مقایسه با دیگر سران قریش، عداوت کمتری نشان میداد.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۱.</ref> یکی از دلایل احتمالی تفاوت مذکور، اشتغال وی به تجارت و ارتباط با جهان اطراف و در نتیجه، دلبستگی کمتر به عقاید مشرکان [[حجاز]] دانسته شده است؛<ref>محمد ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۳۸۸.</ref> چنانکه از همین رو او را از [[زنادقه]] قریش خواندهاند.<ref>ابنحبیب، المحبر، بیروت، ص۱۶۱.</ref> | ||
پس از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر]] به [[مدینه]]، ابوسفیان دوباره به تجارت پرداخت و با کاروان بزرگی به شام رفت. او گرچه مایل به درگیری با مسلمانان نبود، با وقوع [[غزوه بدر|جنگ بدر]] که بسیاری از مشرکان و حنظله فرزندش در آن کشته شدند و پسر دیگرش، عمرو، به اسارت درآمد<ref>ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص۳۳۴-۳۴۵.</ref> در رأس مشرکان قرار گرفت و در بسیج مکیان برای [[جنگ احد|نبرد احد]] نقش اصلی را ایفاء کرد؛ چنانکه برخی از محققان گفتهاند که نبرد بدر به رقابت یا دشمنی بنیامیه با بنیهاشم، چهرهای خونین داد<ref>مونس حسین، تاریخ قریش، ۱۴۰۸ق، ص۱۴۳.</ref> و خاطره تلخ و گزنده آن تا سالهای دور حتی در اندیشه نسلهای بعدی باقی ماند و در پارهای حوادث سده اول هجری نقش داشت.{{مدرک}} | پس از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر]] به [[مدینه]]، ابوسفیان دوباره به تجارت پرداخت و با کاروان بزرگی به شام رفت. او گرچه مایل به درگیری با مسلمانان نبود، با وقوع [[غزوه بدر|جنگ بدر]] که بسیاری از مشرکان و حنظله فرزندش در آن کشته شدند و پسر دیگرش، عمرو، به اسارت درآمد<ref>ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص۳۳۴-۳۴۵.</ref> در رأس مشرکان قرار گرفت و در بسیج مکیان برای [[جنگ احد|نبرد احد]] نقش اصلی را ایفاء کرد؛ چنانکه برخی از محققان گفتهاند که نبرد بدر به رقابت یا دشمنی بنیامیه با بنیهاشم، چهرهای خونین داد<ref>مونس حسین، تاریخ قریش، ۱۴۰۸ق، ص۱۴۳.</ref> و خاطره تلخ و گزنده آن تا سالهای دور حتی در اندیشه نسلهای بعدی باقی ماند و در پارهای حوادث سده اول هجری نقش داشت.{{مدرک}} | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش. | * ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش. | ||
* ابنحبیب، محمد بن حبیب، المحبر، تحقيق ايلزة ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديدة، بىتا. | |||
* ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. | * ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. | ||
* ابنسعد، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۰م. | * ابنسعد، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۰م. |