Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۸۷
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
===ارتباط عرفان نظری با فلسفه=== | ===ارتباط عرفان نظری با فلسفه=== | ||
درک مطالب عرفان نظری را به مراتب سختتر از [[فلسفه]]، [[حکمت مشا]] و [[اشراق]] دانستهاند.<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۳۲. </ref> عرفان همانند فلسفه در مقام تفسیر و توضیح هستی است و برای خود موضوع، مبادی و مسائل معرفی کرده است؛ ولی در مقام استدلال فلسفه به مبادی و اصول عقلی تکیه میکند، در حالی که عرفان نظری با مبادی و اصول کشفی به استدلال پرداخته و با زبان عقل آن را توضیح میدهد؛ به عبارتی ابزار فیلسوفان، عقل و [[منطق]] و استدلال است ولی ابزار عرفان، دل، [[مجاهده]]، تصفیه، و [[تهذیب]] در باطن است.<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۳۰.</ref><ref>برای اطلاعات بیشتر در ارتباط با رابطه عرفان نظری با فلسفه رجوع کن به: جوادی آملی، مرزهای میان عرفان نظری و فلسفه، ۱۳۹۰ش.</ref> | |||
برای عرفان نظری در این زمینه، فوائدی بیان شده است؛ از جمله آنکه حکیم و عارف به هم نزدیک شده و حکمت و عرفان به هم آمیخته میشود | برای عرفان نظری در این زمینه، فوائدی بیان شده است؛ از جمله آنکه حکیم و عارف به هم نزدیک شده و حکمت و عرفان به هم آمیخته میشود. دیگر آنکه سبک و روش جمع بین برهان، [[عرفان]] و [[قرآن]] یعنی عقل و حکمت و [[وحی]] به دست آمده و سبب میشود که حکمت و عرفان در خدمت [[قرآن]] قرار گرفته، حقایق و معارف قرآن بهتر کشف گردد و شناخت تازهای را نصیب انسان کند.<ref> آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۸۷.</ref> | ||
== دورههای تاریخی == | == دورههای تاریخی == |