پرش به محتوا

امام صادق علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
در متون حدیثی [[امامیه|شیعه]]، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و [[کلام اسلامی|متکلمان]] مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص ۷۹، ۸۰، ۱۷۱–۱۷۳؛ شیخ مفید، اختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۹، ۱۹۰.</ref> در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق(ع) در حضور وی در زمینه‌ای که تخصص داشته‌اند، با دیگران مناظره کرده‌اند. در این جلسات امام صادق(ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱–۱۷۳.</ref> برای مثال در گفتگو با عالمی از اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق(ع) را داشت، امام از [[هشام بن سالم جوالیقی |هشام بن سالم]] خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱–۱۷۳.</ref> همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینه‌ای که می‌خواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه [[قرآن]] با [[حمران بن اعین|حُمران بن اَعیَن]]، در زمینه ادبیات عربی با [[ابان بن تغلب]]، در فقه با [[زرارة بن اعین |زُراره]] و در کلام با [[مؤمن الطاق]] و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۵–۲۷۷.</ref>
در متون حدیثی [[امامیه|شیعه]]، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و [[کلام اسلامی|متکلمان]] مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص ۷۹، ۸۰، ۱۷۱–۱۷۳؛ شیخ مفید، اختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۹، ۱۹۰.</ref> در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق(ع) در حضور وی در زمینه‌ای که تخصص داشته‌اند، با دیگران مناظره کرده‌اند. در این جلسات امام صادق(ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱–۱۷۳.</ref> برای مثال در گفتگو با عالمی از اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق(ع) را داشت، امام از [[هشام بن سالم جوالیقی |هشام بن سالم]] خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۱–۱۷۳.</ref> همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینه‌ای که می‌خواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه [[قرآن]] با [[حمران بن اعین|حُمران بن اَعیَن]]، در زمینه ادبیات عربی با [[ابان بن تغلب]]، در فقه با [[زرارة بن اعین |زُراره]] و در کلام با [[مؤمن الطاق]] و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۵–۲۷۷.</ref>


[[احمد بن علی طبرسی]] در کتاب [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|
[[احمد بن علی طبرسی]] در کتاب[[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)| الاحتجاج]] مجموعه‌ای از مناظرات امام صادق(ع) را گرد آورده است که برخی از آنها عبارت است از:
الاحتجاج]] مجموعه‌ای از مناظرات امام صادق(ع) را گرد آورده است که برخی از آنها عبارت است از:
* مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۱–۳۳۳.</ref>
* مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۱–۳۳۳.</ref>
* مناظره با [[ابوشاکر دیصانی|ابوشاکر دَیصانی]]، درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref>
* مناظره با [[ابوشاکر دیصانی|ابوشاکر دَیصانی]]، درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref>
* مناظره با [[ابن ابی‌العوجاء|ابن ابی‌العوجاء]] درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۵، ۳۳۶.</ref>
* مناظره با [[ابن‌ ابی‌العوجاء|ابن ابی‌العوجاء]] درباره وجود خدا<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۵، ۳۳۶.</ref>
* مناظره با ابن ابی‌العوجاء درباره [[حدوث و قدم|حدوث]] عالَم<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶.</ref>
* مناظره با ابن ابی‌العوجاء درباره [[حدوث و قدم|حدوث]] عالَم<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶.</ref>
* مناظره‌ای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶، ۳۵۲.</ref>
* مناظره‌ای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۳۶، ۳۵۲.</ref>
خط ۹۲: خط ۹۱:
به‌رغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیری‌های نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامه‌ای امام صادق(ع) را شایسته‌ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌اش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیام‌هایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها می‌فرمود ما بهتر از شما و دیگران می‌دانیم که چه زمانی و چه وظیفه‌ای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۳۶۳.</ref>{{یادداشت| یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ… انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسة معاضدین لنا نحن أعلم بالوقت}}
به‌رغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیری‌های نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامه‌ای امام صادق(ع) را شایسته‌ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌اش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیام‌هایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها می‌فرمود ما بهتر از شما و دیگران می‌دانیم که چه زمانی و چه وظیفه‌ای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۳۶۳.</ref>{{یادداشت| یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ… انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسة معاضدین لنا نحن أعلم بالوقت}}
* اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
* اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
در سال‌های پایانی حکومت [[بنی‌امیه]]، گروهی از [[بنی‌هاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش [[ محمد بن عبدالله بن حسن|
در سال‌های پایانی حکومت [[بنی‌امیه]]، گروهی از [[بنی‌هاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش، [[ محمد بن عبدالله بن حسن|محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمی‌گوید و گفت که پسران او کشته می‌شوند و خلافت به [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] می‌رسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref> [[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref>
محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمی‌گوید و گفت که پسران او کشته می‌شوند و خلافت به [[سفاح عباسی| سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] می‌رسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref>
[[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref>


=== رابطه با حاکمان ===
=== رابطه با حاکمان ===
با وجود دوری امام صادق(ع) از قیام مسلحانه برضد حکومت‌ها، وی روابط حسنه‌ای با حاکمان زمان خود نداشته است. زمانی که همراه پدرش [[ امام محمد باقر علیه‌السلام|
با وجود دوری امام صادق(ع) از قیام مسلحانه برضد حکومت‌ها، وی روابط حسنه‌ای با حاکمان زمان خود نداشته است. زمانی که همراه پدرش، [[ امام محمد باقر علیه‌السلام|امام محمد باقر(ع)]] به [[حج]] رفته بود، در مراسم حج، [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت(ع)]] را برگزیدگان خدا معرفی و به دشمنی خلیفه [[هشام بن عبدالملک]] با اهل‌بیت(ع) اشاره کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۳۰۶.</ref> وی در پاسخ به [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] که از او خواست مانند دیگر مردم نزد او برود، نوشت: ما چیزی نداریم که به جهت آن از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما به جهت آن به تو امیدوار باشیم و نه تو در نعمتی هستی که ما آن را به تو تبریک گوییم و نه باور داری که در مصیبتی هستی که آن را به تو تسلیت گوییم. پس چرا نزد تو بیاییم؟!<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۸۴.</ref>
امام محمد باقر(ع)]] به [[حج]] رفته بود، در مراسم حج، [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل‌بیت(ع)]] را برگزیدگان خدا معرفی و به دشمنی خلیفه [[هشام بن عبدالملک]] با اهل‌بیت(ع) اشاره کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۳۰۶.</ref> وی در پاسخ به [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] که از او خواست مانند دیگر مردم نزد او برود، نوشت: ما چیزی نداریم که به جهت آن از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما به جهت آن به تو امیدوار باشیم و نه تو در نعمتی هستی که ما آن را به تو تبریک گوییم و نه باور داری که در مصیبتی هستی که آن را به تو تسلیت گوییم. پس چرا نزد تو بیاییم؟!<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۸۴.</ref>


==== آتش زدن خانه امام صادق(ع) ====
==== آتش زدن خانه امام صادق(ع) ====
خط ۱۰۸: خط ۱۰۴:
به‌جز دهه سومِ [[قرن دوم قمری]] که با فروپاشی خلافت [[بنی‌امیه]] هم‌زمان بود، خلفای [[خلافت بنی‌امیه |اموی]] و [[بنی‌عباس|عباسی]] همواره فعالیت‌های امام صادق(ع) و یارانش را زیر نظر داشتند. فشارهای سیاسی در اواخر زندگی امام صادق(ع) بیش از پیش شد.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref> طبق برخی روایات مأموران [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] کسانی را که با شیعیان امام صادق(ع) در ارتباط بودند، شناسایی می‌کردند و گردن می‌زدند. ازاین‌رو امام صادق(ع) و یارانش از روش [[تقیه]] استفاده می‌کردند.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref>
به‌جز دهه سومِ [[قرن دوم قمری]] که با فروپاشی خلافت [[بنی‌امیه]] هم‌زمان بود، خلفای [[خلافت بنی‌امیه |اموی]] و [[بنی‌عباس|عباسی]] همواره فعالیت‌های امام صادق(ع) و یارانش را زیر نظر داشتند. فشارهای سیاسی در اواخر زندگی امام صادق(ع) بیش از پیش شد.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref> طبق برخی روایات مأموران [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] کسانی را که با شیعیان امام صادق(ع) در ارتباط بودند، شناسایی می‌کردند و گردن می‌زدند. ازاین‌رو امام صادق(ع) و یارانش از روش [[تقیه]] استفاده می‌کردند.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref>


بنا بر روایتی که از امام صادق در الکافی نقل شده است آن حضرت در روزی که برای مردم یوم‌الشک بود و حضرت آن روز را اول ماه رمضان می‌دانست به درخواست سفاح خلیفه وقت از باب تقیه غذا خورد و در پاسخ فردی که به او اعتراض کرد که آیا روزی را که مُسَلَّماً از ماه رمضان است روزه خودت را می‌شکنی و غذا می‌خوری؟!» گفت «آری سوگند به خدا اگر من یک روز روزه ماه رمضان را بخورم، نزد من آری سوگند به خدا اگر من یک روز روزه ماه رمضان را بخورم، نزد من پسندیده‌تر است از آنکه گردنم زده شود!»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۳.</ref>
بنا بر روایتی که از امام صادق در الکافی نقل شده است آن حضرت در روزی که برای مردم [[یوم‌الشک]] بود و حضرت آن روز را اول ماه رمضان می‌دانست به درخواست سفاح خلیفه وقت از باب تقیه غذا خورد و در پاسخ فردی که به او اعتراض کرد که آیا روزی را که مُسَلَّماً از ماه رمضان است روزه خودت را می‌شکنی و غذا می‌خوری؟!» گفت «آری سوگند به خدا اگر من یک روز روزه ماه رمضان را بخورم نزد من پسندیده‌تر است از آنکه گردنم زده شود!»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۳.</ref> امام صادق(ع) به [[سفیان ثوری]] که به دیدار او آمده بود، توصیه کرد به جهت آنکه هر دوی آنها را حکومت تحت‌نظر گرفته است، برود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.</ref> در حدیث دیگری امام صادق(ع) از [[ابان بن تغلب|اَبان بن تغلب]] خواسته است که در پاسخ به پرسش‌های فقهی مردم، برای آنکه مشکلی پیش نیاید، دیدگاه‌های علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] را برایشان نقل کند.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۳۰.</ref> همچنین روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید می‌کنند. در برخی از آنها تقیه در جایگاهی برابر با [[نماز]] قرار گرفته است.<ref>فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۳.</ref>از نظر [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، نمودارهای برجسته زندگی امام صادق(ع) عبارتند از:
امام صادق(ع) به [[سفیان ثوری]] که به دیدار او آمده بود، توصیه کرد به جهت آنکه هردوی آنها را حکومت تحت‌نظر گرفته است، برود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.</ref> در حدیث دیگری امام صادق(ع) از [[ابان بن تغلب|اَبان بن تغلب]] خواسته است که در پاسخ به پرسش‌های فقهی مردم، برای آنکه مشکلی پیش نیاید، دیدگاه‌های علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] را برای‌شان نقل کند.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۳۰.</ref> همچنین روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید می‌کنند. در برخی از آنها تقیه در جایگاهی برابر با [[نماز]] قرار گرفته است.<ref>فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۳.</ref>از نظر [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] تحلیل‌گر سیره معصومان، نمودارهای برجسته زندگی امام صادق(ع) عبارتند از:
* تببین و تبلیغ مسئله امامت به منظور نفی مستقیم و صریح حاکمان وقت و معرفی خود به عنوان امام و صاحب حق ولایت به مردم
* تببین و تبلیغ مسئله امامت به منظور نفی مستقیم و صریح حاکمان وقت و معرفی خود به عنوان امام و صاحب حق ولایت به مردم
* تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعه و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعه متمایزتر و صریح‌تر از دیگر امامان
* تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعه و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعه متمایزتر و صریح‌تر از دیگر امامان
خط ۱۱۵: خط ۱۱۰:


== خصوصیات اخلاقی، کرامات و فضایل ==
== خصوصیات اخلاقی، کرامات و فضایل ==
در منابع روایی در زمینه ویژگی‌های اخلاقی امام صادق(ع) گزارش‌هایی از [[زهد]]، [[انفاق]]، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت [[قرآن]] آمده است. محمد بن طلحه، امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل‌بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۹۱.</ref> [[مالک بن انس]] از ائمه فقهی [[اهل سنت و جماعت |اهل‌سنت]] گفته است: در مدتی که پیش امام صادق(ع) می‌رفته، همیشه او را در یکی از سه حالت [[نماز]]خواندن، [[روزه|روزه‌داری]] و [[ذکر]]گفتن دیده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۶.</ref>{{سخ}}به گزارش [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاس‌گزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم می‌ارزید، به وی بخشید.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۶۱.</ref> روایت‌هایی نیز از انفاق‌های پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشته کتاب [[ الکافی (کتاب)|
در منابع روایی در زمینه ویژگی‌های اخلاقی امام صادق(ع) گزارش‌هایی از [[زهد]]، [[انفاق]]، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت [[قرآن]] آمده است. محمد بن طلحه، امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل‌بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۹۱.</ref> [[مالک بن انس]] از ائمه فقهی [[اهل سنت و جماعت |اهل‌سنت]] گفته است: در مدتی که پیش امام صادق(ع) می‌رفته، همیشه او را در یکی از سه حالت [[نماز]]خواندن، [[روزه|روزه‌داری]] و [[ذکر]]گفتن دیده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۱۶.</ref>{{سخ}}در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] چنین آمده که امام صادق(ع) در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاس‌گزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم می‌ارزید، به وی بخشید.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۶۱.</ref> روایت‌هایی نیز از انفاق‌های پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشته کتاب [[ الکافی (کتاب)|کافی]]، او شب‌ها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه می‌ریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر می‌برد و میان آنها تقسیم می‌کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸.</ref> [[ابوجعفر خثعمی]] نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از [[بنی‌هاشم]] بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن [[دعا]] کرد و از امام صادق(ع) گله کرد که با وجود ثروتش چیزی به او نمی‌دهد.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۷۳.</ref> ابوعبدالله بلخی نیز نقل کرده است که روزی امام صادق(ع) به درخت نخل پوسیده‌ای خطاب کرد که ای نخلی که مطیع پروردگارت هستی از آنچه خداوند در تو قرار داده ما را اطعام کن، در آن حال از آن درخت خرماهای رنگارنگ بر ما بارید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث، ج۴۷، ص۷۶.</ref>
کافی]]، او شب‌ها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه می‌ریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر می‌برد و میان آنها تقسیم می‌کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸.</ref> [[ابوجعفر خثعمی]] نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از [[بنی‌هاشم]] بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن [[دعا]] کرد و از امام صادق(ع) گله کرد که با وجود ثروتش چیزی به او نمی‌دهد.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۷۳.</ref> ابوعبدالله بلخی نیز نقل کرده است که روزی امام صادق(ع) به درخت نخل پوسیده‌ای خطاب کرد که ای نخلی که مطیع پروردگارت هستی از آنچه خداوند در تو قرار داده ما را اطعام کن، در آن حال از آن درخت خرماهای رنگارنگ بر ما بارید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث، ج۴۷، ص۷۶.</ref>


== سفر به عراق ==
== سفر به عراق ==
[[پرونده:مقام امام صادق در مسجد سهله.jpg|260px|بندانگشتی|چپ|مقام امام صادق(ع) در [[مسجد سهله]]]]
[[پرونده:مقام امام صادق در مسجد سهله.jpg|260px|بندانگشتی|چپ|مقام امام صادق(ع) در [[مسجد سهله]]]]
امام صادق(ع) در زمان حکومت [[سفاح عباسی|سفّاح]] و نیز حکومت [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] به علت احضار حکومت، سفرهایی به [[عراق]] داشته است. او در این سفرها به [[کربلا]]، [[نجف]]، [[کوفه]] و [[حیره]] هم رفته است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۶و۱۳۰.</ref> محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق(ع) به حیره، مردم به شدت از او استقبال کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۹۳، ۹۴.</ref>{{سخ}}
امام صادق(ع) در زمان حکومت [[سفاح عباسی|سفّاح]] و نیز حکومت [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] به علت احضار حکومت، سفرهایی به [[عراق]] داشته است. او در این سفرها به [[کربلا]]، [[نجف]]، [[کوفه]] و [[حیره]] هم رفته است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۶و۱۳۰.</ref> محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق(ع) به حیره، مردم به شدت از او استقبال کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۹۳، ۹۴.</ref>{{سخ}}[[محراب]] امام صادق(ع) در [[مسجد کوفه]] که در بخش شرقی مسجد، نزدیک قبر [[مسلم بن عقیل]] قرار دارد و محراب او در [[مسجد سهله]] از جمله یادگارهای وی در عراق است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۹.</ref> امام صادق(ع) [[حرم امام حسین(ع)|قبر امام حسین(ع)]] در کربلا را [[زیارت]] کرده است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.</ref> در ساحل رود حسینیه در شهر کربلا، بنایی است که محرابی [[مقام امام جعفر صادق (کربلا)|منسوب به امام صادق(ع)]] در آن قرار دارد.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.</ref>
[[محراب]] امام صادق(ع) در [[مسجد کوفه]] که در بخش شرقی مسجد، نزدیک قبر [[مسلم بن عقیل]] قرار دارد و محراب او در [[مسجد سهله]] از جمله یادگارهای وی در عراق است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۹.</ref> امام صادق(ع) [[حرم امام حسین(ع)|قبر امام حسین(ع)]] در کربلا را [[زیارت]] کرده است.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.</ref> در ساحل رود حسینیه در شهر کربلا، بنایی است که محرابی [[مقام امام جعفر صادق (کربلا)|منسوب به امام صادق(ع)]] در آن قرار دارد.<ref>مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.</ref>
[[پرونده:محراب مقام امام صادق(ع).jpg|180px|بندانگشتی|نمایی از محراب [[مقام امام جعفر صادق (کربلا)|مقام امام صادق(ع) در کربلا]]]]
[[پرونده:محراب مقام امام صادق(ع).jpg|180px|بندانگشتی|نمایی از محراب [[مقام امام جعفر صادق (کربلا)|مقام امام صادق(ع) در کربلا]]]]
* نشان‌دادن [[نجف| قبر حضرت علی(ع)]]
* نشان‌دادن [[نجف| قبر حضرت علی(ع)]]
خط ۱۲۹: خط ۱۲۲:
{{اصلی|فهرست اصحاب امام صادق(ع)}}
{{اصلی|فهرست اصحاب امام صادق(ع)}}


[[شیخ طوسی]] در [[رجال الطوسی (کتاب)| رجال]] خود از حدود ۳۲۰۰ [[حدیث|راوی]] برای امام صادق(ع) نام می‌بَرد.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۵۵–۳۲۸.</ref> [[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]] شمار راویان او را به چهار هزار نفر می‌رساند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۴.</ref> گفته‌اند [[احمد بن محمد بن سعید همدانی|ابن‌عقده]] کتابی در خصوص راویان امام صادق(ع) داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است.<ref>محدث قمی، الکنی والالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>{{سخ}}
[[شیخ طوسی]] در [[رجال الطوسی (کتاب)| رجال]] خود از حدود ۳۲۰۰ [[حدیث|راوی]] برای امام صادق(ع) نام می‌بَرد.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۵۵–۳۲۸.</ref> [[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]] شمار راویان او را به چهار هزار نفر می‌رساند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۴.</ref> گفته‌اند [[احمد بن محمد بن سعید همدانی|ابن‌عقده]] کتابی در خصوص راویان امام صادق(ع) داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است.<ref>محدث قمی، الکنی والالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>{{سخ}}بیشتر نویسندگان [[اصول اربعمائه]] (اصول چهارصدگانه شیعه)، شاگردان امام صادق(ع) بوده‌اند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.</ref> همچنین در مقایسه با دیگر ائمه، وی بیشترین شاگرد را از میان [[اصحاب اجماع]] داشته است که مورداعتمادترین راویان ائمه هستند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.</ref> برخی از مشهورترین شاگردان امام صادق(ع) که جزو اصحاب اجماع هستند، عبارتند از:
بیشتر نویسندگان [[اصول اربعمائه]] (اصول چهارصدگانه شیعه)، شاگردان امام صادق(ع) بوده‌اند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.</ref> همچنین در مقایسه با دیگر ائمه، وی بیشترین شاگرد را از میان [[اصحاب اجماع]] داشته است که مورداعتمادترین راویان ائمه هستند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.</ref> برخی از مشهورترین شاگردان امام صادق(ع) که جزو اصحاب اجماع هستند، عبارتند از:
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
# [[زرارة بن اعین|زُرارَة بن اَعین]]
# [[زرارة بن اعین|زُرارَة بن اَعین]]
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش