confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴
ویرایش
(پیوند میان ویکی و حذف از مبدا ویرایش) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
۱. بنابر حدیثی از پیامبر(ص)، هنگام نزول سوره کهف هفتاد هزار [[فرشته]] آن را بدرقه کردند و عظمت این سوره آسمان و زمین را پر کرد. هر کس این سوره را در روز [[جمعه (روز)|جمعه]] بخواند، خداوند [[گناه|گناهان]] او تا جمعه دیگر را میآمرزد (طبق روایتی او را از گناه حفظ میکند) و به او نوری میبخشد که به آسمان میتابد (میرسد) و از فتنه [[دجال]] محفوظش میدارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref> | ۱. بنابر حدیثی از پیامبر(ص)، هنگام نزول سوره کهف هفتاد هزار [[فرشته]] آن را بدرقه کردند و عظمت این سوره آسمان و زمین را پر کرد. هر کس این سوره را در روز [[جمعه (روز)|جمعه]] بخواند، خداوند [[گناه|گناهان]] او تا جمعه دیگر را میآمرزد (طبق روایتی او را از گناه حفظ میکند) و به او نوری میبخشد که به آسمان میتابد (میرسد) و از فتنه [[دجال]] محفوظش میدارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref> | ||
۲. از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که اگر کسی هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، [[شهادت|شهید]] از دنیا میرود و با شهدا مبعوث میشود و در روز [[قیامت]] در صف شهدا خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref> | ۲. از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که اگر کسی هر شب [[جمعه]] سوره کهف را بخواند، [[شهادت|شهید]] از دنیا میرود و با [[شهدا]] مبعوث میشود و در روز [[قیامت]] در صف شهدا خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref> | ||
خواصی نیز برای سوره کهف بیان شده است، از جمله در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «هر کس [[آیه]] آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار میشود».<ref>«مَا مِنْ أَحَدٍ یقْرَأُ آخِرَ الْکهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَیقَّظَ فِی السَّاعَةِ الَّتِی یرِید» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰).</ref> | خواصی نیز برای سوره کهف بیان شده است، از جمله در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «هر کس [[آیه]] آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار میشود».<ref>«مَا مِنْ أَحَدٍ یقْرَأُ آخِرَ الْکهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَیقَّظَ فِی السَّاعَةِ الَّتِی یرِید» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰).</ref> |