فطرت: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(درج الگوی درجه بندی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==فطرت عمومی و اختصاصی== | ==فطرت عمومی و اختصاصی== | ||
برخی از متفکران معاصر، با استناد به برخی از متون دینی، به این باور رسیدهاند که افزون بر فطریات مشترک در همه | برخی از متفکران معاصر، با استناد به برخی از متون دینی، به این باور رسیدهاند که افزون بر فطریات مشترک در همه انسان ها، هر انسانی میتواند دارای فطریات مختص به خودش نیز باشد؛ چنانکه هر انسانی به سبب امتحانی که در [[عالم ذر]] شده، دارای [[احادیث طینت|طینت]] و [[اخلاق اسلامي|خُلقیات]] فطری مختص به خودش گشته است.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7324/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، رضا برنجکار، فطرت در احادیث] </ref> | ||
==فطرت در قرآن و روایات== | ==فطرت در قرآن و روایات== | ||
کلمات هم ریشه فطرت ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفتهاند که تنها در یک [[آیه]] آن از خود واژه «فطرت» استفاده شده است: {{عربی| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّینُ | کلمات هم ریشه فطرت ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفتهاند که تنها در یک [[آیه]] آن از خود واژه «فطرت» استفاده شده است: {{عربی| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَاتَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّینُ الْقَیّمُ وَ لَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ|ترجمه= پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین كن، با همان سرشتی كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر است. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. سوره روم، آیه ۳۰}}. | ||
این آیه و [[روایات]] متعدد دیگر، به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در همه | این آیه و [[روایات]] متعدد دیگر، به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در همه انسان ها حکایت میکند. [[شهید مطهری]] با استفاده از آیه بالا، این آفرینش خاص را آمادگی انسانها برای پذیرش دین میداند به گونهای که اگر انسان به حال خود رها شود راه دین را انتخاب میكند، مگر آن كه محیط و شرایط اجتماعی او را منحرف كند.<ref>مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۲، ص۱۹ ـ ۲۱ </ref> [[علامه طباطبایی]] نیز بر اساس آیه بالا دین را فطری و متناسب با نیازها و فطرت بشر توصیف میکند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۶، ص۱۹۳ </ref> | ||
===محتوای روایات=== | ===محتوای روایات=== | ||
بیشتر احادیث مربوط به فطرت به [[اصول عقاید]] اسلامی همچون معرفت خدا، [[توحید]]، [[نبوت]] و [[امامت]] مربوط میشود و بسیاری از این احادیث در کتابهای معتبری همچون [[کافی]] و [[من لایحضره الفقیه]] آمده است.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7324/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، رضا برنجکار، فطرت در احادیث] </ref> بر اساس برخی از این روایات همه انسانها در بدو تولد دارای فطرت الهی هستند{{یادداشت|امام صادق(ع): إنَّ اللهَ عزوجل خَلَقَ الناسَ | بیشتر احادیث مربوط به فطرت به [[اصول عقاید]] اسلامی همچون معرفت خدا، [[توحید]]، [[نبوت]] و [[امامت]] مربوط میشود و بسیاری از این احادیث در کتابهای معتبری همچون [[کافی]] و [[من لایحضره الفقیه]] آمده است.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7324/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، رضا برنجکار، فطرت در احادیث] </ref> بر اساس برخی از این روایات همه انسانها در بدو تولد دارای فطرت الهی هستند{{یادداشت|امام صادق(ع): إنَّ اللهَ عزوجل خَلَقَ الناسَ كُلَّهُم عَلی الفطرةِ الّتی فَطَرَهُمْ عَلَیها.کلینی، محمد، اصول کافی، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۸۹ق.: ج۲، ص۴۱۶}} فطرتی که با آن خدایش را شناخته و او را آفریننده و پروردگار آسمانها و زمین<ref group="یادداشت">امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ع) نقل میکنند که هر مولودی با فطرت متولد میشود و مقصود از فطرت، معرفت به این مطلب است که خداوند، آفریدگار او است و آیه شریفه وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیقُولُنَّ اللهُ (لقمان، ۲۵) به همین مطلب اشاره دارد. کافی، چاپ اسلامیه، ج۲، ص۱۲؛ امام علی(ع) میفرماید: الحمد لله الذی الهم عباده حمده و فاطرهم علی معرفة ربوبیته؛ سپاس و ستایش خدایی را که سپاس و ستایش خود را بر بندگانش الهام کرد، و آنان را بر شناخت پروردگاریاش مفطور ساخت.. کافی، چاپ اسلامیه، ج۱، ص۱۳۹ </ref> و [[توحید|یگانه]]<ref group="یادداشت">امام علی(ع): کلمة الإخلاص فانّها الفطرة.الفقیه: ج۱، ص۲۰۵؛ نهجالبلاغه: ۱۶۳</ref> میداند. در تعدادی از روایات، شناخت [[پیامبر]] و [[امام]] نیز از مصادیق فطرت شمرده شده است.<ref group="یادداشت">الامام الباقر(ع) فِی قَوْلِهِ فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها قَالَ هُوَ لاإِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ عَلِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَلِی اللهِ إِلَی هَاهُنَا التَّوْحِیدهو لاإله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیرالمؤمنین ولی الله، الی ههُنا التوحید. تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۵</ref> | ||
بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، فطرت انسان میتواند با تربیت نادرست کارآیی خود را از دست داده و حتی میل به [[شرک]] در آن ایجاد شود.<ref group="یادداشت">عَنْ أَبِی عَبْدِ | بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، فطرت انسان میتواند با تربیت نادرست کارآیی خود را از دست داده و حتی میل به [[شرک]] در آن ایجاد شود.<ref group="یادداشت">عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: مَا مِنْ مَوْلُودٍ یولَدُ إِلَّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یمَجِّسَانِهِ وَ إِنَّمَا أَعْطَی رَسُولُ اللَّهِ(ص) الذِّمَّةَ وَ قَبِلَ الْجِزْیةَ عَنْ رُءُوسِ أُولَئِكَ بِأَعْیانِهِمْ عَلَی أَنْ لایهَوِّدُوا. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، انتشارات اسلامی، ج۲، ص۴۹ </ref> فطریبودن معارف پیشگفته به این معنا نیست که انسانها از همان آغاز تولد به این معارف توجه دارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7324/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، رضا برنجکار، فطرت در احادیث] </ref> | ||
==برهان فطرت== | ==برهان فطرت== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان== | ==فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان== | ||
درباره ماهیت فطرت و فطریات، میان اندیشمندان غیرمسلمان اختلاف نظر است. افلاطون، دکارت، لایب نیتس و جمع دیگری از عقلگرایان، از موافقان وجود فطرت در انسان، و جان لاک و بیشتر تجربهگرایان، مارکسیستها و | درباره ماهیت فطرت و فطریات، میان اندیشمندان غیرمسلمان اختلاف نظر است. افلاطون، دکارت، لایب نیتس و جمع دیگری از عقلگرایان، از موافقان وجود فطرت در انسان، و جان لاک و بیشتر تجربهگرایان، مارکسیستها و اگزیستانسیالیست ها نیز از برجستهترین مخالفان فطرت در انسان هستند و تمام دریافتهای انسان را ناشی از تجربه میدانند و معتقدند که ماهیت انسان، از محیط و جامعه متأثر است و انسان دارای سرشت مستقل از محیط و جامعه نیست. اثبات یا رد این نظریه، تاثیر بسزائی در مرزبندیهای فلسفی در غرب دارد.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7326/default.aspx قبسات، شماره۳۶، علی اصغر خندان، نگاهی به ابعاد نظریه فطرت و فطری بودن زبان] </ref> <ref>[http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> | ||
در نظریه مشهور افلاطون، تمام معرفتهای بشر، فطری بوده و ریشه در عالَم مُثُل دارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> | در نظریه مشهور افلاطون، تمام معرفتهای بشر، فطری بوده و ریشه در عالَم مُثُل دارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> |