۱۷٬۸۲۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
=== گزارش محمد بن کعب قرظی=== | === گزارش محمد بن کعب قرظی=== | ||
بر پایه گزارش محمد بن کعب قرظی، اهالی نجران مشرک و بتپرست بودند و در قریهای در نزدیکی نجران ساحری به آنان سحر میآموخت. وقتی شخصیت الهی داستان(فیمیون؛ به نام او تصریح نشده است)به آنجا رسید خیمهای به پا کرد و زمینه یکتاپرستی را فراهم کرد. شخصی به نام ثامر فرزند خود، عبدالله را بر آن داشت تا نزد ساحر علم آموزد. عبدالله در راه رسیدن به خانه ساحر، چنان مجذوب رفتار فیمیون شد که محضر فیمیون را بر درس ساحر ترجیح میداد. بر پایه این روایت او [[اسم اعظم]] را از فیمیون آموخت و به امور خارق عادت میپرداخت پادشاه وقت که از جریان او آگاه شد فرمان قتل او را صادر کرد اما هر کاری کرد نتوانست او را به قتل برساند، عبدالله او را آگاه کرد که تنها در صورتی میتواند او را بکشد که به آیین او درآید. پادشاه بلافاصله به عبدالله دین ایمان آورد، و با عصایش ضربهای به عبدالله زد که منجر به کشتن شدن عبدالله و سپس خود او شد. مردم نجران با دیدن این رویداد، دین عبدالله را بر حق دانستند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۵۵ق، ج۱، ص۳۵-۳۶؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲؛ قس تفسیر، ج۳۰، ص۸۵-۸۶. </ref> روایتی [[صهیب بن سنان|صهیب]] از پیامبر نقل کرده است که به گزارش محمد بن کعب نزدیک است.<ref> نیشابوری، صحیح، ۱۳۹۷ق، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> | بر پایه گزارش محمد بن کعب قرظی، اهالی نجران مشرک و بتپرست بودند و در قریهای در نزدیکی نجران ساحری به آنان سحر میآموخت. وقتی شخصیت الهی داستان(فیمیون؛ به نام او تصریح نشده است)به آنجا رسید خیمهای به پا کرد و زمینه یکتاپرستی را فراهم کرد. شخصی به نام ثامر فرزند خود، عبدالله را بر آن داشت تا نزد ساحر علم آموزد. عبدالله در راه رسیدن به خانه ساحر، چنان مجذوب رفتار فیمیون شد که محضر فیمیون را بر درس ساحر ترجیح میداد. بر پایه این روایت او [[اسم اعظم]] را از فیمیون آموخت و به امور خارق عادت میپرداخت پادشاه وقت که از جریان او آگاه شد فرمان قتل او را صادر کرد اما هر کاری کرد نتوانست او را به قتل برساند، عبدالله او را آگاه کرد که تنها در صورتی میتواند او را بکشد که به آیین او درآید. پادشاه بلافاصله به عبدالله دین ایمان آورد، و با عصایش ضربهای به عبدالله زد که منجر به کشتن شدن عبدالله و سپس خود او شد. مردم نجران با دیدن این رویداد، دین عبدالله را بر حق دانستند.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۵۵ق، ج۱، ص۳۵-۳۶؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲؛ قس تفسیر، ج۳۰، ص۸۵-۸۶. </ref> روایتی [[صهیب بن سنان|صهیب]] از پیامبر نقل کرده است که به گزارش محمد بن کعب نزدیک است.<ref> نیشابوری، صحیح، ۱۳۹۷ق، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> | ||
در منابع اسلامی عموما زرعه و یوسف به عنوان نام اصلی و نام دوم پادشاه مطرح شده و ذونواس لقب وی تلقی شده است<ref> ابن هشام، التیجان، ۱۳۴۷ق، ص۳۰۱؛ دینوری، الاخبارالطوال، ۱۹۶۰م، ص۶۱.</ref> همچنین بنا به گزارشهای منابع اسلامی ذونواس پیشتر بر دین یهود نبوده، چون به این دین گرویده، تصمیم گرفت تا همگان را به این دیانت درآورد و آنان را که سرباز زدند به قتل رسانده است.<ref>دینوری، الاخبارالطوال، ۱۹۶۰م، ص۶۱.</ref> | |||
=== گزارشهای منابع مسیحی === | === گزارشهای منابع مسیحی === | ||
از برخی منابع مسیحی مانند ''نامه سیمون بت ارشام به رئیس دیر جبله'' و ''کتاب حمیریان'' اطلاعاتی در این باره به دست میآید.<ref> برای فهرستی از منابع مسیحی در این باره ر. ک. موبرگ، ص۲۴-۲۵.</ref> سیمون در سال ۵۲۴م سفیر صلح یوستی نیانوس امپراتور بیزانس نزد پادشاه حیره منذر سوم بوده است حضور او در دربار حیره با نامهای از سوی پادشاه حمیر به منذر مصادف بود در آن نامه پادشاه حمیر از کشتار مسیحیان سخن به میان آورده و از منذر نیز خواسته تا با مسیحیان قلمرو خود همان کند.<ref> برای متن نامه، ر. ک. جفری، ص۲۰۴-۲۱۶.</ref> بر پایه این نامه، سیمون خبر کشتار نجران را در ژانویه ۵۲۴م شنیده و وقوع آن را کمی پیشتر از این تاریخ یاد میکند.<ref>ر. ک. جفری، ص۲۰۴؛ نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها...، ۱۳۵۸ش، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref> | از برخی منابع مسیحی مانند ''نامه سیمون بت ارشام به رئیس دیر جبله'' و ''کتاب حمیریان'' اطلاعاتی در این باره به دست میآید.<ref> برای فهرستی از منابع مسیحی در این باره ر. ک. موبرگ، ص۲۴-۲۵.</ref> سیمون در سال ۵۲۴م سفیر صلح یوستی نیانوس امپراتور بیزانس نزد پادشاه حیره منذر سوم بوده است حضور او در دربار حیره با نامهای از سوی پادشاه حمیر به منذر مصادف بود در آن نامه پادشاه حمیر از کشتار مسیحیان سخن به میان آورده و از منذر نیز خواسته تا با مسیحیان قلمرو خود همان کند.<ref> برای متن نامه، ر. ک. جفری، ص۲۰۴-۲۱۶.</ref> بر پایه این نامه، سیمون خبر کشتار نجران را در ژانویه ۵۲۴م شنیده و وقوع آن را کمی پیشتر از این تاریخ یاد میکند.<ref>ر. ک. جفری، ص۲۰۴؛ نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها...، ۱۳۵۸ش، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref> | ||
در نامه سیمون، نامی از پادشاه حمیر برده نشده اما در منابع دیگر نام او به صورتهای مسروق، فیحناس، دیمیون، دیمنوس، دامیانوس و دونا آمده است.<ref>ر. ک. کتاب حمیریان، ص۱۰۵؛ اعمال قدیس حارث، ص۴۹، مورتمان، جنگ حمیر، ص۷۰۴-۷۰۵، به نقل از مالالا ،یوحنای افسوسی و تئوفانس؛ مورتمان، باستانشناسی، ص۶۷؛ موبرگ، ص۴۲، ۷۱.</ref> شماری از پژوهشگران این اسامی را با ضبطهای مختلف، اشاره به پادشاهی واحد دانسته، اما برخی آنها را به دو نام برای دو پادشاه بازگرداندهاند.<ref>عابدین، بین الحبشه و العرب، بیروت، ص۴۶-۴۷.</ref> | در نامه سیمون، نامی از پادشاه حمیر برده نشده اما در منابع دیگر نام او به صورتهای مسروق، فیحناس، دیمیون، دیمنوس، دامیانوس و دونا آمده است.<ref>ر. ک. کتاب حمیریان، ص۱۰۵؛ اعمال قدیس حارث، ص۴۹، مورتمان، جنگ حمیر، ص۷۰۴-۷۰۵، به نقل از مالالا ،یوحنای افسوسی و تئوفانس؛ مورتمان، باستانشناسی، ص۶۷؛ موبرگ، ص۴۲، ۷۱.</ref> شماری از پژوهشگران این اسامی را با ضبطهای مختلف، اشاره به پادشاهی واحد دانسته، اما برخی آنها را به دو نام برای دو پادشاه بازگرداندهاند.<ref>عابدین، بین الحبشه و العرب، بیروت، ص۴۶-۴۷.</ref> | ||
== تشبیه برخی از اصحاب ائمه به اصحاب اخدود در روایات شیعی== | == تشبیه برخی از اصحاب ائمه به اصحاب اخدود در روایات شیعی== |
ویرایش