پرش به محتوا

ایوب (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰
جز
افزایش شناسه
جز (←‏سوگند ایوب: تمیزکاری)
جز (افزایش شناسه)
خط ۲۷: خط ۲۷:
  | حوادث مهم= صبر در برابر مشکلات
  | حوادث مهم= صبر در برابر مشکلات
}}
}}
'''اَیّوب''' [[پیامبر|پیامبر الهی]] که نامش در [[قرآن]] و دیگر کتب آسمانی آمده است. [[صبر ایوب|صبر]] وی داستان خاص دارد. چندین اثر هنری پیرامون وی شکل گرفته است.
'''اَیّوب''' [[پیامبر|پیامبر الهی]] که نامش در [[قرآن]] و دیگر کتب آسمانی آمده است. بر اساس آيات قرآن، ایوب بنده شکرگزار خدا بود. خدا او را با نابودی اموالش، کشته‌شدن فرزندانش و بیماری جسمش آزمایش کرد. او در برابر [[امتحان الهی]] صبر پیشه نمود و از [[عبادت|عبادت خدا]] دست برنداشت. [[صبر ایوب|ماجرای صبر ایوب]] مشهور است و درباره آن چند اثر هنری تولید شده است.


==نام و نسب==
==نام و نسب==
[[پرونده:مقبره منسوب به ایوب در ترکیه.jpg|220px|بندانگشتی|مقبره منسوب به ایوب در [[ترکیه]]]]
[[پرونده:مقبره منسوب به ایوب در ترکیه.jpg|220px|بندانگشتی|مقبره منسوب به ایوب در [[ترکیه]]]]
ایوب از پیامبران الهی است که نسبش از ناحیه پدر با پنج واسطه به [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] می‌رسد و از سوی مادر، از نوادگان [[حضرت لوط(ع)]] است.<ref>مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۵۵۵.</ref> او در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیت در شمال خلیج عقبه<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> و یا در بثنیه منطقه‌ای بین [[دمشق]] و اذرعات زندگی می‌کرد.<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> همچنین در شهر اورفا ترکیه غاری است که گفته می‌شود ایوب در دوران بیماریش در آن می‌زیسته است.<ref> بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی وجغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.</ref>
ایوب از پیامبران الهی است که نسبش از ناحیه پدر با پنج واسطه به [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] می‌رسد و از سوی مادر، از نوادگان [[حضرت لوط(ع)]] است.<ref>مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۵۵۵.</ref> او در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیت در شمال خلیج عقبه<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> و یا در بثنیه منطقه‌ای بین [[دمشق]] و اذرعات زندگی می‌کرد.<ref>شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.</ref> همچنین در شهر اورفا ترکیه غاری است که گفته می‌شود ایوب در دوران بیماریش در آن می‌زیسته است.<ref> بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.</ref>
[[پرونده:مرقد حضرت ایوب در عراق.jpg|بندانگشتی|مرقد منسوب به حضرت ایوب در [[عراق]]]]
[[پرونده:مرقد حضرت ایوب در عراق.jpg|بندانگشتی|مرقد منسوب به حضرت ایوب در [[عراق]]]]


خط ۵۸: خط ۵۸:
[[پرونده:آرامگاه ایوب در بخارا.jpg|بندانگشتی|آرامگاه منسوب به حضرت ایوب در [[بخارا]]]]
[[پرونده:آرامگاه ایوب در بخارا.jpg|بندانگشتی|آرامگاه منسوب به حضرت ایوب در [[بخارا]]]]
==سوگند ایوب==
==سوگند ایوب==
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه قدرت پیدا کرد ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند، اما پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع می‌شد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از این‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴.</ref> چنانکه در [[تفسیر نمونه]] آمده است میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بوده‌ام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از این‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند. برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاد او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج می‌برد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref>
ایوب در دوره بیماری‌اش [[سوگند]] یاد کرد که هر گاه قدرت پیدا کرد ۱۰۰ تازیانه به همسرش بزند، او پس از بهبودی، تصمیم گرفت او را به خاطر وفاداریی‌ها و خدماتش ببخشد، اما سوگندی که خورده بود مانع می‌شد.<ref>مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref> از این‌رو به او [[وحی]] شد که دسته‌ای از ساقه‌های گندم یا مانند آن را بگیرد، و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.<ref>سوره ص، آیه۴۴.</ref> چنانکه در [[تفسیر نمونه]] آمده است میان مفسران درباره چرایی سوگند ایوب اختلاف‌نظراست: از [[ابن عباس]] مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم به شرط اینکه پس از بهبودی بگوید من(شیطان)، تنها عامل بهبودیش بوده‌ام همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت از این‌رو ایوب سوگند یاد کرد که او تازیانه بزند. برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را به دنبال کاری فرستاد او دیر کرد، ایوب که از بیماری رنج می‌برد نارحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.</ref>


==عصمت ایوب==
==عصمت ایوب==