Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۷۲
ویرایش
جز (←دورههای تاریخی) |
جز (←دورههای تاریخی) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
* '''دوره دوم:''' از [[محی الدین ابن عربی]] (م۵۶۰-۶۳۸) تا ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین شیرازی]]: در این دوره با ظهور ابن عربی معروف به شیخ اکبر،<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۵؛ فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸. </ref> عرفان نظری به عنوان یک علم مستقل مطرح و آثاری در این زمینه نگاشته شد.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> ابن عربی را اولین شخصی معرفی کردهاند که در زمینه عرفان نظری به نظریهپردازی پرداخت.<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه ویلیام چیتیک، ۱۳۷۰ش، ص۳۰.</ref> {{یادداشت|در این که ابن عربی بنیانگذار یا تکمیل کننده عرفان نظری است اختلاف وجود دارد (جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۷.) برخی ابن عربی را موسس عرفان نظری ندانسته بلکه او تکمیل کننده آن میدانند و حتی قونوی را در این زمینه محققتر دانستهاند. (فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۴.)}} ابن عربی در آثار خود فروع، لوازم و مبانی مکتب هستی شناسی عرفانی را مورد بررسی قرار داد و به استخراج مبانی معرفتی مکتب وحدت وجود پرداخت؛ به گونهای که شامل یک نظام منسجم هستیشناختی بر پایه شهود میباشد. شاگردان ابن عربی در دورههای بعد این نظام را به ظهور کامل رساندند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> وی شهود را برتر از [[عقل]] و [[فلسفه]] معرفی کرده است. شکوفایی این نوع از هستی شناختی زمینه را برای امتزاج فلسفه و [[عرفان]] در [[حکمت صدرایی]] فراهم آورد.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> | * '''دوره دوم:''' از [[محی الدین ابن عربی]] (م۵۶۰-۶۳۸) تا ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین شیرازی]]: در این دوره با ظهور ابن عربی معروف به شیخ اکبر،<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۵؛ فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸. </ref> عرفان نظری به عنوان یک علم مستقل مطرح و آثاری در این زمینه نگاشته شد.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> ابن عربی را اولین شخصی معرفی کردهاند که در زمینه عرفان نظری به نظریهپردازی پرداخت.<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه ویلیام چیتیک، ۱۳۷۰ش، ص۳۰.</ref> {{یادداشت|در این که ابن عربی بنیانگذار یا تکمیل کننده عرفان نظری است اختلاف وجود دارد (جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۷.) برخی ابن عربی را موسس عرفان نظری ندانسته بلکه او تکمیل کننده آن میدانند و حتی قونوی را در این زمینه محققتر دانستهاند. (فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۴.)}} ابن عربی در آثار خود فروع، لوازم و مبانی مکتب هستی شناسی عرفانی را مورد بررسی قرار داد و به استخراج مبانی معرفتی مکتب وحدت وجود پرداخت؛ به گونهای که شامل یک نظام منسجم هستیشناختی بر پایه شهود میباشد. شاگردان ابن عربی در دورههای بعد این نظام را به ظهور کامل رساندند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> وی شهود را برتر از [[عقل]] و [[فلسفه]] معرفی کرده است. شکوفایی این نوع از هستی شناختی زمینه را برای امتزاج فلسفه و [[عرفان]] در [[حکمت صدرایی]] فراهم آورد.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> | ||
:::[[صدر الدین قونوی]] (۶۰۷-۶۷۳ق)، از مهمترین شاگردان ابن عربی، صاحب کتابهای [[مفتاح الغیب]] و [[رساله النصوص]] است که در گسترش، شرح و تنظیم مباحث عرفان نظری نقش به سزایی داشت.<ref> قونوی، النصوص، مقدمه، ۱۳۷۱ش، ص۲.</ref> آثار قونوی را در عرفان نظری از جهت استحکام مبانی عرفانی در درجه اول میدانند.<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸.</ref> و برخی او را دارای استقلال فکری از استاد خود میدانند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم القیصری، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref> | :::[[صدر الدین قونوی]] (۶۰۷-۶۷۳ق)، از مهمترین شاگردان ابن عربی، صاحب کتابهای [[مفتاح الغیب]] و [[رساله النصوص]] است که در گسترش، شرح و تنظیم مباحث عرفان نظری نقش به سزایی داشت.<ref> قونوی، النصوص، مقدمه، ۱۳۷۱ش، ص۲.</ref> آثار قونوی را در عرفان نظری از جهت استحکام مبانی عرفانی در درجه اول میدانند.<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸.</ref> و برخی او را دارای استقلال فکری از استاد خود میدانند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم القیصری، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref> | ||
:::از دیگر عالمان در زمینه عرفان نظری میتوان به افرادی چون مؤیدالدین جندی (م۶۹۰ق)، [[سعید الدین فرغانی]] (م۷۰۰ق)، {{یادداشت|شرح فرغانی را برترین کتاب در زمینه عرفان نظری به زبان فارسی دانستهاند. (ابن ترکه، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۵۸.)}} [[ملاعبدالرزاق کاشانی]] (م۷۳۵ق)، {{یادداشت| کاشانی در زمینههای عرفان عملی، اصطلاحات صوفیه، تأویل آیات الهی، تفسیر روایات، شرح منابع عرفان نظری، آثاری نگاشته که مهمترین آنها عبارتند از: اصطلاحات الصوفیة، شرح منازل السائرین، شرح فصوص الحکم و تأویلات القرآن الکریم. (طارمی، انیس العارفین، تحریر فارسی شرح منازل السائرین، ۱۳۷۷ش، ص۲۰.)}} [[داوود بن محمود قیصری]] (م۷۵۱ق)، [[سیدحیدر آملی]] (م ۷۸۷ق)، {{یادداشت|کتاب جامع الاسرار سید حیدر آملی را از دقیقترین کتابها در زمینه عرفان نظری معرفی کردهاند. (مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.)}} [[صائن الدین علی بن محمد ترکه]] (م۸۳۰ق)،<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> محمد بن حمزه فناری (م۸۳۴ق)،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> [[شاه نعمت الله ولی]] (م۷۱۳-۸۳۴ق)<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.</ref> و [[ملا عبدالرحمن جامی]] (م ۸۹۸ق)<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>اشاره نمود که تحقیقات عرفانی را به صورت علمی، در حیات معنوی [[اسلام]] وارد کردند.<ref>ابن ترکه، چهارده رساله فارسی، مقدمه، ۱۳۵۱ش، ص۸.</ref> | |||
* '''دوره سوم:''' از زمان [[ملاصدرا]] به عنوان تلفیق کننده [[فلسفه]] و [[عرفان]] تا عصر حاضر: در قرن یازدهم، عرفان نظری با ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین محمد شیرازی]] (م۹۷۹-۱۰۵۰ق) به مرحله جدیدی پای میگذارد و [[فلسفه اسلامی]] و عرفان نظری به انطباق کامل میرسند.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> | * '''دوره سوم:''' از زمان [[ملاصدرا]] به عنوان تلفیق کننده [[فلسفه]] و [[عرفان]] تا عصر حاضر: در قرن یازدهم، عرفان نظری با ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین محمد شیرازی]] (م۹۷۹-۱۰۵۰ق) به مرحله جدیدی پای میگذارد و [[فلسفه اسلامی]] و عرفان نظری به انطباق کامل میرسند.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> |