Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
جز (←منابع: تمیز کاری) |
جز (انتقال ادبیات فارسی به عهد الست) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# هنگامی که آدم آفریده شد فرزندان آینده او تا آخرین فرد بشر از پشت او به صورت ذراتی بیرون آمدند (و طبق بعضی از روایات این ذرات از گل آدم بیرون آمدند) آنها دارای عقل و شعور کافی برای شنیدن سخن و پاسخ گفتن بودند، در این هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد: آیا پروردگار شما نیستم؟! همگی در پاسخ گفتند:آری، بر این حقیقت همگی گواهیم. سپس همه این ذرات به صلب [[آدم]] (یا به گل آدم) باز گشتند و به همین جهت این عالم را [[عالم ذر]] و این پیمان را [[عهد الست|پیمان الست]] مینامند. بنا بر این، پیمان مزبور یک [[حکم تشریعی|پیمان تشریعی]] و قرارداد خود آگاه در میان انسانها و پروردگارشان بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶.</ref> | # هنگامی که آدم آفریده شد فرزندان آینده او تا آخرین فرد بشر از پشت او به صورت ذراتی بیرون آمدند (و طبق بعضی از روایات این ذرات از گل آدم بیرون آمدند) آنها دارای عقل و شعور کافی برای شنیدن سخن و پاسخ گفتن بودند، در این هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد: آیا پروردگار شما نیستم؟! همگی در پاسخ گفتند:آری، بر این حقیقت همگی گواهیم. سپس همه این ذرات به صلب [[آدم]] (یا به گل آدم) باز گشتند و به همین جهت این عالم را [[عالم ذر]] و این پیمان را [[عهد الست|پیمان الست]] مینامند. بنا بر این، پیمان مزبور یک [[حکم تشریعی|پیمان تشریعی]] و قرارداد خود آگاه در میان انسانها و پروردگارشان بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶.</ref> | ||
# منظور از این عالم و این پیمان همان عالم استعدادها و پیمان [[فطرت]] و [[حکم تکوینی|تکوین]] و آفرینش است، که هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران که ذراتی بیش نبودند، خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت [[توحید|توحید]] به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در [[عقل]] و خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه!. بنا بر این همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سؤالی که خداوند از آنها کرده به زبان تکوین و آفرینش است و پاسخی که آنها دادهاند نیز به همین زبان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> | # منظور از این عالم و این پیمان همان عالم استعدادها و پیمان [[فطرت]] و [[حکم تکوینی|تکوین]] و آفرینش است، که هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران که ذراتی بیش نبودند، خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت [[توحید|توحید]] به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در [[عقل]] و خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه!. بنا بر این همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سؤالی که خداوند از آنها کرده به زبان تکوین و آفرینش است و پاسخی که آنها دادهاند نیز به همین زبان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} |