۱۷٬۰۷۶
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲۸]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Shamsoddin }} | |||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
{{مقاله توصیفی فقهی}} | {{مقاله توصیفی فقهی}} | ||
'''مجهول المالک'''، مالی که هویت مالک آن معلوم نیست و رساندن آن مال به صاحب یا | '''مجهول المالک'''، مالی که هویت مالک آن معلوم نیست و رساندن آن مال به صاحب یا وارثانش ممکن نیست. طبق نظر مشهور [[فقیه|فقها]]، تصرف در مال مجهول المالک، به اجازه [[امام]] یا [[حاکم شرع]] نیاز دارد. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی و حکم شرعی== | ||
مجهول المالک، مالی است که | مجهول المالک، مالی است که هویت مالک آن یا مکان مالکش معلوم نیست و راهی برای رساندن آن مال صاحب آن وجود نداشته باشد.<ref>سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة - الوقف، ۱۴۳۰ق، ص۴۳۴.</ref> | ||
طبق نظر مشهور [[فقه|فقها]]، تصرف در مال مجهول المالک، به اذن [[امام]] یا [[فقیه]] جامع الشرائط، نیاز دارد.<ref> نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۱.</ref> در قانون مدنی ایران (برگرفته از فقه [[شیعه]]) آمده است: «اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا مأذون از قبل او، به مصارف [[فقیر|فقرا]] میرسد».<ref>قانون مدنی ایران، ماده ۲۸.</ref> | |||
طبق نظر مشهور [[فقه|فقها]]، تصرف در مال مجهول المالک، به اذن [[امام]] یا [[فقیه]] جامع | |||
==مصادیق | ==مصادیق== | ||
در کتب فقهی مواردی جزو مصادیق مجهول المالک ذکر شده است؛ از جمله: | در کتب فقهی مواردی جزو مصادیق مجهول المالک ذکر شده است؛ از جمله: | ||
* '''مال پیداشده''': در اصطلاح فقها، به کودک پیداشده «لقیط»، به حیوان گمشده «ضالّه» و به غیر این دو (اشیاء گمشده) «[[لقطه]]» میگویند.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، ۱۳۸۷ش، ص۳۴؛ محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref> لقطه | * '''مال پیداشده''': در اصطلاح فقها، به کودک پیداشده «لقیط»، به حیوان گمشده «ضالّه» و به غیر این دو (اشیاء گمشده) «[[لقطه]]» میگویند.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، ۱۳۸۷ش، ص۳۴؛ محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref> لقطه در صورتی که قیمتش کمتر از یک درهم (۱۲.۶ نخود نقره) باشد میتوان آن را برای خود برداشت و در صورت بیشتر بودن قیمت، حکم آن اعلان و اطلاعرسانی به مدت یک سال است. پس از آن در فقه سه حکم مطرح است: تملک، صدقه دادن از طرف مالک، نگهداری امانی<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۲؛ قانون مدنی، ماده ۱۶۲ اصلاحی و ۱۶۳ اصلاحی.</ref> و سپردن به [[حاکم شرع]].<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۳)»،۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> | ||
* '''مال ربوی، غصبی، دزدی و قمار''': اموالی که از [[ربا]]، [[غصب]]، [[سرقت]] یا [[قمار]] به دست آمدهاند، | * '''مال ربوی، غصبی، دزدی و قمار''': اموالی که از راه [[ربا]]، [[غصب]]، [[سرقت]] یا [[قمار]] به دست آمدهاند، در صورت ناشناخته بودن مالک و ناامیدی از یافتن مالک، در حکم مجهول المالکاند.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۲۰۹و۲۱۰؛ سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة - فقه الربا، ۱۴۳۰ق، ص۱۳۳.</ref> | ||
* '''آثار باستانی و گنج و عتیقه''': طبق نظر برخی [[فقه|فقها]]، | * '''آثار باستانی و گنج و عتیقه''': طبق نظر برخی [[فقه|فقها]]، آثار باستانی (اشیاء منقول یا غیرمنقول قدیمی) است که در زمین یا ملک بدون مالک یافت شود یا در ملکی که برای [[احیای موات]] خریداری شده است و خریدار بداند آن عتیقه از آن فروشنده نیست از مصادیق مجهول المالک هستند. نظر برخی از فقها این است که یابنده مالک است<ref>هاشمی شاهرودی، «آثار باستانی»، ج۱، ص۱۰۶.</ref> | ||
* '''بدهی به طلبکار غایب''': اگر کسی بدهکار و [[دین|مدیون]] باشد و زمان پرداخت بدهی هم رسیده باشد اما به طلبکار | * '''بدهی به طلبکار غایب''': اگر کسی بدهکار و [[دین|مدیون]] باشد و زمان پرداخت بدهی هم رسیده باشد اما به طلبکار دسترسی نداشته باشد، راه بری شدن [[ذمه]] بدهکار، پرداخت بدهی به [[حاکم شرع]] است و با نبود حاکم، دین بر عهده بدهکار میماند تا زمانی که به طلبکار بپردازد و در صورت ناامیدی از یافتن طلبکار بنا بر نظر مشهور، این مال حکم مجهول المالک را دارد و باید از طرف صاحبش [[صدقه]] داده شود.<ref>هاشمی شاهرودی، «دَین»، ج۳، ص۶۸۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۴۴.</ref> | ||
* '''اموال بلا وارث''': اموال اشخاص بدون [[ارث|وارث]]، | * '''اموال بلا وارث''': اموال اشخاص بدون [[ارث|وارث]]، طبق نصوص و [[ادله شرعیه]]، مانند اموال مجهول المالک محسوب میشود.<ref>محقق داماد یزدی، وصیت: تحلیل فقهی و حقوقی، ۱۴۲۰ق، ص۱۲۳.</ref> | ||
* '''زمینهای موات بالعرض''': به | * '''زمینهای موات بالعرض''': به زمینهای آبادی که آبادانی خود را از دست داده است و به حالت ناآباد برگشته است، موات بالعرض میگویند. یکی از موارد موات بالعرض، زمینهایی است که مالک آنها مجهول است. طبق نظر مشهور فقیهان، این زمینها در حکم مجهول المالک هستند.<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۳؛ سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة – احیاء الموات و اللقطة، ۱۴۱۵ق، ص۱۷.</ref> | ||
* '''مالکیت دولت''': به نظر برخی از فقها یکی از مصادیق اموال مجهول المالک، اموالی است که تحت مالکیت دولتهاست<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۶-۹۹.</ref> که آثار شرعی متفاوتی در پی خواهد داشت.<ref>هاشمی شاهرودی، «اعتبار بانکی»، ج۱، ص۵۶۲.</ref> یکی از این موارد، عدم مالکیت بانک دولتی است که در این صورت، گرفتن پول از بانکهای دولتی و هر گونه تصرف در آنها منوط به [[اذن]] [[حاکم شرع]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بانک»، ج۲، ص۵۹.</ref> مورد دیگر، جوایز بختآزمایی شرکتهای دولتی است که این جوایز حکم مجهول المالک را دارند و هر گونه تصرف در آن منوط به اذن حاکم شرع است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بختآزمایی»، ج۲، ص۷۰.</ref> | * '''مالکیت دولت''': به نظر برخی از فقها یکی از مصادیق اموال مجهول المالک، اموالی است که تحت مالکیت دولتهاست<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۶-۹۹.</ref> که آثار شرعی متفاوتی در پی خواهد داشت.<ref>هاشمی شاهرودی، «اعتبار بانکی»، ج۱، ص۵۶۲.</ref> یکی از این موارد، عدم مالکیت بانک دولتی است که در این صورت، گرفتن پول از بانکهای دولتی و هر گونه تصرف در آنها منوط به [[اذن]] [[حاکم شرع]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بانک»، ج۲، ص۵۹.</ref> مورد دیگر، جوایز بختآزمایی شرکتهای دولتی است که این جوایز حکم مجهول المالک را دارند و هر گونه تصرف در آن منوط به اذن حاکم شرع است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بختآزمایی»، ج۲، ص۷۰.</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[en:Majhul al-Malik]] | [[en:Majhul al-Malik]] | ||
[[رده:احکام اقتصادی اسلام]] | [[رده:احکام اقتصادی اسلام]] | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] |
ویرایش