۱۶٬۹۷۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←اصحاب سر حضرت علی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==اصحاب ائمه == | ==اصحاب ائمه == | ||
{{اصلی|اصحاب ائمه}} | {{اصلی|اصحاب ائمه}} | ||
اصحاب واژهای عربی است که از ماده «ص - ح - ب» گرفته شده است این ماده در معنای همنشینی، دوستی و یاری به کار میرود. اصحاب | اصحاب واژهای عربی است که از ماده «ص - ح - ب» گرفته شده است این ماده در معنای همنشینی، دوستی و یاری به کار میرود. اصحاب جمع صاحب است و صاحب به معنای یار و همنشبن است.<ref>فرهنگ ابجدی، ص۵۴۴.</ref> در اصطلاح معمولا این واژه درباره یاران امامان شیعه استفاده میشود، همانگونه که واژه [[صحابه]] در مورد یاران پیامبر(ص)به کار میرود. | ||
افرادی را که بدون واسطه از یکی یا بیشتر از امامان روایت یا دستکم مدتی را در خدمت یکی از | افرادی را که بدون واسطه از یکی یا بیشتر از امامان روایت یا دستکم مدتی را در خدمت یکی از آنها سپری کرده باشند، به اصحاب ائمه میشناسند. در میان اصحاب ائمه برخی خاص بودند، امامان آنها را از برخی امور غیبی آگاه میکردند، از این گروه به اصحاب سر امامان یاد میشود. حذیفه را نیز به جهت اینکه پیامبر او را از برخی امور غیبی آگاه کرده بود، صاحب سر پیامبر اکرم مینامند. | ||
== صاحب سر پیامبر == | == صاحب سر پیامبر == | ||
در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و | در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و اخباری از حوادث آینده را با او در میان گذاشته بود. همچنین از باطن برخی افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود.<ref>رجوع کنید به مروزی، کتابالفتن، ص۱۴؛ ابنسعد،الطبقات الکبری، ج ۲، ص۳۴۶.</ref> رسول خدا(ص) به هنگام بازگشت از تبوک، نام تکتک منافقانی را که قصد راندن مرکب وی را داشتند، به او گفت.<ref> رجوع کنید به واقدی، ج ۳، ص۱۰۴۲ـ ۱۰۴۴؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح ج ۲، ص۵۰۴ـ۵۰۵.</ref> به همین دلیل شرححالنگاران از وی با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا(ص) یاد کردهاند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم ۱، ص۳۳۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> | ||
== اصحاب سر حضرت علی== | == اصحاب سر حضرت علی== | ||
صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است در مورد اصحاب سایر ائمه این تعبیر به کار نرفته است. برخی از [[کمیل بن زیاد]]<ref>حسینی زبیدی، تاج العروس(۱۴۱۴ق)، ج۱۵، ص۶۶۸.</ref> و [[رشید هجری]]<ref>قمی منتهی الآمال(۱۳۷۹ش)، ج۱، ص۴۷۳.</ref> به عنوان صاحب سر و محرم | صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است اما در مورد اصحاب سایر ائمه این تعبیر به کار نرفته است. برخی از [[کمیل بن زیاد]]<ref>حسینی زبیدی، تاج العروس(۱۴۱۴ق)، ج۱۵، ص۶۶۸.</ref> و [[رشید هجری]]<ref>قمی منتهی الآمال(۱۳۷۹ش)، ج۱، ص۴۷۳.</ref> به عنوان صاحب سر و محرم اسرار حضرت علی(ع) یاد کردهاند. درباره میثم تمار نیز گفته شده است که حضرت علی او را از «أسرار خفيّة من أسرار الوصيّة» آگاه کرده بود.<ref> ثقفی، الغارات(۱۳۹۵ق)، ج۲، ص۷۹۷.</ref> | ||
اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون رشید هجری، [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. گفته شده است که حضرت علی(ع) رشید هجری، حبیب بن مظاهر و میثم تمار را از علم منایا و بلایا(علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود.<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۶؛سماوی، ابصارالعین فی انصارالحسین، ص۱۲۷.</ref> [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه شهادت یکدیگر خبر میدادند.<ref>قمی منتهی الآمال(۱۳۷۹ش)، ج۱، ص۴۷۳.</ref> | اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون رشید هجری، [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. گفته شده است که حضرت علی(ع) رشید هجری، حبیب بن مظاهر و میثم تمار را از علم منایا و بلایا(علم به اموری که بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود.<ref>الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص۶؛سماوی، ابصارالعین فی انصارالحسین، ص۱۲۷.</ref> [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه شهادت یکدیگر خبر میدادند.<ref>قمی منتهی الآمال(۱۳۷۹ش)، ج۱، ص۴۷۳.</ref> |
ویرایش