کاربر ناشناس
حزب الدعوة الاسلامیة: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
}} | }} | ||
'''حزب الدعوة الاسلامیة'''، از مهمترین احزاب [[شیعه|شیعی]] در عراق است. | '''حزب الدعوة الاسلامیة'''، از مهمترین احزاب [[شیعه|شیعی]] در عراق است. این حزب در 1336 ه.ش در نجف با حضور افرادی چون [[سید محمد باقر صدر]]، [[سید محمد باقر حکیم]] و محمدصادق قاموسی تأسیس شد و [[سید مرتضی عسکری]] نیز به آنها پیوست. | ||
راهبرد و اهداف بنیان گذاران حزب، محوریت احکام اسلام در مسائل اجتماعی و مقابله با جریانهای غیراسلامی مانند لائیک و کمونیسم و برپایی حکومت اسلامی بود.<ref>عاملی، ج۱، ص۲۴۰ - ۲۴۲؛ خرسان، ص۴۸، ۵۰، ۵۳؛ حسینی، ص۶۸</ref> | |||
در دوران حکومت بعث به ویژه در زمان صدام حسین تعداد زیادی از اعضای حزب اعدام یا زندانی شدند و مرکزیت اصلی آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به این کشور منتقل شد. اختلافات متعددی در این سالها بیم اعضا پیش آمد. | |||
پس از سقوط حکومت [[صدام]] در ۱۳۸۲ش/ ۲۰۰۳، اعضای حزب پس از بازگشت به عراق دفاتری را در [[کربلا]] و بغداد افتتاح کردند. در همان سال، شورای حکومتی (مجلس الحکم) به منظور تدوین قانون اساسی جدید عراق و تشکیل دولت، با حضور ۲۵ تن از احزاب مهم عراق، تأسیس شد. ابراهیم جعفری از حزب الدعوة به عضویت این شورا درآمد و به ریاست آن منصوب شد.<ref>جعفری، ۱۳۹۰ش الف، ص۴۸، ۷۲ - ۷۳</ref> | |||
در انتخابات مجلس عراق نیز حزب الدعوة در چهارچوب ائتلاف یکپارچۀ عراق مشارکت کرد و [[نوری المالکی]] از اعضای بارز حزب الدعوة توسط این مجلس به نخست وزیری برگزیده شد. | |||
== تأسیس == | == تأسیس == | ||
پس از قیام ۱۹۲۰ شیعیان [[عراق]] بر ضد استعمار انگلیس و نافرجام ماندن این اقدام سیاسی، تفکر عدم دخالت در امور سیاسی در بیشتر محافل شیعی تقویت یافت و راه برای فعالیت جریانهای ملی گرا و مارکسیستی هموارتر شد. اما بهرهمندی شیعیان عراق از تجربۀ جنبش [[اخوان المسلمین]] مصر و ایجاد فضای باز سیاسی پس از کودتای ۱۳۳۷ش / ۱۹۵۸م به رهبری [[عبدالکریم قاسم]] و انقراض پادشاهی در عراق زمینه را برای فعالیتهای حزبی و شکل گیری تشکلهای اسلامی در این کشور فراهم کرد.<ref>ادیب موسوی، ص۷ - ۱۰؛ شبّر ج۳، ص۱۱۲ - ۱۱۳</ref> | |||
منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سالهای ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶ تا ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانستهاند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را ۲۰ مهر ۱۳۳۶ / ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷ اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمد باقر صدر]]، [[سید | هر چند پیش از آن یعنی در اواخر ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶م اندیشۀ تشکیل حزب شیعی شکل گرفته بود و [[سید مهدی حکیم]]، فرزند آیت الله [[سید محسن حکیم]]، با جمعی از همفکران خود مانند [[سید محمد حسین فضل الله]]، عبدالصاحب دُخَیل، شیخ سلیمان یحفوفی، طالب رفاعی و محمد صادق قاموسی چگونگی تشکیل حزب شیعی را بررسی کردند. سید مهدی حکیم با جلب نظر [[سید محمد باقر صدر]]، نشستهای متعددی برای فراهم کردن مقدمات تأسیس حزب برگزار کرد. | ||
منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سالهای ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶ تا ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانستهاند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را ۲۰ مهر ۱۳۳۶ / ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷ اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمد باقر صدر]]، [[سید محمد باقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در تابستان ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸ به توصیۀ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ / ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸، در کربلا برگزار شد، که در آن سید محمدباقر صدر، سید مرتضی عسکری، سید محمدمهدی حکیم و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref> | |||
== اهداف == | == اهداف == | ||
خط ۲۳: | خط ۳۴: | ||
بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که بعدها در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱ تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا واجب شرعی است و ایجاد جامعهای اسلامی با همۀ ویژگیهای آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزههای اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشههای غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمهای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمینهای اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق مییابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref> | بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که بعدها در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱ تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا واجب شرعی است و ایجاد جامعهای اسلامی با همۀ ویژگیهای آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزههای اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشههای غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمهای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمینهای اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق مییابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref> | ||
حزب الدعوة در | حزب الدعوة در اساسنامهاش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست: | ||
# مرحلۀ تغییر: در این مرحله اعضای حزب با تغییر در اندیشه و سلوک خود تعالی مییابند تا بتوانند به هدایت و ارتقای سطح آگاهی مردم بپردازند. | # مرحلۀ تغییر: در این مرحله اعضای حزب با تغییر در اندیشه و سلوک خود تعالی مییابند تا بتوانند به هدایت و ارتقای سطح آگاهی مردم بپردازند. | ||
# مرحلۀ سیاسی: حزب با دو شیوۀ سیاسی و مسلحانه با رژیم بعثی حاکم به مقابله | # مرحلۀ سیاسی: حزب با دو شیوۀ سیاسی و مسلحانه با رژیم بعثی حاکم به مقابله بر میخیزد. | ||
# مرحلۀ انقلابی: در این مرحله، هدف اصلی براندازی رژیم بعثی حاکم از طریق مبارزۀ مسلحانه و تشکیل حکومت اسلامی است. | # مرحلۀ انقلابی: در این مرحله، هدف اصلی براندازی رژیم بعثی حاکم از طریق مبارزۀ مسلحانه و تشکیل حکومت اسلامی است. | ||
# مرحلۀ حاکمیت: در این مرحله حزب باید ارکان نظام اسلامی را تشکیل دهد و احکام شریعت اسلامی را به اجرا درآورد و بر اجرای آن نظارت کند. در این مرحله شکل حکومت و ساختار آن بر اساس شریعت اسلامی و تأمین منافع مسلمانان است. همچنین در این مرحله، قانون اساسی مُلهَم از شریعت اسلامی تدوین میشود.<ref>همان، ص۵۵۳ – ۵۶۰؛ همو، المرحلیة فی جهاد الدعوة، ص۱۷ - ۲۱</ref> | # مرحلۀ حاکمیت: در این مرحله حزب باید ارکان نظام اسلامی را تشکیل دهد و احکام شریعت اسلامی را به اجرا درآورد و بر اجرای آن نظارت کند. در این مرحله شکل حکومت و ساختار آن بر اساس شریعت اسلامی و تأمین منافع مسلمانان است. همچنین در این مرحله، قانون اساسی مُلهَم از شریعت اسلامی تدوین میشود.<ref>همان، ص۵۵۳ – ۵۶۰؛ همو، المرحلیة فی جهاد الدعوة، ص۱۷ - ۲۱</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۴۳: | ||
== ساختار تشکیلاتی حزب == | == ساختار تشکیلاتی حزب == | ||
رهبر کل (القیادة العامة) بالاترین منصب در ساختار تشکیلاتی حزب الدعوة است. شمار اعضای رهبری کل ۷ تن است که هر ۲ سال یک بار از سوی کنگرۀ عمومی حزب انتخاب میشوند. اعضای رهبری کل از میان خود یک تن را به ریاست | رهبر کل (القیادة العامة) بالاترین منصب در ساختار تشکیلاتی حزب الدعوة است. شمار اعضای رهبری کل ۷ تن است که هر ۲ سال یک بار از سوی کنگرۀ عمومی حزب انتخاب میشوند. اعضای رهبری کل از میان خود یک تن را به ریاست بر میگزینند. هر یک از اجزای تشکیلاتی حزب '''حلقه''' نام دارد. پایینترین حلقه ۵ عضو دارد که '''داعیه''' (دعوت کننده) نامیده میشوند و زیر نظر دعوت کنندۀ ناظر (داعیۀ مشرف) فعالیت میکنند. ناظر هر حلقه رابط میان حزب و اعضای حلقۀ خود است. کمیتۀ محله (لجنة المحلة) بر فعالیت چند حلقه در محدودۀ جغرافیایی مشخص نظارت میکند. کمیتههای محله زیر نظر کمیته منطقه (لجنة المنطقه) فعالیت میکنند که اعضای آن را رهبری اقلیم (قیادة الاقلیم) بر میگزیند. رهبری اقلیم را نیز کنگرۀ اقلیمی دعوت (مؤتمر الدعوة الاقلیمی) بر میگزیند. اعضای رهبری اقلیم و رهبری کل هر ۲ سال یک بار انتخاب میشوند و با یکدیگر در ارتباطند. کنگرۀ اقلیمی الدعوة، متشکل از مسئولان حزب در هر اقلیم، بالاترین ساختار حزبی در هر اقلیم است که سالانه برگزار میشود.<ref>همو، ۱۴۱۹، ص۵۹۰ - ۶۰۲؛ شبّر، ج۲، ص۴۲۳ - ۴۲۶</ref> | ||
== کنگرۀ عمومی == | == کنگرۀ عمومی == | ||
خط ۴۹: | خط ۶۰: | ||
== نامگذاری == | == نامگذاری == | ||
در اوایل ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمد باقر | در اوایل ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمد باقر صدر]] این حزب را الدعوة الاسلامیة نام نهاد.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۳۳۱؛ ویلی، ص۵۴</ref> | ||
== کناره گیری سید محمدباقر صدر از حزب == | == کناره گیری سید محمدباقر صدر از حزب == | ||
در ۱۳۳۹ش / ۱۹۶۰، دولت عراق از فعالیتهای حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. پس از آن آیت الله حکیم به عنوان مرجع تقلید [[شیعیان]] عراق که به فعالیت حزبی مراجع تقلید اعتقاد نداشت، از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر حکیم خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. آنان درخواست وی را پذیرفتند و از حزب الدعوة کناره گیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کناره گیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزب الدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ [[ | در ۱۳۳۹ش / ۱۹۶۰، دولت عراق از فعالیتهای حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. پس از آن آیت الله حکیم به عنوان مرجع تقلید [[شیعیان]] عراق که به فعالیت حزبی مراجع تقلید اعتقاد نداشت، از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر حکیم خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. آنان درخواست وی را پذیرفتند و از حزب الدعوة کناره گیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کناره گیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزب الدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ آیت الله [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد و از همین رو وی از عضویت حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد. <ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref> | ||
== حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران == | == حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران == | ||
پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ / ۵ ژوئن ۱۹۶۳ در ایران، حزب الدعوة با صدور بیانیهای از آن حمایت کرد و هنگامی که امام خمینی | پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ / ۵ ژوئن ۱۹۶۳ در ایران، حزب الدعوة با صدور بیانیهای از آن حمایت کرد و هنگامی که [[امام خمینی]] به عراق تبعید شد و در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ / ۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ از ترکیه وارد [[کاظمین]] شد مورد استقبال برخی از اعضای حزب قرار گرفت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۶؛ شبّر، ج۳، ص۳۲۵ - ۳۲۸</ref> | ||
== دستگیری اعضاء حزب == | == دستگیری اعضاء حزب == | ||
پس از ریاست جمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش / ۱۹۶۶ و ایجاد فضای باز سیاسی، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاهها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاست جمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش / ۱۹۶۸، فعالیت احزاب و گروههای اسلام گرای شیعی، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ / سپتامبر ۱۹۷۱، رژیم بعث عبدالصاحب دخیل نفر دوم حزب الدعوة را دستگیر کرد و پس از شکنجه به شهادت رساند. یک سال بعد، رژیم بعث محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ | پس از ریاست جمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش / ۱۹۶۶ و ایجاد فضای باز سیاسی، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاهها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاست جمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش / ۱۹۶۸، فعالیت احزاب و گروههای اسلام گرای شیعی، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ / سپتامبر ۱۹۷۱، رژیم بعث عبدالصاحب دخیل نفر دوم حزب الدعوة را دستگیر کرد و پس از شکنجه به [[شهادت]] رساند. یک سال بعد، رژیم بعث محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ کربلا و چند تن دیگر را نیز دستگیر کرد، اما محمدهادی سبیتی و شیخ محمدمهدی آصفی، مسئول شاخۀ نجف، از عراق گریختند.<ref>عادل رؤوف، ص۲۵؛ خرسان، ص۱۷۷ – ۱۷۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹ - ۱۴۲</ref> | ||
آنگاه اعضای برجستۀ حزب در عراق و لبنان برای فعالیت مجدد در عراق، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در ۲۶ تیر ۱۳۵۳ / ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴ شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر و پس از محکومیت در دادگاهی فرمایشی، در ۴ دی ۱۳۵۳ / ۲۵ دسامبر ۱۹۷۴ در بغداد اعدام و برخی دیگر نیز به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref> | آنگاه اعضای برجستۀ حزب در عراق و لبنان برای فعالیت مجدد در عراق، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در ۲۶ تیر ۱۳۵۳ / ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴ شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر و پس از محکومیت در دادگاهی فرمایشی، در ۴ دی ۱۳۵۳ / ۲۵ دسامبر ۱۹۷۴ در بغداد اعدام و برخی دیگر نیز به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۷۸: | ||
== رهبری کل == | == رهبری کل == | ||
در ۱۳۵۴ش / ۱۹۵۷، رهبری جدید حزب شامل عدنان سلمان کعبی، مهدی عبد مهدی و ابراهیم مالک دوباره در عراق شکل گرفت، که به کمیتۀ عراق (لجنة العراق) معروف شد. این کمیته با رهبر سابق حزب [[ | در ۱۳۵۴ش / ۱۹۵۷، رهبری جدید حزب شامل عدنان سلمان کعبی، مهدی عبد مهدی و ابراهیم مالک دوباره در عراق شکل گرفت، که به کمیتۀ عراق (لجنة العراق) معروف شد. این کمیته با رهبر سابق حزب [[محمد هادی سبیتی]] که در اردن مستقر بود، تماس گرفت. سبیتی یکی از اعضا به نام شیخ علی کورانی، مسئول شاخۀ حزب در لبنان، را به عضویت در رهبری کل حزب تعیین کرد. این دو تن در کنار [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید کاظم حائری]] و محمدمهدی آصفی رهبری کل (القیادة العامة) حزب را تشکیل دادند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۶۱ – ۱۶۲، ۲۰۳؛ خرسان، ص۲۱۱ - ۲۱۷</ref> | ||
== حمایت از انقلاب اسلامی ایران == | == حمایت از انقلاب اسلامی ایران == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۳: | ||
در اسفند ۱۳۶۲ / اواخر فوریه ۱۹۸۴ کنگرۀ عمومی حزب برگزار شد. در این کنگره منصب فقیه الدعوة از اساسنامۀ حزب حذف و به جای آن شورای فقهی به ریاست [[سید کاظم حائری]] و عضویت محمد مهدی آصفی و محمدعلی تسخیری تشکیل شد. اما پس از مدتی بین شورای فقهی و اعضای رهبری حزب اختلاف افتاد. سید کاظم حائری معتقد بود که شورای فقهی باید رهبری حزب را در دست داشته باشد، اما اعضای رهبری، شورا را صرفاً مرجعی برای حل مسائل دینی میدانستند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۱ – ۳۶۲؛ خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۳؛ عادل رؤوف، ص۴۳</ref> | در اسفند ۱۳۶۲ / اواخر فوریه ۱۹۸۴ کنگرۀ عمومی حزب برگزار شد. در این کنگره منصب فقیه الدعوة از اساسنامۀ حزب حذف و به جای آن شورای فقهی به ریاست [[سید کاظم حائری]] و عضویت محمد مهدی آصفی و محمدعلی تسخیری تشکیل شد. اما پس از مدتی بین شورای فقهی و اعضای رهبری حزب اختلاف افتاد. سید کاظم حائری معتقد بود که شورای فقهی باید رهبری حزب را در دست داشته باشد، اما اعضای رهبری، شورا را صرفاً مرجعی برای حل مسائل دینی میدانستند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۱ – ۳۶۲؛ خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۳؛ عادل رؤوف، ص۴۳</ref> | ||
در ۱۱ دی ۱۳۶۶ / اول ژانویۀ ۱۹۸۸ برای حل اختلافات کنگرهای در تهران برپا شد. در این کنگره، اکثریت به لغو شورای فقهی رأی دادند. بنا بر این، اعضای موافق بقای شورای فقهی به رهبری سید کاظم حائری از حزب منشعب شدند و حزب الدعوة الاسلامیة – المجلس الفقهی را تأسیس کردند که بعدها به حزب الدعوة الاسلامیة ولایة الفقیه تغییر نام داد.<ref>خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۹؛ عادل رؤوف، ص۴۲، ۴۴</ref> در نتیجۀ این اختلافات، محمد | در ۱۱ دی ۱۳۶۶ / اول ژانویۀ ۱۹۸۸ برای حل اختلافات کنگرهای در تهران برپا شد. در این کنگره، اکثریت به لغو شورای فقهی رأی دادند. بنا بر این، اعضای موافق بقای شورای فقهی به رهبری سید کاظم حائری از حزب منشعب شدند و حزب الدعوة الاسلامیة – المجلس الفقهی را تأسیس کردند که بعدها به حزب الدعوة الاسلامیة ولایة الفقیه تغییر نام داد.<ref>خرسان، ص۴۰۹ – ۴۱۹؛ عادل رؤوف، ص۴۲، ۴۴</ref> در نتیجۀ این اختلافات، محمد آصفی در کنگرۀ عمومی حزب در ۱۳۶۸ش / ۱۹۸۹ از سخنگویی حزب کناره گیری کرد و اعضای حزب ضمن حذف منصب سخنگو، به جای آن دفتر سیاسی را تشکیل دادند که شامل ۳ سخنگو میشد: علی ادیب در ایران، ابراهیم جعفری در لندن و نوری مالکی در سوریه.<ref>خرسان، ص۴۱۹</ref> | ||
== تأسیس کنگرۀ ملی عراق == | == تأسیس کنگرۀ ملی عراق == | ||
حزب الدعوة به همراه دیگر احزاب مخالف رژیم بعث در عراق، در نشست دمشق در ۶ دی ۱۳۶۹ / ۲۷ دسامبر ۱۹۹۰، اجلاس بیروت در ۲۰ اسفند ۱۳۶۹ / ۱۱ مارس ۱۹۹۱ و اجلاس صلاح الدین در عراق ۵- ۹ آبان ۱۳۷۱ / ۲۷ – ۳۱ اکتبر ۱۹۹۲ شرکت کرد. اجلاس صلاح الدین به تأسیس [[کنگره ملی عراق|کنگرۀ ملی عراق]] (المؤتمر الوطنی العراقی) انجامید که به عنوان بزرگترین تجمع احزاب مخالف حکومت عراق، برای سرنگونی رژیم بعث تلاش میکرد<ref>صمانجی، ص۶۷ – ۶۹، ۸۰ – ۸۷، ۱۳۹ - ۱۴۸</ref> | حزب الدعوة به همراه دیگر احزاب مخالف رژیم بعث در عراق، در نشست دمشق در ۶ دی ۱۳۶۹ / ۲۷ دسامبر ۱۹۹۰، اجلاس بیروت در ۲۰ اسفند ۱۳۶۹ / ۱۱ مارس ۱۹۹۱ و اجلاس صلاح الدین در عراق ۵- ۹ آبان ۱۳۷۱ / ۲۷ – ۳۱ اکتبر ۱۹۹۲ شرکت کرد. اجلاس صلاح الدین به تأسیس [[کنگره ملی عراق|کنگرۀ ملی عراق]] (المؤتمر الوطنی العراقی) انجامید که به عنوان بزرگترین تجمع احزاب مخالف حکومت عراق، برای سرنگونی رژیم بعث تلاش میکرد. <ref>صمانجی، ص۶۷ – ۶۹، ۸۰ – ۸۷، ۱۳۹ - ۱۴۸</ref> | ||
حزب الدعوة در سال ۱۳۷۶ش / ۱۹۹۷ از شرکت در اجلاس کنگرۀ ملی عراق در لندن خودداری و اعلام کرد که حمایت غرب را از این کنگره نمیپذیرد.<ref>عادل رؤوف، ص۳۵ - ۳۶</ref>در همان سال اختلافات حزبی دربارۀ میزان دخالت و مشارکت فقها در امور حزبی به وضع بحرانی رسید و در نتیجه چند جناح در درون حزب ایجاد شد: | |||
*جناح محمد مهدی آصفی و همفکران او که اعتقاد داشتند هیئتی از فقها باید بر کار حزب الدعوة نظارت کند؛ | *جناح محمد مهدی آصفی و همفکران او که اعتقاد داشتند هیئتی از فقها باید بر کار حزب الدعوة نظارت کند؛ | ||
*جناح خُضَیر موسی جعفر الخُزاعی و هواداران او که خط مشی افراطی داشتند و از حزب جدا شدند و حزب الدعوة الاسلامیة – تشکیلات عراق (حزب الدعوة الاسلامیة – تنظیم العراق) را تأسیس کردند؛ | *جناح خُضَیر موسی جعفر الخُزاعی و هواداران او که خط مشی افراطی داشتند و از حزب جدا شدند و حزب الدعوة الاسلامیة – تشکیلات عراق (حزب الدعوة الاسلامیة – تنظیم العراق) را تأسیس کردند؛ | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۳۹: | ||
== فعالیتهای رسانهای == | == فعالیتهای رسانهای == | ||
حزب الدعوة صاحب | حزب الدعوة صاحب شبکه تلویزیونی ماهوارهای به نام آفاق است که در ۱۳۸۵ش / ۲۰۰۶ تأسیس شد. این شبکه ۹ دفتر خارجی در کشورهای مختلف دارد. ۲ رادیو به نامهای آفاق و بنت الهدی نیز متعلق به حزب است. حزب فعالیت مطبوعاتی نیز دارد. در ۱۳۳۹ش / ۱۹۶۰ نشریهای به نام الدعوة الاسلامیة منتشر کرد که پس از ۱۰ شماره توقیف شد. در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ نشریۀ جدیدی به نام صوت الدعوة را انتشار داد که همچنان منتشر میشود. در حال حاضر (۱۳۹۱ش / ۲۰۱۲) این حزب روزنامههای البیان و الدعوة و مجلۀ قبضة الهدی را منتشر میکند.<ref>قناة آفاق الفضائیة و جریدة البیان و جریدة الدعوة...، ۲۰۱۱</ref> | ||
== منابع مالی حزب == | == منابع مالی حزب == | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۸۶: | ||
* [http://www.al-daawa.org پایگاه رسمی حزب الدعوة الاسلامیة] | * [http://www.al-daawa.org پایگاه رسمی حزب الدعوة الاسلامیة] | ||
* [http://islamicdawaparty.com/ پایگاه انگلیسی حزب الدعوة الاسلامیة] | * [http://islamicdawaparty.com/ پایگاه انگلیسی حزب الدعوة الاسلامیة] | ||
[[رده:احزاب سیاسی شیعی]] |