پرش به محتوا

سید محمدهاشم خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
| مخالفان          =
| مخالفان          =
| هیئت              =
| هیئت              =
| دین              = اسلام
| دین              = [[اسلام]]
| مذهب              = شیعه
| مذهب              = [[شیعه]]
| منصب              =
| منصب              =
| مکتب              =
| مکتب              =
خط ۶۲: خط ۶۲:
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر (د ۱۲۴۰)، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref>
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر (د ۱۲۴۰)، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref>


بر اساس آنچه میرزا هاشم خوانساری در زندگی نامه خود آورده است، وی تحصیل [[فقه]] و [[اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref>
میرزا هاشم تحصیل [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref>


صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref>
صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د 1273) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د 1273) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>


خوانساری پس از سالها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>
خوانساری پس از سال‌ها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>


برخی استادان و مشایخ روایی وی، در اصفهان و نجف
برخی استادان و مشایخ روایی وی:
* [[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د ۱۲۶۱)
* [[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د ۱۲۶۱)
* [[اسدالله بیدآبادی]]
* [[اسدالله بیدآبادی]]
* [[مهدی بن علی کاشف الغطاء]] (د ۱۲۸۹).<ref>حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص ۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶</ref>
* [[مهدی بن علی کاشف الغطاء]] (د ۱۲۸۹).<ref>حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص ۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
خط ۸۴: خط ۸۳:
* [[محمد مهدی بن محمد باقر خوانساری]] برادرزاده وی
* [[محمد مهدی بن محمد باقر خوانساری]] برادرزاده وی
* [[محمد ابراهیم بن محمد صادق خوانساری]] برادر زاده وی
* [[محمد ابراهیم بن محمد صادق خوانساری]] برادر زاده وی
*[[محمد امین شوشتری]]
*[[محمد امین شوشتری]]، فرزند [[اسدالله شوشتری]]
*[[محمد تقی شوشتری]] فرزندان [[اسدالله شوشتری]]<ref>تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲</ref>
*[[محمد تقی شوشتری]]، فرزند اسدالله شوشتری<ref>تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
برخی چون [[میرزا حسین نوری]] (د۱۳۲۰) صاحب [[مستدرک الوسائل]]، [[سید حسن صدر]] (د ۱۳۵۴) و [[محمد مرتضی کشمیری]] (د ۱۳۲۳) از او روایت نقل کرده‌اند.<ref>روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ این الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳</ref>
افراد ذیل از او [[روایت]] نقل کرده‌اند:
* [[میرزا حسین نوری]] (د۱۳۲۰) صاحب [[مستدرک الوسائل]]
* [[سید حسن صدر]] (د ۱۳۵۴)  
* [[محمد مرتضی کشمیری]] (د ۱۳۲۳).<ref>روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ این الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳</ref>


وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است.<ref>خوانساری، مبانی الاصول، ص۲۵۷</ref>
وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است.<ref>خوانساری، مبانی الاصول، ص۲۵۷</ref>
خط ۹۴: خط ۹۶:


[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در [[تهران]] ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>




==آثار==
==آثار==
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد.
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول فقه|اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد،از جمله:
 
*'''رسالۀ الذّبیحیه'''، نخستین اثر فقهی او و دربارۀ حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
'''رسالۀ الذّبیحیه'''
*'''احکام الایمان'''، رسالۀ عملیۀ او و به فارسی است که دربارۀ عبادات تا آخر [[رزوه]] و به درخواست ناصر الدین شاه نوشت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
 
*وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام '''اصول الدین'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی '''صیغ العقود'''، و '''صوم''' و '''مناسک [[حج]]''' نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
نخستین اثر فقهی او و درباره حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
*حاشیه بر [[ریاض المسائل]]
 
*شرح [[الدرة النجفیة]] [[محمد مهدی بحرالعلوم]] (د۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
'''احکام الایمان'''
*خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل [[برائت]]، [[استصحاب]]، [[اجماع]] منقول و [[شهرت]] را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة منتشر شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
 
*'''الاستصحاب'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref>  
رسالۀ عملیۀ او و به فارسی است که درباره عبادات تا آخر [[رزوه]] و به درخواست ناصرالدین شاه نوشت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
*حاشیه بر معالم الدین [[حسین بن زین الدین]]  
 
*شرح [[زبدة الاصول|زیدة الاصول|زبدة الاصول (کتاب)]] [[شیخ بهائی]].<ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام '''اصول الدین'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی '''صیغ العقود'''، و '''صوم''' و '''مناسک [[حج]]''' نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
*'''[[مبانی الاصول]]'''، مهمترین کتاب اصولی او است، به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد.<ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
او بر برخی منابع فقهی از جمله [[ریاض المسائل]] حاشیه زده و شرحی بر [[الدرة النجفیة]] [[محمد مهدی بحرالعلوم]] (د۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
*'''[[اصول آل الرسول]]''' وی در آن مجموعه‌ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است. [[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد.<ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
 
*از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref>
 
میرزا هاشم در این رساله صحت انتساب را به امام رضا (ع) نپذیرفته است.<ref> ص۳-۴، ۹</ref>
خوانساری در جوانی برخی ابواب [[اصول فقه]] مانند اصل برائت، استصحاب، [[اجماع]] منقول و [[شهرت]] را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة منتشر شده است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
 
و کتابی به نام '''الاستصحاب''' نگاشته <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref> و بر کتاب‌های معالم الدین [[حسین بن زین الدین]] و [[زبدة الاصول (کتاب)]] [[شیخ بهائی]] حاشیه یا شرح نوشته است.<ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
 
'''[[مبانی الاصول]]'''
 
مهمترین کتاب اصولی او است به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد. <ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
 
'''[[اصول آل الرسول]]'''
 
وی در آن مجموعه ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است.
[[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد <ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
 
از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref>
میرزا هاشم در این رساله ابتدا سه قول را دربارۀ مؤلف فقه الرضا مطرح کرده و پس از طرح دلایل موافقان و مخالفان انتساب کتاب به امام، صحت انتساب را نپذیرفته است. <ref> ص۳-۴، ۹</ref>
به نظر او بسیاری از روایات این اثر با احکام و قواعد ضروری [[شیعه]] ناسازگار است. <ref>ص۲۴-۲۰</ref>و ضعف سند آن با شهرت جبران نمی شود.<ref>ص ۳۷</ref>
به نظر او بسیاری از روایات این اثر با احکام و قواعد ضروری [[شیعه]] ناسازگار است. <ref>ص۲۴-۲۰</ref>و ضعف سند آن با شهرت جبران نمی شود.<ref>ص ۳۷</ref>
*اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابوبصیر|ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است.<ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله‌های یاد شده از جمله رساله اصولی منظومة لطیفة و رساله های حدیثی و رجالی فقه الرضا و حال ابی بصیر در مجموعه‌ای به نام [[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]] در تهران، ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است.
*[[حل العسیر فی حل العصیر|حلّ العسیر فی حلّ العصیر]]
*مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
*'''اربعون حدیثاً'''، دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
*'''شرح مشیخة الفقیه'''
*اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
*دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
*'''[[میزان الانساب]]'''، خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزاده‌های معتبر در اصفهان نگاشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> و در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی [[احمد روضاتی]] به چاپ رسید.
*'''حاشیه بر [[الاسفار الاربعة]] [[صدرالدین شیرازی]]''' که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود.<ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>


اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است. <ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله های یاد شده از جمله رساله اصولی منظومة لطیفة و رساله های حدیثی و رجالی فقه الرضا و حال ابی بصیر در مجموعه ای به نام [[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]] در تهران، ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است.
رساله‌ای فقهی با عنوان [[حلّ العسیر فی حلّ العصیر]] نیز در این مجموعه آمده است به علاوه مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
'''اربعون حدیثاً'''
دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
دیگر آثار حدیث و رجالی:
شرح مشیخة الفقیه
اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
'''[[میزان الانساب]]'''
خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزاده‌های معتبر در اصفهان نگاشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> و در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی [[احمد روضاتی]] به چاپ رسید.
او همچنین بر [[الاسفار الاربعة]] [[صدرالدین شیرازی]] حاشیه زده است که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود.<ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه‌هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه‌هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>