پرش به محتوا

ابوالحسن اشعری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (تمیزکاری)
خط ۸۶: خط ۸۶:
اشعری برای اثبات وجود خدا از [[برهان اتقان صنع]] استفاده می‌کند. به جز برهان اتقان صنع که مستقیماً مخلوق بودن جهان را ثابت می‌کند، اشعری برهان دیگری می‌آورد که نتیجه آن اثبات حادث بودن جهان است.<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۱۱، ابن فورک، ص۲۰۳</ref> اشعری برای اثبات توحید خداوند، از برهان تمانع بهره می‌برد. وی برای خداوند هفت صفت ذاتی برمی‌شمرد و معتقد است که دیگر صفات الهی، همگی به همین هفت صفت بازمی‌گردد: عالم، قادر، حیّ، مرید، متکلم، سمیع و بصیر.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۵</ref>  
اشعری برای اثبات وجود خدا از [[برهان اتقان صنع]] استفاده می‌کند. به جز برهان اتقان صنع که مستقیماً مخلوق بودن جهان را ثابت می‌کند، اشعری برهان دیگری می‌آورد که نتیجه آن اثبات حادث بودن جهان است.<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۱۱، ابن فورک، ص۲۰۳</ref> اشعری برای اثبات توحید خداوند، از برهان تمانع بهره می‌برد. وی برای خداوند هفت صفت ذاتی برمی‌شمرد و معتقد است که دیگر صفات الهی، همگی به همین هفت صفت بازمی‌گردد: عالم، قادر، حیّ، مرید، متکلم، سمیع و بصیر.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۵</ref>  
=== قرآن و کلام الاهی ===
=== قرآن و کلام الاهی ===
اشعری مانند اصحاب حدیث، کلام خداوند را قدیم و قائم به ذات او می‌داند. به عقیده او کلام و علم، از لوازم صفت حیات خداوند است؛ بنابراین، کلام خدا نیز مانند حیات او ازلی است. نظریه «‌[[کلام نفسی]]‌» اشعری از نتایج تأکید او بر وحدت هر یک از [[صفات ذاتی و صفات فعلی|صفات ذاتی]] است. او در این نظریه، میان کلام قدیم الهی (کلام نفسی) و [[قرآن]] فرق می‌گذارد. از نظر او قرآن کتابی است دارای اجزاء که از حروف و کلمات تشکیل شده و نمی‌تواند ازلی باشد. اشعری، قرآن را ترجمه‌ای از کلام قدیم الهی می‌داند که بر زبان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] جاری شده است. اشعری با این تمایز، صورت مسئله دشوار و تاریخی خلق قرآن را تغییر داده است؛ بدین صورت که هر آنچه اصحاب حدیث و [[اهل سنت و جماعت]] درباره «مخلوق نبودن» قرآن گفته‌اند، بر کلام نفسی صادق است.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، صص۵۷ - ۵۸</ref>  
اشعری مانند اصحاب حدیث، کلام خداوند را قدیم و قائم به ذات او می‌داند. به عقیده او کلام و علم، از لوازم صفت حیات خداوند است؛ بنابراین، کلام خدا نیز مانند حیات او ازلی است. نظریه «‌[[کلام نفسی]]‌» اشعری از نتایج تأکید او بر وحدت هر یک از [[صفات ذاتی و صفات فعلی|صفات ذاتی]] است. او در این نظریه، میان کلام قدیم الهی (کلام نفسی) و [[قرآن]] فرق می‌گذارد. از نظر او قرآن کتابی است دارای اجزاء که از حروف و کلمات تشکیل شده و نمی‌تواند ازلی باشد. اشعری، قرآن را ترجمه‌ای از کلام قدیم الهی می‌داند که بر زبان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] جاری شده است. اشعری با این تمایز، صورت مسئله دشوار و تاریخی [[خلق قرآن]] را تغییر داده است؛ بدین صورت که هر آنچه اصحاب حدیث و [[اهل سنت و جماعت]] درباره «مخلوق نبودن» قرآن گفته‌اند، بر کلام نفسی صادق است.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، صص۵۷ - ۵۸</ref>
 
=== رؤیت خداوند ===
=== رؤیت خداوند ===
{{نوشتار اصلی|رؤیت خدا}}
{{نوشتار اصلی|رؤیت خدا}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش