۱۷٬۱۳۹
ویرایش
هابیل: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
←قتل هابیل: اصلاح جزیی
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←قتل هابیل: اصلاح جزیی) |
||
| خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==قتل هابیل== | ==قتل هابیل== | ||
پس از آنکه [[قربانی]] هابیل پذیرفته شد [[قابیل]] به برادر کوچکترش هابیل [[حسد|حسادت]] کرد و او را کشت. در منابع تاریخی آمده است به دنبال پذیرفته نشدن قربانی قابیل، او سوگند خورد که هابیل را خواهد کشت. هابیل ضمن اشاره به [[تقوا|تقوای]] الهی و اینکه خداوند قربانی اهل تقوا را می‌پذیرد، خطاب به قابیل گفت اگر تو قصد کشتن من را داشته باشی من هرگز اقدام به کشتن تو نمی‌کنم و مرتکب این [[گناه]] نمی‌شوم.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۳۸.</ref> | پس از آنکه [[قربانی]] هابیل پذیرفته شد [[قابیل]] به برادر کوچکترش هابیل [[حسد|حسادت]] کرد و او را کشت. در منابع تاریخی آمده است به دنبال پذیرفته نشدن قربانی قابیل، او سوگند خورد که هابیل را خواهد کشت. هابیل ضمن اشاره به [[تقوا|تقوای]] الهی و اینکه خداوند قربانی اهل تقوا را می‌پذیرد، خطاب به قابیل گفت اگر تو قصد کشتن من را داشته باشی من هرگز اقدام به کشتن تو نمی‌کنم و مرتکب این [[گناه]] نمی‌شوم.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۳۸.</ref> بنا بر آیات قرآن هابیل به قابیل هشدار داد اگر مرتکب قتل شود در زمره ستمگران خواهد بود و مستحق [[جهنم]] است.<ref>سوره مائده، آیه۲۹.</ref> | ||
منابع تاریخی نوشته‌اند زمانی که هابیل برای چراندن گوسفندان خود به کوهی رفته بود، در حالی که مشغول استراحت بود، مورد حمله قابیل قرار گرفت و با اصابت سنگی به سرش به قتل رسید.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۳۸.</ref> جسد هابیل به دلیل درماندگی قابیل از نحوه پنهان کردن و بی‌اطلاعی از دفن جسد، در معرض خطر برخی حیوانات درنده قرار گرفت. برای آنکه قابیل [[تدفین|دفن کردن]] جسد را فرا بگیرد، به فرمان [[خدا]] دو زاغ فرستاده شدند. آن دو با هم جنگیدند تا آنکه یکی از آن دو دیگری را کشت و با منقار خود زمین را کند و جسد آن را دفن کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۸۶.</ref> [[آیه|آیات]] ۲۹ تا ۳۱ سوره [[سوره مائده|مائده]] به ماجرای قتل و دفن هابیل پرداخته است.<ref>سوره مائده، آیه ۲۹-۳۱.</ref> | منابع تاریخی نوشته‌اند زمانی که هابیل برای چراندن گوسفندان خود به کوهی رفته بود، در حالی که مشغول استراحت بود، مورد حمله قابیل قرار گرفت و با اصابت سنگی به سرش به قتل رسید.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۳۸.</ref> جسد هابیل به دلیل درماندگی قابیل از نحوه پنهان کردن و بی‌اطلاعی از دفن جسد، در معرض خطر برخی حیوانات درنده قرار گرفت. برای آنکه قابیل [[تدفین|دفن کردن]] جسد را فرا بگیرد، به فرمان [[خدا]] دو زاغ فرستاده شدند. آن دو با هم جنگیدند تا آنکه یکی از آن دو دیگری را کشت و با منقار خود زمین را کند و جسد آن را دفن کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۸۶.</ref> [[آیه|آیات]] ۲۹ تا ۳۱ سوره [[سوره مائده|مائده]] به ماجرای قتل و دفن هابیل پرداخته است.<ref>سوره مائده، آیه ۲۹-۳۱.</ref> | ||