پرش به محتوا

ایوب (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۰
جز
تمیزکاری
جز (افزایش مطلب)
جز (تمیزکاری)
خط ۵۳: خط ۵۳:


[[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار می‌داند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمى‌دانستند او به زودی شفا می‌گیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران گناه نمی‌کنند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه به اعتقاد مسلمانان پیامبران [[عصمت پیامبران|معصوم]] هستند واز مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم می‌داند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل تورات دلیل بر از [[اسرائیلیات]] آن است و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون علامه طباطبایی، شیخ طوسی، طبرسی و مکارم  شیرازی را شاهد این دانسته‌اند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>
[[علامه طباطبایی]] این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل بیت نقل شده ناسازگار می‌داند چرا که بر اساس روایات مذکور در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۱.</ref> بلکه علت دوری گزیدن مردم از ایوب، بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت آگاه نبودند و نمى‌دانستند او به زودی شفا می‌گیرد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> همچنین روایت مذکور با روایاتی که بر اساس آنها ایوب و دیگر پیامبران گناه نمی‌کنند، منافات دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> چراکه به اعتقاد مسلمانان پیامبران [[عصمت پیامبران|معصوم]] هستند واز مراتب [[عصمت]] آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى گزیدن مردم از آنان شود زیرا دورى گزیدن از پیامبران، با هدف [[بعثت]] (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> [[آیت الله سبحانی]] مرجع تقلید و متکلم شیعه قرن پانزدهم محتوای این روایت را بر خلاف حکم [[عقل]] هم می‌داند.<ref>سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴(پانویس۱)</ref> همچنین گفته شده شباهت این روایت با نقل تورات دلیل بر از [[اسرائیلیات]] آن است و نقل نکردن آن توسط مفسرانی همچون علامه طباطبایی، شیخ طوسی، طبرسی و مکارم  شیرازی را شاهد این دانسته‌اند.<ref>کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>
 
=== گزارش تورات===
===فلسفه ابتلای ایوب===
در کتاب مقدس به وجود نعمت‌های خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۱</ref> گفته شده آنچه که در تورات آمده برخلاف قرآن که ایوب را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در تورات ماجرای سوگند او ذکر تشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref>
==فلسفه ابتلا==
بر اساس روایاتی که [[علامه طباطبایی]] نقل کرده گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم درباره‌اش ادعای [[ربوبیت]] نکنند و از مشاهده نعمت‌هاىی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند. و نیز از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند، چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد. و نیز بدانند این خداوند است که هر کس را بخواهد مریض مى‌کند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مى‌دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref>
بر اساس روایاتی که [[علامه طباطبایی]] نقل کرده گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم درباره‌اش ادعای [[ربوبیت]] نکنند و از مشاهده نعمت‌هاىی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند. و نیز از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند، چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد. و نیز بدانند این خداوند است که هر کس را بخواهد مریض مى‌کند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مى‌دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref>


==سوگند ایوب==
==سوگند==
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه بهبود یافت ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع می‌شد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از این‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> چنانکه در [[تفسیر نمونه]] آمده است میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بوده‌ام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از این‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج می‌برد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در منابع شیعه از امام صادق(ع) نقل شده، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر می‌برد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> و دیگر روایات<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> تردید شده است. همچنین پیش داوری ایوب (بد گمان شدن به همسر قبل از سوال) و تعیین مجازات برای او<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref>
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه بهبود یافت ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع می‌شد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از این‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.</ref> چنانکه در [[تفسیر نمونه]] آمده است میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بوده‌ام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از این‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.</ref> برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج می‌برد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> همچنین بر پایه روایتی که در منابع شیعه از امام صادق(ع) نقل شده، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر می‌برد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود، وقتی که نزد ایوب بازگشت او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد به همین دلیل سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند، وقتی که از سبب آن اطلاع یافت از تصمیم خود پیشمان شد.<ref> قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.</ref> البته در معتبر بودن این روایت به جهت تناقض با باورهای شیعه درباره [[عصمت پیامبران]]<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.</ref> و دیگر روایات<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.</ref> تردید شده است. همچنین پیش داوری ایوب (بد گمان شدن به همسر قبل از سوال) و تعیین مجازات برای او<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.</ref>


==عصمت ایوب==
==عصمت==
برخی با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ »<ref>سوره ص، آیه۴۱.</ref> به تأثیر [[شیطان]] در وجود ایوب اشاره کرده از این‌رو در عصمتش تشکیک کرده‌اند. چرا که بر اساس آیه مذکور ایوب بر اثر مس شطیان گرفتار رنج و عذاب شده بود در حالی‌که تأثیر شیطان با عصمت سازگار نیست.<ref>نگاه کنید به: نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> در پاسخ گفته شده تسلط شیطان بر نفس ایوب نبوده تا به عصمتش خللی وارد کند بلکه تأثیرش در بدن، اموال و یا اولاد او بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۰۹.</ref> چراکه بر اساس آیه «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ؛ همانا تو(شیطان) را بر بندگان من تسلط نیست»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۵.</ref> شیطان بر بندگان خدا تسلط ندارد و بر اساس آیه ۴۱ [[سوره ص]]، ایوب بنده خدا معرفی شده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> همچنین احتمال داده شده که شیطان مذکور، در ماجرای ایوب شیطان انسی باشد زیرا برخی احتمال داده‌اند ایوب بر اثر فساد محیط زمان خود بیمار شده و خانواده‌اش را از دست داده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۲.</ref>
برخی با استناد به آیه «واذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ »<ref>سوره ص، آیه۴۱.</ref> به تأثیر [[شیطان]] در وجود ایوب اشاره کرده از این‌رو در عصمتش تشکیک کرده‌اند. چرا که بر اساس آیه مذکور ایوب بر اثر مس شطیان گرفتار رنج و عذاب شده بود در حالی‌که تأثیر شیطان با عصمت سازگار نیست.<ref>نگاه کنید به: نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> در پاسخ گفته شده تسلط شیطان بر نفس ایوب نبوده تا به عصمتش خللی وارد کند بلکه تأثیرش در بدن، اموال و یا اولاد او بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۰۹.</ref> چراکه بر اساس آیه «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ؛ همانا تو(شیطان) را بر بندگان من تسلط نیست»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۵.</ref> شیطان بر بندگان خدا تسلط ندارد و بر اساس آیه ۴۱ [[سوره ص]]، ایوب بنده خدا معرفی شده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref> همچنین احتمال داده شده که شیطان مذکور، در ماجرای ایوب شیطان انسی باشد زیرا برخی احتمال داده‌اند ایوب بر اثر فساد محیط زمان خود بیمار شده و خانواده‌اش را از دست داده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۲.</ref>


خط ۶۸: خط ۶۹:


[[پرونده:مقبره منسوب به ایوب در ترکیه.jpg|220px|بندانگشتی|مقبره منسوب به ایوب در [[ترکیه]]]]
[[پرونده:مقبره منسوب به ایوب در ترکیه.jpg|220px|بندانگشتی|مقبره منسوب به ایوب در [[ترکیه]]]]
گفته‌اند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد<ref>ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.</ref> بر پایه روایات مدت هفت<ref> جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸و۲۰۰.</ref> یا ۱۸ سال<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷.</ref> در رنج بود و در کنار چشمه‌ای که شفا یافته بود، دفن شد.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵.</ref> درباره مزار او اطلاعات دقیقی در دست نیست با این حال مقبره‌هایی در کشورهای مختلف به او منسوب است. از جمله مقبره‌ای در منطقه الرّانْجِیَّه در ۱۰ کیلومتری جنوب [[حله]] در [[عراق]] قرار دارد، گفته شده این مقبره به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی ایوب از شهرت بیشتری برخوردار است<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> همچنین در هفت کیلومتری بندر سلاله بر بلندای کوه اِتّین در [[عمان]]، در روستای گرماب در اطراف بجنورد ایران و در [[بخارا]] در [[ازبکستان]] نیز مزارهایی به وی منسوب است.<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> البته احتمال داده‌اند که مزار منسوب به وی در بخارا از ابدعات دروه تیموری و تیمورلنگ باشد.<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref>
گفته‌اند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد<ref>ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.</ref> بر اساس تورات، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد.<ref>کتاب مقدس، ۱: ۴۱.</ref> بر پایه روایات مدت هفت<ref> جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸و۲۰۰.</ref> یا ۱۸ سال<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷.</ref> در رنج بود و در کنار چشمه‌ای که شفا یافته بود، دفن شد.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵.</ref> درباره مزار او اطلاعات دقیقی در دست نیست با این حال مقبره‌هایی در کشورهای مختلف به او منسوب است. از جمله مقبره‌ای در منطقه الرّانْجِیَّه در ۱۰ کیلومتری جنوب [[حله]] در [[عراق]] قرار دارد، گفته شده این مقبره به دلیل نزدیک بودن به محل زندگی ایوب از شهرت بیشتری برخوردار است<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> همچنین در هفت کیلومتری بندر سلاله بر بلندای کوه اِتّین در [[عمان]]، در روستای گرماب در اطراف بجنورد ایران و در [[بخارا]] در [[ازبکستان]] نیز مزارهایی به وی منسوب است.<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref> البته احتمال داده‌اند که مزار منسوب به وی در بخارا از ابدعات دروه تیموری و تیمورلنگ باشد.<ref> رامین‌نژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.</ref>
== گزارش تورات==
بر اساس تورات، ایوب ۱۴۰ سال عمر کرد. در کتاب مقدس به وجود نعمت‌های خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعد کردن ایوب به پذیرش خطا پرداخته شده است<ref> کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۱</ref> گفته شده آنچه که در تورات آمده برخلاف قرآن که ایوب را صابر معرفی کرده حکایت از بی صبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسی او دارد.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref> همچنین در تورات ماجرای سوگند او ذکر تشده است.<ref> کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.</ref>


==آثار هنری==
==آثار هنری==