کاربر ناشناس
خاکمالی: تفاوت میان نسخهها
لینک دهی
imported>M.r.seifi (.) |
imported>M.r.seifi (لینک دهی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M.r.seifi }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M.r.seifi }} | ||
'''تعفیر''' یا '''خاکمالی'''، مالیدن خاک برای طهارت. برای تطهیر ظرفی که سگ آن را لیسیده و یا در آن آب یا مایعی دیگر خورده است، باید آن را خاکمال کرد. برخی | '''تعفیر''' یا '''خاکمالی'''، مالیدن خاک برای [[طهارت]]. برای تطهیر ظرفی که [[نجاست سگ|سگ]] آن را لیسیده و یا در آن آب یا مایعی دیگر خورده است، باید آن را خاکمال کرد. برخی [[مجتهد|فقها]]، خاکمالی ظرفی که خوک در آن آب خورده است را نیز لازم دانستهاند. | ||
در احکام خاکمالی بین فقها اختلاف است. این احکام عبارتند از: | در احکام خاکمالی بین [[مجتهد|فقها]] اختلاف است. این [[احکام شرعی|احکام]] عبارتند از: | ||
*به اعتقاد مشهور | *به اعتقاد مشهور [[مجتهد|فقها]]، تعفیر باید با خاک باشد و با مثل خاکستر، صابون یا مایع ظرفشویی صحیح نیست. | ||
*خاک در خاکمالی باید پاک باشد. | *خاک در خاکمالی باید [[طهارت|پاک]] باشد. | ||
*خاکی که در خاکمالی استفاده میشود، به فتوای برخی مراجع تقلید باید با آب ترکیب شود؛ بدین صورت که ابتدا باید در ظرف خاک ریخت، سپس با ریختن مقداری آب در آن خاک، ظرف را خاکمالی کرد.(خویی) | *خاکی که در خاکمالی استفاده میشود، به فتوای برخی [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] باید با آب ترکیب شود؛ بدین صورت که ابتدا باید در ظرف خاک ریخت، سپس با ریختن مقداری آب در آن خاک، ظرف را خاکمالی کرد.(خویی) | ||
*پس از خاکمال کردن، باید ظرف را با آب نیز تطهیر کرد. در تعداد دفعات تطهیر با آب اختلاف است. برخی چون امام خمینی (ره) گفتهاند | *پس از خاکمال کردن، باید ظرف را با آب نیز تطهیر کرد. در تعداد دفعات تطهیر با آب اختلاف است. برخی چون [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی (ره)]] گفتهاند بنابر[[احتیاط واجب]]، ظرف را باید دو مرتبه در [[آب کر]] یا [[آب جاری|جاری]] یا [[آب قلیل|قلیل]] شست. | ||
*ظرفی که امکان خاکمال کردن آن به هر طریقی وجود ندارد، پاک نمیشود.<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۴۱۵ق، ص۵۲؛ بهجت، استفتائات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۰۴.</ref> | *ظرفی که امکان خاکمال کردن آن به هر طریقی وجود ندارد، پاک نمیشود.<ref>شیخ انصاری، صراط النجاة، ۱۴۱۵ق، ص۵۲؛ بهجت، استفتائات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۰۴.</ref> | ||