۱۵٬۶۷۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش جزیی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''اَیّوب''' [[پیامبر|پیامبر الهی]] که با از دست دادن اموال، کشتهشدن فرزندان و بیماری جسمش مورد آزمایش الهی قرار گرفت. او در برابر [[امتحان الهی|امتحانات الهی]]، [[صبر]] کرد و از [[عبادت]] و [[شکر|شُکر]] خدا دست برنداشت از اینرو در [[قرآن]] از او به نیکی یاد شده است. | '''اَیّوب''' [[پیامبر|پیامبر الهی]] که با از دست دادن اموال، کشتهشدن فرزندان و بیماری جسمش مورد آزمایش الهی قرار گرفت. او در برابر [[امتحان الهی|امتحانات الهی]]، [[صبر]] کرد و از [[عبادت]] و [[شکر|شُکر]] خدا دست برنداشت از اینرو در [[قرآن]] از او به نیکی یاد شده است. | ||
قرآن به جزئیات ابتلای ایوب اشاره نکرده اما در [[تورات]] و برخی روایات اسلامی در این باره ماجرایی نقل شده که بر اساس آن بیماری ایوب سبب دوری گزیدن مردم از وی شد در حالیکه به اعتقاد مسلمانان در [[پیامبران]] چیزی که سبب انزجار مردم از آنان شود، وجود ندارد. گفته شده آنچه که در تورات و برخی روایات ذکر شده برخلاف قرآن حکایت از بی صبری و ناسپاسی | قرآن به جزئیات ابتلای ایوب اشاره نکرده اما در [[تورات]] و برخی روایات اسلامی در این باره ماجرایی نقل شده که بر اساس آن بیماری ایوب سبب دوری گزیدن مردم از وی شد در حالیکه به اعتقاد مسلمانان در [[پیامبران]] چیزی که سبب انزجار مردم از آنان شود، وجود ندارد. گفته شده آنچه که در تورات و برخی روایات ذکر شده برخلاف قرآن که ایوب را فردی صبور معرفی میکند حکایت از بی صبری و ناسپاسی او در برابر امتحان الهی دارد. | ||
همچنین با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ» به تأثیر شیطان بر ایوب استدلال و در عصمتش تشکیک شده است، البته تأثیر شیطان بر جسم و بدن ایوب دانسته شده نه بر نفس او که به عصمتش خللی وارد کند چراکه بر اساس آیات قرآن شیطان بر روح و نفس بندگان خدا تسلط نمییابد و در قرآن ایوب بنده خدا معرفی شده است. | همچنین با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ» به تأثیر شیطان بر ایوب استدلال و در عصمتش تشکیک شده است، البته تأثیر شیطان بر جسم و بدن ایوب دانسته شده نه بر نفس او که به عصمتش خللی وارد کند چراکه بر اساس آیات قرآن شیطان بر روح و نفس بندگان خدا تسلط نمییابد و در قرآن ایوب بنده خدا معرفی شده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار میداند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمىدانستند او به زودی شفا میگیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران [[معصوم]] هستند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه از مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم میداند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل تورات دلیلی بر این است که روایت مذکور از [[اسرائیلیات]] باشد و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون [[علامه طباطبایی]]، [[شیخ طوسی]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] و [[مکارم شیرازی]] را شاهد آن دانستهاند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | [[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار میداند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمىدانستند او به زودی شفا میگیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران [[معصوم]] هستند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه از مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم میداند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل تورات دلیلی بر این است که روایت مذکور از [[اسرائیلیات]] باشد و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون [[علامه طباطبایی]]، [[شیخ طوسی]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] و [[مکارم شیرازی]] را شاهد آن دانستهاند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | ||
=== گزارش تورات=== | === گزارش تورات=== | ||
در کتاب مقدس به وجود نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: | در کتاب مقدس به وجود نعمتهای خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲</ref> گفته شده آنچه که در تورات آمده برخلاف قرآن که ایوب را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در تورات ماجرای سوگند او ذکر تشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> بر اساس تورات، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۲.</ref> | ||
==فلسفه ابتلا== | ==فلسفه ابتلا== | ||
ابتلای ایوب به بیماری و از دست دادن فرزندانش امتحانی از جانب خدا بود. به گفته قرطبی از مفسران اهل سنت حال ایوب پیش از آزمایش و در حین آزمایش و پس از آن یکسان بود و در همه حال شکرگزار خدا بود.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۱۶.</ref> همچنین بر اساس روایاتی که [[علامه طباطبایی]] نقل کرده گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم دربارهاش ادعای [[ربوبیت]] نکنند و از مشاهده نعمتهاىی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند. و نیز از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند، چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد. و نیز بدانند این خداوند است که هر کس را بخواهد مریض مىکند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مىدهد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> | ابتلای ایوب به بیماری و از دست دادن فرزندانش امتحانی از جانب خدا بود. به گفته قرطبی از مفسران اهل سنت حال ایوب پیش از آزمایش و در حین آزمایش و پس از آن یکسان بود و در همه حال شکرگزار خدا بود.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۱۶.</ref> همچنین بر اساس روایاتی که [[علامه طباطبایی]] نقل کرده گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم دربارهاش ادعای [[ربوبیت]] نکنند و از مشاهده نعمتهاىی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند. و نیز از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند، چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد. و نیز بدانند این خداوند است که هر کس را بخواهد مریض مىکند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مىدهد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
ایوب در دوره بیماریاش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه بهبود یافت ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفادارییها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع میشد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از اینرو به او [[وحی]] شد که دستهای از ساقههای گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلافنظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه میکنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بودهام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از اینرو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفتهاند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج میبرد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> | ایوب در دوره بیماریاش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه بهبود یافت ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفادارییها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع میشد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از اینرو به او [[وحی]] شد که دستهای از ساقههای گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلافنظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه میکنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بودهام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از اینرو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفتهاند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج میبرد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> | ||
همچنین بر پایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر میبرد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> و دیگر روایات<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> و نیز پیشداوری ایوب (بدگمان شدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او)و نیز مجهول بودن یکی از راویان آن<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref> تردید شده است | همچنین برخی [[تمکین]] نکردن همسر ایوب از وی<ref>مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۸۲.</ref> و رنجاندن ایوب با زبان در دوره بیماری<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۶. </ref> را علت سوگند او ذکر کردهاند. برخی از محققان نیز از روی استعمالات مشابه کلمه «اضرب به» در آیه «وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ» به معنای شکافتن دانستهاند از اینرو معتقدند نمیتوان قسم ایوب را حمل بر زدن همسرش کرد<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۲.</ref> چراکه در آیه ضمیر مؤنثی وجود ندارد که به همسر ایوب برگردد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۳۰.</ref> با این حال بر پایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر میبرد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> و دیگر روایات<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> و نیز پیشداوری ایوب (بدگمان شدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او)و نیز مجهول بودن یکی از راویان آن<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref> تردید شده است. | ||
برخی از مفسران اهلسنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کردهاند که مرد میتواند به جهت تأدیب همسرش را کتک بزند.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref> | برخی از مفسران اهلسنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کردهاند که مرد میتواند به جهت تأدیب همسرش را کتک بزند.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۶: | ||
ایوب در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیت در شمال خلیج عقبه و یا در بثنیه منطقهای بین [[دمشق]] و اذرعات زندگی میکرد.<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> همچنین در شهر اورفا [[ترکیه]] غاری است که گفته میشود ایوب در دوران بیماری در آنجا بوده است.<ref> بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.</ref> | ایوب در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیت در شمال خلیج عقبه و یا در بثنیه منطقهای بین [[دمشق]] و اذرعات زندگی میکرد.<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> همچنین در شهر اورفا [[ترکیه]] غاری است که گفته میشود ایوب در دوران بیماری در آنجا بوده است.<ref> بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.</ref> | ||
گفتهاند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد<ref>ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵ | گفتهاند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد<ref>ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.</ref> بر پایه روایات مدت هفت<ref> جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸و۲۰۰.</ref> یا ۱۸ سال<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷.</ref> در رنج بود و در کنار چشمهای که شفا یافته بود، دفن شد.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵.</ref> درباره مزار او اطلاعات دقیقی در دست نیست با این حال مقبرههایی در کشورهای مختلف به او منسوب است. از جمله مقبرهای در منطقه الرّانْجِیَّه در ۱۰ کیلومتری جنوب [[حله]] در [[عراق]] قرار دارد، گفته شده این مقبره به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی ایوب از شهرت بیشتری برخوردار است<ref> رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> همچنین در هفت کیلومتری بندر سلاله بر بلندای کوه اِتّین در [[عمان]]، در روستای گرماب در اطراف بجنورد ایران و در [[بخارا]] در [[ازبکستان]] نیز مزارهایی به وی منسوب است.<ref> رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> البته احتمال دادهاند که مزار منسوب به وی در بخارا از ابدعات دروه تیموری و تیمورلنگ باشد.<ref> رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> | ||
==آثار هنری== | ==آثار هنری== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۵: | ||
*ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق. | *ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق. | ||
*جزائری، نعمتالله بن عبدالله، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | *جزائری، نعمتالله بن عبدالله، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
*کلباسی، زهرا و دیگران، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، | *کلباسی، زهرا و دیگران، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، آموزههای قرآنی، شماره۲۲، ۱۳۹۴ش. | ||
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش. | *قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش. | ||
*جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، تحقیق محمدصادق قمحاری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | *جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، تحقیق محمدصادق قمحاری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | ||
*مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق. | |||
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
ویرایش