پرش به محتوا

عالم ناسوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۷
جز
اصلاح عدد
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جز (اصلاح عدد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Golpoor }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Golpoor }}
'''عالم ناسوت'''
'''عالم ناسوت'''
واژه‌ای با ریشه [[عربی]] یا [[عبرانی]] است که اغلب در آثار [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] به کار گرفته شده است و در کنار جهان‌هایی همچون [[عالم جبروت|جبروت]]، [[عالم ملکوت|ملکوت]] و [[عالم لاهوت|لاهوت]] مطرح شده و به معنای جهان مادی و گذرگاهی برای رسیدن به مراتب بالاتراست.
واژه‌ای با ریشه [[عربی]] یا [[عبرانی]] است که اغلب در آثار [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] به کار گرفته شده است و در کنار جهان‌هایی همچون [[عالم جبروت|جبروت]]، [[عالم ملکوت|ملکوت]] و [[عالم لاهوت|لاهوت]] مطرح شده و به معنای جهان مادی و گذرگاهی برای رسیدن به مراتب بالاتراست.


== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
آثار لغت شناسی و همچنین تالیفات [[فلسفه اسلامی|فلسفی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[کلام اسلامی|کلامی]] به مفهوم شناسی ناسوت پرداخته‌اند که شاید بتوان تمام این تعاریف را در مساوی دانستن این واژه با عالم دنیا و مادیات دانست.
آثار لغت شناسی و همچنین تالیفات [[فلسفه اسلامی|فلسفی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[کلام اسلامی|کلامی]] به مفهوم شناسی ناسوت پرداخته‌اند که شاید بتوان تمام این تعاریف را در مساوی دانستن این واژه با عالم دنیا و مادیات دانست.
==== ناسوت در لغت ====
==== ناسوت در لغت ====
برخی از لغت‌شناسان، اصل ناسوت را از ناس می‌دانند که براى مبالغه به آخر آن واو و تاء اضافه شده است، همانند ملکوت <ref> مجلسی، احتجاجات،1379ش، ج‏1، ص37 </ref>
برخی از لغت‌شناسان، اصل ناسوت را از ناس می‌دانند که برای مبالغه به آخر آن واو و تاء اضافه شده است، همانند ملکوت<ref> مجلسی، احتجاجات،۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۷ </ref>
و برخی دیگر، ناسوت را لغتی با ریشه عبرانی و در مقابل [[لاهوت]] و مختص به [[انسان]] می‌دانند <ref>خفاجی، شفاء الغلیل، بی‌تا، ج 1، ص 264</ref> چنان‌که زبیدی (م 1205) ناسوت را به همین معنا دانسته است. <ref>زبیدی، تاج العروس، بی‌تا، ج 3، ص 128</ref> از این رو در آثار لغت‌شناسی معاصر نیز به معنای سرشت انسانی و مشتق از ناس قلمداد شده است. <ref>بستانی، فرهنگ ابجدی، 1375ش، ص 890</ref> همین نگاه از سوی [[علی اکبر دهخدا|دهخدا]] <ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، 1387ش، ج 14، ص 22150</ref> و دیگران <ref> معین، فرهنگ معین، 1382ش، ج 4، ص 3140؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، 1379ش، ج 2، ص 1888</ref> دنبال شده است.
و برخی دیگر، ناسوت را لغتی با ریشه عبرانی و در مقابل [[لاهوت]] و مختص به [[انسان]] می‌دانند<ref>خفاجی، شفاء الغلیل، بی‌تا، ج ۱، ص۲۶۴</ref> چنان‌که زبیدی (م ۱۲۰۵) ناسوت را به همین معنا دانسته است.<ref>زبیدی، تاج العروس، بی‌تا، ج ۳، ص۱۲۸</ref> از این رو در آثار لغت‌شناسی معاصر نیز به معنای سرشت انسانی و مشتق از ناس قلمداد شده است.<ref>بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۸۹۰</ref> همین نگاه از سوی [[علی اکبر دهخدا|دهخدا]]<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۸۷ش، ج ۱۴، ص۲۲۱۵۰</ref> و دیگران<ref> معین، فرهنگ معین، ۱۳۸۲ش، ج ۴، ص۳۱۴۰؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۷۹ش، ج ۲، ص۱۸۸۸</ref> دنبال شده است.


=== ماهیت عالم ناسوت در آثار فلسفی، کلامی و عرفانی ===
=== ماهیت عالم ناسوت در آثار فلسفی، کلامی و عرفانی ===
در بازشناسی مفهوم این واژه که معمولا در آثار [[عرفان|عرفانی]]، [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] و [[کلام اسلامی|کلامی]] بدان اشاره شده است می‌توان موارد زیر را رصد کرد:
در بازشناسی مفهوم این واژه که معمولا در آثار [[عرفان|عرفانی]]، [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] و [[کلام اسلامی|کلامی]] بدان اشاره شده است می‌توان موارد زیر را رصد کرد:


* ناسوت انسان است و در مقابل [[لاهوت]] که الهی است، قرار می‌گیرد. <ref>آمدی،أبكار الأفكار في أصول الدين، 1423ق، ج‏5، ص15؛ صلیبا، فرهنگ فلسفى، 1366ش، ص550؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، بی‌تا، ج‏3 ص128</ref>
* ناسوت انسان است و در مقابل [[لاهوت]] که الهی است، قرار می‌گیرد.<ref>آمدی،أبکار الأفکار فی أصول الدین، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۱۵؛ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۰؛ زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، بی‌تا، ج۳ ص۱۲۸</ref>


* ناسوت بدن [[انسان]] است <ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، 1378ش، ص 351</ref>
* ناسوت بدن [[انسان]] است<ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، ۱۳۷۸ش، ص۳۵۱</ref>


* عالم [[دنیا]] <ref>خاتمی، فرهنگ علم كلام، 1370ش، ص156</ref> و یا به عبارتی همان عالم گیتی است. <ref>سه رسائل فلسفى، ص78</ref>
* عالم [[دنیا]]<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۶</ref> و یا به عبارتی همان عالم گیتی است.<ref>سه رسائل فلسفی، ص۷۸</ref>


* یکی از جهان‌های سه‌گانه در کنار [[عالم جبروت|جبروت]] و [[عالم ملکوت|ملکوت]] است. <ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، 1378ش، ص47؛ مطهری،مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، بی‌تا، ج‏3، ص372؛ اسفراینی، أنوار العرفان،1383ش، ص343</ref> چنان‌که با در نظر گرفتن عالم جبروت می‌توان آن را یکی از [[عوالم چهارگانه|جهان‌های چهارگانه]] دانست. <ref>محقق سبزواری،اسرار الحكم،1383ش، ص648</ref>
* یکی از جهان‌های سه‌گانه در کنار [[عالم جبروت|جبروت]] و [[عالم ملکوت|ملکوت]] است.<ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، ۱۳۷۸ش، ص۴۷؛ مطهری،مجموعه آثار استاد شهید مطهری، بی‌تا، ج۳، ص۳۷۲؛ اسفراینی، أنوار العرفان،۱۳۸۳ش، ص۳۴۳</ref> چنان‌که با در نظر گرفتن عالم جبروت می‌توان آن را یکی از [[عوالم چهارگانه|جهان‌های چهارگانه]] دانست.<ref>محقق سبزواری،اسرار الحکم،۱۳۸۳ش، ص۶۴۸</ref>


* یکی از [[مراتب وجود]] <ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، 1379ش، ص20</ref> و شاید مرتبه پنجم آن باشد. <ref>محقق سبزواری، اسرار الحكم، 1383ش، ص231</ref>
* یکی از [[مراتب وجود]]<ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۲۰</ref> و شاید مرتبه پنجم آن باشد.<ref>محقق سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۱</ref>


* ناسوت همان عالم شهادت است که منظور از آن، جهان جسمانى و اجسام و ماده و ماديات و بالاخره حوادث و زمانيات است كه گاه عالم ملك و ديگر بار عالم‏ ناسوت‏ نامیده شده است <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج‏2، ص1228 و ج‏3، ص1982؛ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، 1379ش، ص321</ref>
* ناسوت همان عالم شهادت است که منظور از آن، جهان جسمانی و اجسام و ماده و مادیات و بالاخره حوادث و زمانیات است که گاه عالم ملک و دیگر بار عالم ناسوت نامیده شده است<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۸ و ج۳، ص۱۹۸۲؛ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۱</ref>


در هر حال با توجه به تمام این تعاریف می‌توان گفت عالم بدن‌ها و مخلوقات است که نسبت به دیگر جهان‌ها جهانی پایین و سفلی به حساب می‌آید <ref>صلیبا، فرهنگ فلسفى،1366ش، ص550 </ref> لذا در سیر کمالی انسان پایین‌ترین مرحله <ref>کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات كاشانى، 1380ش، ص224 </ref>و کثیف‌ترین عالم‌ها <ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، 1378ش، ص79</ref> خوانده شده است و ویژگی‌هایی چون تغییر <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج‏2، ص680 </ref>و نیستی <ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، بی‌تا، ج‏3، ص411 </ref> را در خود داشته و حجاب‌هایی ده گانه یعنی [[كفر]]، [[شرک]]، [[ظلم]]، [[جهل]]، [[حقد]]، [[حسد]]، [[بخل]]، [[غضب]]، [[شهوت]] و [[تكبر]]، آن را فرا گرفته است. <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج‏2، ص1224 </ref>تا جایی که یکی از نام‌های اولین قاتل معرفی شده از سوی [[قرآن]] یعنی [[قابیل]] هم ناسوت است. <ref>محقق سبزواری، هادي المضلين، 1383ش، ص296 </ref>
در هر حال با توجه به تمام این تعاریف می‌توان گفت عالم بدن‌ها و مخلوقات است که نسبت به دیگر جهان‌ها جهانی پایین و سفلی به حساب می‌آید<ref>صلیبا، فرهنگ فلسفی،۱۳۶۶ش، ص۵۵۰ </ref> لذا در سیر کمالی انسان پایین‌ترین مرحله<ref>کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، ۱۳۸۰ش، ص۲۲۴ </ref>و کثیف‌ترین عالم‌ها<ref>حسن زاده آملی، ممد الهمم، ۱۳۷۸ش، ص۷۹</ref> خوانده شده است و ویژگی‌هایی چون تغییر<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۶۸۰ </ref>و نیستی<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، بی‌تا، ج۳، ص۴۱۱ </ref> را در خود داشته و حجاب‌هایی ده گانه یعنی [[کفر]]، [[شرک]]، [[ظلم]]، [[جهل]]، [[حقد]]، [[حسد]]، [[بخل]]، [[غضب]]، [[شهوت]] و [[تکبر]]، آن را فرا گرفته است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۴ </ref>تا جایی که یکی از نام‌های اولین قاتل معرفی شده از سوی [[قرآن]] یعنی [[قابیل]] هم ناسوت است.<ref>محقق سبزواری، هادی المضلین، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۶ </ref>


== ارتباط جهان ناسوت با دیگر جهان‌ها ==
== ارتباط جهان ناسوت با دیگر جهان‌ها ==
ناسوت به عنوان یکی از جهان‌های سه گانه یا چهارگانه است که به نوعی در عالم خلق قرار دارد <ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، 1379ش، ص317 </ref> اما این موضوع سبب عدم ارتباط آن با دیگر عوالم نخواهد بود؛ بلکه آن را سایه عالم عقول <ref> سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، 1379ش، ص295 </ref> و حتی یک عالم ملکوت کوچک دانسته اند. <ref>سهروردی، هياكل النور، 1379ش، ص175 </ref> این تعبیر شاید با توجه به آن‌که این جهان زاییده [[عالم ملکوت|ملکوت]] است <ref> سس </ref> و حتی به آینه آن <ref>ابن هروی، انواريه، 1383ش، ص169 </ref> تعبیر شده است، چندان بیراه نباشد. در هر حال در آثار متعدد راه رسیدن به [[عالم ملکوت|ملکوت]] را گذر از ناسوت و عدم دلبستگی بدان دانسته‌اند. <ref>حسینی تهرانی، معاد شناسى، 1423ق، ج‏3 ص248 و ج‏7 ص111 ؛ حسن زاده، مجموعه مقالات، ولايت تكوينى(11376ش، ص38؛ سهروردی، هياكل النور، 1379ش، ص27؛ محقق سبزواری، شرح المنظومة، 1379ش، ج‏1، ص21؛ سهروردی، مجموعه مصنفات شيخ اشراق، 1375ش، ج‏3، ص326 </ref> هر چند نمی‌توان بدون در نظر گرفتن آن، سفر به سوی حق را آغاز کرد. <ref>قمشه ای، مجموعة آثار آقا محمد رضا القمشه اى حكيم صهبا، 1378ش، ص52 ؛ حسینی تهرانی، معاد شناسى ، 1423، ج‏8، ص </ref> چنان‌که در ادبیات [[عرفان|عرفانی]] از جعبه و تابوتی که قنداقه [[حضرت موسی|موسی]] بر آن نهاده شده بود، به عنوان عالم ناسوت یاد شده است. <ref>استرآبادی، شرح فصوص الحکم، 1358ش، ص996–998 و حسن زاده، ممد الهمم،1378ش، ص536-537</ref>
ناسوت به عنوان یکی از جهان‌های سه گانه یا چهارگانه است که به نوعی در عالم خلق قرار دارد<ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۳۱۷ </ref> اما این موضوع سبب عدم ارتباط آن با دیگر عوالم نخواهد بود؛ بلکه آن را سایه عالم عقول<ref> سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۲۹۵ </ref> و حتی یک عالم ملکوت کوچک دانسته‌اند.<ref>سهروردی، هیاکل النور، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۵ </ref> این تعبیر شاید با توجه به آن‌که این جهان زاییده [[عالم ملکوت|ملکوت]] است<ref> سس </ref> و حتی به آینه آن<ref>ابن هروی، انواریه، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۹ </ref> تعبیر شده است، چندان بیراه نباشد. در هر حال در آثار متعدد راه رسیدن به [[عالم ملکوت|ملکوت]] را گذر از ناسوت و عدم دلبستگی بدان دانسته‌اند.<ref>حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۳ ص۲۴۸ و ج۷ ص۱۱۱ ؛ حسن زاده، مجموعه مقالات، ولایت تکوینی(۱۱۳۷۶ش، ص۳۸؛ سهروردی، هیاکل النور، ۱۳۷۹ش، ص۲۷؛ محقق سبزواری، شرح المنظومة، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۱؛ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۳۲۶ </ref> هر چند نمی‌توان بدون در نظر گرفتن آن، سفر به سوی حق را آغاز کرد.<ref>قمشه‌ای، مجموعة آثار آقا محمد رضا القمشه‌ای حکیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۵۲ ؛ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳، ج۸، ص</ref> چنان‌که در ادبیات [[عرفان|عرفانی]] از جعبه و تابوتی که قنداقه [[حضرت موسی|موسی]] بر آن نهاده شده بود، به عنوان عالم ناسوت یاد شده است.<ref>استرآبادی، شرح فصوص الحکم، ۱۳۵۸ش، ص۹۹۶–۹۹۸ و حسن زاده، ممد الهمم،۱۳۷۸ش، ص۵۳۶-۵۳۷</ref>


== ناسوت در ادیان آسمانی ==
== ناسوت در ادیان آسمانی ==
برخی معتقدند که این اصطلاح ریشه در باور [[مسیحیان]] دارد که در مورد [[حضرت عیسی|عیسی(ع)]] اعتقاد دارند ناسوت و [[عالم لاهوت|لاهوت]] با هم متحد شده در عیسی(ع) تجلی یافته است <ref>طوسی، تلخيص المحصل،1405ق، ص260؛ حسنی رازی، تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام، 1364ش، ص24، حسینی تهرانی، امام شناسى، 1426ق، ج‏18، ص  245؛ مجلسی، احتجاجات، 1379ش، ج‏1، ص37؛ عامری، رسائل ابو الحسن عامرى، 1375 ش، ص297 6 </ref>حال در اینکه ناسوت بالا رفته وبه لاهوت رسیده و یا لاهوت پایین آمده و با ناسوت متحد شده اختلافاتی وجود دارد. <ref>عارف، راه روشن،1372ش، جلد8، ص39</ref> در هر حال با آن که عیسی(ع) بعضی از مخاطبان خود را زادگان نواسیت جمع ناسوت خوانده است. <ref>؟؟؟</ref> ریشه این موضوع در آثار برخی، به قبل از [[مسیحیت]] باز می‌گردد <ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسير الميزان، 1374ش، ج‏3، ص495</ref> حتی مرگ هر امپراتور در پاره‌ای از ادیان به معنای انقطاع حلول الهویت در جامعه قلمداد شده است <ref>حسینی تهرانی،امام شناسى، 1426ق، ج‏18، ص245 </ref> البته ناگفته نماند که برخی از عرفای [[مسلمان]] نیز به نوعی ادعای حلول لاهوت یعنی روح خداوندی در ناسوت یعنی روح آدمیان را داشته و بر این اساس ادعای «انا الحق» سر می دادند <ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، 1372، ص163 ؛ طوسی، تلخيص المحصل، 1405ق، ص260</ref>
برخی معتقدند که این اصطلاح ریشه در باور [[مسیحیان]] دارد که در مورد [[حضرت عیسی|عیسی(ع)]] اعتقاد دارند ناسوت و [[عالم لاهوت|لاهوت]] با هم متحد شده در عیسی(ع) تجلی یافته است<ref>طوسی، تلخیص المحصل،۱۴۰۵ق، ص۲۶۰؛ حسنی رازی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الأنام، ۱۳۶۴ش، ص۲۴، حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵؛ مجلسی، احتجاجات، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۷؛ عامری، رسائل ابو الحسن عامری، ۱۳۷۵ ش، ص۲۹۷ ۶ </ref>حال در اینکه ناسوت بالا رفته وبه لاهوت رسیده و یا لاهوت پایین آمده و با ناسوت متحد شده اختلافاتی وجود دارد.<ref>عارف، راه روشن،۱۳۷۲ش، جلد۸، ص۳۹</ref> در هر حال با آن که عیسی(ع) بعضی از مخاطبان خود را زادگان نواسیت جمع ناسوت خوانده است.<ref>؟؟؟</ref> ریشه این موضوع در آثار برخی، به قبل از [[مسیحیت]] باز می‌گردد<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۹۵</ref> حتی مرگ هر امپراتور در پاره‌ای از ادیان به معنای انقطاع حلول الهویت در جامعه قلمداد شده است<ref>حسینی تهرانی،امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۵ </ref> البته ناگفته نماند که برخی از عرفای [[مسلمان]] نیز به نوعی ادعای حلول لاهوت یعنی روح خداوندی در ناسوت یعنی روح آدمیان را داشته و بر این اساس ادعای «انا الحق» سر می‌دادند<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۶۳ ؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۲۶۰</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۴۳: خط ۴۳:


== پانویس ==
== پانویس ==
 
{{پانویس۲}}
{{پانویس2}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* استرآبادی، محمد تقی، شرح فصوص الحکم، تهران، دانشگاه تهران‏، 1358ش.
* استرآبادی، محمد تقی، شرح فصوص الحکم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸ش.
* اسفراینی، ملا اسماعیل، أنوار العرفان، تحقيق سعيد نظرى، قم، دفتر تبليغات اسلامى،‏ چاپ اول‏، 1383ش.
* اسفراینی، ملا اسماعیل، أنوار العرفان، تحقیق سعید نظری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* آمدى، سيف الدين، أبكار الأفكار في أصول الدين‏، تحقيق احمد محمد مهدى، قاهره، دار الكتب‏، 1423ق.
* آمدی، سیف الدین، أبکار الأفکار فی أصول الدین، تحقیق احمد محمد مهدی، قاهره،‌دار الکتب، ۱۴۲۳ق.
* بستانى، فواد افرام‏، فرهنگ ابجدی، تهران، اسلامى‏، چاپ دوم‏، 1375ش.
* بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
* حسن زاده آملی، حسن، مجموعه مقالات (ولايت تكوينى«1»، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى تهران)، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى‏، چاپ پنجم، 1376ش.
* حسن زاده آملی، حسن، مجموعه مقالات (ولایت تکوینی«۱»، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی تهران)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۶ش.
* حسن زاده آملی، حسن، ممد الهمم، تهران، ‏سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، ‏ چاپ اول، 1378ش.
* حسن زاده آملی، حسن، ممد الهمم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حسنى رازى، سيد مرتضى بن داعى،‏ تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام، تصحيح عباس اقبال آشتيانى، چاپ دوم، تهران، اساطير، 1364ش.
* حسنی رازی، سید مرتضی بن داعی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الأنام، تصحیح عباس اقبال آشتیانی، چاپ دوم، تهران، اساطیر، ۱۳۶۴ش.
* حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، مشهد، علامه طباطبايى‏، چاپ سوم، 1426ش.
* حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ش.
* حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسى، مشهد، نور ملكوت قرآن، چاپ اول‏، 1423ق‏.
* حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، مشهد، نور ملکوت قرآن، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
* خاتمی، احمد، فرهنگ علم كلام، تهران، صبا، چاپ اول، 1370ش.
* خاتمی، احمد، فرهنگ علم کلام، تهران، صبا، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
* خفاجی، احمدبن محمد، شفاء الغلیل، تحقیق کشاش محمد، بيروت، ‏دار الكتب العلمية، چاپ اول‏، بی‌تا
* خفاجی، احمدبن محمد، شفاء الغلیل، تحقیق کشاش محمد، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا
* دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1387 ش
* دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۷ ش
* زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
* زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، تهران، ‏وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى‏، 1379ش.
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش.
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، تهران، ‏انتشارات دانشگاه تهران‏، 1373ش.
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
* سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شيخ اشراق، تهران‏، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى‏، 1375ش.
* سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
* سهروردی، شهاب‌الدین، هياكل النور، تهران، نشر نقطه‏، 1379ش.
* سهروردی، شهاب‌الدین، هیاکل النور، تهران، نشر نقطه، ۱۳۷۹ش.
* صليبا، جميل و منوچهر صانعى دره بيدى‏ فرهنگ فلسفى، تهران، انتشارات حكمت‏، چاپ اول، 1366 ش.
* صلیبا، جمیل و منوچهر صانعی دره بیدی فرهنگ فلسفی، تهران، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۶ ش.
* طوسى، خواجة نصير الدين، تلخيص المحصل‏، بیروت، دار الاضواء، 1405ق.
* طوسی، خواجة نصیر الدین، تلخیص المحصل، بیروت،‌دار الاضواء، ۱۴۰۵ق.
* عارف، سید محمد صادق، راه روشن، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى‏، چاپ اول، 1372ش.
* عارف، سید محمد صادق، راه روشن، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* عامری، ابوالحسن، رسائل ابو الحسن عامرى، تهران، مركز نشر دانشگاهى‏، چاپ اول، 1375ش
* عامری، ابوالحسن، رسائل ابو الحسن عامری، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش
* عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج 2، ص 1888، تهران، امیرکبیر، 1379ش
* عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ج ۲، ص۱۸۸۸، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹ش
* قمشه‌ای، محمد رضا، مجموعة آثار آقا محمد رضا قمشه‌اى حكيم صهبا، اصفهان، ‏كانون پژوهش، ‏چاپ اول‏، 1378ش.
* قمشه‌ای، محمد رضا، مجموعة آثار آقا محمد رضا قمشه‌ای حکیم صهبا، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* كاشانى، كمال الدين عبد الرزاق،‏ مجموعه رسائل و مصنفات كاشانى، تهران، میراث مکتوب، 1380ش.
* کاشانی، کمال الدین عبد الرزاق، مجموعه رسائل و مصنفات کاشانی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۰ش.
* مجلسی، محمد باقر، احتجاجات، ترجمه موسی خسروی، تهران، ‏انتشارات اسلاميه‏، 1379ش‏.
* مجلسی، محمد باقر، احتجاجات، ترجمه موسی خسروی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۹ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، اسرار الحكم، قم، مطبوعات دينى، چاپ اول‏‏، 1383ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، اسرار الحکم، قم، مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، شرح المنظومه، تصحيح و تعليق از آيت الله حسن زاده آملى، تهران‏، نشر ناب‏، چاپ اول، 1379ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق از آیت الله حسن زاده آملی، تهران، نشر ناب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، هادي المضلين، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى‏، چاپ اول، 1383ش.
* محقق سبزواری، محمد باقر، هادی المضلین، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، آستان قدس رضوى‏، چاپ دوم، 1372ش.
* مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى،، تهران، انتشارات صدرا، بی‌تا.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری،، تهران، انتشارات صدرا، بی‌تا.
* معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، سی‌گل، 1382ش.
* معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، سی‌گل، ۱۳۸۲ش.
* ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، سه رسائل فلسفى، قم، ‏دفتر تبليغات اسلام، چاپ سوم، ‏‏1387ش‏.
* ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، سه رسائل فلسفی، قم، دفتر تبلیغات اسلام، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
* موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ پنجم، 1374ش.
* موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
* نظام الدين احمد بن الهروى،‏ محمد شريف، انواريه(ترجمه و شرح حكمة الاشراق سهروردى)، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، 1363ش.
* نظام الدین احمد بن الهروی، محمد شریف، انواریه(ترجمه و شرح حکمة الاشراق سهروردی)، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{عالم غیب}}
{{عالم غیب}}
کاربر ناشناس