پرش به محتوا

کافور: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
اصلاح اعداد انگلیسی
(ایجاد کافور)
 
جز (اصلاح اعداد انگلیسی)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[دی]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Golpoor }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[دی]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Golpoor }}
'''کافور''' ماده‌ای سفید و بلوری شکل، با طبع سرد و خشک است. این ماده خوشبو در [[غسل میت|غسل]] و [[حنوط]] و [[کفن]] نمودن میت کاربرد دارد. لفظ کافور در [[قرآن]] آمده است که در مفهوم شناسی آن در بین [[مفسران]] اختلاف است. کافور در [[روایات]] و [[طب اسلامی]] و همچنین طب سنتی از جایگاه ویژه‌ای برخورداراست و برای بسیاری از بیماری‌ها تجویز شده است.
'''کافور''' ماده‌ای سفید و بلوری شکل، با طبع سرد و خشک است. این ماده خوشبو در [[غسل میت|غسل]] و [[حنوط]] و [[کفن]] نمودن میت کاربرد دارد. لفظ کافور در [[قرآن]] آمده است که در مفهوم شناسی آن در بین [[مفسران]] اختلاف است. کافور در [[روایات]] و [[طب اسلامی]] و همچنین طب سنتی از جایگاه ویژه‌ای برخورداراست و برای بسیاری از بیماری‌ها تجویز شده است.
[[پرونده:کافور.jpeg|بندانگشتی]]
[[پرونده:کافور.jpeg|بندانگشتی]]
== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
کافور {{یادداشت|واژه کافور، جمع کوافر (بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۷۱۶.)برگرفته از زبان [[سانسکریت]] است؛ (بیرونی، الصیدنة فی الطب، 1383ش، ص۸۴۰.) این ماده سفید صدفی شکل به سانسکریت کارپورا نامیده شده که به معنای سفیدی مهتاب می‌باشد. به هندی آن را کاپور و به زبان پهلوی آن را کاپور و کپور می‌نامیده‌اند که معرب آن کافور است. (سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی، گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص۲۱۸.)}}ماده‌ای سفید و خوشبو،<ref> معین، فرهنگ فارسی معین، 1382ش. ذیل واژه کافور.</ref> شفاف و بلوری شکل،<ref> عیسی، موسوعة النباتات المفیده، 2002م، ص۴۴۸؛ میرحیدر، میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، 1385ش، ج۵، ص۸۵.</ref> دارای بوی تند و طعم تیز و معطر است که از جوشاندن و تبخیر قطعات ریزشده ساقه، شاخه و ریشه درختی مخصوص {{یادداشت|کافور از درختی بسیار بزرگ (ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶.) و همیشه سبز است.(سلطانی، سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، 1383ش، ج۲، ص۲۱۸؛ ابن عدیم، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، 1364ش، ج۲، ص۸۶۷.)منشاء اصلی درخت [[چین]]، [[ژاپن]] (نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران، ج۴، ص۲۷۴۶؛ ابن عدیم، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، 1364ش، ج۲، ص۸۶۷.) و [[تایوان]] می‌باشد و در [[هند]] نیز وجود دارد.(ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶.) درخت کافور توسط موسسه کشاورزی [[لاهیجان]] به [[ایران]] وارد شده است. (سلطانی، سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، 1383ش، ج۲، ص۲۱۸.)}} به دست می‌آورند.<ref> میرحیدر، میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، 1385ش، ج۵، ص ۸۶؛ حنین بن اسحاق، المسائل فی الطب للمتعلمین، 1978م، ص۴۶۹.</ref> کافور تنها در درخت کافور وجود ندارد بلکه روغن فرّاری است که در عده زیادی از گیاهان یافت می‌شود<ref>لبدی، القاموس الطبی العربی، 1425ق، ص۹۲۰.</ref> {{یادداشت|از جمله در گیاهان صاصفراس، دارچین، خولنجان، زرنباد، هل و گیاهان دیگری نظیر آزربه، لاواند، اکلیل کوهی، اسانس روغنی فرّاری وجود دارد که در آن مقدار زیادی کافور می‌باشد. (میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، ج۵، ص ۸۶.)}}و برخی از لغت شناسان آن را شکوفه [[نخل]] خرما یا غلاف آن و یا گره‌های شاخه انگور معرفی کرده‌اند.<ref>بستانی، فرهنگ ابجدی، 1375ش، ص۷۱۶.</ref>رنگ کافور خام، در مرحله اول قرمز است و با فراوری سفید می‌گردد.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
کافور {{یادداشت|واژه کافور، جمع کوافر (بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۷۱۶.)برگرفته از زبان [[سانسکریت]] است؛ (بیرونی، الصیدنة فی الطب، ۱۳۸۳ش، ص۸۴۰.) این ماده سفید صدفی شکل به سانسکریت کارپورا نامیده شده که به معنای سفیدی مهتاب می‌باشد. به هندی آن را کاپور و به زبان پهلوی آن را کاپور و کپور می‌نامیده‌اند که معرب آن کافور است. (سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی، گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۸.)}}ماده‌ای سفید و خوشبو،<ref> معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۸۲ش. ذیل واژه کافور.</ref> شفاف و بلوری شکل،<ref> عیسی، موسوعة النباتات المفیده، ۲۰۰۲م، ص۴۴۸؛ میرحیدر، میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۵.</ref> دارای بوی تند و طعم تیز و معطر است که از جوشاندن و تبخیر قطعات ریزشده ساقه، شاخه و ریشه درختی مخصوص {{یادداشت|کافور از درختی بسیار بزرگ (ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶.) و همیشه سبز است.(سلطانی، سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۸؛ ابن عدیم، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۸۶۷.)منشاء اصلی درخت [[چین]]، [[ژاپن]] (نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران، ج۴، ص۲۷۴۶؛ ابن عدیم، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۸۶۷.) و [[تایوان]] می‌باشد و در [[هند]] نیز وجود دارد.(ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶.) درخت کافور توسط موسسه کشاورزی [[لاهیجان]] به [[ایران]] وارد شده است. (سلطانی، سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۸.)}} به دست می‌آورند.<ref> میرحیدر، میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۶؛ حنین بن اسحاق، المسائل فی الطب للمتعلمین، ۱۹۷۸م، ص۴۶۹.</ref> کافور تنها در درخت کافور وجود ندارد بلکه روغن فرّاری است که در عده زیادی از گیاهان یافت می‌شود<ref>لبدی، القاموس الطبی العربی، ۱۴۲۵ق، ص۹۲۰.</ref> {{یادداشت|از جمله در گیاهان صاصفراس، دارچین، خولنجان، زرنباد، هل و گیاهان دیگری نظیر آزربه، لاواند، اکلیل کوهی، اسانس روغنی فرّاری وجود دارد که در آن مقدار زیادی کافور می‌باشد. (میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۶.)}}و برخی از لغت شناسان آن را شکوفه [[نخل]] خرما یا غلاف آن و یا گره‌های شاخه انگور معرفی کرده‌اند.<ref>بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۷۱۶.</ref>رنگ کافور خام، در مرحله اول قرمز است و با فراوری سفید می‌گردد.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
طبیعت آن سرد و خشک است.<ref>سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۱۹؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی فارسی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴؛ مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، 1387ش، ج۱، ص۵۹۳؛ میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، ج۵، ص ۸۹؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، 1346ش، ص۲۷۴؛ بغدادی، المختارات فی الطب، 1362ق، ج۲، ص۱۰۹؛ بهاء الدوله، خلاصة التجارب، 1382ش، ص۵۹۸؛ حکیم مومن، تحفة المؤمنین، 1390ش، ج۱، ص۶۸۷.</ref>
طبیعت آن سرد و خشک است.<ref>سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۹؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی فارسی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴؛ مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۹۳؛ میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۹؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، ۱۳۴۶ش، ص۲۷۴؛ بغدادی، المختارات فی الطب، ۱۳۶۲ق، ج۲، ص۱۰۹؛ بهاء الدوله، خلاصة التجارب، ۱۳۸۲ش، ص۵۹۸؛ حکیم مومن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۸۷.</ref>


نام کافور در [[قرآن]] نیز آمده است. «إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزَاجُهَا کافُورًا» به یقین ابرار و نیکان از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است.<ref>سوره انسان، آیه ۵.</ref> [[مفسران]] در مورد مفهوم کافور اختلاف کرده‌اند برخی کافور را به معنای لغوی دانسته و به معنای هر چیز خنک و خوشبو و یا چیزی که بوی خوشی دارد گرفته<ref> طباطبایی، المیزان، 1390ش، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref> و عده‌ای دیگر از مفسران اشاره به سفیدی فوق‌العاده و خنکی آن کرده‌اند زیرا کافور معمولی در سفیدی و خنکی ضرب‌المثل است.<ref> قمی، تفسیر القمی، 1404ق، ج۲، ص۳۹۸؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، 1368ش، ج۱۴، ص۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج۲۵، ص۳۴۹.</ref> برخی دیگر از آن جهت که ریشه کافور از کفر به معنای پوشش می‌باشد کافور را نیز به خاطر پوشیده بودن میوه درختی که این ماده از آن گرفته می‌شود و در میان غلاف پنهان است، معنای کافور دنیوی را لحاظ کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج۲۵، ص۳۴۹.</ref>
نام کافور در [[قرآن]] نیز آمده است. «إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزَاجُهَا کافُورًا» به یقین ابرار و نیکان از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است.<ref>سوره انسان، آیه ۵.</ref> [[مفسران]] در مورد مفهوم کافور اختلاف کرده‌اند برخی کافور را به معنای لغوی دانسته و به معنای هر چیز خنک و خوشبو و یا چیزی که بوی خوشی دارد گرفته<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref> و عده‌ای دیگر از مفسران اشاره به سفیدی فوق‌العاده و خنکی آن کرده‌اند زیرا کافور معمولی در سفیدی و خنکی ضرب‌المثل است.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹۸؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۸ش، ج۱۴، ص۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۴۹.</ref> برخی دیگر از آن جهت که ریشه کافور از کفر به معنای پوشش می‌باشد کافور را نیز به خاطر پوشیده بودن میوه درختی که این ماده از آن گرفته می‌شود و در میان غلاف پنهان است، معنای کافور دنیوی را لحاظ کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۴۹.</ref>


در روایتی، [[رسول خدا]](ص) خلقت خود را از سه چیز معرفی نموده است که یکی از آنها در کنار عطر و عنبر، کافور است. <ref>على بن موسى (ع)، صحيفة الإمام الرضا (ع)، 1406ق، ص 47.</ref>
در روایتی، [[رسول خدا]](ص) خلقت خود را از سه چیز معرفی نموده است که یکی از آنها در کنار عطر و عنبر، کافور است.<ref>علی بن موسی(ع)، صحیفة الإمام الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۴۷.</ref>
[[پرونده:غسل_و_حنوط_میت.jpeg|بندانگشتی]]
[[پرونده:غسل_و_حنوط_میت.jpeg|بندانگشتی]]
== کاربرد شرعی ==
== کاربرد شرعی ==
'''[[غسل میت]]''': بر اساس [[فتوا|فتوای]] مشهور [[مراجع تقلید]]، میت را سه مرتبه [[غسل]] می‌دهند که در مرتبه دوم از آب مخلوط شده با کافور برای شستشوی میت استفاده می‌شود<ref>کلینی، الکافی، 1407ق، ج۳، ص۱۳۹.</ref> و در مقدار آن گفته شده است که نباید آنقدر زیاد باشد که باعث [[مضاف]] شدن آب گردد. آنقدر نیز نباید کم باشد که آمیختگی آب با آن معلوم نباشد.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، 1414ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref>
'''[[غسل میت]]''': بر اساس [[فتوا|فتوای]] مشهور [[مراجع تقلید]]، میت را سه مرتبه [[غسل]] می‌دهند که در مرتبه دوم از آب مخلوط شده با کافور برای شستشوی میت استفاده می‌شود<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۳۹.</ref> و در مقدار آن گفته شده است که نباید آنقدر زیاد باشد که باعث [[مضاف]] شدن آب گردد. آنقدر نیز نباید کم باشد که آمیختگی آب با آن معلوم نباشد.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref>


'''[[حنوط]]''': طبق فتوای [[علمای شیعه]]، مالیدن کافور بر اعضای هفتگانه سجود مرده یعنی پیشانی، کف دستها، سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها، [[واجب]] است.<ref>کلینی، الکافی،1407ق، ج۳، ص۱۴۳.</ref>
'''[[حنوط]]''': طبق فتوای [[علمای شیعه]]، مالیدن کافور بر اعضای هفتگانه سجود مرده یعنی پیشانی، کف دستها، سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها، [[واجب]] است.<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۴۳.</ref>


'''[[کفن]]''': از [[امام صادق]](ع) نقل شده است که موقع پوشانیدن کفن، روی هر قطعه آن، مقداری هل و کافور ریخته شود<ref>کلینی، گزیده کافی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۳۱.</ref> در روایات خوشبو کردن [[کفن]] جنازه، فقط با کافور جایز شمرده شده است.<ref>ابن شعبه، تحف العقول، 1382ش، ص۱۶۵.</ref> زیرا مرده به منزله کسی دانسته شده که [[احرام]] بسته است.<ref>ابن شعبه، تحف العقول، 1382ش، ص۱۷۵.</ref>
'''[[کفن]]''': از [[امام صادق]](ع) نقل شده است که موقع پوشانیدن کفن، روی هر قطعه آن، مقداری هل و کافور ریخته شود<ref>کلینی، گزیده کافی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۳۱.</ref> در روایات خوشبو کردن [[کفن]] جنازه، فقط با کافور جایز شمرده شده است.<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵.</ref> زیرا مرده به منزله کسی دانسته شده که [[احرام]] بسته است.<ref>ابن شعبه، تحف العقول، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۵.</ref>


== جایگاه در بهشت ==
== جایگاه در بهشت ==
برخی از مفسران در تفسیر آیه ۵، سوره انسان، کافور را اسم عین برای نام [[بهشت]] دانسته و معتقدند که یکی از نام‌های بهشت، کافور است.<ref>سبزواری، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، 1419ق، ج۱، ص۵۸۴.</ref> برخی نام چشمه‌ای در بهشت می‌دانند؛<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، 1368ش، ج۱۴، ص۵۲؛ طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج۱۰، ص۶۱۶.</ref> یا چشمه‌ای که ممزوج و آمیخته با بوی کافور است<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج۶، ص۱۲۴.</ref> از آن جهت که بوی کافور در کنار رایحه‌های خوش‌بویی چون مشک و زنجبیل شهرت دارد؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج۱۰، ص۶۱۶.</ref> اما با کافور دنیوی متفاوت است.<ref> طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج۱۰، ص۶۱۶؛ سبزواری، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، 1419ق، ج۱، ص۵۸۴.</ref>
برخی از مفسران در تفسیر آیه ۵، سوره انسان، کافور را اسم عین برای نام [[بهشت]] دانسته و معتقدند که یکی از نام‌های بهشت، کافور است.<ref>سبزواری، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۸۴.</ref> برخی نام چشمه‌ای در بهشت می‌دانند؛<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۸ش، ج۱۴، ص۵۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۶.</ref> یا چشمه‌ای که ممزوج و آمیخته با بوی کافور است<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۴.</ref> از آن جهت که بوی کافور در کنار رایحه‌های خوش‌بویی چون مشک و زنجبیل شهرت دارد؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۶.</ref> اما با کافور دنیوی متفاوت است.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۶؛ سبزواری، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۸۴.</ref>


در [[تفسیر]] برخی از موضوعات مطرح شده در [[قرآن]] همچون «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ»<ref>سوره بقره، آیه ۳۵</ref> از [[امام صادق(ع)]] روایت شده است که منظور از درخت ذکر شده در آیه مذکور، همان درخت کافور است<ref>العروسی، تفسیر نور الثقلین، 1413ق، ج۱، ص۶۰؛ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج۴، ص۷.</ref> و یا در تفسیر آیه «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ عَیناً یشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»<ref>سوره مطففین، آیات ۲۷-۲۸</ref> منظور از «عینا» را کافور یا چشمه‌ای با طعم کافور می‌دانند که [[ابرار]] و [[اصحاب یمین]] از آن می‌آشامند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج۱، ص۱۵۷.</ref> در [[سوره انسان]] ذیل آیات علیین نیز آمده است که کافور چشمه‌ای است که ابرار و [[عباد الله]] از شراب آن که آمیخته به کافور است، می‌نوشند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج۵، ص۴۰.</ref> بنا بر برخی از روایات این چشمه از زیر درختی در [[بهشت]] که تنه آن در منزل [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] (ص)و شاخه‌های آن در همه منازل بهشت گسترده شده است، بیرون می‌آید.<ref>جرجانی، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۷۸۸.</ref>
در [[تفسیر]] برخی از موضوعات مطرح شده در [[قرآن]] همچون «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ»<ref>سوره بقره، آیه ۳۵</ref> از [[امام صادق(ع)]] روایت شده است که منظور از درخت ذکر شده در آیه مذکور، همان درخت کافور است<ref>العروسی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۷.</ref> و یا در تفسیر آیه «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ عَیناً یشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ»<ref>سوره مطففین، آیات ۲۷-۲۸</ref> منظور از «عینا» را کافور یا چشمه‌ای با طعم کافور می‌دانند که [[ابرار]] و [[اصحاب یمین]] از آن می‌آشامند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۷.</ref> در [[سوره انسان]] ذیل آیات علیین نیز آمده است که کافور چشمه‌ای است که ابرار و [[عباد الله]] از شراب آن که آمیخته به کافور است، می‌نوشند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۴۰.</ref> بنا بر برخی از روایات این چشمه از زیر درختی در [[بهشت]] که تنه آن در منزل [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]](ص)و شاخه‌های آن در همه منازل بهشت گسترده شده است، بیرون می‌آید.<ref>جرجانی، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۷۸۸.</ref>


در روایتی از رسول اکرم(ص)، کافور به عنوان یکی از درجات و یا پلکان [[بهشت]] معرفی شده است<ref>حسن بن علی (ع)، التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، 1409ق، ص ۳۳۴.</ref> و یا در روایت دیگری از ایشان، به عنوان خاک برای درختی در بهشت به نام [[طوبی]] قلمداد شده<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، 1410ق، ص۲۱۲. </ref> و یا سایه آن درخت در خنکی چون کافور است<ref>ابن بابویه، کمال الدین، 1377ش، ج۱، ص۲۶۶.</ref>و یا ملات برای خانه‌ای در [[بهشت]] توصیف شده است.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، 1410ق، ص۵۹۴.</ref> در جای دیگر به عنوان رایحه‌ای خوشبو در خانه‌های بهشتی مطرح شده است<ref>کلینی، بهشت کافی، 1381ش، ص۱۳۳.</ref> و یا در روایتی دیگر در توصیف [[حوض کوثر]] که [[مومنان]] از آن بهره می‌برند، طبع آن را در سردی و خنکی، همچون کافور معرفی کرده‌اند. <ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، 1356ش، ص102.</ref>
در روایتی از رسول اکرم(ص)، کافور به عنوان یکی از درجات و یا پلکان [[بهشت]] معرفی شده است<ref>حسن بن علی(ع)، التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ۱۴۰۹ق، ص۳۳۴.</ref> و یا در روایت دیگری از ایشان، به عنوان خاک برای درختی در بهشت به نام [[طوبی]] قلمداد شده<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۲۱۲. </ref> و یا سایه آن درخت در خنکی چون کافور است<ref>ابن بابویه، کمال الدین، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۶۶.</ref>و یا ملات برای خانه‌ای در [[بهشت]] توصیف شده است.<ref>کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۹۴.</ref> در جای دیگر به عنوان رایحه‌ای خوشبو در خانه‌های بهشتی مطرح شده است<ref>کلینی، بهشت کافی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳.</ref> و یا در روایتی دیگر در توصیف [[حوض کوثر]] که [[مومنان]] از آن بهره می‌برند، طبع آن را در سردی و خنکی، همچون کافور معرفی کرده‌اند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۲.</ref>


[[حضرت علی(ع)|امیرالمومنین]](ع) بعد از ذکر جایگاه خود در [[بهشت]] اشاره به جامۀ خود در بهشت می‌کند که از کافور است.<ref>کلینی، بهشت کافی، 1381ش، ص۱۳۳.</ref>
[[حضرت علی(ع)|امیرالمومنین]](ع) بعد از ذکر جایگاه خود در [[بهشت]] اشاره به جامۀ خود در بهشت می‌کند که از کافور است.<ref>کلینی، بهشت کافی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۳.</ref>


== در طب اسلامی و سنتی و خواص آن ==
== در طب اسلامی و سنتی و خواص آن ==
کافور در [[روایات اسلامی]] در کنار یکی از رایحه‌های خوش و بهشتی، به عنوان یکی از داروهای موثر برای بیماری‌های گوناگون تجویز شده است.<ref>مستغفری، روش تندرستی در اسلام، 1381ش، ص۱۱۵.</ref> این موضوع در کتب طب الائمه و [[بحارالانوار]] و دیگر کتب روایی ذکر شده است.<ref>مستغفری، روش تندرستی در اسلام، 1381ش، ص۱۱۵.</ref> به عنوان نمونه می‌توان به کتاب منسوب به [[امام رضا]](ع) اشاره نمود <ref>علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، 1419ق، ص412.</ref>و همچنین به کتابی که روایات [[امام صادق]](ع) را در زمینه طب، جمع آوری نموده است. <ref>قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)؛ 1426ق، ص299.</ref>
کافور در [[روایات اسلامی]] در کنار یکی از رایحه‌های خوش و بهشتی، به عنوان یکی از داروهای موثر برای بیماری‌های گوناگون تجویز شده است.<ref>مستغفری، روش تندرستی در اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۵.</ref> این موضوع در کتب طب الائمه و [[بحارالانوار]] و دیگر کتب روایی ذکر شده است.<ref>مستغفری، روش تندرستی در اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۵.</ref> به عنوان نمونه می‌توان به کتاب منسوب به [[امام رضا]](ع) اشاره نمود<ref>علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۲.</ref>و همچنین به کتابی که روایات [[امام صادق]](ع) را در زمینه طب، جمع آوری نموده است.<ref>قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)؛ ۱۴۲۶ق، ص۲۹۹.</ref>


شایع‌ترین تجویز کافور در روایات برای درمان چشم درد<ref>کلینی، الروضة من الکافی، 1364ش، ج۲، ص۲۴۰؛ مجلسی، آسمان و جهان ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوار، 1351ش، ج۶، ص۱۱۹.</ref>، ضعف قوه باه، گزیدگی عقرب و حشرات، تب، درد گوش، جنون و صرع، درد دهان و دندان، کرم شکم و... است.<ref> مستغفری، روش تندرستی در اسلام، 1381ش، ص۱۱۷.</ref>
شایع‌ترین تجویز کافور در روایات برای درمان چشم درد<ref>کلینی، الروضة من الکافی، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۲۴۰؛ مجلسی، آسمان و جهان ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوار، ۱۳۵۱ش، ج۶، ص۱۱۹.</ref>، ضعف قوه باه، گزیدگی عقرب و حشرات، تب، درد گوش، جنون و صرع، درد دهان و دندان، کرم شکم و... است.<ref> مستغفری، روش تندرستی در اسلام، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۷.</ref>


کافور به علت خواص بی‌نظیر خود در زمینه طب، مورد توجه اکثر حکما و دانشمندان قرار گرفته است و در کتب مختلف طبی از قدیم تا کنون از سودمندی آن سخن گفته و با شمردن فواید آن برای انواع بیماری‌ها سفارش شده است.<ref> بیرونی، الصیدنة فی الطب، 1383ش، ص۸۴۰؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص۲۱۸؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، 1346ش، ص۲۰۹؛ عیسی، موسوعة النباتات المفیدة، 2002م، ص۴۴۸؛ لبدی، القاموس الطبی العربی، 1425ق، ص۹۲۰؛ میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، ج۵، ص۸۵؛ رازی، الحاوی فی الطب، 1422ق، ج۲۱، ص۳۳۵؛ رازی، المنصوری فی الطب، 1387ش، ص۲۰۱؛ ابن سینا، القانون فی الطب، 1426ق، ج۱، ص۴۷۷؛ ابن سینا، من مؤلفات ابن سینا الطبیة، 1404ق، ج۱، ص۲۷۴؛ بغدادی، المختارات فی الطب، 1362ق، ج۲، ص۱۰۹؛ ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶؛ عقیلی، خلاصة الحکمة، 1385ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
کافور به علت خواص بی‌نظیر خود در زمینه طب، مورد توجه اکثر حکما و دانشمندان قرار گرفته است و در کتب مختلف طبی از قدیم تا کنون از سودمندی آن سخن گفته و با شمردن فواید آن برای انواع بیماری‌ها سفارش شده است.<ref> بیرونی، الصیدنة فی الطب، ۱۳۸۳ش، ص۸۴۰؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۸؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۹؛ عیسی، موسوعة النباتات المفیدة، ۲۰۰۲م، ص۴۴۸؛ لبدی، القاموس الطبی العربی، ۱۴۲۵ق، ص۹۲۰؛ میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۵؛ رازی، الحاوی فی الطب، ۱۴۲۲ق، ج۲۱، ص۳۳۵؛ رازی، المنصوری فی الطب، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱؛ ابن سینا، القانون فی الطب، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۷؛ ابن سینا، من مؤلفات ابن سینا الطبیة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۴؛ بغدادی، المختارات فی الطب، ۱۳۶۲ق، ج۲، ص۱۰۹؛ ابن وردی، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، دمشق، ص۱۰۶؛ عقیلی، خلاصة الحکمة، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
این ماده به نوعی برای تمام بیماری‌های بدن<ref>رازی، المنصوری فی الطب، 1387ش، ص۲۰۱.</ref> از جمله بیماری‌های گرم مزاج‌ها<ref>علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، 1419ق، ص ۴۱۳؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۱۹؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، 1346ش، ص۲۰۹؛ قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)، 1426ق، ص ۳۰۰؛ مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، 1387ش، ج۱، ص۵۹۳؛ ابن سینا، القانون فی الطب، 1426ق، ج۱، ص۴۷۷؛ قلانسی، أقرباذین القلانسی، 1403ق، ص۲۳۹؛ بغدادی، المختارات فی الطب، 1362ق، ج۲، ص۱۰۹؛ حکیم مومن، تحفة المؤمنین، 1390ش، ج۱، ص۶۸۷؛ رازی، المنصوری فی الطب، 1387ش، ص۲۰۱؛ طوسی، تنسوخ نامه ایلخانی، 1363ش، ج۱، ص۲۵۸.</ref> مفید است که به اعتبار نوع بیماری به صورت خوراکی، تزریقی،<ref>سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۰.</ref>موضعی،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.</ref> {{یادداشت| در کشش بیش از اندازه عضلات، نقرس، رماتیسم، التهاب، خارش پوست، آرتریت روماتوئید، نورالژی، درد پشت، دردهای عضلانی، زونا مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.}}استنشاقی،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.</ref> {{یادداشت| در ناراحتی‌های چشم، سرماخوردگی و انفلوانزا استفاده می‌شود؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.}}ساخت عطر،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.</ref> {{یادداشت| برای تهیه عطرهای گرانقیمت و ضدعفونیکنندهها، صابونسازی و حشره‌کش‌ها به کار می‌رود؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص ۲۲۱.}}قرص،<ref>بغدادی، المختارات فی الطب، 1362ق، ج۲، ص۲۹۴؛ عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص ۱۱۴۵؛ جرجانی، یادگار در دانش پزشکی و داروسازی، 1381ش، ص۳۴۸.</ref> مرهم،<ref> جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴. </ref> {{یادداشت| مالیدن کافور با روغن گل یا بادام برای ورم‌های گرم کاربرد دارد. پاشیدن کافور بر جراحات باعث بهبود می‌شود و درد جراحات را تسکین می‌دهد؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴. }}بخور<ref>هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، 1346ش، ص۲۰۹.</ref>شیاف،<ref>قلانسی، أقرباذین القلانسی، 1403ق، ص۲۳۹.</ref> سرمه،<ref>علی خان، مخازن التعلیم، 1323ق، ص۲۹۹.</ref> محلول‌های روغنی،<ref> عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص ۱۱۴۵.</ref> جوارش<ref>علی بن موسی(ع)، طب الرضا(ع)، 1381ش، ص۲۷۵.</ref> و... کاربرد دارد.
این ماده به نوعی برای تمام بیماری‌های بدن<ref>رازی، المنصوری فی الطب، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref> از جمله بیماری‌های گرم مزاج‌ها<ref>علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۳؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۹؛ هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۹؛ قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)، ۱۴۲۶ق، ص۳۰۰؛ مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۹۳؛ ابن سینا، القانون فی الطب، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۷؛ قلانسی، أقرباذین القلانسی، ۱۴۰۳ق، ص۲۳۹؛ بغدادی، المختارات فی الطب، ۱۳۶۲ق، ج۲، ص۱۰۹؛ حکیم مومن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۸۷؛ رازی، المنصوری فی الطب، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱؛ طوسی، تنسوخ نامه ایلخانی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۸.</ref> مفید است که به اعتبار نوع بیماری به صورت خوراکی، تزریقی،<ref>سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۰.</ref>موضعی،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.</ref> {{یادداشت| در کشش بیش از اندازه عضلات، نقرس، رماتیسم، التهاب، خارش پوست، آرتریت روماتوئید، نورالژی، درد پشت، دردهای عضلانی، زونا مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.}}استنشاقی،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.</ref> {{یادداشت| در ناراحتی‌های چشم، سرماخوردگی و انفلوانزا استفاده می‌شود؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.}}ساخت عطر،<ref> سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.</ref> {{یادداشت| برای تهیه عطرهای گرانقیمت و ضدعفونیکنندهها، صابونسازی و حشره‌کش‌ها به کار می‌رود؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۱.}}قرص،<ref>بغدادی، المختارات فی الطب، ۱۳۶۲ق، ج۲، ص۲۹۴؛ عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص۱۱۴۵؛ جرجانی، یادگار در دانش پزشکی و داروسازی، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۸.</ref> مرهم،<ref> جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴. </ref> {{یادداشت| مالیدن کافور با روغن گل یا بادام برای ورم‌های گرم کاربرد دارد. پاشیدن کافور بر جراحات باعث بهبود می‌شود و درد جراحات را تسکین می‌دهد؛ جمعی از نویسندگان، کتب طبی انتزاعی، بی‌تا، ج۱، ص۳۹۴. }}بخور<ref>هروی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۹.</ref>شیاف،<ref>قلانسی، أقرباذین القلانسی، ۱۴۰۳ق، ص۲۳۹.</ref> سرمه،<ref>علی خان، مخازن التعلیم، ۱۳۲۳ق، ص۲۹۹.</ref> محلول‌های روغنی،<ref> عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص۱۱۴۵.</ref> جوارش<ref>علی بن موسی(ع)، طب الرضا(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۲۷۵.</ref> و... کاربرد دارد.


کافور برای اشخاص سردمزاج زیان دارد و موجب تضعیف معده و نیروی جنسی، خشک شدن اسپرم، پیدایش سنگ کلیه و مثانه، قطع اشتها، بی‌خوابی و حتی بوئیدن زیاد آن، پیری زودرس و سپید شدن مو می‌گردد.<ref>قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)، 1426ق، ص۲۹۹؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، 1383ش، ج۲، ص۲۲۰؛ بهاء الدوله، خلاصة التجارب، 1382ش، ص۵۹۸؛ عقیلی، مخزن الأدویه: دائرة المعارف خوردنیها و داروهای پزشکی سنتی ایران طبع قدیم، 1360ق، ص۷۲۵؛ هروی، الأبنیة عن حقائق الأدویة روضة الأنس و منفعة النفس، 1346ش، ص۲۷۳؛ عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص ۱۱۴۴.</ref>
کافور برای اشخاص سردمزاج زیان دارد و موجب تضعیف معده و نیروی جنسی، خشک شدن اسپرم، پیدایش سنگ کلیه و مثانه، قطع اشتها، بی‌خوابی و حتی بوئیدن زیاد آن، پیری زودرس و سپید شدن مو می‌گردد.<ref>قزوینی، طب الإمام الصادق(ع)، ۱۴۲۶ق، ص۲۹۹؛ سلطانی، دائرة المعارف طب سنتی گیاهان دارویی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۲۰؛ بهاء الدوله، خلاصة التجارب، ۱۳۸۲ش، ص۵۹۸؛ عقیلی، مخزن الأدویه: دائرة المعارف خوردنیها و داروهای پزشکی سنتی ایران طبع قدیم، ۱۳۶۰ق، ص۷۲۵؛ هروی، الأبنیة عن حقائق الأدویة روضة الأنس و منفعة النفس، ۱۳۴۶ش، ص۲۷۳؛ عقیلی، قرابادین کبیر، تهران، ج۲، ص۱۱۴۴.</ref>


مقدار زیاد و خارج از حد مجاز آن سمّی است، لذا مصرف کافور باید زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.<ref>میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، ج۵، ص ۸۸.</ref>
مقدار زیاد و خارج از حد مجاز آن سمّی است، لذا مصرف کافور باید زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.<ref>میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، ج۵، ص۸۸.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۵۲: خط ۵۲:
* ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام و النعمه، ترجمه محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
* ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام و النعمه، ترجمه محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
* ابن سینا، حسین بن عبد الله، من مؤلفات ابن سینا الطبیه، تحقیق محمد زهیر البابا، دمشق، معهد التراث العلمی العربی، ۱۴۰۴ق.
* ابن سینا، حسین بن عبد الله، من مؤلفات ابن سینا الطبیه، تحقیق محمد زهیر البابا، دمشق، معهد التراث العلمی العربی، ۱۴۰۴ق.
* ابن سینا، حسین بن عبد الله، القانون فی الطب، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۶ش.
* ابن سینا، حسین بن عبد الله، القانون فی الطب، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۶ش.
* ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، تهران، مؤسسه امیر کبیر، ۱۳۸۲ش.
* ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، تهران، مؤسسه امیر کبیر، ۱۳۸۲ش.
* ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، 1356ش.
* ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف اشرف،‌دار المرتضویه، ۱۳۵۶ش.
* ابن عدیم، عمر بن احمد، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، تحقیق سلیمی محجوب، حلب، معهد التراث العلمی العربی، ۱۳۶۴ش.
* ابن عدیم، عمر بن احمد، الوصلة إلی الحبیب فی وصف الطیبات و الطیب، تحقیق سلیمی محجوب، حلب، معهد التراث العلمی العربی، ۱۳۶۴ش.
* ابن وردی، عمر بن مظفر، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، تحقیق محمد سید رفاعی، دمشق،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا.
* ابن وردی، عمر بن مظفر، منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین، تحقیق محمد سید رفاعی، دمشق،‌دار الکتاب العربی، بی‌تا.
خط ۶۷: خط ۶۷:
* حکیم مؤمن، سید محمد مؤمن بن محمد زمان، تحفة المؤمنین، تحقیق مؤسسه احیای طب طبیعی، قم، نور وحی، ۱۳۹۰ش.
* حکیم مؤمن، سید محمد مؤمن بن محمد زمان، تحفة المؤمنین، تحقیق مؤسسه احیای طب طبیعی، قم، نور وحی، ۱۳۹۰ش.
* حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۱، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* حنین بن اسحاق، المسائل فی الطب للمتعلمین، قاهره،‌ دار الجامعات المصریة، ۱۹۷۸م.
* حنین بن اسحاق، المسائل فی الطب للمتعلمین، قاهره،دار الجامعات المصریة، ۱۹۷۸م.
* رازی، محمد بن زکریا، الحاوی فی الطب، تحقیق هیثم خلیفة طعیمی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
* رازی، محمد بن زکریا، الحاوی فی الطب، تحقیق هیثم خلیفة طعیمی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
* رازی، محمد بن زکریا، المنصوری فی الطب، مترجم محمد ابراهیم ذاکر، تحقیق حازم بکری صدیقی، تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۱۳۸۷ش.
* رازی، محمد بن زکریا، المنصوری فی الطب، مترجم محمد ابراهیم ذاکر، تحقیق حازم بکری صدیقی، تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۱۳۸۷ش.
* سبزواری، محمد، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، سبزواری، بیروت،‌ دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
* سبزواری، محمد، ارشاد الازهان الی تفسیر القرآن، سبزواری، بیروت،دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
* سلطانی، ابو القاسم، دائرة المعارف طب سنتی (گیاهان دارویی)، تهران، ارجمند، ۱۳۸۳ش.
* سلطانی، ابو القاسم، دائرة المعارف طب سنتی (گیاهان دارویی)، تهران، ارجمند، ۱۳۸۳ش.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ش.
* طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ش.
خط ۷۹: خط ۷۹:
* عقیلی علوی شیرازی، سید محمد حسین، خلاصة الحکمة، تحقیق اسماعیل ناظم، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۵ش.
* عقیلی علوی شیرازی، سید محمد حسین، خلاصة الحکمة، تحقیق اسماعیل ناظم، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۵ش.
* عقیلی علوی شیرازی، سید محمد حسین، مخزن الأدویه: دائرة المعارف خوردنیها و داروهای پزشکی سنتی ایران طبع قدیم، تحقیق احمد کبیر و همکاران، کلکته هندوستان، چاپ سوم، ۱۲۶۰ق.
* عقیلی علوی شیرازی، سید محمد حسین، مخزن الأدویه: دائرة المعارف خوردنیها و داروهای پزشکی سنتی ایران طبع قدیم، تحقیق احمد کبیر و همکاران، کلکته هندوستان، چاپ سوم، ۱۲۶۰ق.
* علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، تحقیق محسن عقیل، بیروت،‌ دار المحجة البیضاء، ۱۴۱۹ق.
* علی بن موسی(ع)، طب الإمام الرضا(ع) المعروف بالرسالة الذهبیة، تحقیق محسن عقیل، بیروت،دار المحجة البیضاء، ۱۴۱۹ق.
* على بن موسى (ع)، صحيفة الإمام الرضا (ع)، مشهد، كنگره جهانى امام رضا (ع)، 1406ق.
* علی بن موسی(ع)، صحیفة الإمام الرضا(ع)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا(ع)، ۱۴۰۶ق.
* علی بن موسی(ع)، طب الرضا(ع) ترجمه امیر صادقی، تهران، معراجی، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
* علی بن موسی(ع)، طب الرضا(ع) ترجمه امیر صادقی، تهران، معراجی، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
* علی خان، محمد صادق، مخازن التعلیم، دهلی، مطبع فاروقی، ۱۳۲۳ق.
* علی خان، محمد صادق، مخازن التعلیم، دهلی، مطبع فاروقی، ۱۳۲۳ق.
* عيسى، فريد بابا، موسوعة النباتات المفيده، دمشق، مطبعة دار عكرمه، 2002م.
* عیسی، فرید بابا، موسوعة النباتات المفیده، دمشق، مطبعة‌دار عکرمه، ۲۰۰۲م.
* قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۱۲ق.
* قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران،‌دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۱۲ق.
* قزوینی، سید محمد کاظم، طب الإمام الصادق(ع)، قم، قلم الشرق، ۱۴۲۶ش.
* قزوینی، سید محمد کاظم، طب الإمام الصادق(ع)، قم، قلم الشرق، ۱۴۲۶ش.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
* معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه کافور، تهران، نشر سی‌گل، ۱۳۸۲ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه کافور، تهران، نشر سی‌گل، ۱۳۸۲ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ش.
* میر حیدر، حسین، میرحیدر، معارف گیاهی، 1385ش، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۸۵ش.
* میر حیدر، حسین، میرحیدر، معارف گیاهی، ۱۳۸۵ش، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۸۵ش.
* نفیسی، میرزا علی اکبر، فرهنگ نفیسی، تهران، خیام، بی‌تا.
* نفیسی، میرزا علی اکبر، فرهنگ نفیسی، تهران، خیام، بی‌تا.
* هروی، موفق بن علی، الأبنیة عن حقائق الأدویة روضة الأنس و منفعة النفس، تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
* هروی، موفق بن علی، الأبنیة عن حقائق الأدویة روضة الأنس و منفعة النفس، تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
* هروی، موفق بن علی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
* هروی، موفق بن علی، الأغذیة و الأدویة عند مؤلفی الغرب الإسلامی، تحقیق احمد بهمنیار، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵

ویرایش