پرش به محتوا

میثم تمار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
| نام کامل = میثم بن یحیی تمار اسدی
| نام کامل = میثم بن یحیی تمار اسدی
| لقب = ابوسالم، ابوصالح
| لقب = ابوسالم، ابوصالح
| نسب =  
| نسب =
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| تاریخ تولد =
| تاریخ تولد =
خط ۱۲: خط ۱۲:
| کشور تولد =
| کشور تولد =
| محل زندگی = [[کوفه]]
| محل زندگی = [[کوفه]]
| تاریخ وفات/شهادت =  
| تاریخ وفات/شهادت =
| شهر وفات/شهادت =  
| شهر وفات/شهادت =
| نحوه وفات/شهادت =  
| نحوه وفات/شهادت =
| تاریخ شهادت       = [[۲۲ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]]
| تاریخ شهادت = [[۲۲ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]]
| شهر شهادت         = [[کوفه]]
| شهر شهادت = [[کوفه]]
| نحوه شهادت         = به دستور [[ابن زیاد]] به دار آویخته شد
| نحوه شهادت = به دستور [[ابن زیاد]] به دار آویخته شد
| مدفن = [[عراق]]، [[کوفه]]
| مدفن = [[عراق]]، [[کوفه]]
| از یاران = [[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]
| از یاران = [[امام علی(ع)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]
| فعالیت‌های اجتماعی =  
| فعالیت‌های اجتماعی =
| مشایخ =
| مشایخ =
| شاگردان =
| شاگردان =
| آثار = تفسیر [[قرآن]]، کتابی در [[حدیث]]
| آثار = تفسیر [[قرآن]]، کتابی در [[حدیث]]
}}
}}
'''میثَم تمّار اَسَدی کوفی''' از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|یاران امام علی(ع)]]، [[فهرست اصحاب امام حسن مجتبی(ع)|امام حسن مجتبی(ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسین(ع)|امام حسین(ع)]]، که پیش از [[واقعه کربلا]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. از جزئیات زندگی میثم، اطلاعات روشنی در دست نیست. او در [[کوفه]] خرمافروشی می‌کرد. کرامات و پیش‌گویی‌هایی به او نسبت داده‌اند. او به دستور [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] به‌دار آویخته شد. مرقد میثم تمار، در نزدیکی [[مسجد کوفه]] قرار دارد.
'''میثَم تمّار اَسَدی کوفی''' از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|یاران امام علی (ع)]]، [[فهرست اصحاب امام حسن مجتبی(ع)|امام حسن مجتبی (ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسین(ع)|امام حسین (ع)]]، که پیش از [[واقعه کربلا]] در [[کوفه]] به [[شهادت]] رسید. از جزئیات زندگی میثم، اطلاعات روشنی در دست نیست. او در [[کوفه]] خرمافروشی می‌کرد. کرامات و پیش‌گویی‌هایی به او نسبت داده‌اند. او به دستور [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] به‌دار آویخته شد. مرقد میثم تمار، در نزدیکی [[مسجد کوفه]] قرار دارد.
==نسب و خانواده==
بعضی از محققان، میثم را [[ایران|ایرانی]] دانسته‌اند<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> که چون بردهٔ زنی از [[بنی اسد|بنی‌اسد]] بوده، به این قبیله منسوب شده است.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۹؛ مفید،الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳؛ نجاشی، رجال، ۱۴۱۶ق، ص۱۴.</ref> [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] میثم را از آن زن خرید و آزاد کرد. چون نامش را پرسید، گفت سالم نام دارم. حضرت به او گفت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم]] مرا آگاه کرده که والدین عجمی‌ات، تو را میثم نامیده‌اند. میثم سخن علی(ع) را تصدیق کرد و نامش را به میثم تغییر داد و کنیه‌اش ابوسالم شد. کنیهٔ دیگر او ابوصالح بود.<ref> کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۱، ص۳۴۱؛ قس شاذان، الفضائل، ص۲ -۳ که کنیهٔ او را ابوجعفر ذکر کرده است.</ref>


صالح، شُعَیب، عِمران و حمزه از جمله فرزندان میثم تمّار بودند که با مصاحبت [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت(ع)]] بزرگ شدند. فرزندان آنان نیز از اصحاب و راویان [[امامان شیعه]] بودند.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰؛ طوسی، رجال، ص۱۱۸و۱۳۸و۱۴۹و۱۵۷و۱۶۰و۱۶۲و۲۲۴و۲۲۵؛ کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۱۳۲و۱۳۳، ج۷، ص۱۸۶و۱۸۷و۳۸۳، ج۸، ص۲۰۰؛ موحد ابطحی، تهذیب‌المقال، ص۲۰۸و۲۱۲</ref> از آن جمله [[علی بن اسماعیل میثمی|علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم]] از متکلمان [[امامیه|شیعهٔ امامیه]] و از نخستین مؤلفان کتاب‌های کلامی است.<ref> رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص۲۲۳؛ طوسی، ۱۴۱۷، ص۱۵۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ص۳۱۶.</ref>
== نسب و خانواده ==
بعضی از محققان، میثم را [[ایران|ایرانی]] دانسته‌اند<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> که چون برده زنی از [[بنی اسد|بنی‌اسد]] بوده، به این قبیله منسوب شده است.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۹؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳؛ نجاشی، رجال، ۱۴۱۶ق، ص۱۴.</ref> [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی (ع)]] میثم را از آن زن خرید و آزاد کرد. چون نامش را پرسید، گفت سالم نام دارم. حضرت به او گفت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم]] مرا آگاه کرده که والدین عجمی‌ات، تو را میثم نامیده‌اند. میثم سخن علی (ع) را تصدیق کرد و نامش را به میثم تغییر داد و کنیه‌اش ابوسالم شد. کنیه دیگر او ابوصالح بود.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۱، ص۳۴۱؛ قس شاذان، الفضائل، ص۲–۳ که کنیه او را ابوجعفر ذکر کرده است.</ref>


===لقب تمار و سبب آن===
صالح، شُعَیب، عِمران و حمزه از جمله فرزندان میثم تمّار بودند که با مصاحبت [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت (ع)]] بزرگ شدند. فرزندان آنان نیز از اصحاب و راویان [[امامان شیعه]] بودند.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰؛ طوسی، رجال، ص۱۱۸و۱۳۸و۱۴۹و۱۵۷و۱۶۰و۱۶۲و۲۲۴و۲۲۵؛ کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۱۳۲و۱۳۳، ج۷، ص۱۸۶و۱۸۷و۳۸۳، ج۸، ص۲۰۰؛ موحد ابطحی، تهذیب‌المقال، ص۲۰۸و۲۱۲</ref> از آن جمله [[علی بن اسماعیل میثمی|علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم]] از متکلمان [[امامیه|شیعه امامیه]] و از نخستین مؤلفان کتاب‌های کلامی است.<ref>رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص۲۲۳؛ طوسی، ۱۴۱۷، ص۱۵۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ص۳۱۶.</ref>
میثم در بازار [[کوفه]] خرما می‌فروخت و از این رو، به او لقب تمّار دادند.<ref>رجوع کنید به ابن شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، ج۲، ص.۳۲۹</ref> به روایتی نیز او در مکانی به نام دارالرزق(دار الزَّرق)، خربزه می‌فروخت.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref>


==ویژگی‌ها: سخنوری و پیشگویی حوادث==
=== لقب تمار و سبب آن ===
میثم، شخصی حاضر جواب بود<ref>رجوع کنید به مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴.</ref>؛ هنگامی که به نمایندگی معترضان بازار [[کوفه]]، در دربار [[عبیدالله بن زیاد]] سخن گفت، ابن‌زیاد از منطق، سخنوری، فصاحت و بلاغت او در شگفت ماند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۶.</ref> خطابه‌های او بر ضد حکومت [[بنی‌امیه|امویان]]، وی را در میان دشمنان این حکومت بارز ساخت.
میثم در بازار [[کوفه]] خرما می‌فروخت و از این رو، به او لقب تمّار دادند.<ref>رجوع کنید به ابن شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، ج۲، ص. ۳۲۹</ref> به روایتی نیز او در مکانی به نام دارالرزق (دار الزَّرق)، خربزه می‌فروخت.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref>


میثم، مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] را پیشگویی کرد.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰.</ref> و خبر [[شهادت]] [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را برای زنی مکّی به نام جبله، گفت.<ref>ابن‌بابویه، ص۱۸۹و۱۹۰.</ref> او همچنین از پیش، از دستگیری‌اش توسط سرکردهٔ طایفهٔ خود و شهادتش به دستور [[ابن زیاد]]<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱، ۸۲؛ شریف رضی، ص۵۴و۵۵.</ref> و آزادی [[مختار]] از زندان<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴و۳۲۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۳.</ref> خبر داد.به این جهت میثم را صاحب [[علم منایا وبلایا]] می‌دانند که از مان مرگ و حوادث و امتحانات سخت آگاهی دارد.{{مدرک}}
== ویژگی‌ها: سخنوری و پیشگویی حوادث ==
میثم، شخصی حاضرجواب بود<ref>رجوع کنید به مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴.</ref>؛ هنگامی که به نمایندگی معترضان بازار [[کوفه]]، در دربار [[عبیدالله بن زیاد]] سخن گفت، ابن‌زیاد از منطق، سخنوری، فصاحت و بلاغت او در شگفت ماند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۶.</ref> خطابه‌های او بر ضد حکومت [[بنی‌امیه|امویان]]، وی را در میان دشمنان این حکومت بارز ساخت.


وجود این ویژگی‌ها در میثم تمّار سبب شده است تا او را در شمار اصحاب<ref>ابن‌ندیم،ص۲۲۳؛ طوسی، الفهرست، ص۱۵۰.</ref>، حواریون و یاران برگزیدهٔ [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۹؛ مفید، الاختصاص، ص۳؛ آقابزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۸و۱۶۴.</ref> به شمار آورند.
میثم، مرگ [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] را پیشگویی کرد.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰.</ref> و خبر [[شهادت]] [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (ع)]] را برای زنی مکّی به نام جبله، گفت.<ref>ابن‌بابویه، ص۱۸۹و۱۹۰.</ref> او همچنین از پیش، از دستگیری‌اش توسط سرکرده طایفه خود و شهادتش به دستور [[ابن زیاد]]<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱، ۸۲؛ شریف رضی، ص۵۴و۵۵.</ref> و آزادی [[مختار]] از زندان<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴و۳۲۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۳.</ref> خبر داد. به این جهت میثم را صاحب [[علم منایا وبلایا]] می‌دانند که از مان مرگ و حوادث و امتحانات سخت آگاهی دارد.{{مدرک}}


==رابطه میثم و امامان(ع)==
وجود این ویژگی‌ها در میثم تمّار سبب شده است تا او را در شمار اصحاب،<ref>ابن‌ندیم، ص۲۲۳؛ طوسی، الفهرست، ص۱۵۰.</ref> حواریون و یاران برگزیده [[امام علی علیه‌السلام|امام علی (ع)]]<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۹؛ مفید، الاختصاص، ص۳؛ آقابزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۸و۱۶۴.</ref> به شمار آورند.
===مقام میثم در میان اصحاب ائمه===
میثم را از اصحاب سه امام نخست شیعیان، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] برشمرده‌اند؛<ref>طوسی، رجال، ص۸۱و ۹۶و۱۰۵؛ خویی، معجم‌رجال، ج۲۰، ص۱۰۳.</ref> اما شهرت او بیشتر به سبب شاگردی امام علی(ع) بوده است.<ref>مفید، الاختصاص، ص۳.</ref> میثم بسیار دوستدار [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت]] پیامبر(ص) بود.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref> آنان نیز به او توجه خاصی داشتند. به گفتهٔ [[ام سلمه]]، همسر پیامبر، [[پیامبر اسلام(ص)]] بارها از میثم به نیکی یاد کرده و دربارهٔ وی به امام علی(ع) سفارش کرده است.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ج۶، ص۳۱۷.</ref> میثم پس از آشنایی با امام علی در زمان [[خلافت]] ایشان در کوفه، از او دانش بسیار فراگرفت و امام(ع) او را از اسرار مقام وصایت خود آگاه ساخته<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۱.</ref> و او را در زمرهٔ گروهی از مؤمنانِ آزموده، قرار داد تا در درک جایگاه رسول خدا(ص)و اهل بیت(ع)به مقام والایی دست یابد.<ref>طبری، بشارةالمصطفی، ص۲۳۶و۲۳۷.</ref>


===زمان آشنایی او با امام علی(ع)===
== رابطه میثم و امامان (ع) ==
درباره حضور میثم در جنگ‌های دوران حکومت [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]]، روایتی نیامده است. می‌توان حدس زد که او در اواخر عمر آن حضرت، با ایشان آشنا شده است. روایاتی که از میثم نقل شده نیز مربوط به دوران پایانی حکومت امام علی(ع) است. روایت مربوط به حملهٔ یاران معاویه به نواحی هِیت و اَنبار و کشتن عده‌ای از زنان و کودکان آنجا، از آن جمله است.<ref>رجوع کنید به خصیبی، ص۱۲۵؛ دیلمی، ارشاد‌القلوب، ص۲۷۲و۲۷۳.</ref>
=== مقام میثم در میان اصحاب ائمه ===
میثم را از اصحاب سه امام نخست شیعیان، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی (ع)]] و [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن (ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (ع)]] برشمرده‌اند؛<ref>طوسی، رجال، ص۸۱و ۹۶و۱۰۵؛ خویی، معجم‌رجال، ج۲۰، ص۱۰۳.</ref> اما شهرت او بیشتر به سبب شاگردی امام علی (ع) بوده است.<ref>مفید، الاختصاص، ص۳.</ref> میثم بسیار دوستدار [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت]] پیامبر (ص) بود.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref> آنان نیز به او توجه خاصی داشتند. به گفته [[ام سلمه]]، همسر پیامبر، [[پیامبر اسلام(ص)]] بارها از میثم به نیکی یاد کرده و درباره وی به امام علی (ع) سفارش کرده است.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ج۶، ص۳۱۷.</ref> میثم پس از آشنایی با امام علی در زمان [[خلافت]] ایشان در کوفه، از او دانش بسیار فراگرفت و امام (ع) او را از اسرار مقام وصایت خود آگاه ساخته<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۱.</ref> و او را در زمره گروهی از مؤمنانِ آزموده، قرار داد تا در درک جایگاه رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) به مقام والایی دست یابد.<ref>طبری، بشارةالمصطفی، ص۲۳۶و۲۳۷.</ref>


[[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] هنگام سبّ(دشنام)[[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و یارانش، از میثم نیز به بدی یاد می‌کرد و او را دشنام می‌داد.<ref>ابن‌طاووس، ص۵۱۵۲.</ref> پس از امام علی(ع)، میثم در شمار اصحاب وفادار [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در آمد.<ref>طوسی، رجال، ص۹۶و۱۰۵.</ref> امام حسین به میثم توجه ویژه‌ای داشت و از او به نیکویی یاد می‌کرد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰.</ref>
=== زمان آشنایی او با امام علی (ع) ===
درباره حضور میثم در جنگ‌های دوران حکومت [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین (ع)]]، روایتی نیامده است. می‌توان حدس زد که او در اواخر عمر آن حضرت، با ایشان آشنا شده است. روایاتی که از میثم نقل شده نیز مربوط به دوران پایانی حکومت امام علی (ع) است. روایت مربوط به حمله یاران معاویه به نواحی هِیت و اَنبار و کشتن عده‌ای از زنان و کودکان آنجا، از آن جمله است.<ref>رجوع کنید به خصیبی، ص۱۲۵؛ دیلمی، ارشادالقلوب، ص۲۷۲و۲۷۳.</ref>


==میثم و واقعه کربلا==
[[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] هنگام سبّ (دشنام) [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی (ع)]] و یارانش، از میثم نیز به بدی یاد می‌کرد و او را دشنام می‌داد.<ref>ابن‌طاووس، ص۵۱۵۲.</ref> پس از امام علی (ع)، میثم در شمار اصحاب وفادار [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن (ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (ع)]] درآمد.<ref>طوسی، رجال، ص۹۶و۱۰۵.</ref> امام حسین به میثم توجه ویژه‌ای داشت و از او به نیکویی یاد می‌کرد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰.</ref>
در [[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ قمری]]، کمی پیش از [[قیام امام حسین(ع)|قیام امام حسین]] و حادثهٔ [[کربلا]]، میثم برای عمره رهسپار [[مکه]] شد. چون امام را نیافت، سراغ او را از [[امّ سلمه|امّ‌سلمه]] گرفت. امّ‌سلمه او را از احوال امام آگاه نمود. میثم که عازم بازگشت به کوفه بود، از [[ام‌سلمه (همسر پیامبر)|ام‌ّسلمه]] خواست به امام سلام برساند و بگوید نزد خداوند با امام دیدار خواهد کرد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰و۸۱؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۲؛ ابن‌حجر، الاصابة، ج۶، ص۳۱۷.</ref>


==آثار==
== میثم و واقعه کربلا ==
===تفسیر===
در [[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ قمری]]، کمی پیش از [[قیام امام حسین(ع)|قیام امام حسین]] و حادثه [[کربلا]]، میثم برای عمره رهسپار [[مکه]] شد. چون امام را نیافت، سراغ او را از [[امّ سلمه|امّ‌سلمه]] گرفت. امّ‌سلمه او را از احوال امام آگاه نمود. میثم که عازم بازگشت به کوفه بود، از [[ام‌سلمه (همسر پیامبر)|ام‌ّسلمه]] خواست به امام سلام برساند و بگوید نزد خداوند با امام دیدار خواهد کرد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۰و۸۱؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۲؛ ابن‌حجر، الاصابة، ج۶، ص۳۱۷.</ref>
میثم تمار تألیفاتی داشته است. یکی از آنها تفسیری است که از علی(ع) آموخته بود.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج۴، ص۳۱۷.</ref> در روایتی، میثم، خطاب به [[عبدالله بن عباس]] گفته است که [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] [[تأویل]] قرآن را به وی آموخته است. زمانی که میثم به عمره رفت، به [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] گفت هر مطلبی دربارهٔ تفسیر [[قرآن]] می‌خواهد، از وی بپرسد. ابن‌عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن‌زیاد خبر داد، ابن‌عباس که گمان می‌کرد میثم این خبر را از روی [[علم غیب|غیب گویی]] به او داده است، به وی بی‌اعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. میثم او را از این کار باز داشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن‌عباس پذیرفت و پس از مدتی همهٔ اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱.</ref>


===حدیث===
== آثار ==
میثم، کتابی هم در حدیث داشته است که فرزندانش از آن، روایاتی نقل کرده‌اند. پاره‌ای از روایات آن در منابع موجود است.<ref>رجوع کنید به طوسی، الامالی، ص۱۴۸؛ غفار، الکلینی و الکافی، ص۲۸</ref> این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت(ع)]]، برتری [[مسجد کوفه]] بر [[بیت‌المقدس|بیت المقدس]]، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلوم‌کردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگان‌اش به دست علی(ع)، است.<ref>برقی، المحاسن، ص۳۰۹و۳۱۰؛ ثقفی، الغارات، ج۲، ص۴۱۳و۴۱۵؛ طوسی، الامالی، ص۱۴۸و۲۴۶و۴۰۵و۴۰۶؛ شاذان، الفضائل، ص۳۵.</ref>
=== تفسیر ===
میثم تمار تألیفاتی داشته است. یکی از آنها تفسیری است که از علی (ع) آموخته بود.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج۴، ص۳۱۷.</ref> در روایتی، میثم، خطاب به [[عبدالله بن عباس]] گفته است که [[امام علی علیه‌السلام|امام علی (ع)]] [[تأویل]] قرآن را به وی آموخته است. زمانی که میثم به عمره رفت، به [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] گفت هر مطلبی درباره تفسیر [[قرآن]] می‌خواهد، از وی بپرسد. ابن‌عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن‌زیاد خبر داد، ابن‌عباس که گمان می‌کرد میثم این خبر را از روی [[علم غیب|غیب گویی]] به او داده است، به وی بی‌اعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن‌عباس پذیرفت و پس از مدتی همه اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱.</ref>


==شهادت==
=== حدیث ===
===خبر امام از شهادت وی===
میثم، کتابی هم در حدیث داشته است که فرزندانش از آن، روایاتی نقل کرده‌اند. پاره‌ای از روایات آن در منابع موجود است.<ref>رجوع کنید به طوسی، الامالی، ص۱۴۸؛ غفار، الکلینی و الکافی، ص۲۸</ref> این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت (ع)]]، برتری [[مسجد کوفه]] بر [[بیت‌المقدس]]، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلوم‌کردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگان‌اش به دست علی (ع)، است.<ref>برقی، المحاسن، ص۳۰۹و۳۱۰؛ ثقفی، الغارات، ج۲، ص۴۱۳و۴۱۵؛ طوسی، الامالی، ص۱۴۸و۲۴۶و۴۰۵و۴۰۶؛ شاذان، الفضائل، ص۳۵.</ref>
امام علی(ع) میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویخته‌شدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست [[ابن زیاد]] آن است که در آخرت، کنار امام در درجه‌ای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز می‌خواند و با آن سخن می‌گفت.<ref> کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۳و۸۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳و۳۲۴؛ فتّال نیشابوری، روضة‌الواعظین، ج۲، ص۲۸۸؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۲.</ref> میثم خبر شهادتش را که از زبان امام علی(ع) شنیده بود، برای دیگران نقل می‌کرد.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱و۸۴.</ref> بنا به روایتی، او و [[حبیب بن مظاهر]] در میان جمعی، خبر شهادت را بیان کردند،اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref>آگاهی وی از شهادتش تا بدان حد بود که وقتی او را برای به صلیب کشیدن می بدند کسی به او گفت ای میثم می توانستی کاری بکنی که گرفتار این ساعت نشوی میثم در پاسخش گفت: به خدا سوگند که این در خت خرمایی که مرا بر آن می آویزند جز برای من رشد نکرده و من نیز جز برای چنین روزی خود را آماده نساخته‌ام.(وَ اللَّهِ مَا نَبَتَتْ هَذِهِ النَّخْلَةُ إِلَّا لِي وَ لَا اغْتَذَيْتُ إِلَّا لَهَا.) <ref>طوسی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۰.</ref>
 
== شهادت ==
=== خبر امام از شهادت وی ===
امام علی (ع) میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویخته‌شدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست [[ابن زیاد]] آن است که در آخرت، کنار امام در درجه‌ای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز می‌خواند و با آن سخن می‌گفت.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۳و۸۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۳و۳۲۴؛ فتّال نیشابوری، روضةالواعظین، ج۲، ص۲۸۸؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۱و۲۹۲.</ref> میثم خبر شهادتش را که از زبان امام علی (ع) شنیده بود، برای دیگران نقل می‌کرد.<ref>رجوع کنید به کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۱و۸۴.</ref> بنا به روایتی، او و [[حبیب بن مظاهر]] در میان جمعی، خبر شهادت را بیان کردند، اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۷۸.</ref>آگاهی وی از شهادتش تا بدان حد بود که وقتی او را برای به صلیب کشیدن می بدند کسی به او گفت ای میثم می‌توانستی کاری بکنی که گرفتار این ساعت نشوی میثم در پاسخش گفت: به خدا سوگند که این در خت خرمایی که مرا بر آن می‌آویزند جز برای من رشد نکرده و من نیز جز برای چنین روزی خود را آماده نساخته‌ام. (وَ اللَّهِ مَا نَبَتَتْ هَذِهِ النَّخْلَةُ إِلَّا لِی وَ لَا اغْتَذَیْتُ إِلَّا لَهَا)<ref>طوسی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۰.</ref>
[[پرونده:بارگاه میثم تمار.jpg|بندانگشتی|بارگاه میثم تمار در [[کوفه]]]]
[[پرونده:بارگاه میثم تمار.jpg|بندانگشتی|بارگاه میثم تمار در [[کوفه]]]]


===روایت نخست از شهادت او===
=== روایت نخست از شهادت او ===
دربارهٔ دستگیری و قتل میثم، دو روایت وجود دارد. به روایتی، [[ابن زیاد]] از طرف [[یزید بن معاویه]]، خلیفهٔ اموی (۶۰تا۶۴ق)، مأمور شد میثم را که می‌دانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی(ع) است، به‌دار بیاویزد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴و۳۲۵.</ref> در پی آن، میثم در راه بازگشت از عمره، در [[قادسیه]] (در پانزده فرسخی کوفه)<ref>رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «[قادسیه]»</ref> به دست مأموران ابن‌زیاد دستگیر شد. در زندان، میثم با [[مختار ثقفی|مختار]] که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیش‌گویی کرد و سرانجام به دستور ابن‌زیاد به‌دار آویخته شد.<ref>خصیبی، الهدایة‌الکبری، ص۱۳۳؛ کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۲و۸۴؛ شریف رضی، ص۵۴و۵۵.</ref>
درباره دستگیری و قتل میثم، دو روایت وجود دارد. به روایتی، [[ابن زیاد]] از طرف [[یزید بن معاویه]]، خلیفه اموی (۶۰تا۶۴ق)، مأمور شد میثم را که می‌دانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی (ع) است، به‌دار بیاویزد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۴و۳۲۵.</ref> در پی آن، میثم در راه بازگشت از عمره، در [[قادسیه]] (در پانزده فرسخی کوفه)<ref>رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «[قادسیه]»</ref> به دست مأموران ابن‌زیاد دستگیر شد. در زندان، میثم با [[مختار ثقفی|مختار]] که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیش‌گویی کرد و سرانجام به دستور ابن‌زیاد به‌دار آویخته شد.<ref>خصیبی، الهدایةالکبری، ص۱۳۳؛ کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۲و۸۴؛ شریف رضی، ص۵۴و۵۵.</ref>


===روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم)===
=== روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم) ===
به روایت دیگر، میثم به درخواست عده‌ای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار [[کوفه]]، همراه آنان نزد [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد. [[عمرو بن حریث مخزومی |عَمروبن حُرَیث]]، امیر کوفه از طرف [[ابن زیاد]] که عثمانی مسلک و دشمن [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت]] بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغ‌گو و دوست‌دار دروغ‌گو خواند، اما میثم خود را راست‌گو و دوستدار راست‌گو (حضرت علی) معرفی کرد. ابن‌زیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دست‌ها و پاهایش را قطع می‌کند و او را به‌دار می‌کشد. میثم اگرچه می‌توانست [[تقیه]] کند، شهادت را برگزید و گفت امام علی او را آگاه کرده است که [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید. به دنبال آن، ابن‌زیاد برای اینکه این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد تنها دست‌ها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانهٔ [[عمرو بن حریث مخزومی|عمرو بن حُرَیث]] به‌دار کشند. میثم بالای چوبهٔ‌دار با صدای بلند از مردم می‌خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارهٔ فتنه‌های [[بنی‌امیه|بنی اُمیه]] و فضائل بنی‌هاشم سخنانی می‌گفت. عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را بر گرد او دید، شتاب‌زده نزد ابن‌زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن‌زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در [[اسلام]] بر دهانش لجام نهاده شد.<ref>کلینی، ج۲، ص۲۲۰؛ کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۴-۸۷؛ شریف رضی، ص۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰۴و۳۲۴و۳۲۵؛ فتال نیشابوری، روضة‌الواعظین، ج۲، ص۲۸۸و۲۸۹.</ref> به روایتی دیگر، عمرو بن حریث که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود، از ابن‌زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن‌زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد. میثم با یادآوری این مطلب که [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دست‌ها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۷.</ref>
به روایت دیگر، میثم به درخواست عده‌ای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار [[کوفه]]، همراه آنان نزد [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد. [[عمرو بن حریث مخزومی |عَمروبن حُرَیث]]، امیر کوفه از طرف [[ابن زیاد]] که عثمانی مسلک و دشمن [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت]] بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغ‌گو و دوست‌دار دروغ‌گو خواند، اما میثم خود را راست‌گو و دوستدار راست‌گو (حضرت علی) معرفی کرد. ابن‌زیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دست‌ها و پاهایش را قطع می‌کند و او را به‌دار می‌کشد. میثم اگرچه می‌توانست [[تقیه]] کند، شهادت را برگزید و گفت امام علی او را آگاه کرده است که [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید. به دنبال آن، ابن‌زیاد برای اینکه این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد تنها دست‌ها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانه [[عمرو بن حریث مخزومی|عمرو بن حُرَیث]] به‌دار کشند. میثم بالای چوبه‌دار با صدای بلند از مردم می‌خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او درباره فتنه‌های [[بنی‌امیه|بنی اُمیه]] و فضائل بنی‌هاشم سخنانی می‌گفت. عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را بر گرد او دید، شتاب‌زده نزد ابن‌زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن‌زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در [[اسلام]] بر دهانش لجام نهاده شد.<ref>کلینی، ج۲، ص۲۲۰؛ کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۴–۸۷؛ شریف رضی، ص۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰۴و۳۲۴و۳۲۵؛ فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ج۲، ص۲۸۸و۲۸۹.</ref> به روایتی دیگر، عمرو بن حریث که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود، از ابن‌زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن‌زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد. میثم با یادآوری این مطلب که [[عبیدالله بن زیاد|ابن‌زیاد]] نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دست‌ها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۷.</ref>
[[پرونده:ضریح جدید میثم تمار در کوفه.jpg|بندانگشتی|مقبره و ضریح جدید میثم تمار در نزدیکی [[مسجد کوفه]]]]
[[پرونده:ضریح جدید میثم تمار در کوفه.jpg|بندانگشتی|مقبره و ضریح جدید میثم تمار در نزدیکی [[مسجد کوفه]]]]


'''پرسش''' : بر اساس روایت دوم از شهادت میثم، این پرسش به ذهن می‌آید که چطور میثم توانست بالای چوبه‌دار حرف بزند و سخنرانی کند؟
'''پرسش''': بر اساس روایت دوم از شهادت میثم، این پرسش به ذهن می‌آید که چطور میثم توانست بالای چوبه‌دار حرف بزند و سخنرانی کند؟


'''پاسخ''' : در آن روزگار، به‌دار کشیدن این گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بیندازند بلکه آن را دور سینه می‌انداختند تا از کتف هایش آویزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/16880/%D9%85%D9%8A%D8%AB%D9%85-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF میثم تمار را چگونه کشتند؟]، سایت مشرق‌نیوز.</ref>{{یادداشت|امروزه معروف است که کسى را كه به دار مى‌زنند، او را آويزان مى‌كنند، بدین گونه که طنابى بر گردنش مى‌اندازند و بالا مى‌برند؛ او فوراً خفه مى‌شود و جان مى‌دهد. امّا در سابق کسى را که به دار مى‌زدند، بدن او را بر روى تخته چوبى به شکل صلیب مى‌کوبیدند و يا مى‌بستند. یعنى قامت او را بر روى چوبى عمودى و دست‌هایش را گشاده و بر روى تخته چوبى افقى مى‌كوبيدند، و بعدا این تخته چوب را در جاى بلندى همچون درخت و یا تیر و يا ساختمانى نگه مى‌داشتند، تا كم‌كم بواسطه گرسنگى و تشنگى و یا بواسطه خون رفتن از مواضع ميخ‌كوب، شخص دار كشيده‌شده جان بدهد، و چه بسا دو سه روز طول مى‌كشيد. و أحياناً در موقع به دار بودن، حربه‌اى به او اضافه مى‌زدند همچون ميثم تمّار، تا زجركش شود و زودتر جان بسپارد.[[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]]، نور ملکوت قرآن، ج۳، ص۳۹۳.http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/noormalakout/noor3/noor3.20.htm#_Toc70241708 }}
'''پاسخ''': در آن روزگار، به‌دار کشیدن این گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بیندازند بلکه آن را دور سینه می‌انداختند تا از کتف‌هایش آویزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/16880/ميثم-تمار-را-چگونه-کشتند میثم تمار را چگونه کشتند؟]، سایت مشرق‌نیوز.</ref>{{یادداشت|امروزه معروف است که کسی را که به دار می‌زنند، او را آویزان می‌کنند، بدین گونه که طنابی بر گردنش می‌اندازند و بالا می‌برند؛ او فوراً خفه می‌شود و جان می‌دهد. امّا در سابق کسی را که به دار می‌زدند، بدن او را بر روی تخته چوبی به شکل صلیب می‌کوبیدند یا می‌بستند؛ یعنی قامت او را بر روی چوبی عمودی و دست‌هایش را گشاده و بر روی تخته چوبی افقی می‌کوبیدند، و بعداً این تخته چوب را در جای بلندی همچون درخت یا تیر یا ساختمانی نگه می‌داشتند، تا کم‌کم بواسطه گرسنگی و تشنگی یا بواسطه خون رفتن از مواضع میخ‌کوب، شخص دار کشیده‌شده جان بدهد، و چه بسا دو سه روز طول می‌کشید. و أحیاناً در موقع به دار بودن، حربه‌ای به او اضافه می‌زدند همچون میثم تمّار، تا زجرکش شود و زودتر جان بسپارد. [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]]، نور ملکوت قرآن، ج۳، ص۳۹۳.http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/noormalakout/noor3/noor3.20.htm#_Toc70241708}}


میثم تمار به‌دار کشیده شد اما باز هم بر فراز دار، با صدایی رسا مردم را به شنیدن حقایق اسلام و احادیث و اسرار [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] فرا می‌خواند.
میثم تمار به‌دار کشیده شد اما باز هم بر فراز دار، با صدایی رسا مردم را به شنیدن حقایق اسلام و احادیث و اسرار [[امام علی علیه‌السلام|علی (ع)]] فرا می‌خواند.
[[شهادت]] میثم تمّار در [[۲۲ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ هجری قمری]]، ده روز پیش از ورود [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] به [[عراق]]، روی داد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۵؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۱، ص۳۴۳.</ref> ابن‌زیاد از دفن او جلوگیری کرد تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبهٔ‌دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیلهٔ مراد به خاک سپردند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۳.</ref>


==مقبره میثم==
[[شهادت]] میثم تمّار در [[۲۲ ذی‌الحجه]] [[سال ۶۰ هجری قمری]]، ده روز پیش از ورود [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (ع)]] به [[عراق]]، روی داد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۲۵؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۱، ص۳۴۳.</ref> ابن‌زیاد از دفن او جلوگیری کرد تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبه‌دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیله مراد به خاک سپردند.<ref>کشی، رجال، ۱۳۴۸ش، ص۸۳.</ref>
مرقد میثم تمار، در نزدیکی [[مسجد کوفه]] قرار دارد.در قرن چهارم [[عضدالدوله دیلمی]]، گنبدی بر قبر میثم بنا کرد. در قرن سیزده هجری قمری، شیخ ملاّ علی فرزند میرزا خلیل نجفی آل خلیلی (۱۲۲۶تا۱۲۹۷ق) دومین عمارت را ساخت. پس از آن نیز سید عطاءالله رومی (۱۳۲۱م) از مجتهدین [[نجف]]، حرم و گنبدی برای میثم بنا کرده، صحنی در کنار آن تأسیس نمود.<ref>دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۱۱۲.</ref>
 
== مقبره میثم ==
مرقد میثم تمار، در نزدیکی [[مسجد کوفه]] قرار دارد. در قرن چهارم [[عضدالدوله دیلمی]]، گنبدی بر قبر میثم بنا کرد. در قرن سیزده هجری قمری، شیخ ملاّ علی فرزند میرزا خلیل نجفی آل خلیلی (۱۲۲۶تا۱۲۹۷ق) دومین عمارت را ساخت. پس از آن نیز سید عطاءالله رومی (۱۳۲۱م) از مجتهدین [[نجف]]، حرم و گنبدی برای میثم بنا کرده، صحنی در کنار آن تأسیس نمود.<ref>دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۱۱۲.</ref>
در سال ۱۳۸۲ق. تمام عمارت خراب شد و توسط حاج محمّد رشاد، حرم زیبایی بنا گردید. بر روی قبر میثم، ضریحی کوچک و بر بالای آن گنبدی آبی رنگ وجود دارد.
در سال ۱۳۸۲ق. تمام عمارت خراب شد و توسط حاج محمّد رشاد، حرم زیبایی بنا گردید. بر روی قبر میثم، ضریحی کوچک و بر بالای آن گنبدی آبی رنگ وجود دارد.
==تک‌نگاری==
 
== تک‌نگاری ==
چاپ ششم کتاب میثم تمار نوشته [[جواد محدثی]] -سومین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه‌ها- از سوی انتشارات بوستان کتاب قم در سال ۱۳۹۴ش در ۴۸ص منتشر شده است. در این اثر، زندگی میثم تمار به زبان امروز گزارش شده است.<ref>[https://bookroom.ir/book/45050 آشنایی با اسوه‌ها ۳: میثم تمار]پاتوق کتاب فردا</ref>
چاپ ششم کتاب میثم تمار نوشته [[جواد محدثی]] -سومین شماره از مجموعه آشنایی با اسوه‌ها- از سوی انتشارات بوستان کتاب قم در سال ۱۳۹۴ش در ۴۸ص منتشر شده است. در این اثر، زندگی میثم تمار به زبان امروز گزارش شده است.<ref>[https://bookroom.ir/book/45050 آشنایی با اسوه‌ها ۳: میثم تمار]پاتوق کتاب فردا</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{ستون|۲}}
* آشنایی با اسوه‌ها ۳: میثم تمار، پاتوق کتاب فردا.
* ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۵۵ش.
* ابن‌ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۲ق.
* ابن‌ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۲ق.
* محمد بن علی ابن بابویه، الامالی، قم، ۱۴۱۷ق.
* ابن‌ندیم.
* احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* محمد ابن شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، چاپ محمدحسین دانش آشتیانی و هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۷۹ش.
* احمد بن محمد برقی، کتاب‌الرجال، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
* عبدالکریم ابن‌طاووس؛ فرحةالغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین، چاپ تحسین آل‌شبیب موسوی، قم، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
* ابن‌ندیم.
* الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* احمد بن محمد برقی، کتاب‌الرجال، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
* حسن بن محمد دیلمی، ارشادالقلوب، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
* همو، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۳۰ش.
* ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۵۵ش.
* حسین بن حمدان خصیبی، الهدایةالکبری، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
* حسین بن حمدان خصیبی، الهدایةالکبری، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
* سید ابوالقاسم خویی. معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه، قم، ۱۳۷۲.
* سید ابوالقاسم خویی. معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه، قم، ۱۳۷۲.
* حسن بن محمد دیلمی، ارشادالقلوب، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
* شاذان قمی، الفضائل، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲؛ شریف رضی، خصائص‌الائمة علیهم‌السلام، چاپ محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
* محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر والاعلام، حوادث ۲۱۱ ۲۲۰ ه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* عبدالرحمن سیوطی، لب‌اللباب فی تحریرالانساب، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* عبدالرحمن سیوطی، لب‌اللباب فی تحریرالانساب، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* عبدالرسول غفار، الکلینی و الکافی، قم، ۱۴۱۶ق.
* عبدالکریم ابن‌طاووس؛ فرحةالغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین، چاپ تحسین آل‌شبیب موسوی، قم، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
* عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، قم، انتشارات علامه عسکری، دانشکده اصول دین، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
* عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، قم، انتشارات علامه عسکری، دانشکده اصول دین، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
* شاذان قمی، الفضائل، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲؛ شریف رضی، خصائص‌الائمة علیهم‌السلام، چاپ محمدهادی امینی، مشهد، ۱۴۰۶ق.
* عمادالدین طبری، بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۲۰ق.
* فضل بن حسن طبرسی، اِعلام الوری به اعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق.
* فضل بن حسن طبرسی، اِعلام الوری به اعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق.
* کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال المعروف به رجال‌الکشّی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
* کلینی.
* محمد ابن شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، چاپ محمدحسین دانش آشتیانی و هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۷۹ش.
* محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم، ۱۴۱۴ق.
* محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم، ۱۴۱۴ق.
* محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
* محمد بن حسن طوسی، رجال‌الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۵ق.
* محمد بن حسن طوسی، رجال‌الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۵ق.
* محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
* محمد بن علی ابن بابویه، الامالی، قم، ۱۴۱۷ق.
* عمادالدین طبری، بشارةالمصطفی لشیعةالمرتضی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۲۰ق.
* عبدالرسول غفار، الکلینی و الکافی، قم، ۱۴۱۶ق.
* محمد فتال نیشابوری، روضةالواعظین، چاپ محمدمهدی خرسان، نجف، ۱۳۸۶ق.
* محمد فتال نیشابوری، روضةالواعظین، چاپ محمدمهدی خرسان، نجف، ۱۳۸۶ق.
* کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال المعروف به رجال‌الکشّی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
* محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر والاعلام، حوادث ۲۱۱ ۲۲۰ ه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
* کلینی.
* محمدعلی موحد ابطحی، تهذیب‌المقال فی تنقیح کتاب‌الرجال، قم، ۱۴۱۷ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* محمدعلی موحد ابطحی، تهذیب‌المقال فی تنقیح کتاب‌الرجال، قم، ۱۴۱۷ق.
* میثم تمار را چگونه کشتند؟، سایت مشرق‌نیوز، تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۸۹ش.
* نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر به رجال النجاشی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر به رجال النجاشی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* میثم تمار را چگونه کشتند؟، سایت مشرق‌نیوز، تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۸۹ش.
* همو، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۳۰ش.
* آشنایی با اسوه‌ها ۳: میثم تمار، پاتوق کتاب فردا.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
== پیوند به بیرون ==
* منبع مقاله: [http://lib.eshia.ir/23019/1/6842 دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله: [http://lib.eshia.ir/23019/1/6842 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://ensani.ir/fa/content/58195/default.aspx میثم تمار]
* [http://ensani.ir/fa/content/58195/default.aspx میثم تمار]
* [http://ensani.ir/fa/content/58748/default.aspx نگاهی به خاندان میثم تمار]
* [http://ensani.ir/fa/content/58748/default.aspx نگاهی به خاندان میثم تمار]
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101109081052-16.pdf میثم تمار یا سردار سردار]
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101109081052-16.pdf میثم تمار یا سردار سردار]


{{یاران امام علی}}
{{یاران امام علی}}
خط ۱۵۲: خط ۱۵۱:
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | توضیحات =  
  | توضیحات =
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>


Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش