۱۷٬۲۷۸
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسندهاى از عذاب واقعشوندهاى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارندهاى نيست.}} | |عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسندهاى از عذاب واقعشوندهاى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارندهاى نيست.}} | ||
==محتوای آیه== | ==محتوای آیه== | ||
به گفته [[علامه طباطبایی]] آیه عذاب با نوعی تحکم و تحقیر برای اجابت همراه است و از درخواست عذاب(عذابی که مخصوص کافران است و دفعکنندهای برای آن نیست) توسط بعضی از [[کفار]] حکایت میکند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> کلمه سؤال به طلب و دعا معنا شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> | به گفته [[علامه طباطبایی]] آیه عذاب با نوعی تحکم و تحقیر برای اجابت همراه است و از درخواست عذاب(عذابی که مخصوص کافران است و دفعکنندهای برای آن نیست) توسط بعضی از [[کفار]] حکایت میکند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> کلمه سؤال به طلب و دعا معنا شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> گفته شده به معنای اهتمام و اعتنا نیز به کار میرود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> | ||
برخی در معنای آیه گفتهاند کسی از [[پیامبر(ص)]] پرسید این عذابی که از آن سخن میگویید برای چه کسانی است، پیامبر(ص) پاسخ داد برای کافران.<ref>ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۲۷۲؛ مظهری، تفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۶۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۹؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> همچنین درخواست عذاب برای کافران توسط پیامبر(ص) <ref> ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۲۷۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۹؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> | برخی در معنای آیه مذکور گفتهاند کسی از [[پیامبر(ص)]] پرسید این عذابی که از آن سخن میگویید برای چه کسانی است، پیامبر(ص) پاسخ داد برای کافران.<ref>ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۲۷۲؛ مظهری، تفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۶۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۹؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> همچنین درخواست عذاب برای کافران توسط پیامبر(ص) <ref> ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۲۷۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۹؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> و درخواست عذاب توسط [[نوح (پیامبر)|نوح]] برای قومش<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳.</ref> از دیگر احتمالاتی است که در ذیل آیه مطرح شده است. | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
به نظر تعدادی از مفسران [[شأن نزول]] آیه نخست سوره معارج درباره [[نعمان بن حارث فهری]] یا فرد دیگری<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> است که درباره ولایت امام علی(ع) تشکیک کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> وقتی که نعمان خبر جانشینی حضرت علی(ع) را از [[پیامبر(ص)]] در [[غدیر خم|غدیر خم]] شنید، خطاب به پیامبر(ص) گفت از ما خواستی که به یگانگی خدا و نبوتت شهادت دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس ما را به [[جهاد]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ماهم پذیرفتیم، اما به اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان را به جانشینى خود منصوب کردى.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱؛ شريف لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۵۷۴؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۴؛ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۹.</ref> آیا این تصمیم خودت است یا [[خدا]]؟ پیامبر سوگند یاد کرد که این سخن از جانب خداوند است. سپس نعمان گفت: «خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» بر اساس روایات پس از درخواست وی سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد، کشته شد و این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> | به نظر تعدادی از مفسران [[شأن نزول]] آیه نخست [[سوره معارج]] درباره [[نعمان بن حارث فهری]] یا فرد دیگری<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> است که درباره ولایت امام علی(ع) تشکیک کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> وقتی که نعمان خبر جانشینی حضرت علی(ع) را از [[پیامبر(ص)]] در [[غدیر خم|غدیر خم]] شنید، خطاب به پیامبر(ص) گفت از ما خواستی که به [[توحید|یگانگی خدا]] و [[نبوت خاصه|نبوتت]] شهادت دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس ما را به [[جهاد]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ماهم پذیرفتیم، اما به اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان(علی(ع)) را به جانشینى خود منصوب کردى.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱؛ شريف لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۵۷۴؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۴؛ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۹.</ref> آیا این تصمیم خودت است یا [[خدا]]؟ پیامبر سوگند یاد کرد که این سخن از جانب خداوند است. سپس نعمان گفت: «خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» بر اساس روایات پس از درخواست وی سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد، کشته شد و این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> | ||
برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] این آیه را مربوط به نضر بن حارث دانستهاند<ref> آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳.</ref> که در [[جنگ بدر]] اسیر | برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] این آیه را مربوط به نضر بن حارث دانستهاند<ref> آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳.</ref> که در [[جنگ بدر]] اسیر شد.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۷۸.</ref> نضر بن حارث در [[مسجد الحرام]] با حالتی تمسخرآمیز خطاب به پیامبر(ص) گفت: «خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه میگوید از نزد توست، پس سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه۳۲.</ref> پس از سخن او این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۷۸.</ref> البته این گروه از مفسران در ذیل آبه به ماجرای نعمان بن حارث هم اشاره کردهاند، هرچند قول دیگر را ترجیح دادهاند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۷۸؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> همچنین گفته شده این آیه درباره [[ابوجهل]] نازل شده و آیه «فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»<ref> سوره شعراء، آیه۱۸۷.</ref> نقل قول از زبان او است.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> | ||
== دیدگاه ابن تیمیه== | == دیدگاه ابن تیمیه== | ||
آلوسی و ابن تیمیه از مفسران اهل سنت معتقدند که این آیه با [[واقعه غدیر]] ارتباط ندارد چرا که [[سوره معارج]] مکی است و قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] نازل شده است، در حالی که [[واقعه غدیر]] در سال دهم قمری و پس از بازگشت [[پیامبر(ص)]] از [[حجة الوداع]] رخ داده است.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳؛ ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۵.</ref> اما [[علامه طباطبایی]] گفته است هرچند سیاق آیات نخست این سوره همانند [[سورههای مکی]] و در مورد عذاب [[کفار]] در [[روز قیامت]] است، اما در این سوره آیاتی وجود دارد ثابت میکند که آیات نخستین آن مدنیاند از جمله آیه ۲۴ که در آن سخن از [[زکات]] است و زکات در [[مدینه]] تشریع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> همچنین به گفته علامه طباطبایی آیات مذکور در مورد [[منافقان]] است و این با مدنی بودن آن بیشتر تطبیق دارد چراکه پیدایش نفاق در [[مدینه]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> | آلوسی و [[ابن تیمیه]] از مفسران اهل سنت معتقدند که این آیه با [[واقعه غدیر]] ارتباط ندارد چرا که [[سوره معارج]] مکی است و قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] نازل شده است، در حالی که [[واقعه غدیر]] در سال دهم قمری و پس از بازگشت [[پیامبر(ص)]] از [[حجة الوداع]] رخ داده است.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳؛ ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۵.</ref> اما [[علامه طباطبایی]] گفته است هرچند سیاق آیات نخست این سوره همانند [[سورههای مکی]] و در مورد عذاب [[کفار]] در [[روز قیامت]] است، اما در این سوره آیاتی وجود دارد ثابت میکند که آیات نخستین آن مدنیاند از جمله آیه ۲۴ که در آن سخن از [[زکات]] است و زکات در [[مدینه]] تشریع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> همچنین به گفته علامه طباطبایی آیات مذکور در مورد [[منافقان]] است و این با مدنی بودن آن بیشتر تطبیق دارد چراکه پیدایش نفاق در [[مدینه]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> | ||
ابن تیمیه همچنین معتقد است در صورتی که این ماجرا{{یادداشت|البته ابن تیمیه نام این شخص را حارث بن نعمان ذکر کرده است.(ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۴.))}} درست باشد، میان محتوای آيه ۳۳ سوره انفال و نزول عذاب بر نعمان در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، ناسازگاری وجود دارد.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> چراکه از [[روایات]] به دست میآید که «حارث بن نعمان» با اینکه مبانى [[اسلام]] را قبول داشته در زمان حضور پیامبر(ص) عذاب شده است اما بر اساس آیه ۳۳ سوره انفال تا زمانی که پیامبر(ص) در میان امتش باشد خدا آنان را عذاب نمیکند.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> در پاسخ گفتهاند آیه ۲۳ سوره انفال در خصوص عذاب دستهجمعی است و شامل عذابهاى شخصى نمیشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> چنانکه در تاریخ اسلام نام ابوزمعه، مالک بن طلاله و [[حکم بن ابىالعاص]] بهعنوان کسانی که دچار [[عذاب الهی]] شدهاند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref> همچنین اعتراض نعمان به امر [[خدا]] خود شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به نوعی [[ارتداد]] به حساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ابن تیمیه همچنین معتقد است در صورتی که این ماجرا{{یادداشت|البته ابن تیمیه نام این شخص را حارث بن نعمان ذکر کرده است.(ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۴.))}} درست باشد، میان محتوای آيه ۳۳ سوره انفال و نزول عذاب بر نعمان در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، ناسازگاری وجود دارد.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> چراکه از [[روایات]] به دست میآید که «حارث بن نعمان» با اینکه مبانى [[اسلام]] را قبول داشته در زمان حضور پیامبر(ص) عذاب شده است اما بر اساس آیه ۳۳ سوره انفال تا زمانی که پیامبر(ص) در میان امتش باشد خدا آنان را عذاب نمیکند.<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> در پاسخ گفتهاند آیه ۲۳ سوره انفال در خصوص عذاب دستهجمعی است و شامل عذابهاى شخصى نمیشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> چنانکه در تاریخ اسلام نام ابوزمعه، مالک بن طلاله و [[حکم بن ابىالعاص]] بهعنوان کسانی که دچار [[عذاب الهی]] شدهاند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref> همچنین اعتراض نعمان به امر [[خدا]] خود شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به نوعی [[ارتداد]] به حساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref> | ||
همچنین ذکر نشدن نام نعمان در برخی از منابع صحابهنگاری همچون الاستیعاب و مشهور نبودن ماجرای او مانند [[اصحاب فیل|داستان اصحاب فیل]] از دیگر اشکالات ابن تیمیه است<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۶.</ref> در پاسخ او آمده که در منابع صحابهنگاری نام تمام [[صحابه]] ذکر نمیشود برای نمونه در کتاب «اسدالغابة» که درباره اصحاب پیامبر(ص) نوشته شده، تنها نام ۷۵۰۴ نفر را ذکر کرده، در حالى که در [[حجة الوداع]] ۱۰۰ هزار نفر یا بیشتر در محضر پیامبر(ص) بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۴.</ref> این شأن نزول مشهور است؛ چراکه به گزارش [[تفسیر نمونه]]، در [[کتاب الغدیر]] این روایت از ۳۰ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> | همچنین ذکر نشدن نام نعمان در برخی از منابع صحابهنگاری همچون الاستیعاب و مشهور نبودن ماجرای او مانند [[اصحاب فیل|داستان اصحاب فیل]] از دیگر اشکالات ابن تیمیه است<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۶.</ref> در پاسخ او آمده که در منابع صحابهنگاری نام تمام [[صحابه]] ذکر نمیشود برای نمونه در کتاب «اسدالغابة» که درباره اصحاب پیامبر(ص) نوشته شده، تنها نام ۷۵۰۴ نفر را ذکر کرده، در حالى که در [[حجة الوداع]] ۱۰۰ هزار نفر یا بیشتر در محضر پیامبر(ص) بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۴.</ref> این شأن نزول مشهور است؛ چراکه به گزارش [[تفسیر نمونه]]، در [[کتاب الغدیر]] این روایت از ۳۰ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> همچنین ماجرای نعمان بن حارث نزول مشهور است چنانکه در [[تفسیر نمونه]] آمده، [[علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] این ماجرا را از ۳۰ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم، ترجمه فولادوند | *قرآن کریم، ترجمه فولادوند. | ||
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویه فی نقض کلام الشیعة القدریه، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. | * ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویه فی نقض کلام الشیعة القدریه، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. | ||
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمسالدین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق. | |||
*ابوحیان اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق. | |||
*آلوسی، سید محمود، روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق. | |||
*شريف لاهيجى، محمد بن على، تفسير شريف لاهيجى، تحقيق ميرجلالالدين حسينى ارموى، تهران، داد، ۱۳۷۳ش. | |||
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق. | |||
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش. | |||
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش. | *قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش. | ||
*کاشانی، ملا فتحالله، منهج الصادقین، تهران، چاپخانه محمدحسن علمی، ۱۳۳۰ش. | |||
*مظهری، محمد ثناءالله، تفسیر المظهری، پاکستان، مکتبه رشدیه، ۱۴۱۲ق. | |||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[Category:آیات مشهور سوره معارج]] | |||
[[Category:آیات دارای شأن نزول]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ب]] | |||
[[Category:آیات درباره غدیر]] | |||
[[Category:آیات اعتقادی قرآن]] | |||
[[Category:آیات مشهور سوره معارج]] | |||
[[Category:آیات دارای شأن نزول]] | |||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت ب]] | |||
[[Category:آیات درباره غدیر]] | |||
[[Category:آیات اعتقادی قرآن]] | |||
[[رده:آیات مشهور سوره معارج]] | [[رده:آیات مشهور سوره معارج]] |
ویرایش