پرش به محتوا

خوف و رجاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۱
درج الگوی درجه بندی
(درج الگوی درجه بندی)
خط ۱۴: خط ۱۴:
===کاربرد خوف در قرآن ===
===کاربرد خوف در قرآن ===


خوف و مشتقات فعلی و اسمی آن ۱۲۲ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است؛<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌خوف‌»</ref> پاره‌ای از این موارد صرفاً متعلق به امور و حالات عادی و زندگی روزمره آدمی است<ref>بقره: ۱۸۲، ۲۲۹؛ نساء:۳، ۹؛ مریم: ۵؛ قصص: ۷</ref> اما در بسیاری از موارد ناظر به نوعی رابطه خاص میان انسان و خداست. بر اساس آیات قرآن کریم، متعلَّق خوف‌ گاه خدا، <ref>مائده:۱۰۸؛ انفال: ۴۸؛ انسان: ۱۰</ref>گاه مقام الاهی، <ref>ابراهیم: ۱۴؛ الرحمن: ۴۶؛ نازعات: ۴۰</ref>‌گاه عذاب الاهی، <ref>انعام: ۱۵؛ یونس: ۱۵؛ هود: ۱۰۳</ref>گاه [[وعید]]، <ref>ابراهیم: ۱۴؛ ق: ۴۵</ref> و‌گاه سوء حساب<ref>رعد: ۲۱</ref> است و خدا خود بندگانش را از این امور بیم می‌دهد.<ref>زمر: ۱۶</ref> از جمله دیگر کاربردهای خوف در قرآن آن است که خوف از جمله اموری است که خداوند انسان‌ها را بدان می‌آزماید.<ref>بقره: ۱۵۵</ref> همچنین در قرآن آمده است که پاره‌ای از بندگان خدا نباید هیچ بیم و اندوهی به دل راه دهند<ref>بقره: ۳۸؛ قصص: ۷؛ فصلت: ۳۰</ref> و نیز بندگان باید خدا را از روی خوف و رجاء (طمع) بخوانند.<ref>اعراف: ۵۶، ۲۰۵؛ سجده: ۱۶</ref>
خوف و مشتقات فعلی و اسمی آن ۱۲۲ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است؛<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌خوف‌»</ref> پاره‌ای از این موارد صرفاً متعلق به امور و حالات عادی و زندگی روزمره آدمی است<ref>بقره: ۱۸۲، ۲۲۹؛ نساء:۳، ۹؛ مریم: ۵؛ قصص: ۷</ref> اما در بسیاری از موارد ناظر به نوعی رابطه خاص میان انسان و خداست. بر اساس آیات قرآن کریم، متعلَّق خوف‌ گاه خدا، <ref>مائده:۱۰۸؛ انفال: ۴۸؛ انسان: ۱۰</ref>گاه مقام الهی، <ref>ابراهیم: ۱۴؛ الرحمن: ۴۶؛ نازعات: ۴۰</ref>‌گاه عذاب الهی، <ref>انعام: ۱۵؛ یونس: ۱۵؛ هود: ۱۰۳</ref>گاه [[وعید]]، <ref>ابراهیم: ۱۴؛ ق: ۴۵</ref> و‌گاه سوء حساب<ref>رعد: ۲۱</ref> است و خدا خود بندگانش را از این امور بیم می‌دهد.<ref>زمر: ۱۶</ref> از جمله دیگر کاربردهای خوف در قرآن آن است که خوف از جمله اموری است که خداوند انسان‌ها را بدان می‌آزماید.<ref>بقره: ۱۵۵</ref> همچنین در قرآن آمده است که پاره‌ای از بندگان خدا نباید هیچ بیم و اندوهی به دل راه دهند<ref>بقره: ۳۸؛ قصص: ۷؛ فصلت: ۳۰</ref> و نیز بندگان باید خدا را از روی خوف و رجاء (طمع) بخوانند.<ref>اعراف: ۵۶، ۲۰۵؛ سجده: ۱۶</ref>


=== کاربرد رجاء در قرآن ===
=== کاربرد رجاء در قرآن ===


رجاء و مشتقات آن نیز ۲۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است.<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌رجو‌» </ref> در قرآن کریم، با تعابیر دیگری غیر از رجاء، همچون «‌عدم قنوط »، به انسان‌ها توصیه شده است که امیدوار باشند و از نومیدی بپرهیزند. مورد شاخص در این باب، آیه ۵۳ [[سوره زمر]] است که بر اساس آن، نومیدی از رحمت الاهی نهی شده و خداوند وعده کرده است که جمیع [[گناه|گناهان]] را بیامرزد.<ref>برای دیگر موارد: محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌قنط‌»</ref>
رجاء و مشتقات آن نیز ۲۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است.<ref>محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌رجو‌» </ref> در قرآن کریم، با تعابیر دیگری غیر از رجاء، همچون «‌عدم قنوط »، به انسان‌ها توصیه شده است که امیدوار باشند و از نومیدی بپرهیزند. مورد شاخص در این باب، آیه ۵۳ [[سوره زمر]] است که بر اساس آن، نومیدی از رحمت الهی نهی شده و خداوند وعده کرده است که جمیع [[گناه|گناهان]] را بیامرزد.<ref>برای دیگر موارد: محمد فؤاد عبدالباقی، ذیل «‌قنط‌»</ref>


=== کاربردهای دیگر ===
=== کاربردهای دیگر ===
خط ۴۶: خط ۴۶:
نکته اساسی در این باب این است که بنده در کسب صفت خوف باید جانب اعتدال را رعایت کند و اصلاً خوف پسندیده خوف معتدل است. وانگهی، خوف باید منشأ اثر باشد و خوفی که در عمل تأثیری نبخشد وجود و عدم آن مساوی است.
نکته اساسی در این باب این است که بنده در کسب صفت خوف باید جانب اعتدال را رعایت کند و اصلاً خوف پسندیده خوف معتدل است. وانگهی، خوف باید منشأ اثر باشد و خوفی که در عمل تأثیری نبخشد وجود و عدم آن مساوی است.


غزالی<ref>غزالی، ج۴، ص۲۱۹</ref> در تحلیل نهایی خود از مفهوم خوف معتقد است که هیچ چیز بهتر از خوف نمی‌تواند ریشه شهوات را برکند و این خوف، را سرمنشأ سعادت آدمیان است. او<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۹</ref> برای خوف دو مقام قائل است: مقام خوف از عذاب الاهی که برای عموم خلق و ناشی از ایمان به بهشت و دوزخ است. و دیگر مقام خوف از خداوند که خاص علمای اهل معرفت و ارباب قلوب است.
غزالی<ref>غزالی، ج۴، ص۲۱۹</ref> در تحلیل نهایی خود از مفهوم خوف معتقد است که هیچ چیز بهتر از خوف نمی‌تواند ریشه شهوات را برکند و این خوف، را سرمنشأ سعادت آدمیان است. او<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۹</ref> برای خوف دو مقام قائل است: مقام خوف از عذاب الهی که برای عموم خلق و ناشی از ایمان به بهشت و دوزخ است. و دیگر مقام خوف از خداوند که خاص علمای اهل معرفت و ارباب قلوب است.


غزالی این مطلب را نیز مطرح کرده است که این پرسش که خوف بهتر است یا رجاء، به طور کلی پرسش نادرستی است.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۴</ref> از دیدگاه وی، خوف و رجاء داروی قلوب‌اند و فضیلت آنها به قدر بیماری موجود است و به قدر بیماری در سو، جانب خوف یا رجاء باید غلبه کند.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۵</ref>
غزالی این مطلب را نیز مطرح کرده است که این پرسش که خوف بهتر است یا رجاء، به طور کلی پرسش نادرستی است.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۴</ref> از دیدگاه وی، خوف و رجاء داروی قلوب‌اند و فضیلت آنها به قدر بیماری موجود است و به قدر بیماری در سو، جانب خوف یا رجاء باید غلبه کند.<ref>غزالی، ج۴، ص۲۲۵</ref>
خط ۷۱: خط ۷۱:
رجاء برای تعدیل خوف است. به گفته ابوبکر ورّاق، رجاء نسیم لطف خدا بر دل‌های خائف است که اگر نبود، عقل و دلشان در اثر خوف تباه می‌شد.<ref>ابونصر سرّاج، ص۶۲</ref> رتبه رجاء بعد از خوف است، زیرا رجاء مخصوص کسی است که در مقام خوف قرار گرفته و برای تعدیل آن حالت به رجاء نیاز دارد که به افراط در خوف نیفتد. پس رجای هر کس به اندازه خوف اوست.<ref>ابوطالب مکی، ج۱، ص۲۱۵</ref> [[ابوطالب مکی]] صلاح ندیده است که همه مقامات اهل رجاء را بیان کند، زیرا رجاء برای عامه [[ایمان|مؤمنان]] مفید نیست و باعث فساد ایشان می‌شود. رجاء تنها برای کسی است که قلبش در اثر خوف طالبِ خیر شده باشد، اما بیشتر نفوس تنها با تازیان خوف صلاح می‌پذیرند.<ref>همان، ج۱، ص۲۱۵ - ۲۱۶</ref>
رجاء برای تعدیل خوف است. به گفته ابوبکر ورّاق، رجاء نسیم لطف خدا بر دل‌های خائف است که اگر نبود، عقل و دلشان در اثر خوف تباه می‌شد.<ref>ابونصر سرّاج، ص۶۲</ref> رتبه رجاء بعد از خوف است، زیرا رجاء مخصوص کسی است که در مقام خوف قرار گرفته و برای تعدیل آن حالت به رجاء نیاز دارد که به افراط در خوف نیفتد. پس رجای هر کس به اندازه خوف اوست.<ref>ابوطالب مکی، ج۱، ص۲۱۵</ref> [[ابوطالب مکی]] صلاح ندیده است که همه مقامات اهل رجاء را بیان کند، زیرا رجاء برای عامه [[ایمان|مؤمنان]] مفید نیست و باعث فساد ایشان می‌شود. رجاء تنها برای کسی است که قلبش در اثر خوف طالبِ خیر شده باشد، اما بیشتر نفوس تنها با تازیان خوف صلاح می‌پذیرند.<ref>همان، ج۱، ص۲۱۵ - ۲۱۶</ref>


به نظر می‌رسد [[خواجه عبدالله انصاری]] تنها [[عرفان|عارفی]] است که به رجاء دیدی منفی، حتی از اساس، دارد. او در [[منازل السائرین]]<ref>ص۲۶</ref> رجاء را ضعیف‌ترین منازل مرید دانسته است. زیرا از یک سو معارضه با خواست و اراده الاهی است که شاید به تعذیب او تعلق گرفته باشد و سالکﹾ اراده خود را در برابر اراده الاهی قرار می‌دهد تا خدا او را کیفر ندهد؛ و از سوی دیگر اعتراض به حکمت خداست، زیرا سالک گمان می‌کند که چون خدا بی‌نیاز از عذاب بندگان است، عذاب کردن آنان وجهی ندارد، پس بهتر است که خدا آنان را عفو کند. گویا بنده خود را اعلم از خدا می‌پندارد. البته انصاری برای رجاء یک فایده نیز قائل است که حرارتِ خوف را سرد می‌کند تا به یأس نینجامد.<ref>نیز: عبدالرزاق کاشی، ص۱۳۲ - ۱۳۳</ref>
به نظر می‌رسد [[خواجه عبدالله انصاری]] تنها [[عرفان|عارفی]] است که به رجاء دیدی منفی، حتی از اساس، دارد. او در [[منازل السائرین]]<ref>ص۲۶</ref> رجاء را ضعیف‌ترین منازل مرید دانسته است. زیرا از یک سو معارضه با خواست و اراده الهی است که شاید به تعذیب او تعلق گرفته باشد و سالکﹾ اراده خود را در برابر اراده الهی قرار می‌دهد تا خدا او را کیفر ندهد؛ و از سوی دیگر اعتراض به حکمت خداست، زیرا سالک گمان می‌کند که چون خدا بی‌نیاز از عذاب بندگان است، عذاب کردن آنان وجهی ندارد، پس بهتر است که خدا آنان را عفو کند. گویا بنده خود را اعلم از خدا می‌پندارد. البته انصاری برای رجاء یک فایده نیز قائل است که حرارتِ خوف را سرد می‌کند تا به یأس نینجامد.<ref>نیز: عبدالرزاق کاشی، ص۱۳۲ - ۱۳۳</ref>


=== مراتب رجاء ===
=== مراتب رجاء ===


رجاء نیز مانند خوف سه درجه دارد: رجاء به خدا، رجاء به سعۀ رحمت خدا و رجاء به پاداش خدا. درجه اول ویژۀ کسی است که غرق رجاء است و از خدا جز خود او چیزی نمی‌خواهد، چنان که وقتی از [[شبلی]] درباره رجا پرسیدند، گفت: «‌رجاء آن است که از خدا بخواهی که جز خودش، تو را به دیگری امیدوار نسازد». درجه دوم و سوم ویژه کسانی است که از نعمت‌های خدا آگاهند و بدانها دل بسته‌اند و می‌دانند که جود و کرم و فضل از صفاتی خداوندی است و بر همین اساس دلشان با کرم و لطف الاهی آسوده است. <ref>ابو نصر سراج، ص۶۲</ref>
رجاء نیز مانند خوف سه درجه دارد: رجاء به خدا، رجاء به سعۀ رحمت خدا و رجاء به پاداش خدا. درجه اول ویژۀ کسی است که غرق رجاء است و از خدا جز خود او چیزی نمی‌خواهد، چنان که وقتی از [[شبلی]] درباره رجا پرسیدند، گفت: «‌رجاء آن است که از خدا بخواهی که جز خودش، تو را به دیگری امیدوار نسازد». درجه دوم و سوم ویژه کسانی است که از نعمت‌های خدا آگاهند و بدانها دل بسته‌اند و می‌دانند که جود و کرم و فضل از صفاتی خداوندی است و بر همین اساس دلشان با کرم و لطف الهی آسوده است. <ref>ابو نصر سراج، ص۶۲</ref>


=== خوف یا رجاء ===
=== خوف یا رجاء ===
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
{{فضائل اخلاقی}}
{{فضائل اخلاقی}}
{{عرفان اسلامی}}
{{عرفان اسلامی}}
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->ناقص
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>
[[ar:الخوف من الله]]
[[ar:الخوف من الله]]
[[ar:الرجاء]]
[[ar:الرجاء]]
۵٬۵۹۸

ویرایش