پرش به محتوا

سوره کهف: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۷
جز
لینک کلمات
imported>Salvand
جز (←‏آیات مشهور: اصلااح یا و کاف عربی و جذف برخی لینک ها)
imported>Salvand
جز (لینک کلمات)
خط ۲: خط ۲:
'''سوره کهف''' هجدهمین [[سوره]] و از [[سوره‌های مکی]] [[قرآن]] که در [[جزء (قرآن)|جزء]] پانزدهم و شانزدهم  قرآن جای گرفته است. کهف به معنای غار است و نام این سوره را به این دلیل کهف گذاشته‌اند که به داستان [[اصحاب کهف]] می‌پردازد. سوره کهف مردم را به اعتقاد به حق و عمل صالح دعوت می‌کند و بر این موضوع تأکید می‌کند که [[خدا|خداوند]] فرزندی ندارد. در این سوره چند داستان آمده است که سه داستان مفصل‌تر است: داستان اصحاب کهف، داستان [[داستان موسی و خضر|موسی و بنده‌ای از بندگان خدا]] (خضر) و حکایت [[ذوالقرنین]]. گفته شده سوره کهف هنگامی نازل شد که عده‌ای از [[قریش]] قرار شد از [[یهود|یهودیان]] مسائلی را بیاموزند و با آنها، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را بیازمایند. این مسائل، پرسش از سه داستان گفته‌شده و زمان برپایی [[قیامت]] بود.
'''سوره کهف''' هجدهمین [[سوره]] و از [[سوره‌های مکی]] [[قرآن]] که در [[جزء (قرآن)|جزء]] پانزدهم و شانزدهم  قرآن جای گرفته است. کهف به معنای غار است و نام این سوره را به این دلیل کهف گذاشته‌اند که به داستان [[اصحاب کهف]] می‌پردازد. سوره کهف مردم را به اعتقاد به حق و عمل صالح دعوت می‌کند و بر این موضوع تأکید می‌کند که [[خدا|خداوند]] فرزندی ندارد. در این سوره چند داستان آمده است که سه داستان مفصل‌تر است: داستان اصحاب کهف، داستان [[داستان موسی و خضر|موسی و بنده‌ای از بندگان خدا]] (خضر) و حکایت [[ذوالقرنین]]. گفته شده سوره کهف هنگامی نازل شد که عده‌ای از [[قریش]] قرار شد از [[یهود|یهودیان]] مسائلی را بیاموزند و با آنها، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را بیازمایند. این مسائل، پرسش از سه داستان گفته‌شده و زمان برپایی [[قیامت]] بود.


از آیات مشهور سوره کهف، [[آیه]] ۵۰ است که به داستان [[سجده ملائکه بر آدم]] و سرپیچی [[ابلیس]] می‌پردازد. درباره فضیلت [[تلاوت]] سوره کهف [[حدیث|روایات]] بسیاری وجود دارد از جمله از پیامبر(ص) نقل شده است هنگام نزول سوره کهف هفتاد هزار [[فرشته]] آن را بدرقه کردند و عظمت این سوره آسمان و زمین را پر کرد. هر کس این سوره را در [[جمعه (روز)|روز جمعه]] بخواند، خداوند [[گناه|گناهان]] او تا جمعه دیگر را می‌آمرزد و به او نوری می‌بخشد که به آسمان می‌تابد و از فتنه [[دجال|دَجّال]] محفوظش می‌دارد.
از آیات مشهور [[سوره]] کهف، [[آیه]] ۵۰ است که به داستان [[سجده ملائکه بر آدم]] و سرپیچی [[ابلیس]] می‌پردازد. درباره فضیلت [[تلاوت]] سوره کهف [[حدیث|روایات]] بسیاری وجود دارد از جمله از پیامبر(ص) نقل شده است هنگام نزول سوره کهف هفتاد هزار [[فرشته]] آن را بدرقه کردند و عظمت این سوره آسمان و زمین را پر کرد. هر کس این سوره را در [[جمعه (روز)|روز جمعه]] بخواند، خداوند [[گناه|گناهان]] او تا جمعه دیگر را می‌آمرزد و به او نوری می‌بخشد که به آسمان می‌تابد و از فتنه [[دجال|دَجّال]] محفوظش می‌دارد.


==معرفی==
==معرفی==
* '''نامگذاری'''
* '''نامگذاری'''
کهف به معنای غارِ در کوه است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژه «کهف».</ref> و به این دلیل این سوره را '''کهف''' نامیده‌اند که به داستان [[اصحاب کهف]] می‌پردازد. نام دیگر این سوره '''حائله''' است؛ زیرا حائل و مانع بین آتش [[جهنم]] و قاریان و عاملان به آن است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱.</ref>
کهف به معنای غارِ در کوه است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژه «کهف».</ref> و به این دلیل این [[سوره]] را '''کهف''' نامیده‌اند که به داستان [[اصحاب کهف]] می‌پردازد. نام دیگر این سوره '''حائله''' است؛ زیرا حائل و مانع بین آتش [[جهنم]] و قاریان و عاملان به آن است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱.</ref>


* '''محل و ترتیب نزول'''
* '''محل و ترتیب نزول'''
سوره کهف جزو [[سوره‌های مکی]] و در [[ترتیب نزول]] شصت و نهمین [[سوره|سوره‌ای]] است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] [[نزول قرآن|نازل]] شده است. این سوره در [[چینش کنونی قرآن|چینش کنونی]] [[مصحف|مُصحَف]] هجدهمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و دقیقاً در نیمه قرآن، یعنی در [[جزء (قرآن)|جزء]] پانزدهم و شانزدهم جای دارد.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱.</ref>
[[سوره]] کهف جزو [[سوره‌های مکی]] و در [[ترتیب نزول]] شصت و نهمین [[سوره|سوره‌ای]] است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] [[نزول قرآن|نازل]] شده است. این سوره در [[چینش کنونی قرآن|چینش کنونی]] [[مصحف|مُصحَف]] هجدهمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و دقیقاً در نیمه قرآن، یعنی در [[جزء (قرآن)|جزء]] پانزدهم و شانزدهم جای دارد.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱.</ref>


* '''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
* '''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
خط ۱۵: خط ۱۵:


==محتوا==
==محتوا==
درباره محتوا و غرض سوره کهف آمده است این سوره با انذار (بیم) و بشارت، مردم را به سوی اعتقاد به حق و عمل صالح دعوت می‌کند. در این [[سوره]] همچنین بر فرزندنداشتن [[خدا|خداوند]] تأکید شده است؛ چنان‌که در [[آیه|آیاتی]]، کسانی که برای خدا قائل به فرزند شده‌اند تهدید می‌شوند. پس روی سخن در این سوره با دوگانه‌پرستانی است که معتقدند [[فرشته|ملائکه]] و [[جن]] و افراد صالح فرزند خدایند و [[مسیحیان]] که معتقدند [[عیسی مسیح]] فرزند خداست. همچنین گفته شده بعید نیست این سوره برای بیان سه داستان عجیب «[[اصحاب کهف]]»، «[[موسی و خضر|موسی و بنده‌ای از بندگان خدا]]» و «حکایت [[ذوالقرنین]]» نازل شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۳۲۶.</ref> این سه داستان برخلاف بیشتر داستان‌های دیگر قرآن که پراکنده در سوره‌های مختلف‌اند، یکجا آمده‌اند.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱ـ۱۲۴۰</ref>
درباره محتوا و غرض [[سوره]] کهف آمده است این سوره با بیم و بشارت دادن، مردم را به سوی اعتقاد به حق و عمل نیکو دعوت می‌کند. در این [[سوره]] همچنین بر فرزندنداشتن [[خدا|خداوند]] تأکید شده است؛ چنان‌که در [[آیه|آیاتی]]، کسانی که برای خدا قائل به فرزند شده‌اند تهدید می‌شوند. پس روی سخن در این سوره با دوگانه‌پرستانی است که معتقدند [[فرشته|ملائکه]] و [[جن]] و افراد صالح فرزند خدایند و [[مسیحیان]] که معتقدند [[عیسی مسیح]] فرزند خداست. همچنین گفته شده بعید نیست این سوره برای بیان سه داستان عجیب «[[اصحاب کهف]]»، «[[موسی و خضر|موسی و بنده‌ای از بندگان خدا]]» و «حکایت [[ذوالقرنین]]» نازل شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۳۲۶.</ref> این سه داستان برخلاف بیشتر داستان‌های دیگر قرآن که پراکنده در سوره‌های مختلف‌اند، یکجا آمده‌اند.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۲۴۱ـ۱۲۴۰</ref>


{{سوره کهف}}
{{سوره کهف}}


==داستان‌ها و روایت‌های تاریخی==
==داستان‌ها و روایت‌های تاریخی==
در سوره کهف چند داستان آمده که سه داستان از بقیه مفصل‌ترند:
در [[سوره]] کهف چند داستان آمده که سه داستان از بقیه مفصل‌ترند:
* داستان [[اصحاب کهف]] (آیه‌های ۸-۲۶): هدایت این اصحاب از سوی [[خدا|خداوند]]، [[ایمان]] و کشمش آنان با [[کفر|کافران]]، پناه‌بردن به غار، [[معجزه]] زنده‌ماندشان به یاری خدا، بیداری مجددشان و برخورد با مردم، روشن شدن حقیقت و بیان جدالی که کافران با [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در این مسئله داشتند.<ref>معموری، تحلیل ساختار روایت در قرآن، ص۱۶۰.</ref>
* داستان [[اصحاب کهف]] (آیه‌های ۸-۲۶): هدایت این اصحاب از سوی [[خدا|خداوند]]، [[ایمان]] و کشمش آنان با [[کفر|کافران]]، پناه‌بردن به غار، [[معجزه]] زنده‌ماندشان به یاری خدا، بیداری مجددشان و برخورد با مردم، روشن شدن حقیقت و بیان جدالی که کافران با [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در این مسئله داشتند.<ref>معموری، تحلیل ساختار روایت در قرآن، ص۱۶۰.</ref>
* [[داستان موسی و خضر]] (آیه‌های۶۰-۸۲): همراهی [[حضرت موسی|موسی]] و نوجوان تا [[مجمع‌ البحرین|مجمع‌البحرین]]، فراموش‌کردن ماهی، بازگشت برای یافتن ماهی، دیدار با بنده‌ای از بندگان خدا (خضر)، درخواست موسی برای همراهی، هشدار [[حضرت خضر|خضر]] به ناشکیبایی موسی، سوراخ‌کردن کشتی، قتل غلام، بازسازی دیوار در شهری که آنان را نپذیرفتند و اعتراض‌های سه‌گانه موسی، جدایی موسی از خضر، بیان تأویل رفتارهای خضر.<ref>معموری، تحلیل ساختار روایت در قرآن، ص۱۶۲.</ref>
* [[داستان موسی و خضر]] (آیه‌های۶۰-۸۲): همراهی [[حضرت موسی|موسی]] و نوجوان تا [[مجمع‌ البحرین|مجمع‌البحرین]]، فراموش‌کردن ماهی، بازگشت برای یافتن ماهی، دیدار با بنده‌ای از بندگان خدا (خضر)، درخواست موسی برای همراهی، هشدار [[حضرت خضر|خضر]] به ناشکیبایی موسی، سوراخ‌کردن کشتی، قتل غلام، بازسازی دیوار در شهری که آنان را نپذیرفتند و اعتراض‌های سه‌گانه موسی، جدایی موسی از خضر، بیان تأویل رفتارهای خضر.<ref>معموری، تحلیل ساختار روایت در قرآن، ص۱۶۲.</ref>
خط ۲۹: خط ۲۹:
* «و هرگز درباره چیزی، مگو که من فردا آن را انجام می‌دهم، مگر اینکه [بگویی: اگر] خدا بخواهد» (آیه ۲۳ـ۲۴).
* «و هرگز درباره چیزی، مگو که من فردا آن را انجام می‌دهم، مگر اینکه [بگویی: اگر] خدا بخواهد» (آیه ۲۳ـ۲۴).


از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] سوره كهف نقل شده است [[قریش]] سه نفر را به [[قبیله نجران]] فرستادند تا از [[یهودیان]] آن دیار مسائلى را بیاموزند و با آن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را بیازمایند. این سه نفر به سوى [[نجران]] رفتند و با علماى یهود دیدار کردند. یهودیان گفتند سه مسئله از او بپرسید، اگر آن طور كه ما می‌دانیم پاسخ داد در ادعایش راستگو است وگرنه دروغ می‌گوید و سپس از او یک مسئله دیگر بپرسید؛ اگر گفت می‌دانم بدانید كه دروغگو است. سه مسئله‌ای که قرار شد از پیامبر(ص) بپرسند، احوال [[اصحاب کهف]]، داستان حضرت موسی با آن عالِم ([[حضرت خضر|خضر]]) و سرگذشت فردی ([[ذوالقرنین]]) بود که میان مشرق و مغرب را گشت و به سد [[یأجوج و مأجوج]] رسید. یهودیان سپس جواب این مسائل را به فرستادگان دادند. پرسش چهارم هم درباره زمان برپایی [[قیامت]] بود.
از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] [[سوره]] كهف نقل شده است [[قریش]] سه نفر را به [[قبیله نجران]] فرستادند تا از [[یهودیان]] آن دیار مسائلى را بیاموزند و با آن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را بیازمایند. این سه نفر به سوى [[نجران]] رفتند و با علماى یهود دیدار کردند. یهودیان گفتند سه مسئله از او بپرسید، اگر آن طور كه ما می‌دانیم پاسخ داد در ادعایش راستگو است وگرنه دروغ می‌گوید و سپس از او یک مسئله دیگر بپرسید؛ اگر گفت می‌دانم بدانید كه دروغگو است. سه مسئله‌ای که قرار شد از پیامبر(ص) بپرسند، احوال [[اصحاب کهف]]، داستان حضرت موسی با آن عالِم ([[حضرت خضر|خضر]]) و سرگذشت فردی ([[ذوالقرنین]]) بود که میان مشرق و مغرب را گشت و به سد [[یأجوج و مأجوج]] رسید. یهودیان سپس جواب این مسائل را به فرستادگان دادند. پرسش چهارم هم درباره زمان برپایی [[قیامت]] بود.


فرستادگان قریش به [[مکه|مكه]] برگشتند و نزد [[ابوطالب]] جمع شدند و از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] هرآنچه قرار بود پرسیدند و رسول خدا (ص) گفت فردا جواب‌هایش را می‌دهم و در این وعده‏‌اى كه داد «ان شاء اللَّه» نگفت. به همین جهت چهل روز [[وحی|وحى]] از او قطع شد تا آنجا كه رسول خدا (ص) غمگین شد و یارانش كه به وى [[ایمان]] آورده بودند به شک افتادند، و قریش شادمان شده، شروع كردند به مسخره‌کردن و آزار. ابوطالب سخت اندوهگین شد. پس از چهل شبانه روز سوره كهف بر پیامبر(ص) نازل شد. رسول خدا(ص) از [[جبرئیل]] سبب تاخیر را پرسید که او گفت ما قادر نیستیم از پیش خود نازل شویم جز به اذن [[خدا]]. امام صادق(ع) سپس به داستان اصحاب کهف پرداخت.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۳۸۶.</ref>
فرستادگان قریش به [[مکه|مكه]] برگشتند و نزد [[ابوطالب]] جمع شدند و از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] هرآنچه قرار بود پرسیدند و رسول خدا (ص) گفت فردا جواب‌هایش را می‌دهم و در این وعده‏‌اى كه داد «ان شاء اللَّه» نگفت. به همین جهت چهل روز [[وحی|وحى]] از او قطع شد تا آنجا كه رسول خدا (ص) غمگین شد و یارانش كه به وى [[ایمان]] آورده بودند به شک افتادند، و قریش شادمان شده، شروع كردند به مسخره‌کردن و آزار. ابوطالب سخت اندوهگین شد. پس از چهل شبانه روز [[سوره]] كهف بر پیامبر(ص) نازل شد. رسول خدا(ص) از [[جبرئیل]] سبب تاخیر را پرسید که او گفت ما قادر نیستیم از پیش خود نازل شویم جز به اذن [[خدا]]. امام صادق(ع) سپس به داستان اصحاب کهف پرداخت.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۳۸۶.</ref>


[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این [[حدیث|روایت]] را نقل می‌کند و سپس می‌گوید روایاتی که داستان اصحاب کهف را بیان می‌کنند بسیارند و با هم اختلاف دارند. در میان آنها، روایت گفته‌شده روشن‌ترین روایت است که متن آن تشویش و اضطرابی ندارد؛ با این حال اشکالاتی به آن وارد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۳۸۹ـ۳۹۳.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این [[حدیث|روایت]] را نقل می‌کند و سپس می‌گوید روایاتی که داستان اصحاب کهف را بیان می‌کنند بسیارند و با هم اختلاف دارند. در میان آنها، روایت گفته‌شده روشن‌ترین روایت است که متن آن تشویش و اضطرابی ندارد؛ با این حال اشکالاتی به آن وارد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۳۸۹ـ۳۹۳.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
ترجمه: و [یاد کن‌] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده كنيد» پس [همه‌] به جز ابلیس سجده کردند، [او] از [گروه‌] [[جن]] بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید... .
ترجمه: و [یاد کن‌] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده كنيد» پس [همه‌] به جز ابلیس سجده کردند، [او] از [گروه‌] [[جن]] بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید... .


بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این آیه اشاره به داستانی دارد که در [[سوره بقره]]<ref>آیات ۳۰ تا ۳۸.</ref> آمده<ref>ثقفی تهرانی، روان جاوید، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و ماجرای خلقت [[آدم]] و [[سجده]] [[فرشته|فرشتگان]] بر او را بیان می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> از جمله نکاتی که مفسران ذیل این [[آیه]] بیان کرده‌اند این است که [[ابلیس]] اگرچه از [[جن|جِنّیان]] بود، به سبب اطاعت و جایگاهش نزد خداوند، در صف فرشتگان درآمده بود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۶۲.</ref> و اینکه از سجده فرشتگان فهمیده می‌شود سجده بر غیر [[خدا]] در صورتی که برای احترام و تکریم و به اطاعت از خداوند باشد، ایرادی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱، ص۱۸۸.</ref> گفتنی است داستان سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس در چند جای قرآن از جمله در [[سوره ص]] آیه ۷۳، [[سوره حجر]] آیه ۳۰ و [[سوره بقره|بقره]] آیه ۳۴ آمده است.
بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این [[آیه]] اشاره به داستانی دارد که در [[سوره بقره]]<ref>آیات ۳۰ تا ۳۸.</ref> آمده<ref>ثقفی تهرانی، روان جاوید، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و ماجرای خلقت [[آدم]] و [[سجده]] [[فرشته|فرشتگان]] بر او را بیان می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۸۱.</ref> از جمله نکاتی که مفسران در توضیح این آیه بیان کرده‌اند این است که [[ابلیس]] اگرچه از [[جن|جِنّیان]] بود، به سبب اطاعت و جایگاهش نزد خداوند، در صف فرشتگان درآمده بود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۶۲.</ref> و اینکه از سجده فرشتگان فهمیده می‌شود سجده بر غیر [[خدا]] در صورتی که برای احترام و تکریم و به اطاعت از خداوند باشد، ایرادی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱، ص۱۸۸.</ref> گفتنی است داستان سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس در چند جای قرآن از جمله در [[سوره ص]] آیه ۷۳، [[سوره حجر]] آیه ۳۰ و [[سوره بقره|بقره]] آیه ۳۴ آمده است.
   
   
* «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ...» (آیه ۱۱۰)
* «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ...» (آیه ۱۱۰)
خط ۴۶: خط ۴۶:
ترجمه: بگو من هم مِثل شما بشرى هستم و[لى‌] به من [[وحی]] مى‌شود كه خداى شما خدايى يگانه است...
ترجمه: بگو من هم مِثل شما بشرى هستم و[لى‌] به من [[وحی]] مى‌شود كه خداى شما خدايى يگانه است...


در [[:رده:کتاب‌های تفسیری شیعه|کتاب‌های تفسیری]] آمده است این آیه به سه اصلِ «[[توحید]]»، «[[نبوت]]» و «[[معاد]]» اشاره دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۵۵۷.</ref> و پندارهای [[شرک|شرک‌آلود]] و ادعای الوهیت درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را نفی می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۷۶.</ref> از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] آمده است هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار می‌شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.</ref>
در [[:رده:کتاب‌های تفسیری شیعه|کتاب‌های تفسیری]] آمده است این [[آیه]] به سه اصلِ «[[توحید]]»، «[[نبوت]]» و «[[معاد]]» اشاره دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ج۱۳، ص۵۵۷.</ref> و پندارهای [[شرک|شرک‌آلود]] و ادعای الوهیت درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را نفی می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۷۶.</ref> از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] آمده است هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار می‌شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.</ref>


==فضیلت و خواص==
==فضیلت و خواص==
خط ۵۵: خط ۵۵:
۲. از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است اگر کسی هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، [[شهادت|شهید]] از دنیا می‌رود و با شهدا مبعوث می‌شود و در روز [[قیامت]] در صف شهدا خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref>
۲. از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است اگر کسی هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، [[شهادت|شهید]] از دنیا می‌رود و با شهدا مبعوث می‌شود و در روز [[قیامت]] در صف شهدا خواهد بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۳۶.</ref>


خواصی نیز در روایات برای سوره کهف بیان شده است، از جمله در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار می‌شود».<ref>«مَا مِنْ أَحَدٍ يَقْرَأُ آخِرَ الْكَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَيَقَّظَ فِي السَّاعَةِ الَّتِي يُرِيد» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰).</ref>
خواصی نیز در روایات برای سوره کهف بیان شده است، از جمله در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «هر کس [[آیه]] آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار می‌شود».<ref>«مَا مِنْ أَحَدٍ يَقْرَأُ آخِرَ الْكَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَيَقَّظَ فِي السَّاعَةِ الَّتِي يُرِيد» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰).</ref>


== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
کاربر ناشناس