Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۰۵
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←از فرشتگان) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
شیطان، اسم جنس و نامی فراگیر برای هر موجود شرور، متمرّد و فریبکار است. از بررسی موارد کاربرد واژه شیطان در قرآن و گفته [[مفسر|مفسّران]] برمیآید که در اغلب موارد، مقصود از شیطان یا دستکم، مصداق بارز آن، همان ابلیس است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۷، ص۳۲۱.</ref> برخی تصریح کردهاند که شیطان اغلب به معنای ابلیس به کار<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۰۲.</ref> رفته و به علت استعمال فراوان به عنوان اسم عَلَم برای ابلیس شناخته شده است.<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۸۳.</ref> | شیطان، اسم جنس و نامی فراگیر برای هر موجود شرور، متمرّد و فریبکار است. از بررسی موارد کاربرد واژه شیطان در قرآن و گفته [[مفسر|مفسّران]] برمیآید که در اغلب موارد، مقصود از شیطان یا دستکم، مصداق بارز آن، همان ابلیس است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۷، ص۳۲۱.</ref> برخی تصریح کردهاند که شیطان اغلب به معنای ابلیس به کار<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۰۲.</ref> رفته و به علت استعمال فراوان به عنوان اسم عَلَم برای ابلیس شناخته شده است.<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۸۳.</ref> | ||
===ماجرای ابلیس=== | |||
{{نقل قول دو طبقه|عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: أُمِرَ إِبْلِیسُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَقَالَ یا رَبِّ وَ عِزَّتِک إِنْ أَعْفَیتَنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ لَأَعْبُدَنَّک عِبَادَةً مَا عَبَدَک أَحَدٌ قَطُّ مِثْلَهَا قَالَ اللهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أُطَاعَ مِنْ حَیثُ أُرِیدُ.|امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که به شیطان امر شد بر آدم سجده کند به خدا گفت: پروردگارا، قسم به عزّتت اگر مرا از [[سجده بر آدم]] معاف کنی تو را آنگونه عبادت میکنم که تا کنون هیچکس نتوانسته باشد.{{سخ}}خداوند فرمود: من دوست دارم آنگونه عبادت بشوم که خود اراده کردهام و بدان فرمان دادهام (نه آنگونه که دلخواه توست).|مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۵۰|عرض=40|تراز=چپ}} | |||
شرح داستان بر اساس آیات [[سوره اعراف]] که با تفصیل بیشتری به این موضوع پرداخته، چنین است: هنگامی که [[خداوند]]، بشر را از گِل آفرید و از [[روح]] خویش در او دمید، به [[فرشته|فرشتگان]] فرمان سجده بر وی داد. همه فرشتگان، جز ابلیس سجده کردند؛ ولی او [[کبر|تکبّر]] ورزید و از سجده سرباز زد. وقتی خداوند سبب را پرسید، ابلیس گفت: من از او بهترم؛ زیرا مرا از آتش و او را از گِل آفریدی؛ آنگاه خداوند ابلیس را از آن مقام راند و او را لعنت کرد. ابلیس از خداوند تا روز بَعث مهلت خواست و خدا به او تا روزی معلوم{{یادداشت| قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَیٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿۷۹﴾ قَالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿۸۰﴾ إِلَیٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۸۱﴾ سوره ص و قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَیٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿۳۶﴾ قَالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿۳۷﴾ إِلَیٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۳۸﴾ سوره حجر}} مهلت داد؛ سپس ابلیس [[قسم|سوگند]] یادکرد که همه بندگان به جز مُخلَصان را از راه به در بَرَد و خداوند به او و پیروانش وعده [[جهنم|جهنّم]] داد. در دو مورد دیگر نیز واژه ابلیس آمده است: یکی در [[سوره سبأ]]، ۲۰ که به پیروی قوم سبأ از او اشاره دارد و دیگری در [[سوره شعراء]]، ۹۵ که پایان کار او و پیروانش در روز بازپسین را گزارش میدهد. | |||
[[امیرالمؤمنین(ع)]] در [[خطبه قاصعه]] نهج البلاغه ابلیس را «'''امامالمتعصبین'''» خوانده و در بارهاش فرموده: فرشتگان همه و همه سجده كردند، مگر ابليس كه نخوت و غيرت نابجا وى را فرا گرفت و بر آدم به خاطر خلقت خويش فخر فروشى كرد و به خاطر آفرينش خود در برابر آدم تعصّب پيشه ساخت، اين دشمن خدا '''پيشواى متعصّبان''' و سر سلسله متكبّران است، كه اساس تعصّب را پى ريزى كرد و با خداوند در رداى جبروتى به ستيز و منازعه پرداخت و لباس بزرگى را به تن پوشانيد و پوشش تواضع و فروتنى را كنار گذارد! <ref>مکارم، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۴۵.</ref> {{یادداشت|فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِيسَ اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ الله '''إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ''' وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اللهَ رِدَاءَ الْجَبَرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ}} | |||
[[علامه مجلسی]] در جلد ۶۰ [[بحار الانوار]] ۱۷۷ [[روایت]] از [[معصومین]] در ارتباط با ابلیس یا شیطان نقل کرده است.(ر.ک:[[شیطان#شیطان در روایات|ابلیس در روایات]]) | |||
==ابلیس، جن یا فرشته؟== | ==ابلیس، جن یا فرشته؟== | ||
خط ۳۵: | خط ۴۲: | ||
بر اساس نظر برخی، ابلیس ابتدا از ملائک بود؛ امّا پس از نافرمانی، [[مسخ]] و از جنّیان شد.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> صاحبان این رأی، [[آیه ۵۰ سوره کهف]] «کَانَ مِنَ الجِنِّ» را به معنای «صار من الجن» گرفتهاند.چنانکه زمخشری جمله «فَاخرُج مِنهَا» را به خروج از آفرینش نخستین معنا کرده است؛ یعنی پس از آن که سفید، زیبا و نورانی بود، او را سیاه، زشت و ظلمانی گردانید.<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۰۷.</ref> | بر اساس نظر برخی، ابلیس ابتدا از ملائک بود؛ امّا پس از نافرمانی، [[مسخ]] و از جنّیان شد.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> صاحبان این رأی، [[آیه ۵۰ سوره کهف]] «کَانَ مِنَ الجِنِّ» را به معنای «صار من الجن» گرفتهاند.چنانکه زمخشری جمله «فَاخرُج مِنهَا» را به خروج از آفرینش نخستین معنا کرده است؛ یعنی پس از آن که سفید، زیبا و نورانی بود، او را سیاه، زشت و ظلمانی گردانید.<ref>زمخشری، الکشّاف، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۰۷.</ref> | ||
===کفر ابلیس=== | ===کفر ابلیس=== |