پرش به محتوا

عقیل بن ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (تصحیح)
خط ۳۳: خط ۳۳:
… فأف لحیاة فی دهر جرأ علیک الضحاک! وما الضحاک [إلا] فقع بقرقر، و قدتوهمت حیث بلغنی ذلک أن شیعتک و أنصارک خذلوک، فأکتب الی یابن أمی برأیک، فان کنت الموت ترید تحملت الیک ببنی أخیک و ولد أبیک، فعشنا منک ما عشت، و متنا معک إذا مت، فو الله! ما أحب أن أبقی فی الدنیا بعدک فواقاً. و أقسم بالاعزّ الاجلّ! ان عیشا نعیشه بعدک فی الحیاة لغیر هنئ و لامرئ و لانجیع، و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.</small>
… فأف لحیاة فی دهر جرأ علیک الضحاک! وما الضحاک [إلا] فقع بقرقر، و قدتوهمت حیث بلغنی ذلک أن شیعتک و أنصارک خذلوک، فأکتب الی یابن أمی برأیک، فان کنت الموت ترید تحملت الیک ببنی أخیک و ولد أبیک، فعشنا منک ما عشت، و متنا معک إذا مت، فو الله! ما أحب أن أبقی فی الدنیا بعدک فواقاً. و أقسم بالاعزّ الاجلّ! ان عیشا نعیشه بعدک فی الحیاة لغیر هنئ و لامرئ و لانجیع، و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.</small>


ترجمه: … اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی­ ست بدبخت. و چون از این امور <small>[مقصود حمله ضحاک و بی‌وفایی کوفیان است]</small> مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کرده‌اند.‌ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو می‌زی­ ایم تا تو می‌زی­‌ای، و با تو می­میریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظه ­ای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّ و اجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشآیند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة]]، [[محمدباقر محمودی]]، ج ۵، صص ۲۰۹- ۳۰۰.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
ترجمه: … اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی­ ست بدبخت. و چون از این امور <small>[مقصود حمله ضحاک و بی‌وفایی کوفیان است]</small> مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کرده‌اند.‌ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو می‌زی­ ایم تا تو می‌زی­‌ای، و با تو می‌­میریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظه ­ای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّ و اجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة]]، [[محمدباقر محمودی]]، ج ۵، صص ۲۰۹- ۳۰۰.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، [[کنیه|کنیه‌اش]]‌ ابویزید بود. بنا بر گزارش‌ها، وی از حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۱۲۱</ref>بنابراین ده سال بعد از عام الفیل متولد شده است. مادر او نیز فاطمه بنت اسد است.<ref>ابن الاثیر٬ أسد الغابة، ۱۴۰۹ق٬ ج۳ ٬ ص۵۶۰</ref>
عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، [[کنیه|کنیه‌اش]]‌ ابویزید بود. بنا بر گزارش‌ها، وی از حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۱۲۱</ref>بنابراین ده سال بعد از عام الفیل متولد شده است. مادر او نیز فاطمه بنت اسد است.<ref>ابن الاثیر٬ أسد الغابة، ۱۴۰۹ق٬ ج۳ ٬ ص۵۶۰</ref>


وی از [[علم انساب|نسب‌شناسان]] [[قریش]] و شخصی حاضر جواب بود که بدون اعتنا به اینکه شخص مقابلش چه جایگاهی دارد، بدو پاسخ می‌داد.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> بسیاری از قریش او را دوست نمی‌داشتند چه نسب آن‌ها را می‌دانست و بدی‌هایشان را بازگو می‌کرد.<ref>ابن عبد البر٬ الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳ ٬ ص۱۰۷۸</ref>
وی از [[علم انساب|نسب‌شناسان]] [[قریش]] و شخصی حاضر جواب بود که بدون اعتنا به اینکه شخص مقابلش چه جایگاهی دارد، بدو پاسخ می‌داد.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> بسیاری از قریش او را دوست نمی‌داشتند زیرا نسب آن‌ها را می‌دانست و بدی‌هایشان را بازگو می‌کرد.<ref>ابن عبد البر٬ الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳ ٬ ص۱۰۷۸</ref>


==در زمان پیامبر اکرم(ص)==
==در زمان پیامبر اکرم(ص)==
۱۸٬۴۴۷

ویرایش