Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۴۷
ویرایش
جز (درج الگوی درجه بندی) |
جز (←فلسفه) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
===فلسفه=== | ===فلسفه=== | ||
* | *اتحاد عاقل و معقول: این کتاب فلسفی به زبان عربی، در گفتاری کوتاه مسئله اتحاد عاقل و معقول را با مقدمهای به این نکته میرساند که: «همه چیز از ترشحات واجبالوجود است». نگارنده گفتههای ابنسینا در شفاء را مدنظر داشته و مینویسد: «ما خلاصهای از آنچه در این باب در کتاب الاسفار الاربعة آوردهایم در اینجا یاد میکنیم سپس در دو مقاله: اول در اتحاد عاقل و معقول و دوم در اینکه عقل بسیط کل مقولات است، این رساله را پایان میدهیم». | ||
*اتصاف الماهیة بالوجود: بحث فلسفی مفصلی است پیرامون «آیا میتوان گفت ماهیت موجود است و وجود بر ماهیت عارض میشود یا نه؟» در طی بحث، «وجود» را یکی و «موجودات» را متعدد و دارای حقایق مختلف میپندارد و ارتباط ماهیت با وجود را، خاص بیان میکند. در این رساله عربی، از اسفار خود نیز یاد میکند. | *اتصاف الماهیة بالوجود: بحث فلسفی مفصلی است پیرامون «آیا میتوان گفت ماهیت موجود است و وجود بر ماهیت عارض میشود یا نه؟» در طی بحث، «وجود» را یکی و «موجودات» را متعدد و دارای حقایق مختلف میپندارد و ارتباط ماهیت با وجود را، خاص بیان میکند. در این رساله عربی، از اسفار خود نیز یاد میکند. | ||
*اجوبة المسائل: پاسخ نویسنده به پرسشهای پنجگانه فلسفی ملاشمسای گیلانی (شمس الدین محمد گیلانی معروف به شمسا) از ملاصدرا میباشد که به همه آنها در این رساله به زبان عربی پاسخ داده است. | *اجوبة المسائل: پاسخ نویسنده به پرسشهای پنجگانه فلسفی ملاشمسای گیلانی (شمس الدین محمد گیلانی معروف به شمسا) از ملاصدرا میباشد که به همه آنها در این رساله به زبان عربی پاسخ داده است. | ||
*ادراکات جزئی که برای دیگر حیوانات (به جز انسان) مسلم الثبوت است اگر مستند به قوای مادی است پس در انسان نیز تواند بود، حال آنکه ادراکات انسانی به وسیله نفس مجرد است و اگر ادراکات جزئی حیوانات مستند به نفس مجرد است پس همه حیوانات نیز دارای نفس مجرداند، بنابراین وقوع حشر و [[معاد]] برای حیوانات نیز امکان خواهد یافت. | *ادراکات جزئی که برای دیگر حیوانات (به جز انسان) مسلم الثبوت است اگر مستند به قوای مادی است پس در انسان نیز تواند بود، حال آنکه ادراکات انسانی به وسیله نفس مجرد است و اگر ادراکات جزئی حیوانات مستند به نفس مجرد است پس همه حیوانات نیز دارای نفس مجرداند، بنابراین وقوع حشر و [[معاد]] برای حیوانات نیز امکان خواهد یافت. | ||
*ظاهر حدیث شریف نبوی(ص) «کنت نبیاً و آدم بین الماء و الطین» آن است که نفس انسان حادث به حدوث بدن نیست. این رساله سؤال و جواب در حاشیه مبدأ و معاد چاپ شده است. | *ظاهر حدیث شریف نبوی(ص) «کنت نبیاً و آدم بین الماء و الطین» آن است که نفس انسان حادث به حدوث بدن نیست. این رساله سؤال و جواب در حاشیه مبدأ و معاد چاپ شده است. | ||
*الاجوبة عن الاسولة النصیریة عن شمسالدین الخسروشاهی: پاسخ ملاصدرا به سؤالات خواجه نصیرطوسی از شمسالدین [[عبدالحمید بن عیسی خسروشاهی]] (۵۸۰۶۵۶). شمس الدین خسروشاهی به سؤالات خواجه پاسخ نداده و ملاصدرا، نخست متن نامه و سؤالات خواجه را نقل کرده و سپس به پاسخ آن پرداخته است. | *الاجوبة عن الاسولة النصیریة عن شمسالدین الخسروشاهی: پاسخ ملاصدرا به سؤالات خواجه نصیرطوسی از شمسالدین [[عبدالحمید بن عیسی خسروشاهی]] (۵۸۰۶۵۶). شمس الدین خسروشاهی به سؤالات خواجه پاسخ نداده و ملاصدرا، نخست متن نامه و سؤالات خواجه را نقل کرده و سپس به پاسخ آن پرداخته است. | ||
*اجوبة المسائل العویصة عن مظفر حسین کاشانی: پاسخ ملاصدرا به ۳ سؤال فلسفی درباب نفس از [[مظفر حسین کاشانی]] است. | *اجوبة المسائل العویصة عن مظفر حسین کاشانی: پاسخ ملاصدرا به ۳ سؤال فلسفی درباب نفس از [[مظفر حسین کاشانی]] است. | ||
*اجوبة المسائل: این نسخه نیز پاسخ ملاصدرا به یکی از شاگردان یا دوستان خود در ۵ مسئله فلسفی به زبان عربی است بطور مبسوط و تحقیقی. | *اجوبة المسائل: این نسخه نیز پاسخ ملاصدرا به یکی از شاگردان یا دوستان خود در ۵ مسئله فلسفی به زبان عربی است بطور مبسوط و تحقیقی. | ||
*[[اکسیر العارفین فی معرفة طریق الحق و الیقین]]: رسالهای فلسفی ـعرفانی و به زبان عربی است به گفته نویسنده، حاوی نکتهها و مطالب مهمی در اقوال فلاسفه بزرگ اسلامی است و بیشتر مطالب تحت تأثیر رساله «آغاز و انجام» بابا افضل کاشی است. مطالبی مربوط به علم النفس، عرفان، مراتب تصوف، تشویق به سلوک طریقت، معرفت و حکمت الهی و مبدأ و معاد است. آنچه مؤلف بدان رسیده از طریق کشف و شهود و مبانی علمی است. کتاب شامل ۴ باب و هر بابی حاوی چند فصل (در مجموع ۱۰ فصل) میباشد. | *[[اکسیر العارفین فی معرفة طریق الحق و الیقین]]: رسالهای فلسفی ـعرفانی و به زبان عربی است به گفته نویسنده، حاوی نکتهها و مطالب مهمی در اقوال فلاسفه بزرگ اسلامی است و بیشتر مطالب تحت تأثیر رساله «آغاز و انجام» بابا افضل کاشی است. مطالبی مربوط به علم النفس، عرفان، مراتب تصوف، تشویق به سلوک طریقت، معرفت و حکمت الهی و مبدأ و معاد است. آنچه مؤلف بدان رسیده از طریق کشف و شهود و مبانی علمی است. کتاب شامل ۴ باب و هر بابی حاوی چند فصل (در مجموع ۱۰ فصل) میباشد. | ||
*التشخص: رسالهای فلسفی به زبان عربی درباره تشخص است و آنچه که به وسیله آن شخصی از دیگری متمایز میگردد. ردی فلسفی است برنظر آنان که تشخص و امتیاز بعضی را بر دیگران، اعتباری میدانند و معتقدند تشخص حقیقتی خارجی ندارد وی گفتههای بزرگان را میآورد و در آن مناقشه میکند. مشتمل بر چند فصل میباشد. | *التشخص: رسالهای فلسفی به زبان عربی درباره تشخص است و آنچه که به وسیله آن شخصی از دیگری متمایز میگردد. ردی فلسفی است برنظر آنان که تشخص و امتیاز بعضی را بر دیگران، اعتباری میدانند و معتقدند تشخص حقیقتی خارجی ندارد وی گفتههای بزرگان را میآورد و در آن مناقشه میکند. مشتمل بر چند فصل میباشد. | ||
*تعلیقات الشفاء: حاشیهای فلسفی به زبان عربی است حاوی شرحی بر قسمت الهیات بمعنی اعم (امور عامه) با عنوانهای «قال ـ قال»، بعلاوه شرحی بر طبیعیات شفای ابنسینا میباشد. ملاصدرا مبانی مورد قبول شیخالرئیس را توضیح میدهد و الفاظ مشکل آن را شرح مینماید، گاهی هم از آن انتقاد و عقاید مخصوص خود را ذکر میکند. | *تعلیقات الشفاء: حاشیهای فلسفی به زبان عربی است حاوی شرحی بر قسمت الهیات بمعنی اعم (امور عامه) با عنوانهای «قال ـ قال»، بعلاوه شرحی بر طبیعیات شفای ابنسینا میباشد. ملاصدرا مبانی مورد قبول شیخالرئیس را توضیح میدهد و الفاظ مشکل آن را شرح مینماید، گاهی هم از آن انتقاد و عقاید مخصوص خود را ذکر میکند. | ||
*حاشیة شرح حکمة الاشراق: حاشیه ملاصدرا بر شرح قطبالدین شیرازی (۷۱۰ هـ.ق) بر حکمة الاشراق [[شهابالدین سهروردی]] به زبان عربی است. در این حاشیه، بین فلسفة مشائی و اشراق، حکم نموده و عقاید مخصوص خود را بیان کرده است. | *حاشیة شرح حکمة الاشراق: حاشیه ملاصدرا بر شرح قطبالدین شیرازی (۷۱۰ هـ.ق) بر حکمة الاشراق [[شهابالدین سهروردی]] به زبان عربی است. در این حاشیه، بین فلسفة مشائی و اشراق، حکم نموده و عقاید مخصوص خود را بیان کرده است. | ||
*حدوث العالم: رسالهای فلسفی و به زبان عربی است. مؤلف چنین مینگارد: «برآنم که مسئله حدوث عالم را به بحث کشم که از مشکلات فلسفه است و در اثر غموض و دقت طریقتش، ذهنها از ادراک آن عاجز مانده و در هر مذهبی شکوک بسیار بر آن عارض گردیده است، و تا حد امکان حقیقت را از پردهها بیرون آورم. ملاصدرا ابتدا عقاید متکلمان و متشرعان را باز میگوید و نشان میدهد در بعضی از این عقاید چه سخافتها نهفته است، سپس عقیدة فیلسوفان را میآورد: ابتدا عقیده مشائیان و ارسطو و نقص قولشان را مینمایاند سپس به افلاطونیان میرسد و رأی افلاطون در طیماوس را ذکر میکند؛ بعد از نقد نظر ایشان، قول خود را باز میگشاید و در فصولی مسئله امکان، وجوب، قوه، فعل، حرکت، سکون، اثبات طبیعت برای هر متحرک و سپس حرکت جوهری را مطرح میکند و حدوث را مبنی بر اعتقاد به حرکت جوهری اثبات میکند. صدرا در این رساله ، عالم را حادث میداند و برای اثبات آن دلیل چندی میآورد. | *حدوث العالم: رسالهای فلسفی و به زبان عربی است. مؤلف چنین مینگارد: «برآنم که مسئله حدوث عالم را به بحث کشم که از مشکلات فلسفه است و در اثر غموض و دقت طریقتش، ذهنها از ادراک آن عاجز مانده و در هر مذهبی شکوک بسیار بر آن عارض گردیده است، و تا حد امکان حقیقت را از پردهها بیرون آورم. ملاصدرا ابتدا عقاید متکلمان و متشرعان را باز میگوید و نشان میدهد در بعضی از این عقاید چه سخافتها نهفته است، سپس عقیدة فیلسوفان را میآورد: ابتدا عقیده مشائیان و ارسطو و نقص قولشان را مینمایاند سپس به افلاطونیان میرسد و رأی افلاطون در طیماوس را ذکر میکند؛ بعد از نقد نظر ایشان، قول خود را باز میگشاید و در فصولی مسئله امکان، وجوب، قوه، فعل، حرکت، سکون، اثبات طبیعت برای هر متحرک و سپس حرکت جوهری را مطرح میکند و حدوث را مبنی بر اعتقاد به حرکت جوهری اثبات میکند. صدرا در این رساله ، عالم را حادث میداند و برای اثبات آن دلیل چندی میآورد. | ||
*[[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة]]: این کتاب که مهمترین تألیف فلسفی ملاصدراست، یک دوره کامل فلسفه صدرا به زبان عربی است. نام این کتاب از سفرهای چهارگانه [[عرفان اسلامی]] وام گرفته شده که عبارتند از: من الخلق الی الحق؛ فی الحق بالحق؛ من الحق الی الخلق بالحق؛ فی الخلق بالحق. این کتاب از جهت جامعیت و دامنۀ تأثیر بر حوزه [[فلسفه اسلامی|حکمت اسلامی]] در سدههای اخیر - به ویژه جریان «حکمت شیعی» - جایگاه ممتازی دارد. بسیاری از آثار حکمای نسلهای بعد با اقتباس یا الهام گرفتن از این اثر پدید آمدهاند. نویسنده این کتاب، برای اثبات ادعاهای فلسفی خویش از براهین عقلی، [[آیات]]، [[روایات]] و [[کشف و شهود عرفانی]] استفاده کرده است. | |||
*الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة | |||
*سریان نور وجود الحق فیالموجودات و... احاطة بالممکنات: ملاصدرا این رساله فلسفی و عربی را در جواب درخواست دوستان خود نگاشته است و در آن بحث میکند که «چگونه نور وجود حق، سریان دارد» و نیز «سرّ معیت و احاطه حق با ممکنات» را بیان میدارد. در نهایت ایجاز، بزرگترین بحث فلسفی را مطرح میکند وی «احاطة علمی» را امری ظاهر میداند لذا به اثبات «احاطة وجودی حق با موجودات» میپردازد و پایه رساله را بر آن مینهد. آغاز مطلب با دو مقدمه همراه است: ابتدا سخنی درباره «واجبالوجود» و بعد «بیان مذهب صوفیه در سریان نور حق و ایجاد ممکنات». نویسنده در ضمن بحث، گاهی مطالب فارسی را از قول بعضی از بزرگان صوفی میآورد. | *سریان نور وجود الحق فیالموجودات و... احاطة بالممکنات: ملاصدرا این رساله فلسفی و عربی را در جواب درخواست دوستان خود نگاشته است و در آن بحث میکند که «چگونه نور وجود حق، سریان دارد» و نیز «سرّ معیت و احاطه حق با ممکنات» را بیان میدارد. در نهایت ایجاز، بزرگترین بحث فلسفی را مطرح میکند وی «احاطة علمی» را امری ظاهر میداند لذا به اثبات «احاطة وجودی حق با موجودات» میپردازد و پایه رساله را بر آن مینهد. آغاز مطلب با دو مقدمه همراه است: ابتدا سخنی درباره «واجبالوجود» و بعد «بیان مذهب صوفیه در سریان نور حق و ایجاد ممکنات». نویسنده در ضمن بحث، گاهی مطالب فارسی را از قول بعضی از بزرگان صوفی میآورد. | ||
*شرح الهدایة الأثیریة: متن این کتاب فلسفی از «اثیرالدین فضل بن عمر ابهری سمرقندی» از اکابر علمای نیمه دوم قرن ۷هـ.ق (۶۶۰ هـ. ق) در فلسفه مشاء است که فیلسوفان اسلامی شروح بسیار بر آن زدهاند از جمله شرح مزجی ملاصدرا که بیشتر، مقاصد مؤلف هدایة را به عربی مطرح میکند و کمتر مشرب خود را بیان میدارد. شاید از اولین آثار صدرا باشد چنانچه در این کتاب حرکت جوهریه را منکر است و بر استحاله آن اقامه دلیل میکند. در حالیکه در اسفار خود با اصرار فراوان آن را اثبات و ادله استحاله را ابطال مینماید. | *شرح الهدایة الأثیریة: متن این کتاب فلسفی از «اثیرالدین فضل بن عمر ابهری سمرقندی» از اکابر علمای نیمه دوم قرن ۷هـ.ق (۶۶۰ هـ. ق) در فلسفه مشاء است که فیلسوفان اسلامی شروح بسیار بر آن زدهاند از جمله شرح مزجی ملاصدرا که بیشتر، مقاصد مؤلف هدایة را به عربی مطرح میکند و کمتر مشرب خود را بیان میدارد. شاید از اولین آثار صدرا باشد چنانچه در این کتاب حرکت جوهریه را منکر است و بر استحاله آن اقامه دلیل میکند. در حالیکه در اسفار خود با اصرار فراوان آن را اثبات و ادله استحاله را ابطال مینماید. | ||
*[[الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة]]: این کتاب از مهمترین آثار فلسفی ملا صدرا است؛ چرا که در آن، همهاندیشههای فلسفی او(در زمینههای مختلفِ الاهیات، طبیعیات، نفس، معاد و...) به صورت مختصر بررسی شده است. این کتاب را میتوان چکیده کتاب اسفار هم به شمار آورد. | |||
*لمیة اختصاص المنطقة بموضع معین من الفلک: در این رساله فلسفی به زبان عربی وجود فلک، وجود شخصی صادر از عقل کل دانسته شده و مؤلف به اثبات آن پرداخته است. | *لمیة اختصاص المنطقة بموضع معین من الفلک: در این رساله فلسفی به زبان عربی وجود فلک، وجود شخصی صادر از عقل کل دانسته شده و مؤلف به اثبات آن پرداخته است. | ||
*المسائل القدسیة و القواعد الملکوتیة: رسالة موجزی در ربوبیات به زبان عربی است، در مقدمه ذکر میشود که مطالب از مکاشفات و واردات قلبی است و به دور از مبانی فلسفی، سفسطی، جدلی و تقلید میباشد. در این رساله از «کتابنا الکبیر» یعنی «اسفار» در ۲ جا نام میبرد و ذکر میکند که مؤلف پیش از این، وجود را اعتباری میدانسته است. | *المسائل القدسیة و القواعد الملکوتیة: رسالة موجزی در ربوبیات به زبان عربی است، در مقدمه ذکر میشود که مطالب از مکاشفات و واردات قلبی است و به دور از مبانی فلسفی، سفسطی، جدلی و تقلید میباشد. در این رساله از «کتابنا الکبیر» یعنی «اسفار» در ۲ جا نام میبرد و ذکر میکند که مؤلف پیش از این، وجود را اعتباری میدانسته است. | ||
*المشاعر: بحثهای فلسفی راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهی، اصول حقایق ایمان، حکمت، کلام و... به زبان عربی است. در دیباچه یاد میکند که معرفت وجود و هستیشناسی را پایه فلسفه خود قرار داده است و اساسشناسایی خدا، رستاخیز، عالم مثال، اتحاد عاقل و معقول، جامعیت بسیط الحقیقة، اشتداد وجود و مانند اینها را بر روی همان هستیشناسی میگذارد. پیداست کتاب مربوط به آغاز جوانی فیلسوف شیرازی نیست چنانکه میگوید: «پیش از این ماهیت را اصیل میپنداشتم تا اینکه از آن برگشتم و به اصالت وجود گرائیدم». | *المشاعر: بحثهای فلسفی راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهی، اصول حقایق ایمان، حکمت، کلام و... به زبان عربی است. در دیباچه یاد میکند که معرفت وجود و هستیشناسی را پایه فلسفه خود قرار داده است و اساسشناسایی خدا، رستاخیز، عالم مثال، اتحاد عاقل و معقول، جامعیت بسیط الحقیقة، اشتداد وجود و مانند اینها را بر روی همان هستیشناسی میگذارد. پیداست کتاب مربوط به آغاز جوانی فیلسوف شیرازی نیست چنانکه میگوید: «پیش از این ماهیت را اصیل میپنداشتم تا اینکه از آن برگشتم و به اصالت وجود گرائیدم». | ||