Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۵۲
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←گزارش کتاب مقدس: ویرایش صوری) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←فلسفه ابتلا: ویرایش صوری) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
کتاب ایوب یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب از نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعدکردن ایوب به انجامدادن خطا سخن آمده است.<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲</ref> گفتهاند آنچه در عهد عتیق درباره ایوب آمده، برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده، از بیصبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسیاش حکایت دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر نشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> براساس عهد عتیق، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۲.</ref> | کتاب ایوب یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب از نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعدکردن ایوب به انجامدادن خطا سخن آمده است.<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲</ref> گفتهاند آنچه در عهد عتیق درباره ایوب آمده، برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده، از بیصبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسیاش حکایت دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر نشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> براساس عهد عتیق، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۲.</ref> | ||
==فلسفه | ==فلسفه ابتلای ایوب== | ||
ابتلای ایوب به بیماری و | ابتلای ایوب به بیماری و ازدستدادن فرزندانش امتحانی از جانب خدا بود. بهگفته قُرطُبی، از مفسران اهل سنت، حال ایوب پیش از آزمایش، حین آزمایش و پس از آن یکسان بود و در همه حال شکرگزار خدا بود.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۱۶.</ref> همچنین براساس روایاتی که [[علامه طباطبایی]] نقل کرده، گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم دربارهاش ادعای [[ربوبیت]] نکنند و از مشاهده نعمتهایی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند؛ همچنین اینکه از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را بهخاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند؛ چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد؛ و نیز بدانند این خداوند است که هرکس را بخواهد مریض مىکند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مىدهد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> | ||
==سوگند== | ==سوگند== |