کاربر ناشناس
آنهماری شیمل: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''آنهماری شیمل''' (۱۹۲۲-۲۰۰۱م) عرفانپژوه، اسلامپژوه و شرقشناس [[آلمان|آلمانی]]. وی علاقه بسیاری به [[اسلام]] و جهان شرق داشت و آثاری متعددی را در زمینه الهیات، عرفان و فرهنگ اسلامی به زبانهای مختلف تألیف کرده است. هرچند آنهماری شیمل گاه در پژوهشهای خود به نتایج نادرستی نیز رسیده است؛ اما در تلاش بود چهرهای منصفانه و واقعی از اسلام به جهان ارائه کند. او تصویر جهان غرب از اسلام را مخدوش و تحریفشده میدانست. | '''آنهماری شیمل''' (۱۹۲۲-۲۰۰۱م) (به انگلیسی Annemarie Schimmel)عرفانپژوه، اسلامپژوه و شرقشناس [[آلمان|آلمانی]]. وی علاقه بسیاری به [[اسلام]] و جهان شرق داشت و آثاری متعددی را در زمینه الهیات، عرفان و فرهنگ اسلامی به زبانهای مختلف تألیف کرده است. هرچند آنهماری شیمل گاه در پژوهشهای خود به نتایج نادرستی نیز رسیده است؛ اما در تلاش بود چهرهای منصفانه و واقعی از اسلام به جهان ارائه کند. او تصویر جهان غرب از اسلام را مخدوش و تحریفشده میدانست. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
آنهماری شیمل | آنهماری شیمل در ۷ آوریل ۱۹۲۲م در شهر ارفوت(Erfurt) [[آلمان]]، در خانوادهای پروتستان به دنیا آمد.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۱۷ و شونبورن، ۱۳۸۵ش، ص۱۳.</ref> او از کودکی به جهان شرق و اسلام علاقهمند شد و از پانزدهسالگی فراگیری زبان عربی را آغاز و یک جزء از [[قرآن]] را حفظ کرد و چند سال بعد زبانهای فارسی و ترکی را آموخت.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۱۸.</ref> شیمل در نوزدهسالگی از دانشگاه برلین در رشته زبانهای شرقی و هنر اسلامی فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۵۱ دکترای خود را در رشته تاریخ ادیان از دانشگاه ماربورگ کسب کرد.<ref>موسوی گیلانی، شرقشناسی و مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۶.</ref> شیمل در سال ۱۹۵۲ به [[ترکیه]] رفت و عهدهدار ریاست کرسی تاریخ و اصول ادیان دانشکده الهیات آنکارا شد و در سال ۱۹۶۵ مسئولیت کرسی فرهنگ اسلامی [[هند]] را در دانشگاه هاروارد پذیرفت.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۱۹ و ۲۱.</ref> | ||
وی سالها در زمینه الهیات اسلامی، تاریخ ادیان و تصوف در دانشگاههای آلمان، ترکیه و [[آمریکا]] تدریس کرد.<ref>شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۴.</ref> شیمل به زبانهای آلمانی، انگلیسی، ترکی، عربی، فارسی، فرانسوی و اردو آشنا بود و به برخی از این زبانها آثاری را منتشر کرد.<ref>شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۰.</ref> | وی سالها در زمینه الهیات اسلامی، تاریخ ادیان و تصوف در دانشگاههای آلمان، ترکیه و [[آمریکا]] تدریس کرد.<ref>شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۴.</ref> شیمل به زبانهای آلمانی، انگلیسی، ترکی، عربی، فارسی، فرانسوی و اردو آشنا بود و به برخی از این زبانها آثاری را منتشر کرد.<ref>شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۰.</ref> | ||
او در اول فوریه ۲۰۰۱م درگذشت و در شهر بُن آلمان با حضور نزدیک هفتصد نفر از مسلمانان و مسیحیان کشورهای مختلف به خاک سپرده شد.<ref>وایدنر، اشتفان، آشنایی از آن سوی افق، ۱۳۸۲ش، ص۲۳ و ۲۴.</ref> بر روی سنگقبر او عبارتی با خط نستعلیق نقش بسته است: «الناس نیام فإذا ماتوا، فإنتبهوا» (مردم خواب هستند و وقتی مردند بیدار میشوند.) این جمله منتسب به [[پیامبر اسلام]]<ref>ورام، مسعود ابن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، بیتا، ج۱، ص۱۵۰.</ref> یا [[امام علی]]<ref>شریف الرضی، محمد ابن حسین، خصائص الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۲.</ref> است. | او در اول فوریه ۲۰۰۱م درگذشت و در شهر بُن آلمان با حضور نزدیک هفتصد نفر از مسلمانان و مسیحیان کشورهای مختلف به خاک سپرده شد.<ref>وایدنر، اشتفان، آشنایی از آن سوی افق، ۱۳۸۲ش، ص۲۳ و ۲۴.</ref> بر روی سنگقبر او عبارتی با خط نستعلیق نقش بسته است: «الناس نیام فإذا ماتوا، فإنتبهوا» (مردم خواب هستند و وقتی مردند بیدار میشوند.) این جمله منتسب به [[پیامبر اسلام]]<ref>ورام، مسعود ابن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، بیتا، ج۱، ص۱۵۰.</ref> یا [[امام علی]]<ref>شریف الرضی، محمد ابن حسین، خصائص الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۲.</ref> است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
'''تصویر مخدوش از اسلام''' | '''تصویر مخدوش از اسلام''' | ||
او معتقد بود تصویری که اروپای قرون وسطی از اسلام و مسلمانان و پیامبر اسلام ارائه داده است، مخدوش و تحریفشده است.<ref>وایدنر، اشتفان، آشنایی از آن سوی افق، ۱۳۸۲ش، ص۴۱.</ref> او بر این باور بود | او معتقد بود تصویری که اروپای قرون وسطی از اسلام و مسلمانان و پیامبر اسلام ارائه داده است، مخدوش و تحریفشده است.<ref>وایدنر، اشتفان، آشنایی از آن سوی افق، ۱۳۸۲ش، ص۴۱.</ref> او بر این باور بود برداشتش از اسلام و فرهنگ مسلمانان با برداشت شرقشناسان دیگر بسیار متفاوت است؛ چراکه مدعی است به روستاها رفته و با مردم تعامل داشته و اطلاعات بسیاری کسب کرده است.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.</ref> همچنین او در دفاع از تشیع معتقد است شیعیان بهخلاف آنچه علیه آنها ادعا میشود، ارزش و اعتبار [[سنت]]، قول و رفتار حضرت رسول(ص) را زیر سؤال نمیبرند و حتی در مواردی، از [[اهلسنت]] هم بیشتر آن را تصدیق میکنند.<ref>شیمل، اسلام از دیدگاه آن ماری شیمل، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۱.</ref> | ||
'''روش دینپژوهی''' | '''روش دینپژوهی''' | ||
به باور شیمل، نگرش پدیدارشناختی بهترین روش برای درک اسلام است و تنها روشی است که میتوان با آن به مشترکات ادیان رسید.<ref>شیمل، تبیین آیات خداوند، ۱۳۷۶، ص۳۱.</ref> هرچند شیمل در این روش با دینپژوهان دیگری همراه است اما مطالعه آثارش روشن میکند | به باور شیمل، نگرش پدیدارشناختی بهترین روش برای درک اسلام است و تنها روشی است که میتوان با آن به مشترکات ادیان رسید.<ref>شیمل، تبیین آیات خداوند، ۱۳۷۶، ص۳۱.</ref> هرچند شیمل در این روش با دینپژوهان دیگری همراه است اما مطالعه آثارش روشن میکند روش پژوهشگرانی مانند [[هانری کربن]] در شناخت دیدگاههای فرقههای اسلامی بیشتر به منابع کلاسیک و آثار اندیشمندان بزرگ این فرقهها استناد میکند؛ اما شیمل در پارهای از آثار خود در بیان افکار و اندیشههای اسلامی، بیشتر بر سخنان شفاهی و مشاهدات خود از آداب و سنن رایج میان مردم توجه دارد. وی گاه به این روش وفادار نمیماند و تحت تأثیر روش تاریخی برخی مستشرقان قرار میگیرد.<ref>موسوی گیلانی، شرقشناسی و مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۱ و ۲۰۸. </ref> | ||
'''موضعگیری علیه سلمان رشدی''' | '''موضعگیری علیه سلمان رشدی''' | ||
آنهماری شیمل از کسانی بود که در زمان صدور [[فتوا|فتوای]] [[ارتداد]] [[سلمان رشدی]]، از کتاب [[آیات شیطانی]] و نویسندهاش انتقاد کرد و اظهار کرد | آنهماری شیمل از کسانی بود که در زمان صدور [[فتوا|فتوای]] [[ارتداد]] [[سلمان رشدی]]، از کتاب [[آیات شیطانی]] و نویسندهاش انتقاد کرد و اظهار کرد کتاب سلمان رشدی باعث جریحهدار شدن احساسات مسلمین شده است. این اظهارنظر او موجب حمله مخالفین فتوای [[امام خمینی]] به او و موضعگیریهای تندی علیه او شد؛ تا جایی که برخی او را عامل [[جمهوری اسلامی ایران]] دانستند.<ref>شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۴۱ و ۴۲.</ref> او در جای دیگر گفته است: «من تا دم مرگ این نظرات را مورد انتقاد قرار میدهم و آنها را محکوم میکنم. گروههای فشار وابسته به سلمان رشدی نمیتوانند مرا بترسانند. شخصیت پیامبر اسلام(ص) در غرب به شکل صحیح و مناسب شناخته شده نیست.» البته وی فتوای امام خمینی را در قتل سلمان رشدی قبول نداشت.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۲۹.</ref> | ||
'''موضعگیری علیه کتاب بدون دخترم هرگز''' | '''موضعگیری علیه کتاب بدون دخترم هرگز''' | ||
سالها بعد آنهماری شیمل علیه کتاب ''بدون دخترم هرگز'' موضع صریح و تندی گرفت. این کتاب اثر بتی محمودی بود | سالها بعد آنهماری شیمل علیه کتاب ''بدون دخترم هرگز'' موضع صریح و تندی گرفت. این کتاب اثر بتی محمودی بود با موضوع نقل و نقد فرهنگ ایرانی-اسلامی، که با شمارگان وسیع در اروپا و [[آمریکا]] منتشر شد و تصویر موهنی از ایران نشان میداد. آنهماری شیمل در این باره گفت: «من مدام مخالفت خود را با محتویات این کتاب اعلام کردهام... من به دلیل آشنایی و عشقم به فرهنگ و ادبیات ایران، آگاهانه با محتویات این کتاب مخالفت میورزم... متأسفانه در طول سالهای اخیر تبلیغات بیرحمانه غرب علیه شرق و اسلام اوج گرفته است. من بهعنوان یک شرقشناس، وظیفه خود میدانم که از فرهنگ شرق حمایت کنم و از حقایق، آنگونه که هست دفاع کنم.»<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۳۰</ref> | ||
'''برداشتهای اشتباه از اعتقادات تشیع''' | '''برداشتهای اشتباه از اعتقادات تشیع''' | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
'''زمینههای موردعلاقه و تأثیرگذار''' | '''زمینههای موردعلاقه و تأثیرگذار''' | ||
عرفان و تصوف از کودکی موردعلاقه آنهماری شیمل بود و از اصلیترین حوزههای پژوهش او شد؛ تا جایی که او خود معتقد بود که تمام زندگیاش را وقف تصوف کرده است.<ref>خندقآبادی، | عرفان و تصوف از کودکی موردعلاقه آنهماری شیمل بود و از اصلیترین حوزههای پژوهش او شد؛ تا جایی که او خود معتقد بود که تمام زندگیاش را وقف تصوف کرده است.<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۳۶.</ref> | ||
[[اقبال لاهوری]] و مولوی، دو شخصیت بسیار محبوب و تأثیرگذار بر شیمل بودند. وی از جوانی با این دو شخصیت آشنا شده بود و آثار متعددی را درباره این دو شخصیت تألیف کرده و در دیگر آثار خود نیز به مناسبتهای مختلف از اندیشههای اقبال و مولانا یاد میکند.<ref>ر.ک خندقآبادی، | [[اقبال لاهوری]] و مولوی، دو شخصیت بسیار محبوب و تأثیرگذار بر شیمل بودند. وی از جوانی با این دو شخصیت آشنا شده بود و آثار متعددی را درباره این دو شخصیت تألیف کرده و در دیگر آثار خود نیز به مناسبتهای مختلف از اندیشههای اقبال و مولانا یاد میکند.<ref>ر.ک خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، صص ۳۷–۴۳.</ref> | ||
==شیمل در ایران== | ==شیمل در ایران== | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
* صلیب دولتی بزرگ لیاقت؛ | * صلیب دولتی بزرگ لیاقت؛ | ||
* بزرگترین نشان مردمی [[پاکستان]] به نام «هلال امتیاز»؛ | * بزرگترین نشان مردمی [[پاکستان]] به نام «هلال امتیاز»؛ | ||
و...<ref>خندقآبادی، | و...<ref>خندقآبادی، افسانهخوان عرفان، ۱۳۸۱ش، ص۲۳ و شونبورن، بازتاب اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۰۱، ۳۰۲.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*خندقآبادی، حسین، | *خندقآبادی، حسین، افسانهخوان عرفان، تهران، مؤسسه توسعه دانش و پژوهش ایران، ۱۳۸۱ش. | ||
*شریف الرضی، محمد بن حسین، خصائص الأئمة علیهم السلام.، مشهد، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۰۶ق. | *شریف الرضی، محمد بن حسین، خصائص الأئمة علیهم السلام.، مشهد، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۰۶ق. | ||
*شونبورن، فلیسیتاس فون، بازتاب اسلام، ترجمه بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران، نشر شور، ۱۳۸۵ش. | *شونبورن، فلیسیتاس فون، بازتاب اسلام، ترجمه بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران، نشر شور، ۱۳۸۵ش. |