پرش به محتوا

بغی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۰۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
بغی در اصطلاح [[فقه]] به‌معنای خروج و شورش علیه [[امامت|امام]] عادل و برحق است و کسی که علیه امام عادل شورش کند، باغی نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام،‌ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> برخی از پژوهشگران با استناد به آیه ۹ [[سوره حجرات]] بغی را به معنای سَرکِشی و شورشِ مسلحانه در برابر امام یا حاکم مشروع، دانسته‌اند.<ref>ترابی، «بغی»، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۵۹۶.</ref><br>
بغی در اصطلاح [[فقه]] به‌معنای خروج و شورش علیه [[امامت|امام]] عادل و برحق است و کسی که علیه او شورش کند، باغی نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام،‌ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگ‌های دوران [[حکومت امام علی(ع)]]، مانند [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]]، به‌ویژه [[جنگ نهروان|خوارج]]، مصداق باغی خوانده شده‌اند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۷؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲.</ref>
بغی و مشتقات آن ۹۶ بار در [[قرآن]] به کار رفته است.<ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۱۳۶۴ق، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگ‌های دوران [[حکومت امام علی(ع)]]، مانند [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]]، به‌ویژه [[جنگ نهروان|خوارج]]، مصداق باغی خوانده شده‌اند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۸-۲۶۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۷؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲.</ref> همچنین حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل شده است که «[[عمار]] را گروه باغی می‌کشد.<ref>بخاری، صحيح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref>


== جنگ با باغیان و شرایط آن==
== جنگ با باغیان و شرایط آن==
طبق فتوای فقیهان شیعه، حاکم اسلامی ابتدا باید باغیان را ارشاد کند و از شورش باز دارد<ref>علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۱۰ .</ref> و اگر نپذیرفتند با آن‌ها می‌جنگد.<ref>زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲-۱۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref>  به‌گفته [[جعفر کاشف‌الغطاء|کاشف‌الغطاء]]،‌ جنگیدن در صورتی مجاز است که نتوان با گفتگو یا راه دیگری غیر از جنگ، آنان را از شورش بازداشت.<ref>کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۸.</ref>
طبق [[فتوا|فتوای]] فقیهان شیعه، حاکم اسلامی ابتدا باید باغیان را ارشاد کند و از شورش بازدارد<ref>علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۱۰ .</ref> و اگر نپذیرفتند، با آن‌ها می‌جنگد.<ref>زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۲-۱۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref>  به‌گفته [[جعفر کاشف‌الغطاء|کاشف‌الغطاء]]،‌ جنگیدن در صورتی مجاز است که نتوان با گفتگو یا راه دیگری غیر از جنگ، آنان را از شورش بازداشت.<ref>کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۸.</ref>
برخی دیگر از شرایط جنگ با اهل‌بغی به‌شرح زیر است:
 
# از امام عادل و جماعت مسلمانان، جدا شده و علیه او شورش کنند؛<ref>طوسی، الوسيلة إلى نيل الفضيلة، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۵.</ref> به‌گونه‌ای که آنان را در زمره راهزنان و محاربان قرار دهد.<ref>ترابی، «بغی»، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۵۹۶.</ref> به‌باور [[علامه حلی]] و [[شهید ثانی]]، بغی در صورت خروج بر [[امامان شیعه|امام معصوم]] محقق می‌شود.<ref>علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۳۹۳-۳۹۸؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> امّا کاشف‌الغطاء علاوه بر امام، خروج بر نائبان خاص یا [[ولی فقیه|عامِ]] امام را نیز از مصادیق بغی شمرده است.<ref> کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۷.</ref>
براساس کتاب‌های [[فقه|فقهی]]، برخی دیگر از شرایط جنگیدن با این گروه عبارت است از:
# از محدوده اقتدار امام یا حاکم خارج شده و در مکانی مانند بیابان گرد آیند.<ref>شیخ طوسى، ۱۳۸۷ق، المبسوط، ج ۷، ص ۲۶۵.</ref>  
# اهل‌بغی از امام عادل و جماعت مسلمانان، جدا شده و علیه او شورش کنند؛<ref>طوسی، الوسيلة إلى نيل الفضيلة، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۵.</ref> به‌گونه‌ای که در زمره راهزنان و محاربان قرار گیرند.<ref>ترابی، «بغی»، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۵۹۶.</ref>
# به‌باور [[علامه حلی]] و [[شهید ثانی]]، بغی فقط در صورت خروج بر [[امامان شیعه|امام معصوم]] محقق می‌شود؛<ref>علامه حلی،‌ تذکرة‌الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۳۹۳-۳۹۸؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۷-۴۰۸.</ref> امّا کاشف‌الغطاء خروج بر نائبان خاص یا [[ولی فقیه|عامِ]] امام را نیز از مصادیق بغی شمرده است.<ref> کاشف‌الغطاء،‌ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۶۷.</ref>
# اهل‌بغی از محدوده اقتدار امام یا حاکم خارج شده و در مکانی مانند بیابان گرد آیند.<ref>شیخ طوسى، ۱۳۸۷ق، المبسوط، ج ۷، ص ۲۶۵.</ref>  
# قدرت آنان به‌گونه‌ای باشد که جز با پیکار نتوان آنان را بازداشت.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۲۳-۳۲۷.</ref>
# قدرت آنان به‌گونه‌ای باشد که جز با پیکار نتوان آنان را بازداشت.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۲۳-۳۲۷.</ref>
# تعداد آنها زیاد باشد.<ref>محقق كركى، جامع المقاصد في شرح القواعد، ۱۴۱۴ق، ج‌۳، ص۴۸۳.</ref> البته [[شهید اول]] بغی را با یک نفر نیز محقق می‌داند.<ref>شهيد اول، اللمعة الدمشقية، ۱۴۱۰ق، ص۸۳.</ref>
# تعدادشان زیاد باشد.<ref>محقق كركى، جامع المقاصد في شرح القواعد، ۱۴۱۴ق، ج‌۳، ص۴۸۳.</ref> البته [[شهید اول]] بغی را با یک نفر نیز محقق می‌داند.<ref>شهيد اول، اللمعة الدمشقية، ۱۴۱۰ق، ص۸۳.</ref>


==احکام==
==احکام==
برخی دیگر از احکام فقهیِ بغی عبارت است از:
برخی دیگر از [[احکام شرعی|احکام فقهیِ]] بغی عبارت است از:
* باغیان نسبت به اموال و جان‌هایی که از بین برده‌اند، ضامن هستند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۳۰۹؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۹۴؛ صالحی نجف‌آبادی، جهاد در اسلام، ۱۳۸۲ق، ص‌۱۴۲.</ref> اما مسلمانان نسبت به مال و جان تلف‌شدهٔ باغیان ضامن نیستند.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ش، ج‌۲۱، ص‌۳۴۷-۳۴۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref>
* باغیان نسبت به اموال و جان‌هایی که از بین برده‌اند، ضامن هستند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۳۰۹؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۹۴؛ صالحی نجف‌آبادی، جهاد در اسلام، ۱۳۸۲ق، ص‌۱۴۲.</ref> اما مسلمانان نسبت به مال و جان تلف‌شدهٔ باغیان ضامن نیستند.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ش، ج‌۲۱، ص‌۳۴۷-۳۴۵؛ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref>
* [[شیخ طوسی]] غنیمت‌گرفتن اموال اهل‌بغی را فقط در حال جنگ جایز دانسته؛<ref>شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۳۱۵.</ref> اما [[سید مرتضی]] و [[ابن‌ادریس حلی]] غنیمت‌گرفتنِ اموالِ اهل‌بغی را جایز نمی‌دانند.<ref>عمانى، مجموعه فتاوى ابن أبی عقيل، بی‌تا، ص۱۱۱؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص۱۵-۱۹.</ref>  
* [[شیخ طوسی]] غنیمت‌گرفتن اموال اهل‌بغی را، در حال جنگ، جایز دانسته است؛<ref>شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۳۱۵.</ref> اما [[سید مرتضی|سیدِ مرتضی]] و [[ابن‌ادریس حلی]] غنیمت‌گرفتنِ اموالِ اهل‌بغی را جایز نمی‌دانند.<ref>عمانى، مجموعه فتاوى ابن أبی عقيل، بی‌تا، ص۱۱۱؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص۱۵-۱۹.</ref>  
* زنان و فرزندان باغیان اسیر نمی‌شوند.<ref>مشكينى، مصطلحات الفقه، بی‌تا، ص۱۰۲.</ref>  
* زنان و فرزندان باغیان اسیر نمی‌شوند.<ref>مشكينى، مصطلحات الفقه، بی‌تا، ص۱۰۲.</ref>  
* رفتار با [[اسیران]] اهل بغی، با توجه به فئه (بدون تشکیلات منسجم) و ذوفئه بودن (دارای تشکیلاتِ منسجم‌ و رهبری‌ مشخص‌) آن، متفاوت است: در صورت اول (مانند اصحاب جمل) اسیران کشته نمی‌شوند و فراریان تعقیب نمی‌شوند؛<ref>علامه حلی، تحرير الأحكام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۳۳.</ref> امّا در صورت دوم (مانند اصحاب صفین)، اسیران کشته و فراریان تعقیب می‌شوند.<ref>خويى، منهاج الصالحين، ۱۴۱۰ق، ج‌۱، ص۳۸۹-۳۹۱.</ref>
* رفتار با [[اسیران]] اهل‌بغی، با توجه به «ذوفئه‌»بودن (دارای تشکیلاتِ منسجم‌ و رهبری‌ مشخص‌) و «ذوفئه»نبودن (بدون تشکیلات منسجم)، متفاوت است: در صورت اول (مانند اصحاب صفین)، اسیران کشته و فراریان تعقیب می‌شوند؛<ref>خويى، منهاج الصالحين، ۱۴۱۰ق، ج‌۱، ص۳۸۹-۳۹۱.</ref> اما در صورت دوم (مانند اصحاب جمل)، اسیران کشته نمی‌شوند و فراریان تعقیب نمی‌شوند؛<ref>علامه حلی، تحرير الأحكام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۳۳.</ref>  
* برخی از فقها مانند [[محمدحسن نجفی|صاحبْ‌جواهر]] گفته‌اند اهل‌بغی به‌صِرف شورش، کافر شمرده نمی‌شوند؛<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref> اما به‌گفته شیخ طوسی، برخی از فقها قائل به کفر باغیان هستند.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۳۶-۳۳۵.</ref>
* برخی از فقها، مانند [[محمدحسن نجفی|صاحبْ‌جواهر]] گفته‌اند اهل‌بغی به‌صِرف شورش، کافر شمرده نمی‌شوند؛<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref> اما به‌گفته شیخ طوسی، برخی از فقهای شیعه قائل به کفر باغیان هستند.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۳۶-۳۳۵.</ref>


==دیدگاه اهل‌سنت==
==دیدگاه اهل‌سنت==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش