کمیت بن زید اسدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(درج الگوی درجه بندی) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==قصائد هاشمیات== | ==قصائد هاشمیات== | ||
===قصیدۀ میمیه=== | ===قصیدۀ میمیه=== | ||
{{شعر}}{{ب|من لقلب متیم مستهام| | {{شعر}}{{ب|من لقلب متیم مستهام|غیر ما صبوة و لا احلام}}{{پایان شعر}} | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
دل سرگشته و حیرت زده را چیزی جز عشق و آرزو نیست. | دل سرگشته و حیرت زده را چیزی جز عشق و آرزو نیست. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
===قصیدۀ بائیه=== | ===قصیدۀ بائیه=== | ||
{{شعر}}{{ب|طربت و ما شوقا الی البیض اطرب|و لا لعبا منّی و ذو الشّیب یلعب}}{{ب|...|...}}{{ب|الم ترنی من حبّ آل محمد| اروح و اغدوّ خائفا اترقّب}}{{ب|...|...}}{{ب|فان هی لم تصلح لحی سواهم| فانّ ذوی القربی احقّ و اوجب}}{{ب|...|...}}{{ب|یقولون لم یورث و لو لا تراثه| لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب»}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|طربت و ما شوقا الی البیض اطرب|و لا لعبا منّی و ذو الشّیب یلعب}}{{ب|...|...}}{{ب|الم ترنی من حبّ آل محمد|اروح و اغدوّ خائفا اترقّب}}{{ب|...|...}}{{ب|فان هی لم تصلح لحی سواهم|فانّ ذوی القربی احقّ و اوجب}}{{ب|...|...}}{{ب|یقولون لم یورث و لو لا تراثه|لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب»}}{{پایان شعر}} | ||
«[[سیوطی]]» در صفحۀ ۱۳ ''شرح شواهد المغنی'' گفته است: «[[ابن عساکر]]» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ [[بنی اسد|بنی اسد]] میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او [[محمد (ص)|پیغمبر]] را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ ''شرح شواهد'' است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «[[کوفه]]» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند [[بنی هاشم|هاشمی]] نبود.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸</ref> | «[[سیوطی]]» در صفحۀ ۱۳ ''شرح شواهد المغنی'' گفته است: «[[ابن عساکر]]» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ [[بنی اسد|بنی اسد]] میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او [[محمد (ص)|پیغمبر]] را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ ''شرح شواهد'' است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «[[کوفه]]» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند [[بنی هاشم|هاشمی]] نبود.<ref>امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۸</ref> | ||
===قصیدۀ لامیه=== | ===قصیدۀ لامیه=== | ||
{{شعر}}{{ب|الاهل عم فی رأیه متأمّل| | {{شعر}}{{ب|الاهل عم فی رأیه متأمّل|و هل مدبر بعد الإسائة مقبل}}{{پایان شعر}} | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
«[[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج]]» در صفحۀ ۱۲۶ جلد ۲ «[[الاغانی (کتاب)|اغانی]]» به اسناد خود از «[[ابوبکر خضرمی]]» روایت کرده است که گفت: در ایام تشریق در «[[منا|مِنی]]» از [[امام باقر (ع)|ابی جعفر محمّد بن علی (ع)]] برای کمیت اجازه شرفیابی خواستم و حضرت اجازه داد؛ کمیت به او گفت: قربانت گردم، در ستایش شما شعری سرودهام که دوست دارم برایتان بخوانم. فرمود: در این روزهای مشخّص شده و شماره شده، به یاد خدا باش. کمیت استدعای خویش را از سر گرفت. ابو جعفر فرمود: بخوان! کمیت قصیده را خواند و به اینجا رسید که: | «[[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج]]» در صفحۀ ۱۲۶ جلد ۲ «[[الاغانی (کتاب)|اغانی]]» به اسناد خود از «[[ابوبکر خضرمی]]» روایت کرده است که گفت: در ایام تشریق در «[[منا|مِنی]]» از [[امام باقر (ع)|ابی جعفر محمّد بن علی (ع)]] برای کمیت اجازه شرفیابی خواستم و حضرت اجازه داد؛ کمیت به او گفت: قربانت گردم، در ستایش شما شعری سرودهام که دوست دارم برایتان بخوانم. فرمود: در این روزهای مشخّص شده و شماره شده، به یاد خدا باش. کمیت استدعای خویش را از سر گرفت. ابو جعفر فرمود: بخوان! کمیت قصیده را خواند و به اینجا رسید که: | ||
{{شعر}}{{ب|یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم| | {{شعر}}{{ب|یصیب به الرّامون عن قوس غیرهم|فیا آخر اسدی له الغی اوّل}}{{پایان شعر}} | ||
ترجمه: | ترجمه: |