Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱
ویرایش
(←دلایل قائلان به امکان تجسّم ابلیس: ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در آثار تفسیری شیعه، با استناد به اینکه از ابلیس جز شرارت برنمیخیزد، این پرسش مطرح شده که چرا خداوند با شناختی که از ابلیس داشت، او را آفرید و علاوه بر آن، مهلتخواهی او را پس از رانده شدن پذیرفت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۴–۶۹.</ref> [[ملاصدرا]] در تفسیر خود حکمتهای آفرینش شیطان را بسیار دانسته که علم آن در احاطه خداوند است<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت، ج۵، ص۲۸۶–۲۸۷.</ref> اما اندیشمندان شیعه پاسخهای متعددی به این پرسش دادهاند: | در آثار تفسیری شیعه، با استناد به اینکه از ابلیس جز شرارت برنمیخیزد، این پرسش مطرح شده که چرا خداوند با شناختی که از ابلیس داشت، او را آفرید و علاوه بر آن، مهلتخواهی او را پس از رانده شدن پذیرفت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۴–۶۹.</ref> [[ملاصدرا]] در تفسیر خود حکمتهای آفرینش شیطان را بسیار دانسته که علم آن در احاطه خداوند است<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت، ج۵، ص۲۸۶–۲۸۷.</ref> اما اندیشمندان شیعه پاسخهای متعددی به این پرسش دادهاند: | ||
===مهلت، دو جانبه است=== | ===مهلت، دو جانبه است=== | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مفسر و فیلسوف شیعی بر این باور است که با توجه به عبارت (فَإِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ) [تو از زمره مهلت داده شدگانی]<ref>[[سوره ص]]، آیه ۸۱.</ref> به کسان دیگری همچون ملائک نیز تا آخرین روز زندگی بشر مهلت داده شده است که در مقابل ابلیس، موظف به الهام تقوا هستند. در نتیجه با مهلت دادن به ملائک دیگر جایی برای اشکال به مهلت ابلیس نیست. <ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۱.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مفسر و فیلسوف شیعی بر این باور است که با توجه به عبارت (فَإِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ) [تو از زمره مهلت داده شدگانی]<ref>[[سوره ص]]، آیه ۸۱.</ref> به کسان دیگری همچون ملائک نیز تا آخرین روز زندگی بشر مهلت داده شده است که در مقابل ابلیس، موظف به الهام تقوا هستند. در نتیجه با مهلت دادن به ملائک دیگر جایی برای اشکال به مهلت ابلیس نیست. <ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱۲، ص ۲۴۱.</ref> | ||
=== مهلت ابلیس، پاداش عبادت اوست === | === مهلت ابلیس، پاداش عبادت اوست === | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
===شرور ابلیس، نمایانگر خیرات در عالم است=== | ===شرور ابلیس، نمایانگر خیرات در عالم است=== | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]،<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۷.</ref> [[مرتضی مطهری]]<ref>ر. ک. مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص ۲۷۹ و ج ۱، ص ۱۶۸.</ref> و [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|علامه طهرانی]]،<ref>طهرانی، متن سخنرانیهای علامه طهرانی، نشر علامه طباطبایی، ص ۱۲.</ref> در یک رویکرد معرفت شناسانه، شرور ناشی از ابلیس را برای فهم حقیقت خیرات ضروری دانسته و بر این باورند که برکات بسیاری از وجود شیطان در نظام خلقت از این بابت حاصل شدهاست. تا جایی که علامه طباطبایی او را از ارکان نظام علام بشریت دانستهاست که به بدون او سعادتی نیز قابل تصور نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۸، ص ۴۵/</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]،<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۷.</ref> [[مرتضی مطهری]]<ref>ر. ک. مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص ۲۷۹ و ج ۱، ص ۱۶۸.</ref> و [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|علامه طهرانی]]،<ref>طهرانی، متن سخنرانیهای علامه طهرانی، نشر علامه طباطبایی، ص ۱۲.</ref> در یک رویکرد معرفت شناسانه، شرور ناشی از ابلیس را برای فهم حقیقت خیرات ضروری دانسته و بر این باورند که برکات بسیاری از وجود شیطان در نظام خلقت از این بابت حاصل شدهاست. تا جایی که علامه طباطبایی او را از ارکان نظام علام بشریت دانستهاست که به بدون او سعادتی نیز قابل تصور نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۸، ص ۴۵/</ref> | ||
===ابلیس، مصداقی از امتحان الهی است=== | ===ابلیس، مصداقی از امتحان الهی است=== | ||
بر اساس [[قرآن]]، آفرینش ابلیس برای امتحان بندگان است.<ref>و مَا کَانَ لهُ عَلیهم مِن سُلطَن إِلاَّ لِنعلمَ مَن یؤمنُ بِالأَخرةِ مِمّن هُوَ مِنها فِی شَکّ (سوره سبأ، آیه ۲۱).</ref> خداوند همچنین القائات شیطان را برای بیماردلان و سنگدلان، مایه آزمایش قرار دادهاست.<ref>لِیجعَلَ مَا یلقِی الشَّیطَنُ فِتنةً لِلَّذینَ فِی قلوبِهم مَرضٌ والقَاسِیةِ قُلوبُهم (سوره حج، آیه ۵۳).</ref> | بر اساس [[قرآن]]، آفرینش ابلیس برای امتحان بندگان است.<ref>و مَا کَانَ لهُ عَلیهم مِن سُلطَن إِلاَّ لِنعلمَ مَن یؤمنُ بِالأَخرةِ مِمّن هُوَ مِنها فِی شَکّ (سوره سبأ، آیه ۲۱).</ref> خداوند همچنین القائات شیطان را برای بیماردلان و سنگدلان، مایه آزمایش قرار دادهاست.<ref>لِیجعَلَ مَا یلقِی الشَّیطَنُ فِتنةً لِلَّذینَ فِی قلوبِهم مَرضٌ والقَاسِیةِ قُلوبُهم (سوره حج، آیه ۵۳).</ref> | ||
چرا که لازمه فعلیت یافتن اختیار، وجود دعوت کنندگان به راه سعادت و راه شقاوت است. تا انسان با در نظر گرفتن نتیجه بر طبق هرکدام که خواست عمل کند. <ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۰</ref> | چرا که لازمه فعلیت یافتن اختیار، وجود دعوت کنندگان به راه سعادت و راه شقاوت است. تا انسان با در نظر گرفتن نتیجه بر طبق هرکدام که خواست عمل کند. <ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱۲، ص ۲۴۰.</ref> | ||
=== ابلیس، عامل رسیدن انسانها به کمال وجودی است=== | === ابلیس، عامل رسیدن انسانها به کمال وجودی است=== | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
===دلایل قائلان به امکان تجسّم ابلیس=== | ===دلایل قائلان به امکان تجسّم ابلیس=== | ||
* الف) روایات بسیاری از رویت ابلیس، توسط پیامبران وجود دارد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۰۲.</ref> هر چند [[محمد غزالی]] میان صورت اضافی و حقیقی ابلیس تمایز قائل شده و رویت صورت حقیقی را تنها در تمکّن پیامبران میداند. <ref>محمّد غزالی، احیاء علومالدین، دار الکتاب العربی، ج ۳، ص ۸۳.</ref> | * الف) روایات بسیاری از رویت ابلیس، توسط پیامبران وجود دارد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۲۰۲.</ref> هر چند [[محمد غزالی]] میان صورت اضافی و حقیقی ابلیس تمایز قائل شده و رویت صورت حقیقی را تنها در تمکّن پیامبران میداند. <ref>محمّد غزالی، احیاء علومالدین، دار الکتاب العربی، ج ۳، ص ۸۳.</ref> | ||
* ب) قرآن کریم بر تمثّل ملَک، صحه گذاشته است.<ref>سوره مریم، آیه ۱۷ «فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا» پس فرستادیم بسوی مریم روح خود جبرئیل را پس مجسم شده در برابرش بصورت آدمی تمام عیار.</ref> در نتیجه به طریق اولی میتوان به امکان تمثّل شیطان که از جنس جنیان است، حکم نمود، چه اینکه ملائک موجوداتی به مراتب لطیفتر از جنیانند. | * ب) قرآن کریم بر تمثّل ملَک، صحه گذاشته است.<ref>سوره مریم، آیه ۱۷ «فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا» پس فرستادیم بسوی مریم روح خود جبرئیل را پس مجسم شده در برابرش بصورت آدمی تمام عیار.</ref> در نتیجه به طریق اولی میتوان به امکان تمثّل شیطان که از جنس جنیان است، حکم نمود، چه اینکه ملائک موجوداتی به مراتب لطیفتر از جنیانند. | ||
* ج) از [[جابر بن عبدالله انصاری]] روایت شده که شیطان در چهار مورد متمثل شد: یکی در [[غزوه بدر|بدر کبری]] بصورت سراقه ابن مالک؛ دوّم، در [[یوم العقبه]] بصورت منیه ابن حجاج؛ سوّم، در [[دارالندوه]] بصورت شیخ نجدی و چهارم بعد از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیغمبر (ص)]] بصورت مغیره ابن شعبه. <ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ ق، ج ۲، ص ۷۰۳.</ref> | * ج) از [[جابر بن عبدالله انصاری]] روایت شده که شیطان در چهار مورد متمثل شد: یکی در [[غزوه بدر|بدر کبری]] بصورت سراقه ابن مالک؛ دوّم، در [[یوم العقبه]] بصورت منیه ابن حجاج؛ سوّم، در [[دارالندوه]] بصورت شیخ نجدی و چهارم بعد از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیغمبر (ص)]] بصورت مغیره ابن شعبه. <ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ ق، ج ۲، ص ۷۰۳.</ref> |